عصر روز عید غدیر – شنبه 19 شهریورماه 96- همه نوع آدم از هر طبقه و قشری حضور دارد، البته بیشتر با محوریت خانواده. روز عید است و در جای جای بوستان هم صدای شادی عید به گوش می‌رسد. به هرسو که می‌رویم شخصی یا گروهی کنسرتی برپا کرده‌اند و گروهی از شهروندان اطرافشان حلقه زده‌اند.
شادی و خرسندی را در چهره تک تک حاضران بوستان می‌توان دید؛ چه آنان که کنسرت‌های شخصی هنرمندان عمدتا جوان را در فضایی شلوغ و پرسروصدا همراهی می کنند چه آنان که در کنار خانواده یا حتی بتنهایی روی نیمکتی نشسته‌اند و از هوای بوستان استفاده می‌برند.
بوستان قیطریه در محله‌ای به همین نام در منطقه یک شهرداری تهران واقع شده که از شمال به بزرگراه صدر و فرمانیه، از جنوب به میدان پیروز، از غرب به قیطرییه و شریعتی محدود می‌شود.بوستانی قدیمی با درختان کهنسال و تنومند به همراه عمارت تاریخی زیبایش که حکایت یک عمر زندگی از گذشته تاکنون را روایت می‌کند.
انگار عید اینجا رنگ‌وبوی تماما مردمی دارد. هیچ مناسبتی توسط شهرداری یا نهادهای دیگر تدارک دیده نشده؛ ‌لااقل در این ساعت که ما هستیم مشاهده نمی‌کنیم برنامه یا جشن سازماندهی شده‌ای توسط ارکان یا نهادی را. همه چیز مردمی است و خودمانی البته پر از صفا و خوشنودی.
شاید به حرمت عید باشد که حتی خوانندگان کنسرت‌های شخصی هم اشعار و آهنگ‌هایشان کاملا مجاز اما عمدتا شاد است؛ یکی از گروه آریان می‌خواند، ‌دیگری قطعه‌ای سنتی. نوجوانی سنتور می‌نوازد، چند جوان موبلند مشکی‌پوش دیگر آهنگ‌های پاپ اجرا می‌کنند.
زن و مرد، پیر و جوان این اهالی موسیقی را احاطه کرده‌اند، کف می‌زنند، هنموا با خواننده می‌خوانند و گاه هورا می‌کشند که با واکنش خواننده جوان مشکی‌پوش هم البته مواجه می‌شود. هنوز تا اذان مغرب دقایقی مانده و عجله دارد چند آهنگ را به پایان برساند. وقتی مردم هورا می‌کشند، همراه با لبخندی می‌گوید لطفا فقط دست بزنید تا نیایند و ما را جمع نکنند. یک بلندگو و پایه‌نت زیر آلاجیقی گذاشته و بیش از 50 ،60 نفر دور او جمع شده‌اند.
آن طرف‌تر فروشندگان دستفروش و مغازه هایی که گوشه ای از بوستان را اجاره کرده‌اند. در سویی دیگر خانواده هایی که بساط گسترانده‌اند و خانواده فارغ از هیاهوی درون‌شهر و تلگرام‌بازی گوشی موبایل‌ها، کنار هم نشسته‌اند، قدری همدیگر را می بینند و باهم قهقهه می‌خندند.
نگاهی اجمالی به جای‌جای بوستان، از فروش انواع صنایع‌دستی، عرقیجات و خوردنی‌ها، بلال‌فروشی، ساندویچ سرد و گرم، ‌اسکیت بازی کودکان، پیرترهایی که با حیوانات خانگی‌شان به گردش آمده‌اند، نوازندگان عمدتا جوان و پرهیجان،‌ جوانان سیگاری و ... گوشه‌ای از زندگی یک جامعه را در محدوده‌ای نسبتا کوچک به نمایش می‌گذارد و این جریان زندگی هرچه هوا تاریک‌تر می‌شود، پررنگ‌تر و روان‌تر ادامه مسیر می‌دهد؛ ‌انگار اینجا در پایتخت در شب‌ هم مانند روز زندگی و اقتصاد جریان دارد و حتی برای خیلی‌ها شب ها پررونق تر.
خبرنگار ایرنا که چند ساعتی بین مردم در بوستان قیطریه گذارند در این زمینه به چند مورد از حاشیه های جریان زندگی در این محل برخورد که به همراه پیشنهادهایی به شکل زیر ارایه می‌دهد:

معضل پارک خودرو
برای ورود به بوستان قیطریه مانند بسیاری از دیگر نقاط پایتخت مشکلاتی وجود دارد. در مناسبت‌هایی مانند روز عید یا اواخر هفته که جمعیت زیادی تمایل به رفتن به این بوستان دارند، مشکل پارک خودروها همیشه وجود داشته و دارد. هم همسایگان عاصی می‌شوند هم مراجعه‌کنندگان اذیت. در همه خیابان‌های اطراف بوستان، غیر از حاشیه های سمت چپ و راست خیابان- بسته به اندازه خیابان- تا دو یا سه ردیف خودرو در وسط خیابان پارک می‌کنند و تنها یک خودرو از هر قسمت بیشتر نمی‌تواند رد شود. پارک خودرو روبه روی در منازل و دیگر معابر عمومی سر جای خود. پیشنهاد می‌شود شهرداری در طراحی و جانمایی سازه های مختلف شهری حتما به همه مولفه های وابسته به آن ازجمله این مشکل نیز توجه کند.

بوستان بدون حصار
بوستان قیطریه حصار و دیوار ندارد. به عنوان بخشی از شهر در قلمرو شماست؛ براحتی از هر گوشه آن می‌توانید وارد بوستان شوید که این یک مزیت بسیار خوب است. با چند تن از همسایگان بوستان که همصحبت شدیم می‌گفتند اینجا شبانه‌روزی است و تا صبح رونق دارد. این ویژگی مثبتی است که متولیان شهر محل‌هایی را اینچنین آماده استفاده عموم کنند و تا پاسی از شب حتی تا صبح بتواند محل امن و آرامی برای خانواده ها باشد که با نظارت کافی درهمه بخش ها بتواند زمینه تعامل بین شهروندان و تفریح شان را فراهم کند.
مشاهده شده در برخی بوستان های دارای حصار یا دیوار و نرده فلزی سر ساعت 22 یا 23 با استفاده از بلندگو و به طرز نامناسبی مردم را به بیرون هدایت و در را سه قفله می‌کنند که نشانگر نوع نگاه نامناسب است زیرا و به جای اینکه با ایجاد زمینه لازم،‌ بستر وجود فضایی امن و آرام و حضور مردم در یکجا را فراهم سازیم و با برنامه ریزی های مناسب از این حضور استفاده بهینه برده شود، نارضایتی و گلایه مردمی را که از ازدحام و شلوغی و هیاهوی آزاردهنده شهر درحال فرارند، افزون می‌کنیم.

بوستانی برای خانواده
در بوستان قیطریه یکی از برنامه‌ریزی‌های مناسبی که انجام شده ایجاد سکوهای عموما دایره‌ای شکل برای نشستن خانواده‌هاست. بیشتر این سکوها زیر نور چراغ‌ها بخوبی جانمایی شده و بسیار محل مناسبی را برای خانواده ها فراهم کرده است. این سکوها لابه‌لای درختان سر به فلک کشیده و زیبای بوستان در جای جای آن قابل استفاده است و برای برخی از آنها سرپناه آلاچیقی نیز تدارک دیده شده تا در هنگام بارندگی یا حتی در ساعات روز و تابش آفتاب قابل استفاده باشد. تنها نکته اینکه در کنار این سکوها نیز – همانند بوستان جنگلی یاس یا ...- اگر محل‌های مناسبی برای استفاده از زغال و کباب برای شهروندان مهیا شود، مردم در جاهای دیگر کنار درختان یا درختچه ها آتش روشن نمی‌کنند و زمینه بروز مشکل هم فراهم نمی‌آید. ایجاد محدودیت معمولا مشکل‌ساز بوده و هست. نمی‌توان از مردم خواست به بوستان بیایند اما برای میل غذا برنامه‌ای نداشته باشند یا حتما غذاهای سرد بخورند، هرچقدر هم بیلبورد نصب شود که آتش روشن نشود، پاسخگو نخواهد بود و آنقدر هم مامور نداریم که مدام به هر سکو سر بزند و منع کند که خود این امتناع هم آزاردهنده است.

اقتصاد بوستان‌ها
روبه‌روی همه درهای ورودی بوستان به محلی برای کسب‌وکار دستفروش‌ها تبدیل شده است. حتی گاه برخی مردم با خودروهای گرانقیمت در این محل‌ها حضور می‌یابند و اقلام مختلف عمدتا خوراکی می‌فروشند. ساندویچ سرد و گرم، پفک، ذرت، بستنی،‌ آب معدنی و انواع آب میوه ها و ... را می‌توان مشاهده کرد در این نقاط به فروش می‌رسانند.
استقبال مردم و نیز دستفروشان نشانه حجم مالی بالایی است که در این رهگذر رد و بدل می‌شود. البته ازجمله کارهای خوب دیگری که در بوستان قیطریه و برخی دیگر بوستان‌های پایتخت شاهدیم، تعبیه محل‌هایی برای فروش انواع اجناس و کالاهای خوراکی و غیرخوراکی است اما آنقدر تقاضا بالا و جذابیت وجود دارد که بساط دستفروشان هم در داخل یا ورودی بوستان قیطریه مثل دیگر بوستان‌ها گسترانیده می‌شود.
داخل بوستان قیطریه چندین مغازه وجود دارد که ازطرف مدیریت بوستان در اختیار بخش‌خصوصی گذاشته شده و انواع صنایع‌دستی، خوراکی، پوشاک، ‌بدلیجات و ... به فروش می‌رسانند. حتی درکنار یکی دو دکه فلزی بزرگ میان بوستان، یک کانکس کشنده خودرو وجود دارد که توانسته مجوز بگیرد و انواع غذاهای فست فودی را عرضه کند. قاعدتا این فروشندگان دارای مجوز هستند و با نظارت بهداشتی بیشتری نسبت به دستفروشان فعالیت می‌کنند. چه بهتر که همه بخش‌های اقتصادی بوستان در یک حلقه مدیریتی مناسب زیرنظارت و در یک فرآیند به فعالیت ادامه دهند.
برگزاری نمایشگاههای عرضه انواع کالاها در مناسبت های خاص از جمله دیگر برنامه های خوبی به شمار می‌رود که طی سال‌های اخیر در بوستان‌ها باب شده و بسیار با استقبال مردم هم همراه بوده است.

بوستان و فرهنگ
وجود نمایشگاه کوچک کتاب در کنار عمارت بوستان قیطریه یکی دیگر از جلوه های زیبای این بوستان است. گرچه نمایشگاه کتاب در مقایسه با بلال‌فروشی یا فست فودی بسیار خلوت‌تر است اما مرد میانسال 50،60 ساله ای که محاسن و موهای بلند و عمدتا سفید و تاحدودی جوگندمی‌اش نشان از سال‌ها فعالیت در حوزه کتاب دارد کنار نمایشگاه ایستاده،‌خسته و ناراحت از چندوچون استقبال مردم هم نیست و مراجعان را راهنمایی می‌کند. بیان گرم و اطلاعات خوبی درباره کتاب‌ها دارد. حتی کتاب‌هایی که در آنجا موجود ندارد را سعی می‌کند با گرفتن نشانی شهروندان یا ارایه نشانی شعبه دیگر نمایشگاه به فروش برساند و البته به طرزی که مراجعان را آزار نمی‌رساند.
وارد یکی از سالن‌های عمارت تاریخی که قدمتش به عهد قجر منسوب است می‌شویم؛ در سالن اجتماعات، جلسه‌ای تشکیل شده و بحث های فرهنگی – هنری جریان دارد. هنرمندان حضور دارند و به تبادل نظر می‌پردازند. از در اصلی عمارت که به‌عنوان مرکز اصلی مدیریت فرهنگسرای ملل فعالیت می‌کند وارد می‌شویم. دو اتاق سمت چپ و راست هردو محل نمایشگاه آثاری از کشور کره‌جنوبی است. در یک قسمت انواع پوشاک این کشور و در سمت دیگر نمایشگاه عکس از آثار تاریخی و طبیعی کره که البته بدون توضیح و شرح عکس جانمایی شده‌اند. شماری از شهروندان درحال پرو لباس کره‌ای یا دیدن گوشه هایی از زیبایی های کشور کره جنوبی هستند.
گوشه دیگر بوستان درنزدیکی عمارت، نمازخانه قرار دارد. وضوخانه یا سرویس بهداشتی از نمازخانه دور است و یک ایراد تلقی می‌شود؛ اما نمازخانه تمییز و دارای امکانات لازم است و البته نسبتا شلوغ. با آنکه چند ساعت از اذان مغرب گذشته جوانان، زنان و مردان مختلف در نمازخانه درحال نیایش هستند و جلوه خاصی به فعالیت‌های پررونق بوستان داده است.
گوشه دیگری از بوستان در کنار زمین بازی تنیس، اعضای خانواده‌ای سجاده گسترانیده اند و نماز به جا می‌آورند؛ یکسو صدای دخترکان جوان تنیس باز و دیگر سو، طنین ربنای پدر خانواده؛ آن سوتر وقتی گوش را تیز تر می‌کنیم صدای تکنوازی سنتور نوجوانی که آرام و با طمانیه می‌نوازد و زنان و مردان را دور خود میخکوب کرده است؛‌همه و همه در مجموعه ای در کنار هم همچون قطعه‌ای از پازل جامعه درحال لذت بردن از زندگی در این بخش از زمان و مکان هستند.
درکنار اقتصاد پیرامون بوستان‌ها، توجه به مقوله های فرهنگی ازجمله مزیت‌هایی است که شهرداری در سال‌های اخیر به آنها توجه داشته و به نظر می‌رسد این توجه باید بیشتر و سازماندهی‌تر شود. به طور مثال اگر رویدادهای فرهنگی و هنری که در بوستان‌ها اجرا می‌شود بیشتر اطلاع رسانی شود، یابرنامه های بیشتر فرهنگی و هنری در بوستان‌ها به مرحله اجرا درآید می‌تواند به کالبد این محیط ها که گاه عمدتا در چنبره مسایل اقتصادی یا آسیب‌ها گیر می‌افتند، کمک کند.

جان کلام؛ بوستان، خانه فرهنگ
واقعیت این است که زندگی در کلانشهر پایتخت درکنار همه نازیبایی‌هایش جریان دارد و در همین هوا و فضا داریم نفس می‌کشیم. شلوغی، آلودگی صوتی و صدا،‌ معماری ناموزون و درهم برهم، خیابان‌های پرترافیک و پرسروصدا در تهران واقعیت‌های غیرقابل انکاری است در کنار واقعیت دیگری که مشغله و اشتغال چند نوبته شهروندان را تشکیل می‌دهد.
مردم در تهران صبح زود که از خانه بیرون می‌زنند،‌ عمدتا تا بعد از ساعت 20 یا 21 شب به خانه باز می‌گردند؛ تعداد شهروندان دو شغله یا حتی بیشتر خیلی زیاد است و طی سال‌های گذشته رشد قابل تاملی هم داشته است.
اساس داشتن کار و شغل برای ارضای نیازهای اجتماعی به منظور ایفای کارکرد اجتماعی افراد و نیز کسب درآمد و تامین معاش است اما واقعیت اینکه وقتی به زندگی عده پرشماری از مردم که نگاه می‌کنیم این کار و شغل که باید در خدمت آرامش زندگی باشد ، گاه به اصل تبدیل شده و زندگی و آرامش در کنار آن هرچه می‌دود به گرد آن هم نمی‌رسد.
در این شرایط، وجود مراکز و بوستان‌هایی که در نزدیکی مردم براحتی و سهولت در دسترس باشد و بتواند به‌عنوان محیطی چند کارکردی، هم آرامش به خانواده‌ها بدهد و هم بخشی از طبیعت و تاریخ را برایشان به تصویر بکشد، می‌تواند مفرح و آرامش‌بخش باشد.
اگر قرار است به شهر نگاهی انسانی و نرم افزاری داشته باشیم؛ ناگزیریم که به همه طرح‌ها و پروژه‌هایی که اجرا می‌شود چنین نگاهی از ابتدا و قبل از طراحی، داشته باشیم و هیچ سازه‌ای بدون پیوست فرهنگی و این نگاه نرم‌افزاری اجازه اجرا نیابد.

معرفی بوستان قیطریه
گفته شده بوستان قیطریه که اینک درمساحتی حدود 103 هزار مترمربع قراردارد در گذشته باغی متعلق به خواهر تنی ناصرالدین شاه قاجار بوده و به روایت تاریخ، میرزا تقی‌خان امیرکبیر ساختمانی که اکنون محل فرهنگسرا و کتابخانه پارک است و در ضلع شمال غربی پارک قراردارد را در آن احداث کرد.
در ابتدا این باغ بافتی جنگلی داشته و سال 1356 به همت شهردار وقت تهران مرحوم دکتر غلامرضا نیک‌پی که خود نوه دختری شاهزاده ظل‌السلطان فرزند ناصرالدین شاه معرفی شده با وقف قسمتی از زمین‌های موروثی خود و نیز با خرید و تجمیع باقیمانده باغ که در دست ورثه صارم الدوله، از نوادگان قاجار بود باغ بزرگ قیطریه را به بوستان تبدیل می‌کند.
استخر بوستان درکنار عمارت تاریخی آن نمای زیبایی به بوستان داده است. از گونه‌های درختی پارک می‌توان از نارون، کاج، سرو نقره‌ای، زبان گنجشک، اقاقیا، بلوط، گردو، داغداغان، افرا، توت، بید مجنون، چنار، صنوبر، ماگنولیا، سدروس، نوئل و درختچه‌هایی نظیر زالزالک، نرگس درختی، زرشک، سوداغ، بوداغ و گز در قسمت ورودی جنوبی بوستان نام برد.
فرهنگسرای ملل، نگارخانه، کتابخانه، نمازخانه، برکه، زمین بازی، مخزن ذخیره آب، پیست اسکیت و سرویس‌های بهداشتی ازجمله امکانات این بوستان معرفی شده است.
تهرام9353*1008**1625
گزارشگر: داود میاندهی
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.