در این مطلب آمده است :ویدئویی از ضرب‌وشتم یک دست‌فروش در خیابان ولیعصر از سوی معبربانان شهرداری تهران (مأموران رفع سد معبر) در چند روز گذشته شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی را درنوردید و واکنش‌های بسیاری را در پی داشت.
از یک سو رئیس سازمان بازرسی شهرداری تهران ابتدا از تعلیق و بعد از اخراج این مأموران خاطی خبر داد.
شرکت شهربان و معبربان شهرداری تهران هم در توضیحی که بعد از انتشار ویدئو منتشر کرد، این حادثه را درگیری دوطرفه بین معبربانان و دست‌فروش قلمداد کرد.
البته روابط‌عمومی شهرداری تهران، موضع اتخاذشده شرکت شهربان را دراین‌باره تأیید نکرد و آن را رسمی ندانست.
اما آیا این داستان با اخراج مأمورانی که تخطی کرده‌اند به پایان می‌رسد؟ سد معبر و روش برخورد با معضلات ناشی از این مسئله در آینده خبرساز نخواهد بود؟
اداره شهر بر مبنای نظم و انضباط و تجمیع آن با حفظ حقوق شهروندی در مدیریت شهری تهران نهادینه خواهد شد؟ و انبوهی سؤالات دیگر از این دست که به ذهن می‌آید.
سد معبر بی‌گمان بعد از جمع‌آوری پسماند و تفکیک زباله، دومین مشکل بزرگ حل‌نشده در حوزه امور شهری و محیط‌ زیست شهر تهران است و هر روز بر پیچیدگی این کلاف افزوده می‌شود.
قطعا این جوابیه‌ها، برخورد با خاطیان و... نیز به گشوده‌شدن این گره کمکی نخواهد کرد. جدای از بحث‌های حقوقی و خلأهای قانونی موجود در حوزه سد معبر قوانین محدودی در بند ٢٠ ماده ٥٥ قانون اصلاحی شهرداری‌ها- که مدیریت شهری را در برخورد با این پدیده به موجودیتی گنگ و ناتوان و بدون خلاقیت بدل کرده است، تلقی مدیران و برنامه‌ریزان شهری از پدیده‌های شهری است.
با مطالعه در سیاست‌های اتخاذشده شهرداری در قبال سد معبر در دوره‌های گذشته مدیریت شهری می‌توان این نکته را دریافت که با وجود تغییریافتن مفاهیم مدیریت شهری و تغییر پارادایم‌هایی نظیر فضاهای شهری، اقتصاد شهری و... و همچنین دگرگون‌شدن نوع، شکل و شیوه‌های سد معبر همواره در بر یک پاشنه چرخیده است.
امروزه سخن‌گفتن از سد معبر بدون اندیشیدن به اوضاع اقتصادی و معیشتی شهروندان، عدالت اجتماعی و ضرورت فعال‌سازی فضاهای شهری در راستای تعاملات سازنده شهروندان – که البته می‌تواند تعاملات اقتصادی را هم شامل شود- به بیراهه‌رفتن است.
بعد از انتخابات اخیر شوراهای اسلامی شهر و روستا که منجر به راهیابی کامل اعضای لیست امید به شورای شهر تهران شد، قریب‌به‌یقین اکثر شهروندان نشان دادند که می‌خواهند شهرشان-تهران- به‌ گونه‌ای دیگر اداره شود.
آرای شهروندان رویه‌ای را از مدیران شهری مطالبه می‌کند که با رویه ١٢ساله مدیریت قالیباف و یارانش بر شهر تهران تفاوت‌های اساسی دارد.
قطعا توسعه کالبدی و گسترش فیزیکی شهر اگر می‌توانست تهران را به جایی بهتر برای زندگی تبدیل کند، نتیجه انتخابات اخیر شورای اسلامی شهر تهران با نتیجه فعلی تفاوت اساسی داشت.
در مقابل آن چیزی که شهروندان تهرانی را بر آن داشت که با وجود پیشرفت‌های ظاهری و توسعه فیزیکی- کالبدی شهر در سالیان اخیر، به فکر تغییر اساسی در شیوه مدیریت شهر بیفتند، ایجاد ضرورت تغییر گفتمان مدیریت شهری و نگاه حاکم بر اداره شهر بود.
این اتفاق و درگیری- فارغ از جنبه‌های انسانی و بدون هرگونه پیش‌داوری درخصوص زوایای مختلف آن- نشان داد که مدیریت شهری جدید هم فاقد استراتژی، گفتمان و راهبرد مشخص در حوزه سد معبر است. امروزه در شهرهای بزرگ دنیا سد معبر را به‌عنوان پدیده‌ای غیرقابل حذف پذیرفته‌اند و در شهرهای بزرگ دنیا از نیویورک گرفته تا پاریس با ساماندهی- تأکید می‌کنم ساماندهی- عوارض تحمیلی دست‌فروشی به سایر شهروندان را به حداقل ممکن کاهش داده‌اند.
نداشتن راهکار مشخص درخصوص مسئله مهمی مانند سد معبر، این موضوع را به ذهن متبادر می‌کند که نجفی ومدیرانش یا هنوز فرصت کافی برای پرداختن به این موضوع را نداشته‌اند یا شیوه مدیران قبلی شهر را شیوه مناسبی قلمداد می‌کنند و از همان روی است که حتی به فکر تغییر در رأس شرکت متولی سد معبر (شرکت شهربان و معبربان) در شهرداری تهران هم نیفتاده‌اند که البته در حالت اول ضرورت داشتن برنامه همه‌جانبه در مدیریت شهر از الزامات قبول تصدی مسند شهرداری شهری مانند تهران است و در حالت دوم هم تلقی آنها با شهروندان درخصوص دوران تصدی قالیباف بر شهرداری تهران هم‌خوانی ندارد.
به‌هرحال ضروری است همان‌طور که انتظار می‌رود تغییر رویکرد‌های رفتاری، اجرائی در موضوعاتی مانند سد معبر و... منطبق و متناسب با خاستگاه اجتماعی و دید شهروندانی که زمینه تغییر و تحول در مدیریت شهری را فراهم کرده‌اند، هرچه سریع‌تر نمایان شود.
ضرورت تغییر گفتمانی و فکری در حوزه‌های گوناگون مدیریت شهری مطمئنا بر تغییر و آمدوشد مدیران رده‌های مختلف ارجحیت دارد و درک این نکته برای تیم جدید مستقر در شهرداری تهران و شورای شهر مهم‌ترین مسئله‌ای است که سرنوشت تهران را در سال‌های آتی رقم خواهد زد.
روزنامه شرق
تهرام/1735
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.