فصلی جدید در میان «مدیران شهری» تهران، با شهردار نو و شورای شهر نو، آغاز شده است؛ اما آیا این فصلی جدید در سبکها و شیوههای «مدیریت شهری» تهران هم خواهد بود؟
به گزارش مردمسالاری آنلاین، خیابانهای تهران بار دیگر در ساعت اوج رفت و آمدها، مملو از ماشینهایی هستند که نحوه حرکت یا بیان دقیقتر بیحرکتی آنها، با روح، جسم و روان انسان بازی میکند. در برخی نقاط خیابانها به اندازهای قفل میشوند که بعضاً پیمودن یک مسیر کوتاه یک کیلومتری، بیش از 15 دقیقه زمان میبرد. در اطراف محل دائمی نمایشگاه بینالمللی تهران که این روزها یازدهمین دوره نمایشگاه ایرانپلاست برپاست، صبحها و عصرها باید مدتها منتظر بمانی تا بتوانی از مهلکه ازدحام ماشینها خارج شوی. در مترو و بی آر تی، وضعیت از این هم بدتر است. در این وسایل حمل و نقل عمومی ازدحام جمعیت بیداد میکند. بعضاً مترو آنقدر شلوغ میشود و فشار جمعیت آنچنان بالا میرود که به انسان این احساس دست میدهد که به شأناش توهین شده است. شهروندان تهرانی برای انجام کارهای شرافتمندانه یا برای انجام سادهترین امور، نظیر رفتن به آموزشگاهها و دانشگاهها، باید ساعتها در مترویی باشند که نماد هرچیزی هست جز یک حمل و نقل عمومی کارآمد و شرافتمندانه. در متروی تهران، در ساعت اوج رفت و آمدهای شهروندان، جمعیت نفس در نفس یکدیگر ایستاده است و آنقدر ازدحام و فشار جمعیت بالاست که اگر در یک نقطه سوزن رها کنی، بعید است به کف مترو برخورد کند. اتوبوسها آنقدر فرسودهاند که نه تنها روکش صندلیهای رنگ و رو رفتهاش، ذهن آدمی را مکدر میکند، بلکه این وسایل حمل و نقل عمومی با غیراستاندارد بودنشان، خود یکی از عوامل ایجاد آلودگی هوا هستند. نوسازی ناوگان فرسوده حمل و نقل عمومی در سالهای گذشته تنها شعاری بوده است که در روزهای اوج آلودگی هوا، از دهان مسئولین مختلف شنیده شده است. چهره اتوبوسهای بی آر تی یا قطارهای مترو، اگر عوض شده صرفاً به خاطر عوض شدن تبلیغاتی بوده است که سرتاسر نقاط اتوبوسها و قطارها را دربر گرفته است! ماهیت امر این سالها نه تنها تغییری نکرده بلکه ازدحام ماشینها در خیابانها و بزرگراهها، و ازدحام جمعیت در وسایل حمل و نقل عمومی، بیشتر شده و به نقطه غیرقابل تحملی رسیده است. با انتخابات شورا اما حالا مدیران شهری سابق کنار رفتهاند و تهران صاحب یک شورا و شهردار جدید شده است. قالیباف رفته است و نجفی آماده است. گرچه نمیتوان انتظار داشت که در این مدت اندک، مشکلات انباشته شهری در تهران حل شود، اما از دست دادن فرصت جایز نیست و از همین حالا باید به فکر بود که این مشکلات به صورت ریشهای حل شود. کم کم به روزهای سرد سال نزدیک خواهیم شد و در این روزها آلودگی هوا بیشتر خواهد شد. تهران نمیتواند بازهم شاهد تکرار شدن این الگو برای حل بحران آلودگی هوا باشد که تعطیل کردن مدارس تنها راهچاره است. شهر تعطیل، مرده و بیتحرک، ترافیک و آلودگی هوا هم نخواهد نداشت! تعطیلی راهحل مسأله نیست. از سوی دیگر، ترافیکهای سنگین و روزمره نیز در حال تبدیل کردن تهران به شهری بیروح است که نه تنها دیگر از لحاظ روانی اتکایی برای شهروندان نیست، بلکه خود تهران به زجر روان بسیاری از ساکنان آن تبدیل شده است و آنها روزانه این تصویر غمگین پیش چشمانشان ظاهر میشود که چرا مجبورند برای امرار معاش و از سر ناچاری در شهر قفلشده تهران زندگی کنند.مدیریت شهری زمانی میتواند ادعای کارآمدی داشته باشد که بتواند این قفل را باز کند. حالا دیگر برای شورا و شهردار اصلاحطلب هیچ بهانهای قابل قبول نیست. هماهنگی دولت، شورا و شهرداری هم رقم خورده است و فضا برای حل مشکلات انباشته آماده است. حتی مسأله تأمین مالی و کمبود اعتبار نیز دیگر نمیتواند مطرح باشد. در قالب قراردادهای فاینانس با بانکهای کرهای، چینی و اروپایی دهها میلیارد دلار سرمایه جذب شده است و رئیس کل بانک مرکزی خبر داده که دهها میلیارد دلار خط اعتباری دیگر نیز گشایش خواهد یافت. بخش از این منابع میتواند صرف تجهیز و به روزرسانی ناوگان حمل و نقل عمومی شود. مترو میتواند با پول این فاینانسها تکانی بخورد و زمان حرکت قطارها کاهش یابد. شهر باید محل برای آسایش و آسودگی شهروندان باشد و به آنها احساس مثبت بدهد. مدیران شهری جدید باید کاری کنند که احساس مثبت که مدتها از این شهر رخت بربسته به این شهر بازگردد.
روزنامه مردم سالاری
1735
به گزارش مردمسالاری آنلاین، خیابانهای تهران بار دیگر در ساعت اوج رفت و آمدها، مملو از ماشینهایی هستند که نحوه حرکت یا بیان دقیقتر بیحرکتی آنها، با روح، جسم و روان انسان بازی میکند. در برخی نقاط خیابانها به اندازهای قفل میشوند که بعضاً پیمودن یک مسیر کوتاه یک کیلومتری، بیش از 15 دقیقه زمان میبرد. در اطراف محل دائمی نمایشگاه بینالمللی تهران که این روزها یازدهمین دوره نمایشگاه ایرانپلاست برپاست، صبحها و عصرها باید مدتها منتظر بمانی تا بتوانی از مهلکه ازدحام ماشینها خارج شوی. در مترو و بی آر تی، وضعیت از این هم بدتر است. در این وسایل حمل و نقل عمومی ازدحام جمعیت بیداد میکند. بعضاً مترو آنقدر شلوغ میشود و فشار جمعیت آنچنان بالا میرود که به انسان این احساس دست میدهد که به شأناش توهین شده است. شهروندان تهرانی برای انجام کارهای شرافتمندانه یا برای انجام سادهترین امور، نظیر رفتن به آموزشگاهها و دانشگاهها، باید ساعتها در مترویی باشند که نماد هرچیزی هست جز یک حمل و نقل عمومی کارآمد و شرافتمندانه. در متروی تهران، در ساعت اوج رفت و آمدهای شهروندان، جمعیت نفس در نفس یکدیگر ایستاده است و آنقدر ازدحام و فشار جمعیت بالاست که اگر در یک نقطه سوزن رها کنی، بعید است به کف مترو برخورد کند. اتوبوسها آنقدر فرسودهاند که نه تنها روکش صندلیهای رنگ و رو رفتهاش، ذهن آدمی را مکدر میکند، بلکه این وسایل حمل و نقل عمومی با غیراستاندارد بودنشان، خود یکی از عوامل ایجاد آلودگی هوا هستند. نوسازی ناوگان فرسوده حمل و نقل عمومی در سالهای گذشته تنها شعاری بوده است که در روزهای اوج آلودگی هوا، از دهان مسئولین مختلف شنیده شده است. چهره اتوبوسهای بی آر تی یا قطارهای مترو، اگر عوض شده صرفاً به خاطر عوض شدن تبلیغاتی بوده است که سرتاسر نقاط اتوبوسها و قطارها را دربر گرفته است! ماهیت امر این سالها نه تنها تغییری نکرده بلکه ازدحام ماشینها در خیابانها و بزرگراهها، و ازدحام جمعیت در وسایل حمل و نقل عمومی، بیشتر شده و به نقطه غیرقابل تحملی رسیده است. با انتخابات شورا اما حالا مدیران شهری سابق کنار رفتهاند و تهران صاحب یک شورا و شهردار جدید شده است. قالیباف رفته است و نجفی آماده است. گرچه نمیتوان انتظار داشت که در این مدت اندک، مشکلات انباشته شهری در تهران حل شود، اما از دست دادن فرصت جایز نیست و از همین حالا باید به فکر بود که این مشکلات به صورت ریشهای حل شود. کم کم به روزهای سرد سال نزدیک خواهیم شد و در این روزها آلودگی هوا بیشتر خواهد شد. تهران نمیتواند بازهم شاهد تکرار شدن این الگو برای حل بحران آلودگی هوا باشد که تعطیل کردن مدارس تنها راهچاره است. شهر تعطیل، مرده و بیتحرک، ترافیک و آلودگی هوا هم نخواهد نداشت! تعطیلی راهحل مسأله نیست. از سوی دیگر، ترافیکهای سنگین و روزمره نیز در حال تبدیل کردن تهران به شهری بیروح است که نه تنها دیگر از لحاظ روانی اتکایی برای شهروندان نیست، بلکه خود تهران به زجر روان بسیاری از ساکنان آن تبدیل شده است و آنها روزانه این تصویر غمگین پیش چشمانشان ظاهر میشود که چرا مجبورند برای امرار معاش و از سر ناچاری در شهر قفلشده تهران زندگی کنند.مدیریت شهری زمانی میتواند ادعای کارآمدی داشته باشد که بتواند این قفل را باز کند. حالا دیگر برای شورا و شهردار اصلاحطلب هیچ بهانهای قابل قبول نیست. هماهنگی دولت، شورا و شهرداری هم رقم خورده است و فضا برای حل مشکلات انباشته آماده است. حتی مسأله تأمین مالی و کمبود اعتبار نیز دیگر نمیتواند مطرح باشد. در قالب قراردادهای فاینانس با بانکهای کرهای، چینی و اروپایی دهها میلیارد دلار سرمایه جذب شده است و رئیس کل بانک مرکزی خبر داده که دهها میلیارد دلار خط اعتباری دیگر نیز گشایش خواهد یافت. بخش از این منابع میتواند صرف تجهیز و به روزرسانی ناوگان حمل و نقل عمومی شود. مترو میتواند با پول این فاینانسها تکانی بخورد و زمان حرکت قطارها کاهش یابد. شهر باید محل برای آسایش و آسودگی شهروندان باشد و به آنها احساس مثبت بدهد. مدیران شهری جدید باید کاری کنند که احساس مثبت که مدتها از این شهر رخت بربسته به این شهر بازگردد.
روزنامه مردم سالاری
1735
کپی شد