شهیندخت مولاوردی: ثبتنام زنان در انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا فرصتی برای تحقق «حق آنان بر شهر» بود و تا زمانی که چه در شهر و چه در روستا به تعداد لازم زن در ترکیب شوراها نداشته باشیم کمتر میتوان به تحقق حق آنان بر شهر امیدوار بود شهلا لاهیجی: اینکه چرا زنان کم استقبال کردند به دلیل این است که همیشه پیش پای کاندیداتوری زنان سنگ اندازی شده است، سنگ اندازی در تأیید صلاحیتها نمونهای از این موارد است. بنابراین فکر نکنید که زنان کشور ما علاقهای به مشارکت در امور سیاسی ندارند آذر منصوری: اینکه زنان ما چه مطالباتی از شوراها دارند نیاز به بررسیهای بیشتر دارد. برای همین یکی از انتقادهایی که به شوراهای گذشته وارد است این است که تا به امروز هیچ نوع ظرفیت پژوهشی مرتبط با مسائل شهری مربوط به زنان ایجاد نکردهاند.
با پایان یافتن ثبتنام پنجمین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا، وزارت کشور اعلام کرد که حدود 18 هزار زن و بیش از 269 هزار مرد برای حضور در شوراها ثبتنام کردند، بدین ترتیب حدود 93.7 درصد کل ثبتنامکنندگان مرد هستند و زنان تنها 6.3 درصد این آمار را به خود اختصاص دادهاند.در همین حال آمارها نشان میدهد تعداد کل داوطلبان زن برای شوراهای شهر 6 هزار و 743 نفر و داوطلبان مرد 48 هزار و 145 نفر، است و در بخش شوراهای روستاها نیز 11 هزار و 142 نفر زن و 221 هزار و 395 نفر مرد ثبتنام کردند که چندین برابر ثبتنام شدگان شهری است. حال آنچه در این میان قابل تأمل است درصد پایین مشارکت زنان در کاندیداتوری انتخابات شوراهای شهر و روستاست و این پرسش را در اذهان ایجاد میکند که چرا زنان ایرانی با توجه به توانمندیهای بالایی که در عرصههای علمی و فرهنگی دارند چندان علاقهای به مشارکت سیاسی در انتخابات و اعلام کاندیداتوری ندارند؟ و اینکه اساساً زنان راه یافته به شورا تا چه اندازه میتوانند در تحقق مطالبات عمومی زنان نقش داشته باشند؟ از سوی دیگر این پرسش نیز مطرح است که آیا شوراها به عنوان پارلمانهای شهری میتوانند در تحقق مطالبات عمومی زنان نقش داشته باشند یا خیر؟
مطالبات عمومی زنان کشور چیست؟
معاون رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده مطالبات عمومی زنان کشور را راهاندازی پارکهای بانوان، بازارچه و نمایشگاه دائمی عرضه و فروش صنایع دستی، کلینیکهای تخصصی بیمارستانی ویژه زنان و اماکن ورزشی خاص زنان به ویژه استخر معرفی میکند. شهیندخت مولاوردی در این باره به ایسنا گفته است: تفکیک و مرز مشخصی بین مطالبات زنان شهری و روستایی نداریم. مطالبات عمومی زنان باید مورد توجه جدی شوراها قرار گیرد و با توجه به نیازها و امکانات محلی تحقق این خواستهها را پیگیری کنند.
او میافزاید: ثبتنام زنان در انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا فرصتی برای تحقق «حق آنان بر شهر» بود و تا زمانی که چه در شهر و چه در روستا به تعداد لازم زن در ترکیب شوراها نداشته باشیم کمتر میتوان به تحقق حق آنان بر شهر امیدوار بود.حضور زنان در شوراها میتواند بسیار کمک کند که شهر و روستا محلی مناسب برای زندگی زنان باشد اما در حال حاضر شاهد این وضعیت نیستیم.
اما مدیر کانون عالی زنان و توسعه پایدار ایران مطالبات زنان کشور را چیز دیگری میداند. شهلا لاهیجی در گفتوگو با «ایران» میگوید: من معتقدم اگر قوانین شهروندی و آن پروتکل شهروندی در جامعه ما جا بیفتد و به اجرا گذاشته شود قطعاً بخش قابل توجهی از مطالبات جامعه تحقق مییابد و بسیاری از مسائل زنان هم حل میشود. برای همین فکر میکنم مسائل و مطالبات زنان جامعه ما اینقدر پیش پا افتاده نیست، اینکه پارک ویژه برای بانوان تأسیس کنیم یا ورزشگاه زنان یا کلینیک زنانه و هر چیز دیگری که فاصله بین زن و مرد را بیشتر کند، اینها به صلاح نیست حالا شاید در برخی شهرها لازم باشد یک پارک ویژه زنان هم داشته باشیم ولی این نباید تبدیل به یک مطالبه عمومی برای کل زنان جامعه شود.
این فعال زنان میافزاید: وقتی این همه مرد طرفدار تساوی حقوق زن و مرد هستند این کم بینی است که ما صرفاً دنبال این مطالبات پیش پا افتاده باشیم. با این کار فقط به مسأله شکاف جنسیتی بیشتر دامن میزنیم. شاید در گذشته یعنی 10 تا 20 سال پیش اینها جزو مطالبات زنان بوده باشد اما امروز دیگر نیاز زن جامعه ما اینها نیست. ما در حال حاضر شاهدیم که زنان کشورمان وارد عرصههای اقتصادی شده و کارآفرین شدهاند در چنین شرایطی دیگر نباید به عقب نگاه کنیم، باید نگاهمان رو به جلو و به جهانی باشد که زنان در آن صاحب قدرتهای بزرگ هستند زنانی چون خانم آنگلا مرکل که نهایت درایت و افتخار آلمانیهاست. کاری که او برای رفاه عمومی زن و مرد جامعهاش انجام داده و اقداماتی که در حوزه فرهنگ، انرژیهای پاک، محیط زیست و... انجام داده کم نظیر است.
در همین حال آذر منصوری، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی و جمعیت زنان مسلمان نواندیش نیز به «ایران» میگوید: اینکه زنان ما چه مطالباتی از شوراها دارند نیاز به بررسیهای بیشتر دارد. برای همین یکی از انتقاداتی که به شوراهای گذشته وارد است این است که تا به امروز هیچ نوع ظرفیت پژوهشی مرتبط با مسائل شهری ایجاد نکردند یا اگر هم بوده تأثیر این پژوهشها بر روند مدیریت شهری خیلی کم بوده است. بنابراین پیشنهاد میکنم یک گروه پژوهشی متشکل از متخصصان و فعالان حقوق زنان در کنار شوراها ایجاد شود تا بتوانند در مورد نیازها و مطالبات ضروری زنان مطالعات لازم را انجام دهند تا اعضای شورا بتوانند برای آن راهکاری اتخاذ کنند.
آیا شوراها میتوانند مطالبات زنان را پاسخ دهند؟
آذر منصوری در این باره میگوید: اگر به قانون شوراهای شهر و روستا اشراف داشته باشیم میبینیم که در شهر وظایف و اختیاراتی برای شوراهای شهر تعیین شده و تقریباً مسئولیت شوراها روی مسائل اقتصادی، خدماتی، فرهنگی، محیط زیستی و عمرانی شهرها و روستاها تمرکز دارد. شوراها به عنوان یک نهاد دموکراسی میتوانند بیشترین نقش را در توزیع عادلانه منابع در شهرها ایفا کنند که اتفاقاً بخش عمدهای از اینها به موضوع زنان مربوط میشود. اما متأسفانه امروزه توجه چندانی به مطالبات زنان با توجه به آنچه که در عرصه مدیریت شهری برعهده شوراها گذاشته شده نمیشود در حالی که شوراها بیشترین نقش را در امکان استفاده برابر از محیطها و مبلمان شهری و توزیع عادلانه منابع دارند و این امر در صورتی محقق میشود که برای این کار برنامه وجود داشته باشد.
شهلا لاهیجی نیز معتقد است که شوراها باید مشکلات زنان جامعه را اول بشناسند و بر اساس آن راهکار بدهند. او میگوید: مسلماً مسائل اقتصادی و زیست محیطی شهرها یکی از مطالبات زنان میتواند باشد و شوراها به خوبی میتوانند در این موارد نقش آفرین باشند.
موانع را بردارید، زنان مشارکت کنند
با اینکه زنان در حال حاضر نقش بسیار کمرنگی در ترکیب اعضای شوراهای شهر و روستا دارند حال این پرسش مطرح است که چه چیزی مانع مشارکت آنان در انتخابات و ورود به عرصه رقابت با مردان شده است. معاون رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده در پاسخ به اینکه چرا زنان از ثبتنام شوراها استقبال نکردند میگوید: امیدوار بودیم که زنان از ثبتنام در انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا استقبال گستردهای کنند ولی این اتفاق رخ نداد. باید آسیب شناسی شود که چرا با وجود تحولات رخ داده در چهار سال اخیر، زنان زیادی در انتخابات شوراها ثبتنام نکردهاند ولی امیدواریم در انتخابات اقبال بیشتری به زنان و برنامههای آنها شود و تغییر محسوسی در تعداد آنان در شوراها داشته باشیم و زنانی که در حوزههای مختلف متخصص هستند وارد این پارلمانهای محلی شده و تأثیرگذار باشند.
آذر منصوری، نیز در این باره به «ایران» میگوید: اینکه چرا تعداد کاندیداهای زن کم است دلیل اصلیاش برمیگردد به موانعی که پیش پای مشارکت سیاسی زنان گذاشته شده است که البته این امر در همه جای دنیا وجود دارد و یک پیشینه تاریخی دارد. بر اساس این پیشینه تاریخی اگر دقت کنیم میبینیم که قدرت سیاسی، اقتصادی زنان و میزان تسلطشان بر منابع قدرت همیشه کمتر و محدودتر بوده و با مردان برابر نیست. به دلیل همین پیشینه تاریخی و شکاف جنسیتی که همیشه وجود داشته نمیتوان انتظار داشت در ایران نیز اتفاق خاصی بیفتد و اینکه زنان بتوانند در عرصه مشارکت سیاسی حضور فعال پیدا کرده و تمرین سیاسی کنند و چیز یاد بگیرند. از سوی دیگر با چنین پیشینهای مشارکت سیاسی زنان به خودی خود هم اتفاق نخواهد افتاد و حتی گاهی ممکن است به تشدید شکافهای جنسیتی هم بینجامد.
این عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی میگوید: البته عوامل دیگری هم وجود دارد که مانع حضور فعالان زنان به عنوان کاندیدا در انتخابات میشود ولی اصلیترین عوامل همینهایی بود که گفتم. برای همین معتقدم عدالت جنسیتی باید در سطح جامعه ما به یک گفتمان تبدیل شود و سپس به یک راهبرد بینجامد تا فضا برای حضور بیشتر زنان نیز فراهم شود.
او میافزاید: خوشبختانه با روی کار آمدن دولت یازدهم و فعال شدن معاونت زنان ریاست جمهوری این ظرفیت تا حدودی ایجاد شده به طوری که معاونت زنان در تدوین برنامه ششم توسعه حضور فعالی داشت. از سوی دیگر بکارگیری زنان به عنوان بخشدار و فرماندار در برخی نقاط کشور دستاورد معاونت امور زنان ریاست جمهوری است چون با گفتمانسازی در این حوزه تا حدودی توانستند عرصه را برای مشارکت زنان باز کنند و امروز اگر شاهد افزایش یک درصدی در ثبتنام زنان به عنوان کاندیداهای شورای شهر نسبت به دوره قبل هستیم حاصل همین گفتمانهاست که البته کافی نیست و حالا حالاها باید تقویت شود.
منصوری خاطرنشان میکند: به اعتقاد من گفتمان عدالت جنسیتی باید به یک سری جریاناتی منتج شود مثلاً احزاب در فهرستهای انتخاباتی نیز جایگاه ویژهای را به زنان بدهند و در کنار این لازم است دولت هم تدابیری را در قانون انتخابات برای این موضوع اتخاذ کرده و پیشنهاد دهد. چون امروز تجربه دنیا نشان داده کشورهایی که موفق شده اند بر این شکاف جنسیتی غلبه کنند و آن را کنار بگذارند نه تنها جامعه مدنی پویاتری دارند بلکه شاهد موفقیتهای چشمگیری در عرصه مشارکت زنان در حوزههای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی هم هستند. زنان کشور ما نیز شایستگی این را دارند که در عرصههای فرهنگی و سیاسی و اجتماعی بیش از این حضور فعالانهتر داشته باشند.
شهلا لاهیجی، مدیر کانون عالی زنان و توسعه پایدار ایران نیز میگوید: اینکه چرا زنان کم استقبال کردند به دلیل این است که همیشه پیش پای کاندیداتوری زنان سنگ اندازی شده است، سنگ اندازی در تأیید صلاحیتها نمونهای از این موارد است. بنابراین فکر نکنید که زنان کشور ما علاقهای به مشارکت در امور سیاسی ندارند. خیر این طور نیست اما چون یک نهاد دیگر هست که صلاحیتشان در گرو تأیید آنها است و عموماً صلاحیتها را رد میکند و زنان این مشکلات را میدانند که از همان بدو کار با چه مشکلاتی روبهرو خواهند شد؛ بیانگیزه شده و کمتر شرکت میکنند.
روزنامه ایران
7244
با پایان یافتن ثبتنام پنجمین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا، وزارت کشور اعلام کرد که حدود 18 هزار زن و بیش از 269 هزار مرد برای حضور در شوراها ثبتنام کردند، بدین ترتیب حدود 93.7 درصد کل ثبتنامکنندگان مرد هستند و زنان تنها 6.3 درصد این آمار را به خود اختصاص دادهاند.در همین حال آمارها نشان میدهد تعداد کل داوطلبان زن برای شوراهای شهر 6 هزار و 743 نفر و داوطلبان مرد 48 هزار و 145 نفر، است و در بخش شوراهای روستاها نیز 11 هزار و 142 نفر زن و 221 هزار و 395 نفر مرد ثبتنام کردند که چندین برابر ثبتنام شدگان شهری است. حال آنچه در این میان قابل تأمل است درصد پایین مشارکت زنان در کاندیداتوری انتخابات شوراهای شهر و روستاست و این پرسش را در اذهان ایجاد میکند که چرا زنان ایرانی با توجه به توانمندیهای بالایی که در عرصههای علمی و فرهنگی دارند چندان علاقهای به مشارکت سیاسی در انتخابات و اعلام کاندیداتوری ندارند؟ و اینکه اساساً زنان راه یافته به شورا تا چه اندازه میتوانند در تحقق مطالبات عمومی زنان نقش داشته باشند؟ از سوی دیگر این پرسش نیز مطرح است که آیا شوراها به عنوان پارلمانهای شهری میتوانند در تحقق مطالبات عمومی زنان نقش داشته باشند یا خیر؟
مطالبات عمومی زنان کشور چیست؟
معاون رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده مطالبات عمومی زنان کشور را راهاندازی پارکهای بانوان، بازارچه و نمایشگاه دائمی عرضه و فروش صنایع دستی، کلینیکهای تخصصی بیمارستانی ویژه زنان و اماکن ورزشی خاص زنان به ویژه استخر معرفی میکند. شهیندخت مولاوردی در این باره به ایسنا گفته است: تفکیک و مرز مشخصی بین مطالبات زنان شهری و روستایی نداریم. مطالبات عمومی زنان باید مورد توجه جدی شوراها قرار گیرد و با توجه به نیازها و امکانات محلی تحقق این خواستهها را پیگیری کنند.
او میافزاید: ثبتنام زنان در انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا فرصتی برای تحقق «حق آنان بر شهر» بود و تا زمانی که چه در شهر و چه در روستا به تعداد لازم زن در ترکیب شوراها نداشته باشیم کمتر میتوان به تحقق حق آنان بر شهر امیدوار بود.حضور زنان در شوراها میتواند بسیار کمک کند که شهر و روستا محلی مناسب برای زندگی زنان باشد اما در حال حاضر شاهد این وضعیت نیستیم.
اما مدیر کانون عالی زنان و توسعه پایدار ایران مطالبات زنان کشور را چیز دیگری میداند. شهلا لاهیجی در گفتوگو با «ایران» میگوید: من معتقدم اگر قوانین شهروندی و آن پروتکل شهروندی در جامعه ما جا بیفتد و به اجرا گذاشته شود قطعاً بخش قابل توجهی از مطالبات جامعه تحقق مییابد و بسیاری از مسائل زنان هم حل میشود. برای همین فکر میکنم مسائل و مطالبات زنان جامعه ما اینقدر پیش پا افتاده نیست، اینکه پارک ویژه برای بانوان تأسیس کنیم یا ورزشگاه زنان یا کلینیک زنانه و هر چیز دیگری که فاصله بین زن و مرد را بیشتر کند، اینها به صلاح نیست حالا شاید در برخی شهرها لازم باشد یک پارک ویژه زنان هم داشته باشیم ولی این نباید تبدیل به یک مطالبه عمومی برای کل زنان جامعه شود.
این فعال زنان میافزاید: وقتی این همه مرد طرفدار تساوی حقوق زن و مرد هستند این کم بینی است که ما صرفاً دنبال این مطالبات پیش پا افتاده باشیم. با این کار فقط به مسأله شکاف جنسیتی بیشتر دامن میزنیم. شاید در گذشته یعنی 10 تا 20 سال پیش اینها جزو مطالبات زنان بوده باشد اما امروز دیگر نیاز زن جامعه ما اینها نیست. ما در حال حاضر شاهدیم که زنان کشورمان وارد عرصههای اقتصادی شده و کارآفرین شدهاند در چنین شرایطی دیگر نباید به عقب نگاه کنیم، باید نگاهمان رو به جلو و به جهانی باشد که زنان در آن صاحب قدرتهای بزرگ هستند زنانی چون خانم آنگلا مرکل که نهایت درایت و افتخار آلمانیهاست. کاری که او برای رفاه عمومی زن و مرد جامعهاش انجام داده و اقداماتی که در حوزه فرهنگ، انرژیهای پاک، محیط زیست و... انجام داده کم نظیر است.
در همین حال آذر منصوری، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی و جمعیت زنان مسلمان نواندیش نیز به «ایران» میگوید: اینکه زنان ما چه مطالباتی از شوراها دارند نیاز به بررسیهای بیشتر دارد. برای همین یکی از انتقاداتی که به شوراهای گذشته وارد است این است که تا به امروز هیچ نوع ظرفیت پژوهشی مرتبط با مسائل شهری ایجاد نکردند یا اگر هم بوده تأثیر این پژوهشها بر روند مدیریت شهری خیلی کم بوده است. بنابراین پیشنهاد میکنم یک گروه پژوهشی متشکل از متخصصان و فعالان حقوق زنان در کنار شوراها ایجاد شود تا بتوانند در مورد نیازها و مطالبات ضروری زنان مطالعات لازم را انجام دهند تا اعضای شورا بتوانند برای آن راهکاری اتخاذ کنند.
آیا شوراها میتوانند مطالبات زنان را پاسخ دهند؟
آذر منصوری در این باره میگوید: اگر به قانون شوراهای شهر و روستا اشراف داشته باشیم میبینیم که در شهر وظایف و اختیاراتی برای شوراهای شهر تعیین شده و تقریباً مسئولیت شوراها روی مسائل اقتصادی، خدماتی، فرهنگی، محیط زیستی و عمرانی شهرها و روستاها تمرکز دارد. شوراها به عنوان یک نهاد دموکراسی میتوانند بیشترین نقش را در توزیع عادلانه منابع در شهرها ایفا کنند که اتفاقاً بخش عمدهای از اینها به موضوع زنان مربوط میشود. اما متأسفانه امروزه توجه چندانی به مطالبات زنان با توجه به آنچه که در عرصه مدیریت شهری برعهده شوراها گذاشته شده نمیشود در حالی که شوراها بیشترین نقش را در امکان استفاده برابر از محیطها و مبلمان شهری و توزیع عادلانه منابع دارند و این امر در صورتی محقق میشود که برای این کار برنامه وجود داشته باشد.
شهلا لاهیجی نیز معتقد است که شوراها باید مشکلات زنان جامعه را اول بشناسند و بر اساس آن راهکار بدهند. او میگوید: مسلماً مسائل اقتصادی و زیست محیطی شهرها یکی از مطالبات زنان میتواند باشد و شوراها به خوبی میتوانند در این موارد نقش آفرین باشند.
موانع را بردارید، زنان مشارکت کنند
با اینکه زنان در حال حاضر نقش بسیار کمرنگی در ترکیب اعضای شوراهای شهر و روستا دارند حال این پرسش مطرح است که چه چیزی مانع مشارکت آنان در انتخابات و ورود به عرصه رقابت با مردان شده است. معاون رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده در پاسخ به اینکه چرا زنان از ثبتنام شوراها استقبال نکردند میگوید: امیدوار بودیم که زنان از ثبتنام در انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا استقبال گستردهای کنند ولی این اتفاق رخ نداد. باید آسیب شناسی شود که چرا با وجود تحولات رخ داده در چهار سال اخیر، زنان زیادی در انتخابات شوراها ثبتنام نکردهاند ولی امیدواریم در انتخابات اقبال بیشتری به زنان و برنامههای آنها شود و تغییر محسوسی در تعداد آنان در شوراها داشته باشیم و زنانی که در حوزههای مختلف متخصص هستند وارد این پارلمانهای محلی شده و تأثیرگذار باشند.
آذر منصوری، نیز در این باره به «ایران» میگوید: اینکه چرا تعداد کاندیداهای زن کم است دلیل اصلیاش برمیگردد به موانعی که پیش پای مشارکت سیاسی زنان گذاشته شده است که البته این امر در همه جای دنیا وجود دارد و یک پیشینه تاریخی دارد. بر اساس این پیشینه تاریخی اگر دقت کنیم میبینیم که قدرت سیاسی، اقتصادی زنان و میزان تسلطشان بر منابع قدرت همیشه کمتر و محدودتر بوده و با مردان برابر نیست. به دلیل همین پیشینه تاریخی و شکاف جنسیتی که همیشه وجود داشته نمیتوان انتظار داشت در ایران نیز اتفاق خاصی بیفتد و اینکه زنان بتوانند در عرصه مشارکت سیاسی حضور فعال پیدا کرده و تمرین سیاسی کنند و چیز یاد بگیرند. از سوی دیگر با چنین پیشینهای مشارکت سیاسی زنان به خودی خود هم اتفاق نخواهد افتاد و حتی گاهی ممکن است به تشدید شکافهای جنسیتی هم بینجامد.
این عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی میگوید: البته عوامل دیگری هم وجود دارد که مانع حضور فعالان زنان به عنوان کاندیدا در انتخابات میشود ولی اصلیترین عوامل همینهایی بود که گفتم. برای همین معتقدم عدالت جنسیتی باید در سطح جامعه ما به یک گفتمان تبدیل شود و سپس به یک راهبرد بینجامد تا فضا برای حضور بیشتر زنان نیز فراهم شود.
او میافزاید: خوشبختانه با روی کار آمدن دولت یازدهم و فعال شدن معاونت زنان ریاست جمهوری این ظرفیت تا حدودی ایجاد شده به طوری که معاونت زنان در تدوین برنامه ششم توسعه حضور فعالی داشت. از سوی دیگر بکارگیری زنان به عنوان بخشدار و فرماندار در برخی نقاط کشور دستاورد معاونت امور زنان ریاست جمهوری است چون با گفتمانسازی در این حوزه تا حدودی توانستند عرصه را برای مشارکت زنان باز کنند و امروز اگر شاهد افزایش یک درصدی در ثبتنام زنان به عنوان کاندیداهای شورای شهر نسبت به دوره قبل هستیم حاصل همین گفتمانهاست که البته کافی نیست و حالا حالاها باید تقویت شود.
منصوری خاطرنشان میکند: به اعتقاد من گفتمان عدالت جنسیتی باید به یک سری جریاناتی منتج شود مثلاً احزاب در فهرستهای انتخاباتی نیز جایگاه ویژهای را به زنان بدهند و در کنار این لازم است دولت هم تدابیری را در قانون انتخابات برای این موضوع اتخاذ کرده و پیشنهاد دهد. چون امروز تجربه دنیا نشان داده کشورهایی که موفق شده اند بر این شکاف جنسیتی غلبه کنند و آن را کنار بگذارند نه تنها جامعه مدنی پویاتری دارند بلکه شاهد موفقیتهای چشمگیری در عرصه مشارکت زنان در حوزههای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی هم هستند. زنان کشور ما نیز شایستگی این را دارند که در عرصههای فرهنگی و سیاسی و اجتماعی بیش از این حضور فعالانهتر داشته باشند.
شهلا لاهیجی، مدیر کانون عالی زنان و توسعه پایدار ایران نیز میگوید: اینکه چرا زنان کم استقبال کردند به دلیل این است که همیشه پیش پای کاندیداتوری زنان سنگ اندازی شده است، سنگ اندازی در تأیید صلاحیتها نمونهای از این موارد است. بنابراین فکر نکنید که زنان کشور ما علاقهای به مشارکت در امور سیاسی ندارند. خیر این طور نیست اما چون یک نهاد دیگر هست که صلاحیتشان در گرو تأیید آنها است و عموماً صلاحیتها را رد میکند و زنان این مشکلات را میدانند که از همان بدو کار با چه مشکلاتی روبهرو خواهند شد؛ بیانگیزه شده و کمتر شرکت میکنند.
روزنامه ایران
7244
کپی شد