محمدتقی احمدی، رئیس هیئت ویژه گزارش ملی بررسی حادثه پلاسکو ١٠ عضو این هیئت را در دانشگاه تربیت مدرس فراخواند و رسانهها هم برای پرسشهای خودشان دعوت شدند.
قبل از شروع جلسه علی درستکار، مجری این جلسه، تجربه شخصی خود از یک چاله بزرگ در یکی از خیابانهای تهران و پیگیریهای چندشبهاش برای رسیدگی و پرکردن آن را با حاضران مطرح و اظهار امیدواری کرد که مسئولان درد مردم را ببینند.
احمدی قبل از سایر اعضا در توضیحی با بیان اینکه این گزارش ابعاد مختلف حادثه پلاسکو را با محوریت پنج سؤال رئیسجمهوری بررسی کرده است، گفت: باید از دور باطل گزارشهای جهتدار، محرمانه و دارای سوگیری و... خارج شویم و ما هم سعی کردیم گزارشی را با محوریت بررسیهای علمی و فنی، استانداردهای جهانی و بدون وابستگی ساختاری ارائه دهیم.
در این گزارش قضاوت حقوقی و مقصریابی نداریم؛ چراکه ما قاضی نیستیم و امکان شناسایی زمینههای فنی و مدیریتی و... را فراهم کردیم.
او تأکید کرد که این هیئت به دنبال تشویق یا تنبیه افراد و ارگانها یا تعیین میزان شدت این تشویق و تنبیه نبوده است و امیدوارند که قوه قضائیه در ادامه پیگیریهای خود برخوردهای لازم را داشته باشد.
او اعلام کرد که در جریان این گزارش با ٣٥ سازمان و ١٤٧ نفر به طور مستقیم در ارتباط بودهاند و این گزارش به انضمام پیوستهای مهم آن هزارو ٧٠٠ صفحه است و بهزودی همه آن روی سایتی مربوط به این هیئت قرار میگیرد و در ادامه رئیسجمهور درباره آن تصمیم میگیرد.
او در بخش دیگری از اظهاراتش اعلام کرد که خلاصه و چکیدهای که درباره گزارش پلاسکو میتوان ارائه داد، شعار «پلاسکو را فراموش نکنیم» است و افزود: باید به فرزندان، جوانان و همه اقشار جامعه بگوییم که در پلاسکو چه اتفاقی رخ داد، چه عواملی در آن دخالت داشتند و برای آنکه تکرار نشود، چه باید کرد؟
او در پاسخ به یکی از سؤالات درباره میزان همکاری ارگانهای دیگر ازجمله قوه قضائیه در ابعاد حقوقی این حادثه، گفت: با قوه قضائیه مکاتباتی داشتیم و تلاش شد تا بخشهایی از گزارش تحقیقات ما برای آنها استفاده شود و ما نیز در این تعامل از آنها کمک بگیریم؛ اما قوه قضائیه گروهی را تشکیل داده بود و جز در چند مورد خاص، ارتباطی برقرار نشد که البته نوع کار آنها اقتضائاتی دارد.
او در پاسخ به سؤالی درباره پیشبینیپذیربودن چنین حادثهای و پیشگیری از آن، به جلسهای که با شهردار تهران داشته است، اشاره کرد و گفت: آقای قالیباف بهحق میگفت من همه تلاشم را برای شرایط آنجا کرده بودم و شهرداری بیشتر از این بنیه ندارد؛ اما حرف ما چیز دیگری است؛ یکی از اعضای کمیته ما که خودش شهردار اسبق شیراز بوده و حالا رئیس سازمان نظام مهندسی است، حرف خوبی زد و گفت که شهرداریها هزاران اهرم برای آنکه کار مالکان را تأیید نکند و مجوزهایشان را به تأخیر بیندازد و خلاصه به شکلی مجبورشان کند بدون تعطیلی ایمنی را رعایت کنند، داشته است.
از نظر ما این گزارش کاملا روشن است و آنهایی که بخواهند میتوانند برداشتهای خوبی داشته باشند؛ اما ما نمیخواهیم با زبان تیز آن را بیان کنیم.
او در پاسخ به سؤالی درباره تعداد مفقودیهای این حادثه که تعدادشان را نیروی انتظامی اعلام کرده بود، گفت: دراینباره آماری نداریم؛ اما با قوه قضائیه در حال تعامل هستیم و این موارد اعلام خواهد شد.
او در بخش دیگری از اظهارات خود تأکید کرد که ساختمان مسئول ایمنی نداشته و مالک (بنیاد مستضعفان) کاری دراینباره انجام نداده و تنها اقدامات محدود درباره ایمنی و بیمه را شورای ساختمان انجام دادهاند؛ درعینحال مانورهایی که آتشنشانی اعلام کرده بارها در ساختمان انجام داده، جدی و اثرگذار نبودهاند.
احمدی درعینحال با اشاره به محدودیت در دادههای موجود گفت: نمیدانیم آتش چه زمانی شروع شده است؛ یعنی بین زمان شروع آتش و اعلام آن به آتشنشانی فاصله وجود دارد.
رئیس هیئت بررسی حادثه پلاسکو همچنین در پاسخ به این سؤال که چقدر اهمال و تقصیر احتمالی فرمانده عملیات و مأموران سرگروه آتشنشانی در این حادثه را میتوان پیگیری کرد، گفت: در دنیا و در ایران اینگونه عملیاتها، این تصمیمات و تقصیرها قابل پیگیری حقوقی و قضائی نیستند؛ تشخیص نادرست و کوتاهی افراد درگیر با حادثه قابل پیگیری نیست؛ اما باید گفت که این افراد در سیستم و مجموعههایی آموزش دیده و تربیت شدهاند و آن سیستم باید دراینباره پاسخگو باشد.
در ادامه این جلسه سعید بختیاری، عضو هیئت ویژه گزارش ملی حادثه پلاسکو به دلایل گسترش آتش به طبقات در فاصله زمانی اندک اشاره کرد و گفت: مقادیر زیاد پارچه در طبقات و پلکانها، نبود پلکان اضطراری و وجود اشکال در پلکان، نبود هرگونه فضابندی و جداسازی مقاوم در برابر آتش، مشکلات فنی لولههای قائم آتشنشانی و نبود تعمیر و نگهداری صحیح از آنها در دوران بهرهبرداری، وجود موانع زیاد برای فعالیت آتشنشانان، نبود عایقبندی در سقفها، وجود سقفهای کاذب و... از جمله دلایل گسترش سریع آتش در ساختمان بوده است.
او به رعایتنکردن مبحث 22 ساختمان در ساختمانهای جدید اشاره کرد و گفت: درباره بسیاری از ساختمانهای قدیمی از جمله ساختمان آلومینیوم در خیابان جمهوری نیاز به اقدام سریع داریم اما واقعیت این است که ساختمانهای جدید در تهران هم شرایط بهتری ندارند.
علاوه بر او علیاکبر آقاکوچک، قائممقام رئیس هیئت ویژه بررسی حادثه پلاسکو نیز تأکید کرد که آنچه این کمیته بررسی کرده و به دست آورده براساس مدارک و مستنداتی است که کامل نیست و بهعنوان نمونه ساختمان پلاسکو نقشهای نداشته است و همه نقشههای ساختمان در همان طبقه ١٤ که کامل سوخت و ریخت، از دست رفته است و آنها از روی برخی عکسهای موجود و حدس و گمان سازه پلاسکو را مدلسازی کردهاند.
او با اشاره به شکل لولهای و ستونهای اصلی و فرعی که ساختمان پلاسکو داشته است، گفت: قبل از اثر آتش و حرارت بر اجزای ساختمان، سازه حاشیه اطمینان کافی برای تحمل بارهای ثقلی را نداشته است. او در تشریح زمان وقوع حادثه گفت: آتش از طبقه دهم آغاز شد و حدود سه ساعت بعد یعنی چند دقیقه مانده به ساعت ١١ قسمتی از دیواره شمالی ساختمان ریزش کرد، در همان زمان تعدادی از آتشنشانان در این نقطه گرفتار میشوند و چند دقیقه بعد ریزش دوم رخ میدهد و بعد کل این دیواره شمالی میریزد.
دقایقی بعد مرحله سوم تخریب آغاز و با ضربات مختلف پیشرونده ناشی از ضربه کفها سبب کمانش ستونهای ساختمان شد و در نهایت ساختمان حدود ساعت ١١:٣٣ دقیقه بهطور کامل فروریخت که در گزارش نهایی ما آمده است (نشاندادن تصاویر ساختمان).
او تأکید کرد که به جز انفجارهای معدود ناشی از انفجار کپسولهای گاز، شواهدی مبنی بر انفجار برنامهریزیشده یا گسترده (شایعه) وجود ندارد و شواهد منطقی قابل تأییدی به دست نیامد و احتمال این امر از نظر ما بسیار بعید است.
او تأکید کرد که دلیل اصلی خرابی ساختمان پلاسکو بهترتیب اثر آتش، کاهش مقاومت و سختی مصالح سازهای با افزایش درجه حرارت بوده است (تصاویر آزمایشات روی قطعاتی از مصالح آواربرداریشده و شبیهسازیهای سازهای).
اما سیدباقر مرتضوی، عضو هیئت ویژه بررسی حادثه پلاسکو که بخش زیادی از موضوعات و سؤالات مربوط به حوزه بررسی او بود، در توضیحی ابتدایی گفت: تیم آتشنشانانی که در ساعات اولیه در طبقات حاضر شدهاند، باید برآورد سه منطقه اصلی خطر را میکردند و حداقل تا شعاع ٦٠متری به زور هم که شده تخلیه را شروع میکردند اما وقتی تصاویر را میبینید، نهتنها این اتفاق رخ نداده بلکه انگار آنجا بزرگترین راهپیمایی مردمی است.
او گفت: طبق قاعده استاندارد آتشنشانان باید از طبقه ١٠ که شروع آتش بوده، کار را شروع میکردند، از طبقه ١١ استندآپ میکردند و از طبقه ١٢ به بالا برای جستوجو میرفتند اما اینها صورت نگرفته و همه در یک طبقه بودهاند و بعد سراغ طبقات بعد رفتهاند.
مرتضوی با اشاره به نقص جدی ساختمان از نظر تجهیرات ایمنی، تصریح کرد: باعث تأسف است که آتشنشانی در آن زمان و حتی همین حالا هم تیم ایمنی نداشته تا تیم سازه را حمایت کند و همین تیم ایمنی با تأخیر و خیلی دیر اعلام تخلیه کرده است.
او تأکید کرد که زمان دستور تخلیه آتشنشانان و مردم حاضر در ساختمان باید ساعت ١٠ و ٥٥ دقیقه میبود اما اولین دستور تخلیه ساعت ١١ و یک دقیقه صادر شده است و همه میدانند در چنین لحظاتی ثانیهها هم اهمیت دارند.
او که تجربه حضور در حوادث مهمی در صنعت نفت و حادثه قطار نیشابور را هم داشت، با تأسف تأکید کرد: این حادثه در ساعات اولیه در سطح یک اضطراری بود و پس از ریزش دیواره شمالی وارد سطح دوم شد و از نظر ما یک حادثه در سطح دو اضطراری تبدیل به یک بحران ملی شد.
او در بخش دیگری از سؤال و جوابهای جلسه در پاسخ به موضوع فرماندهی عملیات در مراحل مختلف آن، گفت: در چنین حوادثی معمولا افرادی عملیات را برعهده میگیرند که صلاحیت حرفهای، دانش، مهارت، ذهن و نگرشی درست نسبت به حادثه و اهداف دارند اما نه من در این حادثه چنین فردی را دیدم و نه کسی به ما معرفی کرد. افرادی هم که گفته شد در آنجا تصمیمگیر بودهاند، این مهارتها را نداشتهاند.
بهعنوان نمونه آواربرداری هفت گام دارد که گام آخر آن آواربرداری است و اگر درست اقدام شده بود، تونلهایی که حفر کردند درست بود و خیلی سریعتر به موتورخانه میرسیدند.
قرار نیست تلاشها و زحمات افراد زیر سؤال برود اما اگر آتشنشانی ادعا دارد آنجا مانور برگزار کرده، نقشه داشته و میدانسته موتورخانه در کجا قرار دارد، دو، سه جای اشتباه تونل نمیزد و زودتر به افراد محبوس یا اجساد میرسید.
او در پاسخ به سؤالی درباره تجهیزات یا استفاده از بالگرد هم گفت: تجهیزات لازم برای اطفای این آتش در آتشنشانی وجود داشته و نیازی هم به استفاده از بالگرد نبود. درباره استفاده از فوم هم صحبتهای زیادی شد اما در اینجا نیازی نبود چراکه فوم برای مواد نفتی و روغنی مورد استفاده است.
او در پاسخ به سؤال دیگری درباره پاسخگویی فرماندهی عملیات در مورد قصور احتمالی در این حادثه، گفت: تصمیمگیری برای چنین شرایطی بسیار سخت است اما مسئله این است که چنین افرادی و خود آتشنشانان را برای شرایط سخت آموزش میدهند و در چنین مواقعی باید خودش آن را نشان دهد.
او استانداردی از آموزشها و سطح کیفی عملکرد آتشنشانان در دنیا و ایران را در جدولی نشان داد و گفت رده آتشنشانان ایران قابل مقایسه با دنیا نیست.
تصمیمگیری در شرایط عادی با تصمیمگیری در شرایط بحرانی تفاوت زیادی دارد و بههمیندلیل در چنین مواقعی فرمانده عملیات باید تعیین شود و پاسخگو باشد. البته همین فرمانده میدان هم باید از فرمانده ایمنی آمار و اطلاعات بگیرد که این شخص و این روند در پلاسکو وجود نداشته است.
او با کنایه به یکی از اعضای شورای شهر که گفته بود این کمیته علمی نیست، گفت: صحبتهای ما براساس استانداردهای دنیاست؛ گفتهاند گزارش علمی نیست، خب چرا امروز نیامدید اینجا بحث کنیم و قبلش چرا آن هزارو ٧٠٠ صفحه را نخواندید؟
مثلا گفتهاند که آتشنشانها نمیتوانستند به طبقه ١٢ و ١٣ بروند و راه بسته بود؛ پشت همه خودروهای پشتیبانی که ما داریم، دستگاههای برشی وجود دارد که به راحتی برش میدهند اما چرا استفاده نشد؟ این همان مدیریت میدان عملیات است.
مرتضوی در پاسخ به سؤال مجدد که فرماندهی میدان حادثه پلاسکو در دست چه افراد یا فردی بوده است، گفت: در ابتدا سازمان آتشنشانی و بعد شخص شهردار تهران فرماندهی را داشته است و در هر دو قسمت فردی آموزشدیده و مجرب که دورههای مخصوص را دیده باشد، وجود نداشته است.
این عضو هیئت بررسی حادثه پلاسکو، درباره اینکه در آن زمان اعلام شد چند نفر در موتورخانه زنده هستند و بعد تکذیب شد، توضیح داد: چهار نفر در موتورخانه بودند، اما اینکه تا چه زمانی زنده بودند، نمیدانیم. او تأکید کرد که ارسال پیامک برای آنها محرز نشده است.
او درباره تعداد ١٠ نفر مفقودی که پلیس هم تأیید کرده بود، اطلاع بیشتری نداشت و قرار شد بررسی شود. او گفت در گزارشی که نیروی انتظامی داد، اشارهای به مفقودیها نشده است.
مرتضوی در مقابل اصرار خبرنگاران برای توضیح بیشتر درباره فرماندهی عملیات و افرادی که آنجا دستور میدادند، گفت: اسم نمیبرم اما واقعیت این است که افراد زیادی در آنجا حاضر بودند.
تعداد افراد حاضر در روزهای حادثه بسیار زیاد بوده است و حتی بسیاری از مسئولان هم رفتند که از نظر ما هیچ کدام از مسئولان نباید در آنجا حاضر میشدند.
این استاد دانشگاه تأکید کرد که در حادثه پلاسکو فرماندهی رسانهای هم وجود نداشت و با حجم زیادی از تکذیبها و عدم تکذیبها روبهرو بودیم. او افزود: در حوادثی اینگونه سه نفر مسئول و فرمانده هستند که یک نفر جانشین و یک نفر سخنگو میشود.
اما در پلاسکو نه فرمانده عملیات بود و نه فرمانده برای رسانهها و به همین دلیل کنترلی نبود. افرادی در آنجا بودند که توجیهی نداشت و به عنوان نمونه ما متوجه نشدیم علت حضور نیروهای کلاهسبز ارتش چه بود؟ بسیاری از سازمانها بیشتر از حد لازم و در سایز بالا حضور داشتند.
اما محمد فاضلی، عضو کمیته اجتماعی و فرهنگی و رسانه هیئت ویژه رسیدگی به حادثه پلاسکو ضمن اشارهای صریح به نبود فرهنگ ایمنی به شکل گسترده در جامعه، گفت: بر اساس پیمایشی رسمی 75 درصد مردم در یک سال اخیر هیچ برنامه مرتبط با ایمنی را از صداوسیمایی که با پول بیتالمال اداره میشود، ندیدهاند؛ این در حالی است که بارها خبر تولد پاندا در باغوحش و تبلیغات چیپس و پفک را دیدهاند.
او گفت اگر به مسائل ایمنی در حد یک فرد هم توجه شده بود و در همان لحظات اولیه یک فرد با یک کپسول در آنجا حضور داشت، این فاجعه رخ نمیداد.
او تأکید کرد که پلاسکو در خیزش غفلت همه ما فروریخته است و افزود: ما در رستاخیز غفلت هستیم؛ در پایتخت یا دورترین نقاط ایران مردم به داشتن گوشی هوشمند یا تلویزیون السیدی اهمیت میدهند اما ٦٤ درصد مردم در خانه خود کپسول آتشنشانی ندارند.
او به انتقادات اعضای شورا درباره این گزارش اشاره کرد و گفت: چطور هزارو ٧٠٠ صفحه گزارش را که هنوز مطالعه نشده، میگویند علمی نیست؟
ما احتیاج به گفتوگوی اجتماعی فراگیر درباره ایمنی داریم، نیاز به ائتلاف اجتماعی داریم که بتوانیم ایمنی را به اندازه تبلیغ پفکنمکی در صداوسیما مهم کنیم.
او حلنشدن باقیمانده بسیاری از مسائل در جامعه را مسئله مهم دیگری برشمرد و گفت: جامعه ما جامعه مسائل حلنشده است؛ سقوط هواپیما، اسیدپاشی، سیل، ملک نجومی یا حقوق نجومی به نتیجه نمیرسد.
او در پاسخ به سؤالی درباره اینکه عذرخواهی در موضوع پلاسکو چقدر لازم بود، گفت: عذرخواهی کلامی فایدهای ندارد، احتیاجی به عذرخواهی و استعفا وجود ندارد و فکر میکنم بهترین عذرخواهی در حادثه پلاسکو اصلاح قوانین و اصلاح مقررات ملی ساختمان است.
او در توضیحی گفت: ستاد مدیریت بحران هیچ پروتکل مشخصی برای حضور رسانهها و خبررسانی ندارد و به همین دلیل است که در این حادثه و حوادث مشابه هم انحصار صداوسیما را میبینیم و هم کتکخوردن خبرنگاران را.
برای فرماندهی میدان چنین حوادثی پروتکلهایی وجود دارد که موضوع رسانه و فرماندهی رسانه هم جزئی از آن است اما همانطور که کل عملیات فرمانده نداشت، کنترل رسانه هم فرماندهی نداشت و به همین دلیل بود که تکذیب اخبار بسیار بود و من فهرستی از ٢٩ مورد خبر و تکذیب دارم.
در عین حال خبرنگارانی هم در محل حادثه حضور داشتند، خبرنگاری بحران و ایمنی هم در ایران وجود ندارد و خبرنگاران آموزشهای لازم در این شرایط را ندارند.
او در توضیح بیشتر به موضوع پخش زنده ١٠روزه حادثه پلاسکو در تلویزیون اشاره کرد و گفت: به نظر ما این امر در تبدیل موضوع به یک بحران ملی تأثیر زیادی داشت.
حادثهای را که به گفته آقای مرتضوی سطح دو اضطراری بوده، چرا باید از تلویزیون پخش کرد؟
چرا در حوادث مشابه چنین اتفاقی رخ نداد یا از این به بعد باید ادامه یابد؟ در عین حال پس از پیگیری و جستوجوی بسیار متوجه نشدیم چه کسی تصمیم گرفته ٢٤ساعته این تصاویر پخش شود و به همین دلیل گزارش ما در این مورد سکوت دارد.
مهدی هداوند، دکترای حقوق و عضو هیئت بررسی حادثه پلاسکو یکی دیگر از گزارشدهندگان این هیئت بود. او تأکید کرد سازمانهای درگیر این حادثه بارها به اشکال قانونی به این ساختمان اشاره دارند؛ حتی اگر این اشکال درست باشد باز هم پذیرفتنی نیست چراکه همین سازمانها مسئول پیگیری و اصلاح قانون بودهاند.
او گفت بسیاری از سازمانها مسئولیت را بر گردن سازمانهای دیگر انداختهاند که پذیرفتنی نیست. او تأکید کرد: مالک یعنی بنیاد مستضعفان به عنوان نهادی که اموال مصادرهای و بیتالمال را در اختیار داشته و از اموال مردم مراقبت میکرد که این وظیفه را انجام نداده و در عین حال به عنوان مالک، مسئول نگهداری این ساختمان بوده است.
شهرداری تهران هم طبق قانون، مسئولیت رفع خطر از ساختمان را داشته و حتی اگر مالک ساختمان نسبت به ایمنسازی آن اقدام نکند، باید در اجرای قانون شخصا وارد شده و نسبت به ایمنسازی آن اقدام کند که این اقدام را انجام نداده است.
همچنین وزارت کار هم در انجام وظایف خود کوتاهی داشته است، بر اساس اعلام تأمین اجتماعی ٣٠٠ کد کارگاهی در ساختمان پلاسکو وجود داشته که باید در این زمینه اقدام میشده است، اگرچه ساختمان تجاری بوده اما مسئولیتهایی در مورد کارگاهها وجود داشته است.
او با بیان اینکه درباره پیگیری حقوقی و قضائی تبعات تصمیمات اتخاذشده در چنین شرایطی هیچ شاخهای از حقوق در ایران وجود ندارد، گفت: در مقررات ملی ساختمان مقررهای وجود دارد که ساختمان بعد از سه ساعت حریق ریزش میکند اما این موضوع یک قاعده کلی نیست و کاملا به فرمانده بستگی دارد؛ اما اگر بخواهیم سه ساعت را مد نظر قرار دهیم، باید حوالی ساعت ١١ دستور تخلیه صادر میشد.
او تأکید کرد که گزارشهای ملی در کل دنیا یک نظام حقوقی مجزا دارند و بر اساس آن اقدام و پاسخگویی میشود اما در ایران ما چنین نظامی را نداریم و با دستور رئیسجمهور این هیئت تشکیل میشود.
او در پاسخ به سؤالی درباره این اظهارنظر شهردار تهران که در فیلمی گفته بود به دلیل مسائل معیشتی کاسبان پلاسکو اقدامی درباره این ساختمان انجام نداده است، تصریح کرد: رفع خطر و پلمبکردن هیچ ملازمهای با تعطیلی ساختمان ندارد و حتی اگر نیاز به تعطیلی باشد، حتما باید تعطیل و رفع خطر میشد و هزینهها را از مالکان میگرفتند.
هداوند درباره تعداد دقیق مفقودیها نیز اظهار کرد: این سؤال در گزارش ما وجود ندارد اما بعدا میتواند در قالب یک متمم مطرح شود. من چیزهایی در این خصوص از پلیس شنیدهام.
روزنامه شرق
9353
قبل از شروع جلسه علی درستکار، مجری این جلسه، تجربه شخصی خود از یک چاله بزرگ در یکی از خیابانهای تهران و پیگیریهای چندشبهاش برای رسیدگی و پرکردن آن را با حاضران مطرح و اظهار امیدواری کرد که مسئولان درد مردم را ببینند.
احمدی قبل از سایر اعضا در توضیحی با بیان اینکه این گزارش ابعاد مختلف حادثه پلاسکو را با محوریت پنج سؤال رئیسجمهوری بررسی کرده است، گفت: باید از دور باطل گزارشهای جهتدار، محرمانه و دارای سوگیری و... خارج شویم و ما هم سعی کردیم گزارشی را با محوریت بررسیهای علمی و فنی، استانداردهای جهانی و بدون وابستگی ساختاری ارائه دهیم.
در این گزارش قضاوت حقوقی و مقصریابی نداریم؛ چراکه ما قاضی نیستیم و امکان شناسایی زمینههای فنی و مدیریتی و... را فراهم کردیم.
او تأکید کرد که این هیئت به دنبال تشویق یا تنبیه افراد و ارگانها یا تعیین میزان شدت این تشویق و تنبیه نبوده است و امیدوارند که قوه قضائیه در ادامه پیگیریهای خود برخوردهای لازم را داشته باشد.
او اعلام کرد که در جریان این گزارش با ٣٥ سازمان و ١٤٧ نفر به طور مستقیم در ارتباط بودهاند و این گزارش به انضمام پیوستهای مهم آن هزارو ٧٠٠ صفحه است و بهزودی همه آن روی سایتی مربوط به این هیئت قرار میگیرد و در ادامه رئیسجمهور درباره آن تصمیم میگیرد.
او در بخش دیگری از اظهاراتش اعلام کرد که خلاصه و چکیدهای که درباره گزارش پلاسکو میتوان ارائه داد، شعار «پلاسکو را فراموش نکنیم» است و افزود: باید به فرزندان، جوانان و همه اقشار جامعه بگوییم که در پلاسکو چه اتفاقی رخ داد، چه عواملی در آن دخالت داشتند و برای آنکه تکرار نشود، چه باید کرد؟
او در پاسخ به یکی از سؤالات درباره میزان همکاری ارگانهای دیگر ازجمله قوه قضائیه در ابعاد حقوقی این حادثه، گفت: با قوه قضائیه مکاتباتی داشتیم و تلاش شد تا بخشهایی از گزارش تحقیقات ما برای آنها استفاده شود و ما نیز در این تعامل از آنها کمک بگیریم؛ اما قوه قضائیه گروهی را تشکیل داده بود و جز در چند مورد خاص، ارتباطی برقرار نشد که البته نوع کار آنها اقتضائاتی دارد.
او در پاسخ به سؤالی درباره پیشبینیپذیربودن چنین حادثهای و پیشگیری از آن، به جلسهای که با شهردار تهران داشته است، اشاره کرد و گفت: آقای قالیباف بهحق میگفت من همه تلاشم را برای شرایط آنجا کرده بودم و شهرداری بیشتر از این بنیه ندارد؛ اما حرف ما چیز دیگری است؛ یکی از اعضای کمیته ما که خودش شهردار اسبق شیراز بوده و حالا رئیس سازمان نظام مهندسی است، حرف خوبی زد و گفت که شهرداریها هزاران اهرم برای آنکه کار مالکان را تأیید نکند و مجوزهایشان را به تأخیر بیندازد و خلاصه به شکلی مجبورشان کند بدون تعطیلی ایمنی را رعایت کنند، داشته است.
از نظر ما این گزارش کاملا روشن است و آنهایی که بخواهند میتوانند برداشتهای خوبی داشته باشند؛ اما ما نمیخواهیم با زبان تیز آن را بیان کنیم.
او در پاسخ به سؤالی درباره تعداد مفقودیهای این حادثه که تعدادشان را نیروی انتظامی اعلام کرده بود، گفت: دراینباره آماری نداریم؛ اما با قوه قضائیه در حال تعامل هستیم و این موارد اعلام خواهد شد.
او در بخش دیگری از اظهارات خود تأکید کرد که ساختمان مسئول ایمنی نداشته و مالک (بنیاد مستضعفان) کاری دراینباره انجام نداده و تنها اقدامات محدود درباره ایمنی و بیمه را شورای ساختمان انجام دادهاند؛ درعینحال مانورهایی که آتشنشانی اعلام کرده بارها در ساختمان انجام داده، جدی و اثرگذار نبودهاند.
احمدی درعینحال با اشاره به محدودیت در دادههای موجود گفت: نمیدانیم آتش چه زمانی شروع شده است؛ یعنی بین زمان شروع آتش و اعلام آن به آتشنشانی فاصله وجود دارد.
رئیس هیئت بررسی حادثه پلاسکو همچنین در پاسخ به این سؤال که چقدر اهمال و تقصیر احتمالی فرمانده عملیات و مأموران سرگروه آتشنشانی در این حادثه را میتوان پیگیری کرد، گفت: در دنیا و در ایران اینگونه عملیاتها، این تصمیمات و تقصیرها قابل پیگیری حقوقی و قضائی نیستند؛ تشخیص نادرست و کوتاهی افراد درگیر با حادثه قابل پیگیری نیست؛ اما باید گفت که این افراد در سیستم و مجموعههایی آموزش دیده و تربیت شدهاند و آن سیستم باید دراینباره پاسخگو باشد.
در ادامه این جلسه سعید بختیاری، عضو هیئت ویژه گزارش ملی حادثه پلاسکو به دلایل گسترش آتش به طبقات در فاصله زمانی اندک اشاره کرد و گفت: مقادیر زیاد پارچه در طبقات و پلکانها، نبود پلکان اضطراری و وجود اشکال در پلکان، نبود هرگونه فضابندی و جداسازی مقاوم در برابر آتش، مشکلات فنی لولههای قائم آتشنشانی و نبود تعمیر و نگهداری صحیح از آنها در دوران بهرهبرداری، وجود موانع زیاد برای فعالیت آتشنشانان، نبود عایقبندی در سقفها، وجود سقفهای کاذب و... از جمله دلایل گسترش سریع آتش در ساختمان بوده است.
او به رعایتنکردن مبحث 22 ساختمان در ساختمانهای جدید اشاره کرد و گفت: درباره بسیاری از ساختمانهای قدیمی از جمله ساختمان آلومینیوم در خیابان جمهوری نیاز به اقدام سریع داریم اما واقعیت این است که ساختمانهای جدید در تهران هم شرایط بهتری ندارند.
علاوه بر او علیاکبر آقاکوچک، قائممقام رئیس هیئت ویژه بررسی حادثه پلاسکو نیز تأکید کرد که آنچه این کمیته بررسی کرده و به دست آورده براساس مدارک و مستنداتی است که کامل نیست و بهعنوان نمونه ساختمان پلاسکو نقشهای نداشته است و همه نقشههای ساختمان در همان طبقه ١٤ که کامل سوخت و ریخت، از دست رفته است و آنها از روی برخی عکسهای موجود و حدس و گمان سازه پلاسکو را مدلسازی کردهاند.
او با اشاره به شکل لولهای و ستونهای اصلی و فرعی که ساختمان پلاسکو داشته است، گفت: قبل از اثر آتش و حرارت بر اجزای ساختمان، سازه حاشیه اطمینان کافی برای تحمل بارهای ثقلی را نداشته است. او در تشریح زمان وقوع حادثه گفت: آتش از طبقه دهم آغاز شد و حدود سه ساعت بعد یعنی چند دقیقه مانده به ساعت ١١ قسمتی از دیواره شمالی ساختمان ریزش کرد، در همان زمان تعدادی از آتشنشانان در این نقطه گرفتار میشوند و چند دقیقه بعد ریزش دوم رخ میدهد و بعد کل این دیواره شمالی میریزد.
دقایقی بعد مرحله سوم تخریب آغاز و با ضربات مختلف پیشرونده ناشی از ضربه کفها سبب کمانش ستونهای ساختمان شد و در نهایت ساختمان حدود ساعت ١١:٣٣ دقیقه بهطور کامل فروریخت که در گزارش نهایی ما آمده است (نشاندادن تصاویر ساختمان).
او تأکید کرد که به جز انفجارهای معدود ناشی از انفجار کپسولهای گاز، شواهدی مبنی بر انفجار برنامهریزیشده یا گسترده (شایعه) وجود ندارد و شواهد منطقی قابل تأییدی به دست نیامد و احتمال این امر از نظر ما بسیار بعید است.
او تأکید کرد که دلیل اصلی خرابی ساختمان پلاسکو بهترتیب اثر آتش، کاهش مقاومت و سختی مصالح سازهای با افزایش درجه حرارت بوده است (تصاویر آزمایشات روی قطعاتی از مصالح آواربرداریشده و شبیهسازیهای سازهای).
اما سیدباقر مرتضوی، عضو هیئت ویژه بررسی حادثه پلاسکو که بخش زیادی از موضوعات و سؤالات مربوط به حوزه بررسی او بود، در توضیحی ابتدایی گفت: تیم آتشنشانانی که در ساعات اولیه در طبقات حاضر شدهاند، باید برآورد سه منطقه اصلی خطر را میکردند و حداقل تا شعاع ٦٠متری به زور هم که شده تخلیه را شروع میکردند اما وقتی تصاویر را میبینید، نهتنها این اتفاق رخ نداده بلکه انگار آنجا بزرگترین راهپیمایی مردمی است.
او گفت: طبق قاعده استاندارد آتشنشانان باید از طبقه ١٠ که شروع آتش بوده، کار را شروع میکردند، از طبقه ١١ استندآپ میکردند و از طبقه ١٢ به بالا برای جستوجو میرفتند اما اینها صورت نگرفته و همه در یک طبقه بودهاند و بعد سراغ طبقات بعد رفتهاند.
مرتضوی با اشاره به نقص جدی ساختمان از نظر تجهیرات ایمنی، تصریح کرد: باعث تأسف است که آتشنشانی در آن زمان و حتی همین حالا هم تیم ایمنی نداشته تا تیم سازه را حمایت کند و همین تیم ایمنی با تأخیر و خیلی دیر اعلام تخلیه کرده است.
او تأکید کرد که زمان دستور تخلیه آتشنشانان و مردم حاضر در ساختمان باید ساعت ١٠ و ٥٥ دقیقه میبود اما اولین دستور تخلیه ساعت ١١ و یک دقیقه صادر شده است و همه میدانند در چنین لحظاتی ثانیهها هم اهمیت دارند.
او که تجربه حضور در حوادث مهمی در صنعت نفت و حادثه قطار نیشابور را هم داشت، با تأسف تأکید کرد: این حادثه در ساعات اولیه در سطح یک اضطراری بود و پس از ریزش دیواره شمالی وارد سطح دوم شد و از نظر ما یک حادثه در سطح دو اضطراری تبدیل به یک بحران ملی شد.
او در بخش دیگری از سؤال و جوابهای جلسه در پاسخ به موضوع فرماندهی عملیات در مراحل مختلف آن، گفت: در چنین حوادثی معمولا افرادی عملیات را برعهده میگیرند که صلاحیت حرفهای، دانش، مهارت، ذهن و نگرشی درست نسبت به حادثه و اهداف دارند اما نه من در این حادثه چنین فردی را دیدم و نه کسی به ما معرفی کرد. افرادی هم که گفته شد در آنجا تصمیمگیر بودهاند، این مهارتها را نداشتهاند.
بهعنوان نمونه آواربرداری هفت گام دارد که گام آخر آن آواربرداری است و اگر درست اقدام شده بود، تونلهایی که حفر کردند درست بود و خیلی سریعتر به موتورخانه میرسیدند.
قرار نیست تلاشها و زحمات افراد زیر سؤال برود اما اگر آتشنشانی ادعا دارد آنجا مانور برگزار کرده، نقشه داشته و میدانسته موتورخانه در کجا قرار دارد، دو، سه جای اشتباه تونل نمیزد و زودتر به افراد محبوس یا اجساد میرسید.
او در پاسخ به سؤالی درباره تجهیزات یا استفاده از بالگرد هم گفت: تجهیزات لازم برای اطفای این آتش در آتشنشانی وجود داشته و نیازی هم به استفاده از بالگرد نبود. درباره استفاده از فوم هم صحبتهای زیادی شد اما در اینجا نیازی نبود چراکه فوم برای مواد نفتی و روغنی مورد استفاده است.
او در پاسخ به سؤال دیگری درباره پاسخگویی فرماندهی عملیات در مورد قصور احتمالی در این حادثه، گفت: تصمیمگیری برای چنین شرایطی بسیار سخت است اما مسئله این است که چنین افرادی و خود آتشنشانان را برای شرایط سخت آموزش میدهند و در چنین مواقعی باید خودش آن را نشان دهد.
او استانداردی از آموزشها و سطح کیفی عملکرد آتشنشانان در دنیا و ایران را در جدولی نشان داد و گفت رده آتشنشانان ایران قابل مقایسه با دنیا نیست.
تصمیمگیری در شرایط عادی با تصمیمگیری در شرایط بحرانی تفاوت زیادی دارد و بههمیندلیل در چنین مواقعی فرمانده عملیات باید تعیین شود و پاسخگو باشد. البته همین فرمانده میدان هم باید از فرمانده ایمنی آمار و اطلاعات بگیرد که این شخص و این روند در پلاسکو وجود نداشته است.
او با کنایه به یکی از اعضای شورای شهر که گفته بود این کمیته علمی نیست، گفت: صحبتهای ما براساس استانداردهای دنیاست؛ گفتهاند گزارش علمی نیست، خب چرا امروز نیامدید اینجا بحث کنیم و قبلش چرا آن هزارو ٧٠٠ صفحه را نخواندید؟
مثلا گفتهاند که آتشنشانها نمیتوانستند به طبقه ١٢ و ١٣ بروند و راه بسته بود؛ پشت همه خودروهای پشتیبانی که ما داریم، دستگاههای برشی وجود دارد که به راحتی برش میدهند اما چرا استفاده نشد؟ این همان مدیریت میدان عملیات است.
مرتضوی در پاسخ به سؤال مجدد که فرماندهی میدان حادثه پلاسکو در دست چه افراد یا فردی بوده است، گفت: در ابتدا سازمان آتشنشانی و بعد شخص شهردار تهران فرماندهی را داشته است و در هر دو قسمت فردی آموزشدیده و مجرب که دورههای مخصوص را دیده باشد، وجود نداشته است.
این عضو هیئت بررسی حادثه پلاسکو، درباره اینکه در آن زمان اعلام شد چند نفر در موتورخانه زنده هستند و بعد تکذیب شد، توضیح داد: چهار نفر در موتورخانه بودند، اما اینکه تا چه زمانی زنده بودند، نمیدانیم. او تأکید کرد که ارسال پیامک برای آنها محرز نشده است.
او درباره تعداد ١٠ نفر مفقودی که پلیس هم تأیید کرده بود، اطلاع بیشتری نداشت و قرار شد بررسی شود. او گفت در گزارشی که نیروی انتظامی داد، اشارهای به مفقودیها نشده است.
مرتضوی در مقابل اصرار خبرنگاران برای توضیح بیشتر درباره فرماندهی عملیات و افرادی که آنجا دستور میدادند، گفت: اسم نمیبرم اما واقعیت این است که افراد زیادی در آنجا حاضر بودند.
تعداد افراد حاضر در روزهای حادثه بسیار زیاد بوده است و حتی بسیاری از مسئولان هم رفتند که از نظر ما هیچ کدام از مسئولان نباید در آنجا حاضر میشدند.
این استاد دانشگاه تأکید کرد که در حادثه پلاسکو فرماندهی رسانهای هم وجود نداشت و با حجم زیادی از تکذیبها و عدم تکذیبها روبهرو بودیم. او افزود: در حوادثی اینگونه سه نفر مسئول و فرمانده هستند که یک نفر جانشین و یک نفر سخنگو میشود.
اما در پلاسکو نه فرمانده عملیات بود و نه فرمانده برای رسانهها و به همین دلیل کنترلی نبود. افرادی در آنجا بودند که توجیهی نداشت و به عنوان نمونه ما متوجه نشدیم علت حضور نیروهای کلاهسبز ارتش چه بود؟ بسیاری از سازمانها بیشتر از حد لازم و در سایز بالا حضور داشتند.
اما محمد فاضلی، عضو کمیته اجتماعی و فرهنگی و رسانه هیئت ویژه رسیدگی به حادثه پلاسکو ضمن اشارهای صریح به نبود فرهنگ ایمنی به شکل گسترده در جامعه، گفت: بر اساس پیمایشی رسمی 75 درصد مردم در یک سال اخیر هیچ برنامه مرتبط با ایمنی را از صداوسیمایی که با پول بیتالمال اداره میشود، ندیدهاند؛ این در حالی است که بارها خبر تولد پاندا در باغوحش و تبلیغات چیپس و پفک را دیدهاند.
او گفت اگر به مسائل ایمنی در حد یک فرد هم توجه شده بود و در همان لحظات اولیه یک فرد با یک کپسول در آنجا حضور داشت، این فاجعه رخ نمیداد.
او تأکید کرد که پلاسکو در خیزش غفلت همه ما فروریخته است و افزود: ما در رستاخیز غفلت هستیم؛ در پایتخت یا دورترین نقاط ایران مردم به داشتن گوشی هوشمند یا تلویزیون السیدی اهمیت میدهند اما ٦٤ درصد مردم در خانه خود کپسول آتشنشانی ندارند.
او به انتقادات اعضای شورا درباره این گزارش اشاره کرد و گفت: چطور هزارو ٧٠٠ صفحه گزارش را که هنوز مطالعه نشده، میگویند علمی نیست؟
ما احتیاج به گفتوگوی اجتماعی فراگیر درباره ایمنی داریم، نیاز به ائتلاف اجتماعی داریم که بتوانیم ایمنی را به اندازه تبلیغ پفکنمکی در صداوسیما مهم کنیم.
او حلنشدن باقیمانده بسیاری از مسائل در جامعه را مسئله مهم دیگری برشمرد و گفت: جامعه ما جامعه مسائل حلنشده است؛ سقوط هواپیما، اسیدپاشی، سیل، ملک نجومی یا حقوق نجومی به نتیجه نمیرسد.
او در پاسخ به سؤالی درباره اینکه عذرخواهی در موضوع پلاسکو چقدر لازم بود، گفت: عذرخواهی کلامی فایدهای ندارد، احتیاجی به عذرخواهی و استعفا وجود ندارد و فکر میکنم بهترین عذرخواهی در حادثه پلاسکو اصلاح قوانین و اصلاح مقررات ملی ساختمان است.
او در توضیحی گفت: ستاد مدیریت بحران هیچ پروتکل مشخصی برای حضور رسانهها و خبررسانی ندارد و به همین دلیل است که در این حادثه و حوادث مشابه هم انحصار صداوسیما را میبینیم و هم کتکخوردن خبرنگاران را.
برای فرماندهی میدان چنین حوادثی پروتکلهایی وجود دارد که موضوع رسانه و فرماندهی رسانه هم جزئی از آن است اما همانطور که کل عملیات فرمانده نداشت، کنترل رسانه هم فرماندهی نداشت و به همین دلیل بود که تکذیب اخبار بسیار بود و من فهرستی از ٢٩ مورد خبر و تکذیب دارم.
در عین حال خبرنگارانی هم در محل حادثه حضور داشتند، خبرنگاری بحران و ایمنی هم در ایران وجود ندارد و خبرنگاران آموزشهای لازم در این شرایط را ندارند.
او در توضیح بیشتر به موضوع پخش زنده ١٠روزه حادثه پلاسکو در تلویزیون اشاره کرد و گفت: به نظر ما این امر در تبدیل موضوع به یک بحران ملی تأثیر زیادی داشت.
حادثهای را که به گفته آقای مرتضوی سطح دو اضطراری بوده، چرا باید از تلویزیون پخش کرد؟
چرا در حوادث مشابه چنین اتفاقی رخ نداد یا از این به بعد باید ادامه یابد؟ در عین حال پس از پیگیری و جستوجوی بسیار متوجه نشدیم چه کسی تصمیم گرفته ٢٤ساعته این تصاویر پخش شود و به همین دلیل گزارش ما در این مورد سکوت دارد.
مهدی هداوند، دکترای حقوق و عضو هیئت بررسی حادثه پلاسکو یکی دیگر از گزارشدهندگان این هیئت بود. او تأکید کرد سازمانهای درگیر این حادثه بارها به اشکال قانونی به این ساختمان اشاره دارند؛ حتی اگر این اشکال درست باشد باز هم پذیرفتنی نیست چراکه همین سازمانها مسئول پیگیری و اصلاح قانون بودهاند.
او گفت بسیاری از سازمانها مسئولیت را بر گردن سازمانهای دیگر انداختهاند که پذیرفتنی نیست. او تأکید کرد: مالک یعنی بنیاد مستضعفان به عنوان نهادی که اموال مصادرهای و بیتالمال را در اختیار داشته و از اموال مردم مراقبت میکرد که این وظیفه را انجام نداده و در عین حال به عنوان مالک، مسئول نگهداری این ساختمان بوده است.
شهرداری تهران هم طبق قانون، مسئولیت رفع خطر از ساختمان را داشته و حتی اگر مالک ساختمان نسبت به ایمنسازی آن اقدام نکند، باید در اجرای قانون شخصا وارد شده و نسبت به ایمنسازی آن اقدام کند که این اقدام را انجام نداده است.
همچنین وزارت کار هم در انجام وظایف خود کوتاهی داشته است، بر اساس اعلام تأمین اجتماعی ٣٠٠ کد کارگاهی در ساختمان پلاسکو وجود داشته که باید در این زمینه اقدام میشده است، اگرچه ساختمان تجاری بوده اما مسئولیتهایی در مورد کارگاهها وجود داشته است.
او با بیان اینکه درباره پیگیری حقوقی و قضائی تبعات تصمیمات اتخاذشده در چنین شرایطی هیچ شاخهای از حقوق در ایران وجود ندارد، گفت: در مقررات ملی ساختمان مقررهای وجود دارد که ساختمان بعد از سه ساعت حریق ریزش میکند اما این موضوع یک قاعده کلی نیست و کاملا به فرمانده بستگی دارد؛ اما اگر بخواهیم سه ساعت را مد نظر قرار دهیم، باید حوالی ساعت ١١ دستور تخلیه صادر میشد.
او تأکید کرد که گزارشهای ملی در کل دنیا یک نظام حقوقی مجزا دارند و بر اساس آن اقدام و پاسخگویی میشود اما در ایران ما چنین نظامی را نداریم و با دستور رئیسجمهور این هیئت تشکیل میشود.
او در پاسخ به سؤالی درباره این اظهارنظر شهردار تهران که در فیلمی گفته بود به دلیل مسائل معیشتی کاسبان پلاسکو اقدامی درباره این ساختمان انجام نداده است، تصریح کرد: رفع خطر و پلمبکردن هیچ ملازمهای با تعطیلی ساختمان ندارد و حتی اگر نیاز به تعطیلی باشد، حتما باید تعطیل و رفع خطر میشد و هزینهها را از مالکان میگرفتند.
هداوند درباره تعداد دقیق مفقودیها نیز اظهار کرد: این سؤال در گزارش ما وجود ندارد اما بعدا میتواند در قالب یک متمم مطرح شود. من چیزهایی در این خصوص از پلیس شنیدهام.
روزنامه شرق
9353
کپی شد