در آخرین تحولات طی روزهای گذشته تلاش هایی برای به صحنه آوردن حجت الاسلام سید ابراهیم رئیسی از سوی اصولگرایان صورت گرفته بود که با تکذیب وی این تلاش بی ثمر ماندو در آخرین خبرها نیز سایت اصولگرای صراط نیوز از برهم خوردن معادلات محمدباقر قالیباف و منتفی شدن حضور او در انتخابات خبر داد تا یکی دیگر از گزینه های اصلی رقابت با روحانی از گردونه خارج شود.
اصولگرایان مخالف جریان اعتدال که سودای پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری 96 داشتند، شاید تصور هم نمیکردند که رسیدن به وحدت در قالب اجماع بر سر یک کاندیدای واحد به قدری پیچیده باشد که برای یافتن رقیبی همسطح با حسن روحانی ناچار به سراغ چهرههای شاخص – از سردار قاسم سلیمانی تا پرویز فتاح – بروند که بارها کاندیداتوری خود در انتخابات ریاستجمهوری را تکذیب کرده و منتفی دانستهاند. به نظر میرسد که مخالفان حسن روحانی بر روی شخصیتهایی سرمایهگذاری میکنند که قابلیت رقابت با روحانی را داشته باشند، این بار هم قرعه به نام سید ابراهیم رئیسی افتاده است؛ تولیت آستان قدس رضوی و عضو هیات نظارت بر انتخابات شورای نگهبان. شواهد حاکی از آن است که اصولگرایان بر سر ابراهیم رئیسی به عنوان نامزد این جناح در انتخابات آتی بیشترین اجماع نظر را دارند و معتقدند ابراهیم رئیسی همان فردی است که میتواند رویای رسیدن به وحدت میان جناح اصولگرا را تحقق بخشد؛ اگرچه که سران جناح مخالف دولت تدبیر و امید تا به امروز موفق به اقناع وی نشدهاند و به نظر نمیرسد با توجه به وظایفی که از سوی رهبر معظم انقلاب بر عهده وی گذاشته شده است، این امر ممکن باشد.
جریان اصولگرا که به جز بخشهایی که راه خود را میروند – مثل جمع نزدیکان محمود احمدینژاد و یا در شرایط خاص جبهه پایداری – بیشترین امید خود برای رقابت با حسن روحانی و یک دورهای کردن فعالیت رئیسجمهوری مستقر را در سازوکار «جمنا» دیدهاند، قرار است از امروز وارد روند انتخاب کاندیدای واحد خود شوند. معرفی 10 کاندیدا و کاهش کاندیداها در سه مرحله تا رسیدن به کاندیدای واحد روشی است که این جبهه تازه تاسیس در پیش گرفته است. اتفاقا رئیسی در جمع کاندیداهای اولیه مورد نظر جمنا هم حضور دارد؛ جایی که چهرههایی همچون محمدباقر قالیباف، محسن رضایی و .... هم مطرح هستند و البته به گفته سخنگوی «جمنا» هنوز موفق به راضی کردن سعید جلیلی نشدهاند. در شرایطی که دیروز شایعاتی از سوی سایتهای خبری مثل صراطنیوز مطرح شد که ستادهای قالیباف فعالیت خود را متوقف کردهاند و نقلقولهایی مبنی بر عدم پذیرش کاندیداتوری از سوی سید ابراهیم رئیسی مطرح شده است، این سوال پیش میآید که این تاکتیک اصولگرایان چقدر جواب میدهد؟
رئیسی کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری نمیشود
عبدالله ناصری، فعال سیاسی اصلاحطلب بر این باور است که ماجرای کاندیداتوری سید ابراهیم رئیسی به کل منتفی است، چراکه در وهله اول، جایگاهی که توسط رهبری بعد از آیتالله طبسی به ابراهیم رئیسی سپرده شده است، جایگاه حساسی است و قطعا نه اقای رئیسی به شخصه و نه مقام معظم رهبری هیچگاه راضی به تغییر جایگاه او نخواهند بود. از سویی دیگر ابراهیم رئیسی سالهای بسیاری سابقه کار قضایی داشته است. براین باور هستم که شرایط کشور همانطور که اقتضا نمیکند و مسئولان حکومتی اجازه نمیدهند شخصیت نظامی در کشور قدرت قوه مجریه را در دست گیرد، ایشان هم جدای از مسوولیت خطیری که در آستان قدس رضوی برعهده دارد، به دلیل سابقه قضایی طبیعتا کاندیداتوریاش در ریاستجمهوری منتفی است و ضمن اینکه در جایگاهی امروز قرار دارد که شاید شان و جایگاه خود را بالاتر از ریاست قوه مجریه بداند. با توجه به اینکه ابراهیم رئیسی بارها نامزدی یا کاندیداتوری خود در انتخابات 96 را تکذیب کرده است، باید بگویم که این خبر صرفا جهتگیری خاصی است که رسانههای جناح رقیب روحانی به آن دامن زدهاند. پیش از این اما اصولگرایان در نشستهای مختلف و یا در رسانههای خود خبرهایی حاکی از کاندیداتوری افرادی همچون سردار قاسم سلیمانی و پرویز فتاح را منتشر کردند که هر بار نیز از سوی همین افراد به شدت تکذیب شد. دوم اردیبهشت ماه سال جاری مهدی طائب، رئیس شورای راهبردی قرارگاه عمار گفته بود: «بهترین گزینه برای ریاستجمهوری ٩6 سردار سلیمانی است». برخی تحلیلگران سیاسی همچون صادق زیباکلام نیز چندی بعد از آن اعلام کردند که اصولگرایان اگر سودای قدرت در سر دارند، باید یا سردار قاسم سلیمانی یا احمدینژاد را به عنوان کاندیدا معرفی کنند، چون در غیر این صورت هیچ شانسی برای پیروزی در انتخابات 96 نخواهند داشت. با این حال سردار قاسم سلیمانی ترجیح داد یک مستشار نظامی باقی بماند تا یک مهره سیاسی. پرویز فتاح، وزیر نیروی دولت بهار نیز که زمانی اصولگرایان از او به عنوان اولویت خود در انتخابات آتی نام برده و گمان داشتند که میتواند در نبرد با دولت تدبیر و امید، اصولگرایان را بار دیگر بر اریکه قدرت نشاند و حامیان احمدینژاد انتظار داشتند دولتی همچون گذشته را بازنمایی کند، ماه رمضان گذشته این شائبه را به کل تکذیب کرد و این مسئله که وی سفرهای استانی خود در راستای شرکت در انتخابات را آغاز کرده، شایعه خواند. محمدرضا باهنر نیز که 28 سال از عمر سیاسی خود را در مجلس شورای اسلامی گذرانده و از جمله حامیان اصولگرایی است، حاضر نشد به مطالبه هم سنگرانش در این جناح لبیک بگوید و به صراحت اعلام کرد در انتخابات سال 96 به میدان نخواهد آمد. به نظر میرسد که این افراد با هوشمندی دریافتهاند که دوره انتخابات ریاستجمهوری در جمهوری اسلامی ایران همچون بسیاری از کشورهای دیگر 8 ساله است و یک دولت بیش از یک دوره زمان نیاز دارد تا بتواند برنامهها و شعارهای انتخاباتی خود را سروسامان دهد. فلذا انتخاباتی که در پایان دوره اول رئیسجمهور مستقر برگزار میشود به اعتقاد برخی سیاسیون، در حکم میان دورهای است و در ساختار انتخاباتی ایران کسی توان رقابت با رئیسجمهور مستقر را ندارد. شاید این افراد در دوره بعدی انتخابات حاضر به شرکت در عرصه رقابت باشند اما در حال حاضر این امر ممکن نیست. با این حال محمود احمدینژاد که دو دوره ریاستجمهوری کشور را با تمام فراز و نشیبهایش به دست داشت و با وجود مخالفتهایی در درون جناح اصولگرایی از گزینههای برخی از احزاب به شمار میآمد، به چنین امری قائل نبود و تلاش داشت که بار دیگر ساکن بهارستان شود اما با حکم رهبر معظم انقلاب از قطار بهارستان جا ماند. اکنون اما در آستانه انتخابات96، سبد نامزدهای اصولگرایان خالی از نامزدهایی است که قادر باشند با وجود جو اعتدالی که در کشور حاکم شده و حضور مجلسی همسو با دولت اعتدال، پا به میدان بگذارند. به نظر میرسد که مابقی نامزدهای نام برده شده همچون مردان دولت احمدینژاد، سعید جلیلی، محسن رضایی و حتی محمد باقر قالیباف برای خالی نبودن عریضه و واگذار نکردن عرصه به رقیب است و گرنه محسن رضایی بارها خود را در برابر رای مردم گذاشته، قالیباف با وجود حوادث اخیر همچون ساختمان پلاسکو محبوبیت خود را از دست داده و از همین روست که این روزها حتی زمزمههایی مبنی بر خروج قالیباف از رقابت 96 به گوش میرسد. از سویی دیگر چهرههایی مانند حمیدرضا بقایی بعید است شانسی برای پیروزی داشته باشند.
اجماع اصولگرایان میتواند تهدیدی برای روحانی باشد
علی صوفی، فعال سیاسی اصلاحطلب با بیان اینکه این مسئله که کسی توان رقابت با رئیسجمهور مستقر را ندارد، عمومیت ندارد، گفت: درست است که رئیسجمهوری مستقر امکاناتی را در اختیار دارد و قادر است ابتکار عمل تبلیغاتی را در دست بگیرد اما شاهد بودیم که با همه این اوصاف در دولت احمدینژاد، بسیاری توان رقابت با وی را داشتند که قادر بودند برای دولت او چالشهایی را ایجاد کنند. رقیبهای جدی داشت که به زعم ما اگر ارا شکسته نمیشد؛ او را حذف میکردند. به گفته صوفی، مشکل اصولگرایان این است که قادر نیستند بر روی یک کاندیدا اجماع کنند. اگر به وحدت برسند می توانند دولت روحانی را تهدید کرده و خطر جدی برای روحانی باشند.
اما شانس روحانی این است که اصولگرایان چه در سال 92 و چه اکنون سازوکاری ندارند، افراد متکثری را به صحنه میآورند که با این شکل در برابر طرفداران روحانی از جناح اصلاحطلب و اعتدالیون که اختلافات داخلی را هم منتفی کردهاند، تاب نخواهند آورد. رقابت میان اصولگرایان قطعا میتواند عامل شکستشان در برابر رئیسجمهوری مستقر شود. اصلاحطلبان کماکان بر همان استراتژی اجماع بر کاندیدای واحد در سال 92 و لیست واحد در انتخابات سال 94 مجلس شورای اسلامی تاکید دارند، از رقابت درون گروهی اجتناب میورزند از اینکه در کنار روحانی کاندیدای دیگری معرفی کنند، به شدت پرهیز خواهند کرد و این عامل پیروزیشان خواهد بود.
روزنامه اعتماد
1539
اصولگرایان مخالف جریان اعتدال که سودای پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری 96 داشتند، شاید تصور هم نمیکردند که رسیدن به وحدت در قالب اجماع بر سر یک کاندیدای واحد به قدری پیچیده باشد که برای یافتن رقیبی همسطح با حسن روحانی ناچار به سراغ چهرههای شاخص – از سردار قاسم سلیمانی تا پرویز فتاح – بروند که بارها کاندیداتوری خود در انتخابات ریاستجمهوری را تکذیب کرده و منتفی دانستهاند. به نظر میرسد که مخالفان حسن روحانی بر روی شخصیتهایی سرمایهگذاری میکنند که قابلیت رقابت با روحانی را داشته باشند، این بار هم قرعه به نام سید ابراهیم رئیسی افتاده است؛ تولیت آستان قدس رضوی و عضو هیات نظارت بر انتخابات شورای نگهبان. شواهد حاکی از آن است که اصولگرایان بر سر ابراهیم رئیسی به عنوان نامزد این جناح در انتخابات آتی بیشترین اجماع نظر را دارند و معتقدند ابراهیم رئیسی همان فردی است که میتواند رویای رسیدن به وحدت میان جناح اصولگرا را تحقق بخشد؛ اگرچه که سران جناح مخالف دولت تدبیر و امید تا به امروز موفق به اقناع وی نشدهاند و به نظر نمیرسد با توجه به وظایفی که از سوی رهبر معظم انقلاب بر عهده وی گذاشته شده است، این امر ممکن باشد.
جریان اصولگرا که به جز بخشهایی که راه خود را میروند – مثل جمع نزدیکان محمود احمدینژاد و یا در شرایط خاص جبهه پایداری – بیشترین امید خود برای رقابت با حسن روحانی و یک دورهای کردن فعالیت رئیسجمهوری مستقر را در سازوکار «جمنا» دیدهاند، قرار است از امروز وارد روند انتخاب کاندیدای واحد خود شوند. معرفی 10 کاندیدا و کاهش کاندیداها در سه مرحله تا رسیدن به کاندیدای واحد روشی است که این جبهه تازه تاسیس در پیش گرفته است. اتفاقا رئیسی در جمع کاندیداهای اولیه مورد نظر جمنا هم حضور دارد؛ جایی که چهرههایی همچون محمدباقر قالیباف، محسن رضایی و .... هم مطرح هستند و البته به گفته سخنگوی «جمنا» هنوز موفق به راضی کردن سعید جلیلی نشدهاند. در شرایطی که دیروز شایعاتی از سوی سایتهای خبری مثل صراطنیوز مطرح شد که ستادهای قالیباف فعالیت خود را متوقف کردهاند و نقلقولهایی مبنی بر عدم پذیرش کاندیداتوری از سوی سید ابراهیم رئیسی مطرح شده است، این سوال پیش میآید که این تاکتیک اصولگرایان چقدر جواب میدهد؟
رئیسی کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری نمیشود
عبدالله ناصری، فعال سیاسی اصلاحطلب بر این باور است که ماجرای کاندیداتوری سید ابراهیم رئیسی به کل منتفی است، چراکه در وهله اول، جایگاهی که توسط رهبری بعد از آیتالله طبسی به ابراهیم رئیسی سپرده شده است، جایگاه حساسی است و قطعا نه اقای رئیسی به شخصه و نه مقام معظم رهبری هیچگاه راضی به تغییر جایگاه او نخواهند بود. از سویی دیگر ابراهیم رئیسی سالهای بسیاری سابقه کار قضایی داشته است. براین باور هستم که شرایط کشور همانطور که اقتضا نمیکند و مسئولان حکومتی اجازه نمیدهند شخصیت نظامی در کشور قدرت قوه مجریه را در دست گیرد، ایشان هم جدای از مسوولیت خطیری که در آستان قدس رضوی برعهده دارد، به دلیل سابقه قضایی طبیعتا کاندیداتوریاش در ریاستجمهوری منتفی است و ضمن اینکه در جایگاهی امروز قرار دارد که شاید شان و جایگاه خود را بالاتر از ریاست قوه مجریه بداند. با توجه به اینکه ابراهیم رئیسی بارها نامزدی یا کاندیداتوری خود در انتخابات 96 را تکذیب کرده است، باید بگویم که این خبر صرفا جهتگیری خاصی است که رسانههای جناح رقیب روحانی به آن دامن زدهاند. پیش از این اما اصولگرایان در نشستهای مختلف و یا در رسانههای خود خبرهایی حاکی از کاندیداتوری افرادی همچون سردار قاسم سلیمانی و پرویز فتاح را منتشر کردند که هر بار نیز از سوی همین افراد به شدت تکذیب شد. دوم اردیبهشت ماه سال جاری مهدی طائب، رئیس شورای راهبردی قرارگاه عمار گفته بود: «بهترین گزینه برای ریاستجمهوری ٩6 سردار سلیمانی است». برخی تحلیلگران سیاسی همچون صادق زیباکلام نیز چندی بعد از آن اعلام کردند که اصولگرایان اگر سودای قدرت در سر دارند، باید یا سردار قاسم سلیمانی یا احمدینژاد را به عنوان کاندیدا معرفی کنند، چون در غیر این صورت هیچ شانسی برای پیروزی در انتخابات 96 نخواهند داشت. با این حال سردار قاسم سلیمانی ترجیح داد یک مستشار نظامی باقی بماند تا یک مهره سیاسی. پرویز فتاح، وزیر نیروی دولت بهار نیز که زمانی اصولگرایان از او به عنوان اولویت خود در انتخابات آتی نام برده و گمان داشتند که میتواند در نبرد با دولت تدبیر و امید، اصولگرایان را بار دیگر بر اریکه قدرت نشاند و حامیان احمدینژاد انتظار داشتند دولتی همچون گذشته را بازنمایی کند، ماه رمضان گذشته این شائبه را به کل تکذیب کرد و این مسئله که وی سفرهای استانی خود در راستای شرکت در انتخابات را آغاز کرده، شایعه خواند. محمدرضا باهنر نیز که 28 سال از عمر سیاسی خود را در مجلس شورای اسلامی گذرانده و از جمله حامیان اصولگرایی است، حاضر نشد به مطالبه هم سنگرانش در این جناح لبیک بگوید و به صراحت اعلام کرد در انتخابات سال 96 به میدان نخواهد آمد. به نظر میرسد که این افراد با هوشمندی دریافتهاند که دوره انتخابات ریاستجمهوری در جمهوری اسلامی ایران همچون بسیاری از کشورهای دیگر 8 ساله است و یک دولت بیش از یک دوره زمان نیاز دارد تا بتواند برنامهها و شعارهای انتخاباتی خود را سروسامان دهد. فلذا انتخاباتی که در پایان دوره اول رئیسجمهور مستقر برگزار میشود به اعتقاد برخی سیاسیون، در حکم میان دورهای است و در ساختار انتخاباتی ایران کسی توان رقابت با رئیسجمهور مستقر را ندارد. شاید این افراد در دوره بعدی انتخابات حاضر به شرکت در عرصه رقابت باشند اما در حال حاضر این امر ممکن نیست. با این حال محمود احمدینژاد که دو دوره ریاستجمهوری کشور را با تمام فراز و نشیبهایش به دست داشت و با وجود مخالفتهایی در درون جناح اصولگرایی از گزینههای برخی از احزاب به شمار میآمد، به چنین امری قائل نبود و تلاش داشت که بار دیگر ساکن بهارستان شود اما با حکم رهبر معظم انقلاب از قطار بهارستان جا ماند. اکنون اما در آستانه انتخابات96، سبد نامزدهای اصولگرایان خالی از نامزدهایی است که قادر باشند با وجود جو اعتدالی که در کشور حاکم شده و حضور مجلسی همسو با دولت اعتدال، پا به میدان بگذارند. به نظر میرسد که مابقی نامزدهای نام برده شده همچون مردان دولت احمدینژاد، سعید جلیلی، محسن رضایی و حتی محمد باقر قالیباف برای خالی نبودن عریضه و واگذار نکردن عرصه به رقیب است و گرنه محسن رضایی بارها خود را در برابر رای مردم گذاشته، قالیباف با وجود حوادث اخیر همچون ساختمان پلاسکو محبوبیت خود را از دست داده و از همین روست که این روزها حتی زمزمههایی مبنی بر خروج قالیباف از رقابت 96 به گوش میرسد. از سویی دیگر چهرههایی مانند حمیدرضا بقایی بعید است شانسی برای پیروزی داشته باشند.
اجماع اصولگرایان میتواند تهدیدی برای روحانی باشد
علی صوفی، فعال سیاسی اصلاحطلب با بیان اینکه این مسئله که کسی توان رقابت با رئیسجمهور مستقر را ندارد، عمومیت ندارد، گفت: درست است که رئیسجمهوری مستقر امکاناتی را در اختیار دارد و قادر است ابتکار عمل تبلیغاتی را در دست بگیرد اما شاهد بودیم که با همه این اوصاف در دولت احمدینژاد، بسیاری توان رقابت با وی را داشتند که قادر بودند برای دولت او چالشهایی را ایجاد کنند. رقیبهای جدی داشت که به زعم ما اگر ارا شکسته نمیشد؛ او را حذف میکردند. به گفته صوفی، مشکل اصولگرایان این است که قادر نیستند بر روی یک کاندیدا اجماع کنند. اگر به وحدت برسند می توانند دولت روحانی را تهدید کرده و خطر جدی برای روحانی باشند.
اما شانس روحانی این است که اصولگرایان چه در سال 92 و چه اکنون سازوکاری ندارند، افراد متکثری را به صحنه میآورند که با این شکل در برابر طرفداران روحانی از جناح اصلاحطلب و اعتدالیون که اختلافات داخلی را هم منتفی کردهاند، تاب نخواهند آورد. رقابت میان اصولگرایان قطعا میتواند عامل شکستشان در برابر رئیسجمهوری مستقر شود. اصلاحطلبان کماکان بر همان استراتژی اجماع بر کاندیدای واحد در سال 92 و لیست واحد در انتخابات سال 94 مجلس شورای اسلامی تاکید دارند، از رقابت درون گروهی اجتناب میورزند از اینکه در کنار روحانی کاندیدای دیگری معرفی کنند، به شدت پرهیز خواهند کرد و این عامل پیروزیشان خواهد بود.
روزنامه اعتماد
1539
کپی شد