هنوز چهار روز از پایان اجلاس سه روزه بینالمللی گرد و غبار در ایران نگذشته، که سازمان هواشناسی بار دیگر نسبت به بروز موج جدیدی از گرد و غبار در دو روز آینده در بخشهایی از کشورمان هشدار داد.
بر اساس اظهارات مدیرکل هشدار سریع سازمان هواشناسی با وزش باد شدید در برخی نقاط کشور مناطق جنوبی سمنان، شرق اصفهان، قم، مرکزی و قزوین و نیز سیستان و بلوچستان در دو روز آتی با احتمال بروز گرد و غبار مواجه خواهند شد.
احد وظیفه دراین باره به ایسنا میگوید: طی دو روز آینده در شمال شرق و شرق کشور گاهی وزش باد شدید پیشبینی میشود و در برخی نقاط بویژه در زابل وزش باد با گرد و خاک همراه خواهد بود.
همچنین با افزایش سرعت باد در کشور عراق و مناطقی از جنوب غرب کشور در روز دوشنبه (19 تیرماه) در استانهای ایلام، خوزستان و بوشهر، پدیده گرد و خاک دور از انتظار نخواهد بود.
گرد و غبارهایی که چند سالی است بخشهایی از کشور را در برگرفته و با دو منشأ داخلی و خارجی عمدتاً خوزستان و سیستان را در محاصره خود قرار داده، اما حالا میرود تا حتی تهران، اصفهان، کرمان، قم، کرج و قزوین را هم تحتالشعاع قرار دهد و در آیندهای نزدیک مرکزنشینان را هم به سرنوشت خوزستانی و سیستانیها دچار کند اما پرسش این است گرد و غبارهای شهرهای مرکزی و شمالی ایران از کجا نشأت میگیرد؟
اگرچه پیش از این رئیس سازمان جنگلها و مراتع، در گفتوگو با «ایران» از شکلگیری کانونهای جدید گرد و غبار برای پایتخت و حتی ارائه گزارشهای آن در کمیسیون امنیت ملی کشور نیز خبر داده بود اما به نظر میرسد همچنان تأکیدات رسانهای و دستگاهها روی منشأ خارجی گرد و غبارها تمرکز یافته غافل از اینکه به گفته رئیس جمهوری بجز کانونهای بحرانی بیابانی که در کشور موجود است اکنون ایران با دو میلیون هکتار کانون بحرانی گرد و غبار داخلی هم دست به گریبان است.
معاون آبخیزداری و بیابان سازمان جنگلها و مراتع کشور در گفتوگو با «ایران» در این باره میگوید: کانونهای گرد و غبار شهر تهران از دشت بویین زهرا تا ملارد 180 هزار هکتار وسعت دارد که اکنون این منطقه یکی از مهمترین کانونهای بحرانی مستعد تولید گرد و غبار در یک قدمی پایتخت است و البته هنوز به طور جدی شروع به فعالیت نکرده است.
مشابه همین وضعیت را در اصفهان هم داریم چرا که با خشکیدگی تالاب گاوخونی فقط نزدیک به 50 هزار هکتار تالاب را به بستر جدی تولید گرد و غبار برای شهر اصفهان تبدیل شده که این هم هنوز در ابتدای راه است و اگر دیر بجنبیم شاید بزودی فعال شود.
*دشت قزوین تا 15 سال قبل سبز بود
پرویز گرشاسبی در ادامه افزود: اما علتها برای ایجاد کانونهای مستعد گرد و غبار پایتخت متفاوت است. با اینکه من زیاد به عوامل طبیعی اعتقادی ندارم ولی حتماً علت اولیهاش تغییر اقلیم است اما مسأله مهم این است که ما انسان ها با مدیریت موجودمان نتوانستیم برای این شرایط الگویی ایجاد کنیم تا بدانیم در خشکسالی و ترسالیها چه کار باید کنیم تا این رخدادها پیش نیاید.
این مقام افزود: ما با دخالتهای انسانی نابجا همچون مدیریت غلط منابع آب، کشاورزی و در یک مفهوم کلیتر با مدیریت غلط سرزمین شرایط را بدتر کردیم و بسیاری از اراضی طبیعی و حاصلخیز را مستعد بیابانی شدن و تولید گرد و غبار و بحران زایی کردیم.
گرشاسبی افزود: همین الان دشت قزوین که کانون بزرگ تهدید برای استان تهران است تا 15 سال قبل یک منطقه سبز و مرطوب بود و حتی قسمتهایی از آن ویژگیهای تالابی داشت. چون همه 180 هزار هکتار از طریق آب های سطحی و رودخانههایی همچون ابهر رود، خر رود، کردان، حاجی عرب و حتی سیلابهای سد زیاران مرطوب میشد که امروز دیگر بواسطه اقدامات نادرست در بخش مدیریت منابع آب کشور این امکان وجود ندارد.
برای آب های زیرزمینی هم باید بگویم با توسعه چاههای بیرویه سطح سفرههای زیرزمینی بشدت افت کرد که این امر موجب کاهش رطوبت خاک و از بین رفتن پوشش گیاهی شد.
این مقام خاطرنشان کرد: از طرف دیگر توسعه غیر کارشناسی کشاورزی و گاهاً ایجاد کانالهای زهکشی بدون برنامه، مزید بر علت شد تا روند بیابانزایی در این منطقه تشدید شود. ریشه همه اینها در فقدان جامع نگری در برنامههای توسعهای کشور است.
*وزارت نیرو آب بدهد، درختکاری لازم نیست
معاون سازمان جنگلها افزود: امروز روشهای نوین بیابانزدایی در دنیا فقط درختکاری و مالچ پاشی نیست. یکی از راهکارها این است که میگویند علت را جستوجو کنید و سپس آن را برطرف کنید یعنی اگر علت ایجاد بیابان مداخلات غیر کارشناسی در رژیم آبی منطقه بوده باید وزارت نیرو آب را به شرایط گذشته برگرداند و اجازه دهد دشتها از سیلابهای رودخانهها همچون گذشته سیراب شود چون قطعاً درختکاری در کوتاه مدت میتواند موفق باشد و در دراز مدت ممکن است آثار سوئی هم بر نابودی همین اندک منابع آبهای زیرزمینی و خاک به جا بگذارد.
گرشاسبی افزود: متأسفانه تا سه چهار سال قبل عمده گرد و غبارهای کشورمان یعنی حدود 99 درصدش با منشأ خارجی بود و تفاوتی بین طوفان شن و گرد و غبار نبود اما امروز بخش قابل توجهی از این گرد و غبارها منشأ داخلی دارد چون در 10سال گذشته حدود یک میلیون هکتار بیابان جدید تولید کردیم که گاوخونی و دشت قزوین تنها دو مورد از این کانون هاست که اگر فقط کانون قزوین فعال شود قطعاً بحران قابل توجهی برای تهران و کرج ایجاد میشود و این یک زنگ خطر و هشدارجدی است که به ما میگوید باید روی مدیریت منابع آب در کشورمان خیلی بیشتر از اینها کار کارشناسی کنیم تا بعد از هر اقدامی این چنین دچار بحران نشویم.
روزنامه ایران
9353
بر اساس اظهارات مدیرکل هشدار سریع سازمان هواشناسی با وزش باد شدید در برخی نقاط کشور مناطق جنوبی سمنان، شرق اصفهان، قم، مرکزی و قزوین و نیز سیستان و بلوچستان در دو روز آتی با احتمال بروز گرد و غبار مواجه خواهند شد.
احد وظیفه دراین باره به ایسنا میگوید: طی دو روز آینده در شمال شرق و شرق کشور گاهی وزش باد شدید پیشبینی میشود و در برخی نقاط بویژه در زابل وزش باد با گرد و خاک همراه خواهد بود.
همچنین با افزایش سرعت باد در کشور عراق و مناطقی از جنوب غرب کشور در روز دوشنبه (19 تیرماه) در استانهای ایلام، خوزستان و بوشهر، پدیده گرد و خاک دور از انتظار نخواهد بود.
گرد و غبارهایی که چند سالی است بخشهایی از کشور را در برگرفته و با دو منشأ داخلی و خارجی عمدتاً خوزستان و سیستان را در محاصره خود قرار داده، اما حالا میرود تا حتی تهران، اصفهان، کرمان، قم، کرج و قزوین را هم تحتالشعاع قرار دهد و در آیندهای نزدیک مرکزنشینان را هم به سرنوشت خوزستانی و سیستانیها دچار کند اما پرسش این است گرد و غبارهای شهرهای مرکزی و شمالی ایران از کجا نشأت میگیرد؟
اگرچه پیش از این رئیس سازمان جنگلها و مراتع، در گفتوگو با «ایران» از شکلگیری کانونهای جدید گرد و غبار برای پایتخت و حتی ارائه گزارشهای آن در کمیسیون امنیت ملی کشور نیز خبر داده بود اما به نظر میرسد همچنان تأکیدات رسانهای و دستگاهها روی منشأ خارجی گرد و غبارها تمرکز یافته غافل از اینکه به گفته رئیس جمهوری بجز کانونهای بحرانی بیابانی که در کشور موجود است اکنون ایران با دو میلیون هکتار کانون بحرانی گرد و غبار داخلی هم دست به گریبان است.
معاون آبخیزداری و بیابان سازمان جنگلها و مراتع کشور در گفتوگو با «ایران» در این باره میگوید: کانونهای گرد و غبار شهر تهران از دشت بویین زهرا تا ملارد 180 هزار هکتار وسعت دارد که اکنون این منطقه یکی از مهمترین کانونهای بحرانی مستعد تولید گرد و غبار در یک قدمی پایتخت است و البته هنوز به طور جدی شروع به فعالیت نکرده است.
مشابه همین وضعیت را در اصفهان هم داریم چرا که با خشکیدگی تالاب گاوخونی فقط نزدیک به 50 هزار هکتار تالاب را به بستر جدی تولید گرد و غبار برای شهر اصفهان تبدیل شده که این هم هنوز در ابتدای راه است و اگر دیر بجنبیم شاید بزودی فعال شود.
*دشت قزوین تا 15 سال قبل سبز بود
پرویز گرشاسبی در ادامه افزود: اما علتها برای ایجاد کانونهای مستعد گرد و غبار پایتخت متفاوت است. با اینکه من زیاد به عوامل طبیعی اعتقادی ندارم ولی حتماً علت اولیهاش تغییر اقلیم است اما مسأله مهم این است که ما انسان ها با مدیریت موجودمان نتوانستیم برای این شرایط الگویی ایجاد کنیم تا بدانیم در خشکسالی و ترسالیها چه کار باید کنیم تا این رخدادها پیش نیاید.
این مقام افزود: ما با دخالتهای انسانی نابجا همچون مدیریت غلط منابع آب، کشاورزی و در یک مفهوم کلیتر با مدیریت غلط سرزمین شرایط را بدتر کردیم و بسیاری از اراضی طبیعی و حاصلخیز را مستعد بیابانی شدن و تولید گرد و غبار و بحران زایی کردیم.
گرشاسبی افزود: همین الان دشت قزوین که کانون بزرگ تهدید برای استان تهران است تا 15 سال قبل یک منطقه سبز و مرطوب بود و حتی قسمتهایی از آن ویژگیهای تالابی داشت. چون همه 180 هزار هکتار از طریق آب های سطحی و رودخانههایی همچون ابهر رود، خر رود، کردان، حاجی عرب و حتی سیلابهای سد زیاران مرطوب میشد که امروز دیگر بواسطه اقدامات نادرست در بخش مدیریت منابع آب کشور این امکان وجود ندارد.
برای آب های زیرزمینی هم باید بگویم با توسعه چاههای بیرویه سطح سفرههای زیرزمینی بشدت افت کرد که این امر موجب کاهش رطوبت خاک و از بین رفتن پوشش گیاهی شد.
این مقام خاطرنشان کرد: از طرف دیگر توسعه غیر کارشناسی کشاورزی و گاهاً ایجاد کانالهای زهکشی بدون برنامه، مزید بر علت شد تا روند بیابانزایی در این منطقه تشدید شود. ریشه همه اینها در فقدان جامع نگری در برنامههای توسعهای کشور است.
*وزارت نیرو آب بدهد، درختکاری لازم نیست
معاون سازمان جنگلها افزود: امروز روشهای نوین بیابانزدایی در دنیا فقط درختکاری و مالچ پاشی نیست. یکی از راهکارها این است که میگویند علت را جستوجو کنید و سپس آن را برطرف کنید یعنی اگر علت ایجاد بیابان مداخلات غیر کارشناسی در رژیم آبی منطقه بوده باید وزارت نیرو آب را به شرایط گذشته برگرداند و اجازه دهد دشتها از سیلابهای رودخانهها همچون گذشته سیراب شود چون قطعاً درختکاری در کوتاه مدت میتواند موفق باشد و در دراز مدت ممکن است آثار سوئی هم بر نابودی همین اندک منابع آبهای زیرزمینی و خاک به جا بگذارد.
گرشاسبی افزود: متأسفانه تا سه چهار سال قبل عمده گرد و غبارهای کشورمان یعنی حدود 99 درصدش با منشأ خارجی بود و تفاوتی بین طوفان شن و گرد و غبار نبود اما امروز بخش قابل توجهی از این گرد و غبارها منشأ داخلی دارد چون در 10سال گذشته حدود یک میلیون هکتار بیابان جدید تولید کردیم که گاوخونی و دشت قزوین تنها دو مورد از این کانون هاست که اگر فقط کانون قزوین فعال شود قطعاً بحران قابل توجهی برای تهران و کرج ایجاد میشود و این یک زنگ خطر و هشدارجدی است که به ما میگوید باید روی مدیریت منابع آب در کشورمان خیلی بیشتر از اینها کار کارشناسی کنیم تا بعد از هر اقدامی این چنین دچار بحران نشویم.
روزنامه ایران
9353
کپی شد