در این مطلب آمده است: آیا تهران هم مثل لندن «هایدپارک» خواهد داشت؟ روز گذشته فرماندار تهران پیشنهادی برای برگزاری تجمعات ارائه کرده و گفته بود: خوب است محلی را برای تجمعات مردم در تهران تعیین کنیم تا هر کسی که خواست اعتراض کند، به آنجا برود و مسئولان هم آنجا در جمع مردم حاضر شوند. پیشنهاد فرماندار برای اختصاصدادن محلی برای برگزاری تجمعات، در اولین برخورد «هایدپارک» لندن را به ذهن متبادر میکند. اگرچه فرماندار توضیح بیشتری درباره پیشنهادش ارائه نکرده، اما تجمع در یک محل ویژه برای بیان اعتراضات، تجربهای است که مشابهش در هایدپارک رخ داده است. محلی که در آن معترضان و منتقدان این فرصت و تریبون را دارند تا به هر موضوعی اعتراض نشان داده یا انتقاد کنند.
هایدپارک
هایدپارک، بزرگترین پارک سلطنتی انگلستان است. ضلع جنوب شرقی پارک به «هایدپارککرنر» معروف است؛ جایی است که تجمعات آنجا شکل میگیرد. یکی از مهمترین تجمعات هایدپارک، مربوط به اواخر قرن نوزدهم میلادی است؛ یعنی چهارم ماه می ١٨٩٠ میلادی که قطعنامه مربوط به هشت ساعت کار روزانه از سوی اتحادیههای کارگری انگلیس به تصویب رسید. روزی که «النُر مارکس» دختر کارل مارکس، در هایدپارک و در جمع هزاران شرکتکننده در دفاع از مواضع انگلس به سخنرانی پرداخت. درحالیکه تا قبل از آن خودش یکی از زنانی بود که بخشی از اعتصابات کارگری قبل از می ١٨٩٠ را رهبری کرده بود. یا اعتراضات ارتش آزادیبخش ایرلند به بریتانیا، تا جایی پیش رفت که در سال ١٩٨٢ به انفجار دو بمب در هایدپارک انجامید و هشت نفر از اعضای گارد سلطنتی کشته شدند. نکته مورد توجه اما، این است که هایدپارک معمولا نقطه آغاز یا پایان هریک از تجمعات اعتراضی بوده است. مثلا در تظاهراتی که سال ٢٠٠٦ میلادی برگزار شد، اعضای سازمانهای سیاسی، فرهنگی و اسلامی لندن خواستار خروج نیروهای انگلیسی و خارجی از عراق و افغانستان شده بودند. این تظاهرات از هایدپارک آغاز و به خیابانهای اطراف کشیده شده بود. همچنین در تظاهرات گستردهای که در اعتراض به سیاستهای ریاضت اقتصادی دولت ائتلافی در سال ٢٠١١ در لندن شکل گرفت، هایدپارک نقطه پایان یکی از گستردهترین تظاهراتهای این شهر بود. در تازهترین تحول هم هایدپارک لندن نقطه آغاز تظاهرات مردم این شهر به دستور خروج این کشور از اتحادیه اروپا یا همان برگزیت بود.اردیبهشت سال جاری هم مسلمانان مقیم لندن در اعتراض به وضعیت شیخ عیسی قاسم رهبر شیعیان بحرین در هایدپارک تجمع کرده و به سخنرانی پرداختند. پیشتر برخی مسلمانان مقیم انگلستان هم، در اعتراض به انتشار کتاب موسوم به «آیات شیطانی» به سال ١٩٨٩، در هایدپارک جمع شده و اعتراض خود را نشان دادند.
تهران
در تهران، اما تجمعات سیاسی نقطه بهخصوصی ندارد و فارغ از حوادث سالهای گذشته، اصالتا تجمع سیاسی یا تظاهراتی با این مفهوم برگزار نمیشود. عموما تجمعات از جنس صنفی است که آن هم در مقابل ساختمان مجلس در میدان بهارستان برگزار میشود. تجمعاتی که گاهی با برخوردهایی هم مواجه میشود. نمونه آن، بازداشت چند نفر از معلمان در سال ٩٤ مقابل مجلس بود. اگرچه این تعداد آزاد شدند. اما علی مطهری همان موقع نسبت به این موضوع اعتراض کرده و گفته بود طبق اصل ٢٧ قانون اساسی تجمعات تا زمانی که به آشوب نکشد، آزاد است. اصل ٢٧ قانون اساسی میگوید: «تشکیل اجتماعات و راهپیماییها، بدون حمل سلاح، به شرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد، آزاد است».
پیشنهاد عیسی فرهادی فرماندار تهران در حالی مطرح میشود که بسیاری از مراسمهای مجوزدار هم به راحتی امکان برگزاری ندارند یا مجوز برگزاری آنها لغو میشود. فارغ از اینکه اختصاص نقطهای در تهران برای برگزاری تجمعات مردمی تا چه اندازه امری شدنی تلقی میشود، این نظر در بدو طرحشدن موافقان و مخالفان خود را دارد.اینکه هایدپارک اساسا در تهران امکان ایجاد دارد یا نه خود یک مسئله است و مسئله بعدی نوع مواجهه با چنین موضوعی است. در شرایطی که برخی از آزادیهای مصرح در قانون اساسی برای اجرا با موانعی مواجه میشود، آیا میتوان نقطهای را در نظر گرفت که مردم در آن بهراحتی به اظهار نظر یا اعتراض بپردازند؟ در آن صورت نحوه مواجهه با این ابراز نظرها و اعتراضات چگونه خواهد بود؟ اینها پرسشهایی است که در بدو طرح موضوع باید به آن پاسخ داده شود و بعد درباره احتمالهای اجرائیشدن چنین پیشنهادی بحث صورت بگیرد.
سلیمینمین: تقلید از یک فریب انگلیسی
به عنوان نمونه عباس سلیمینمین در گفتوگو با «شرق» سخنانش درباره این نظر را با این مزاح آغاز کرد که «ظاهرا آقای فرماندار تازه از لندن بازگشته است!». سلیمینمین که خود در انگلیس تحصیلاتش را انجام داده، در توصیف هایدپارک گفت: «تجربه هایدپارک لندن در واقع ترفندی است که انگلیسیها به کار گرفتند برای اینکه آدمها را خالی کنند. این نشاندهنده آزادی و توسعه سیاسی نیست. چهرههایی که آنجا جمع میشوند بیشتر خمار هستند و سرمست. این چهرهها افرادی را که اعتراض میکنند، مسخره هم میکنند». او در ادامه گفت: «ما هیچ وقت در هایدپارک تظاهرات نکردیم. ممکن بوده است که پایان تظاهراتی نماز جماعت بخوانیم یا بخوانند، اما محل تظاهرات نبوده و هرگز اجتماعات سیاسی جدی در آنجا برگزار نشده است». این چهره سیاسی اصولگرا گفت: «از نظر من ایجاد محلی برای اعتراض مردم در تهران، تقلید از یک فریب انگلیسی است. ما در ابتدا باید ظرفیتسازی کنیم.به این مفهوم که ابتدا باید تحمل شنیدن نقد و نظر مخالف را در خود بالا ببریم. این کار هم باید از آموزشوپرورش، دانشگاهها و حوزه آغاز شود؛ یعنی مدیرانی تربیت شوند که ظرفیت شنیدن نقد را داشته باشند. الان در دانشگاهها دو دانشجو از دو طیف مختلف در یک برنامه دانشجویی نمیتوانند همدیگر را تحمل کنند یا اگر دانشجویی به استاد بیسوادی نقدی کند، معلوم نیست با چه وضعی مواجه خواهد شد. همسر من به استادش نقدی مطرح کرده بود، نمراتش را صفر گرفته بود».او در نهایت تأکید کرد: «اینکه میگویم مدیران آینده را با این نگاه تربیت کنیم، به این دلیل است که شکلگیری روند توسعه سیاسی در میان سیاستمداران سخت است. آقای توکلی به رئیسجمهور نامه مینویسد؛ اما رئیسجمهور جواب که نمیدهد هیچ؛ حتی تشکر هم نمیکند. ما باید نقد را غنیمت بدانیم. این در حالی است که آقایان خود را عقل کل فرض کرده و هر منتقدی را به حاشیه میرانند. فرقی هم نمیکند که متعلق به کدام جناح باشند».
تاجرنیا: کانالی برای آزادی
علی تاجرنیا، از اعضای شورای مرکزی اتحاد ملت، هم دراینباره به «شرق» گفت: «بر طبق آنچه در قانون اساسی است، اعتراضات صنفی و سیاسی نیاز به مجوز ندارد؛ اما متأسفانه این «حق» با قوانین موضوعه محدود شده است. اگر این کار انجام شود، فکر میکنم کانالی باز شود برای رسیدن به آزادیهایی که در قانون اساسی بر آنها تصریح شده است. البته این ایده در خارج از کشور هم مرسوم است. آنها برخی از میادین یا خیابانها را به اعتراضات اختصاص میدهند؛ اما درباره ایران خیلی چشمم آب نمیخورد که این اتفاق بیفتد».
احمد شیرزاد: این پیشنهاد بهسخرهگرفتن آزادی است
احمد شیرزاد، از فعالان اصلاحطلب، نظر دیگری دارد. او در گفتوگو با «شرق» این پیشنهاد فرماندار را در ابتدا با هایدپارک لندن مقایسه کرد و با توجه به سفری که داشته، در توصیف خود از هایدپارک گفت: «هایدپارک یکی از بزرگترین پارکهای درونشهری است و جذابیت آن به واسطه جلوههای بصری پارک است. تنها گوشه کوچکی از پارک به اعتراضاتی اختصاص یافته که به این اعتراضها توجهی نمیشود و کسی به مردم معترض نگاهی نمیکند». او ادامه داد: «با اینکه در لندن اعتراضات جدی صورت میگیرد؛ اما هایدپارک نمادی از اعتراضات بدون توجه است و معمولا اتباع دیگر کشورهای مقیم در لندن ازجمله هندیها یا پاکستانیها جمع میشوند و بعد از سخنرانی هم از پارک دیدار میکنند و آنجا را ترک میکنند».
شیرزاد در ادامه با اشاره به پیشنهاد فرماندار گفت: «چنین پیشنهادی در واقع تصویری کاریکاتورگونه از آزادی بیان است و نتیجه، آن میشود که اصولگرایان و جریان راست که به آزادی اعتقادی ندارند، مفهوم آزادی را به سخره گرفته و میگویند آزادی بیانی که حرفش زده میشد، همین است!». او با اشاره به اصل ٢٧ قانون اساسی، اجرای همین اصل را مهم و مغتنم شمرده و تأکید کرد که نباید اصل موضوع را این گونه به تمسخر گرفت.پیشنهاد هایدپارک تهران از آن دست پیشنهادهایی است که به نظر میرسد بیشتر مصرف رسانهای داشته باشد و امکان اجرائیشدن آن بدون درنظرگرفتن نظرات مخالفان امری دور از دسترس به نظر میرسد.
روزنامه شرق
تهرام/7245/
هایدپارک
هایدپارک، بزرگترین پارک سلطنتی انگلستان است. ضلع جنوب شرقی پارک به «هایدپارککرنر» معروف است؛ جایی است که تجمعات آنجا شکل میگیرد. یکی از مهمترین تجمعات هایدپارک، مربوط به اواخر قرن نوزدهم میلادی است؛ یعنی چهارم ماه می ١٨٩٠ میلادی که قطعنامه مربوط به هشت ساعت کار روزانه از سوی اتحادیههای کارگری انگلیس به تصویب رسید. روزی که «النُر مارکس» دختر کارل مارکس، در هایدپارک و در جمع هزاران شرکتکننده در دفاع از مواضع انگلس به سخنرانی پرداخت. درحالیکه تا قبل از آن خودش یکی از زنانی بود که بخشی از اعتصابات کارگری قبل از می ١٨٩٠ را رهبری کرده بود. یا اعتراضات ارتش آزادیبخش ایرلند به بریتانیا، تا جایی پیش رفت که در سال ١٩٨٢ به انفجار دو بمب در هایدپارک انجامید و هشت نفر از اعضای گارد سلطنتی کشته شدند. نکته مورد توجه اما، این است که هایدپارک معمولا نقطه آغاز یا پایان هریک از تجمعات اعتراضی بوده است. مثلا در تظاهراتی که سال ٢٠٠٦ میلادی برگزار شد، اعضای سازمانهای سیاسی، فرهنگی و اسلامی لندن خواستار خروج نیروهای انگلیسی و خارجی از عراق و افغانستان شده بودند. این تظاهرات از هایدپارک آغاز و به خیابانهای اطراف کشیده شده بود. همچنین در تظاهرات گستردهای که در اعتراض به سیاستهای ریاضت اقتصادی دولت ائتلافی در سال ٢٠١١ در لندن شکل گرفت، هایدپارک نقطه پایان یکی از گستردهترین تظاهراتهای این شهر بود. در تازهترین تحول هم هایدپارک لندن نقطه آغاز تظاهرات مردم این شهر به دستور خروج این کشور از اتحادیه اروپا یا همان برگزیت بود.اردیبهشت سال جاری هم مسلمانان مقیم لندن در اعتراض به وضعیت شیخ عیسی قاسم رهبر شیعیان بحرین در هایدپارک تجمع کرده و به سخنرانی پرداختند. پیشتر برخی مسلمانان مقیم انگلستان هم، در اعتراض به انتشار کتاب موسوم به «آیات شیطانی» به سال ١٩٨٩، در هایدپارک جمع شده و اعتراض خود را نشان دادند.
تهران
در تهران، اما تجمعات سیاسی نقطه بهخصوصی ندارد و فارغ از حوادث سالهای گذشته، اصالتا تجمع سیاسی یا تظاهراتی با این مفهوم برگزار نمیشود. عموما تجمعات از جنس صنفی است که آن هم در مقابل ساختمان مجلس در میدان بهارستان برگزار میشود. تجمعاتی که گاهی با برخوردهایی هم مواجه میشود. نمونه آن، بازداشت چند نفر از معلمان در سال ٩٤ مقابل مجلس بود. اگرچه این تعداد آزاد شدند. اما علی مطهری همان موقع نسبت به این موضوع اعتراض کرده و گفته بود طبق اصل ٢٧ قانون اساسی تجمعات تا زمانی که به آشوب نکشد، آزاد است. اصل ٢٧ قانون اساسی میگوید: «تشکیل اجتماعات و راهپیماییها، بدون حمل سلاح، به شرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد، آزاد است».
پیشنهاد عیسی فرهادی فرماندار تهران در حالی مطرح میشود که بسیاری از مراسمهای مجوزدار هم به راحتی امکان برگزاری ندارند یا مجوز برگزاری آنها لغو میشود. فارغ از اینکه اختصاص نقطهای در تهران برای برگزاری تجمعات مردمی تا چه اندازه امری شدنی تلقی میشود، این نظر در بدو طرحشدن موافقان و مخالفان خود را دارد.اینکه هایدپارک اساسا در تهران امکان ایجاد دارد یا نه خود یک مسئله است و مسئله بعدی نوع مواجهه با چنین موضوعی است. در شرایطی که برخی از آزادیهای مصرح در قانون اساسی برای اجرا با موانعی مواجه میشود، آیا میتوان نقطهای را در نظر گرفت که مردم در آن بهراحتی به اظهار نظر یا اعتراض بپردازند؟ در آن صورت نحوه مواجهه با این ابراز نظرها و اعتراضات چگونه خواهد بود؟ اینها پرسشهایی است که در بدو طرح موضوع باید به آن پاسخ داده شود و بعد درباره احتمالهای اجرائیشدن چنین پیشنهادی بحث صورت بگیرد.
سلیمینمین: تقلید از یک فریب انگلیسی
به عنوان نمونه عباس سلیمینمین در گفتوگو با «شرق» سخنانش درباره این نظر را با این مزاح آغاز کرد که «ظاهرا آقای فرماندار تازه از لندن بازگشته است!». سلیمینمین که خود در انگلیس تحصیلاتش را انجام داده، در توصیف هایدپارک گفت: «تجربه هایدپارک لندن در واقع ترفندی است که انگلیسیها به کار گرفتند برای اینکه آدمها را خالی کنند. این نشاندهنده آزادی و توسعه سیاسی نیست. چهرههایی که آنجا جمع میشوند بیشتر خمار هستند و سرمست. این چهرهها افرادی را که اعتراض میکنند، مسخره هم میکنند». او در ادامه گفت: «ما هیچ وقت در هایدپارک تظاهرات نکردیم. ممکن بوده است که پایان تظاهراتی نماز جماعت بخوانیم یا بخوانند، اما محل تظاهرات نبوده و هرگز اجتماعات سیاسی جدی در آنجا برگزار نشده است». این چهره سیاسی اصولگرا گفت: «از نظر من ایجاد محلی برای اعتراض مردم در تهران، تقلید از یک فریب انگلیسی است. ما در ابتدا باید ظرفیتسازی کنیم.به این مفهوم که ابتدا باید تحمل شنیدن نقد و نظر مخالف را در خود بالا ببریم. این کار هم باید از آموزشوپرورش، دانشگاهها و حوزه آغاز شود؛ یعنی مدیرانی تربیت شوند که ظرفیت شنیدن نقد را داشته باشند. الان در دانشگاهها دو دانشجو از دو طیف مختلف در یک برنامه دانشجویی نمیتوانند همدیگر را تحمل کنند یا اگر دانشجویی به استاد بیسوادی نقدی کند، معلوم نیست با چه وضعی مواجه خواهد شد. همسر من به استادش نقدی مطرح کرده بود، نمراتش را صفر گرفته بود».او در نهایت تأکید کرد: «اینکه میگویم مدیران آینده را با این نگاه تربیت کنیم، به این دلیل است که شکلگیری روند توسعه سیاسی در میان سیاستمداران سخت است. آقای توکلی به رئیسجمهور نامه مینویسد؛ اما رئیسجمهور جواب که نمیدهد هیچ؛ حتی تشکر هم نمیکند. ما باید نقد را غنیمت بدانیم. این در حالی است که آقایان خود را عقل کل فرض کرده و هر منتقدی را به حاشیه میرانند. فرقی هم نمیکند که متعلق به کدام جناح باشند».
تاجرنیا: کانالی برای آزادی
علی تاجرنیا، از اعضای شورای مرکزی اتحاد ملت، هم دراینباره به «شرق» گفت: «بر طبق آنچه در قانون اساسی است، اعتراضات صنفی و سیاسی نیاز به مجوز ندارد؛ اما متأسفانه این «حق» با قوانین موضوعه محدود شده است. اگر این کار انجام شود، فکر میکنم کانالی باز شود برای رسیدن به آزادیهایی که در قانون اساسی بر آنها تصریح شده است. البته این ایده در خارج از کشور هم مرسوم است. آنها برخی از میادین یا خیابانها را به اعتراضات اختصاص میدهند؛ اما درباره ایران خیلی چشمم آب نمیخورد که این اتفاق بیفتد».
احمد شیرزاد: این پیشنهاد بهسخرهگرفتن آزادی است
احمد شیرزاد، از فعالان اصلاحطلب، نظر دیگری دارد. او در گفتوگو با «شرق» این پیشنهاد فرماندار را در ابتدا با هایدپارک لندن مقایسه کرد و با توجه به سفری که داشته، در توصیف خود از هایدپارک گفت: «هایدپارک یکی از بزرگترین پارکهای درونشهری است و جذابیت آن به واسطه جلوههای بصری پارک است. تنها گوشه کوچکی از پارک به اعتراضاتی اختصاص یافته که به این اعتراضها توجهی نمیشود و کسی به مردم معترض نگاهی نمیکند». او ادامه داد: «با اینکه در لندن اعتراضات جدی صورت میگیرد؛ اما هایدپارک نمادی از اعتراضات بدون توجه است و معمولا اتباع دیگر کشورهای مقیم در لندن ازجمله هندیها یا پاکستانیها جمع میشوند و بعد از سخنرانی هم از پارک دیدار میکنند و آنجا را ترک میکنند».
شیرزاد در ادامه با اشاره به پیشنهاد فرماندار گفت: «چنین پیشنهادی در واقع تصویری کاریکاتورگونه از آزادی بیان است و نتیجه، آن میشود که اصولگرایان و جریان راست که به آزادی اعتقادی ندارند، مفهوم آزادی را به سخره گرفته و میگویند آزادی بیانی که حرفش زده میشد، همین است!». او با اشاره به اصل ٢٧ قانون اساسی، اجرای همین اصل را مهم و مغتنم شمرده و تأکید کرد که نباید اصل موضوع را این گونه به تمسخر گرفت.پیشنهاد هایدپارک تهران از آن دست پیشنهادهایی است که به نظر میرسد بیشتر مصرف رسانهای داشته باشد و امکان اجرائیشدن آن بدون درنظرگرفتن نظرات مخالفان امری دور از دسترس به نظر میرسد.
روزنامه شرق
تهرام/7245/
کپی شد