«به خواست خدا و همت رزمندگان اسلام، مهران از تصرف دشمن بعثی آزاد شد و داماد صدام هم به دست بچه های ما به هلاکت رسید؛ در دیگر مناطق اشغال شده هم اراده رزمندگان ایرانی نگذاشت که ذرهای از خاک کشورمان در دست دشمن بماند؛ رزمندگانی که در مقابل تنها یک دشمن نمیجنگیدند زیرا همه ابرقدرت های جهان از صدام حسین حمایت کامل میکردند».
اینها بخشی از خاطرات و بیان سردار محمدرضا یزدی فرمانده سپاه محمد رسول الله(ص) تهران بزرگ است که اعتقاد دارد رزمندگان ایرانی در هشت سال دفاع مقدس همه معادلات را در سطح جهان به هم زدند و غیرتشان اجازه نداد خاک میهنمان در تصرف دشمن بماند.
به گزارش ایرنا اوایل آغاز حمله دشمن بعثی به خاک جمهوری اسلامی، برخی مناطق و شهرهای کشورمان توسط نیروهای عراقی اشغال شد؛ مناطقی که مدت زمان زیادی در اشغال بعثیها نماندند زیرا رزمندگان اسلامی با وجود حمایتهای همه جانبه بسیاری از کشورهای دنیا از بغداد در آن زمان، اجازه ندادند خاک کشورمان در اشغال دشمن باقی بماند.
جنگ تحمیلی عراق علیه ایران ۳۱ شهریور سال ۵۹ با تجاوز دشمن بعثی به خاک سرزمینمان شروع شد؛ براساس برخی آمارها اوایل این جنگ حدود ۳۰ هزار کیلومتر مربع از مناطق ایران توسط دشمن بعثی به اشغال درآمده بود.
این مناطق اشغال شده یا تحت محاصره در استانهای مرزی ایران بودند که از جمله آنها میتوان به خرمشهر، سوسنگرد، قصرشیرین، نفتشهر، هویزه، موسیان، سومار، مهران، بستان و تعدادی دیگر از مناطق اشاره کرد. در واقع اشغال یا محاصره این مناطق در حالی بود که نیروهای بعثی هیچگونه سلاحی کم نداشتند، مدرنترین تجهیزات جنگی را از ابرقدرت های جهان میخریدند یا هدیه میگرفتند، نقشه ها و تصاویر هوایی را از این کشورها میگرفتند و حتی از سلاحهای غیرمجاز شیمیایی نیز استفاده میکردند اما در مقابل رزمندگان ایرانی با کمترین امکانات و تنها با توکل به خدا، اراده و غیرتشان موفق شدند ضمن عقب راندن نیروهای دشمن، مناطق اشغال شده را یا آزاد یا از محاصره خارج کردند.
پای صحبت سردار یزدی
لحظه لحظه دفاع مقدس خاطره است و قابل شرح؛ اما وقتی پای صحبت رزمندگان یا فرماندهان که در این رویداد حضور داشتند مینشینیم و صحبت بر سر آزادسازی مناطق اشغال شده می شود، با حال و هوای دیگری خاطراتشان را نقل میکنند.
از حس و حال رزمندگان در عملیات مربوط به آزادسازیها میگویند که با روزهای دیگر متفاوت بود چون میرفتند تا به هر شکلی که شده خاک اشغال شده کشورشان را از دست دشمن متجاوز خارج کنند.
سردار یزدی از جمله این فرماندهان است که در گفت و گو با خبرنگار ایرنا خاطراتش درباره دفاع مقدس را با حس و حال خاصی روایت میکند؛ این فرمانده دوران دفاع مقدس که اینک مسئولیت سپاه محمد رسول الله (ص) تهران بزرگ را دارد در مناطق غرب کشور از اوایل جنگ حضور داشته است.
معتقد است: باید علاوه بر فضاسازی برای ایجاد ذهنیت و شناخت در نوجوانان و جوانان به این هم بپردازیم که چگونه شهدای ما مسیری را رفتند که امروز این مسیر برای ما به عنوان دفاع مقدس تلقی میشود. برای ما مقدس بودن و طی سالها ارزشمند است. شهدا با ازخودگذشتگی، مقاومت، ولایتپذیری، ولایتمداری و استکبارستیزی توانستند کاری را انجام دهند که به واسطه آن، انگشت تمام جهانیان به دهانشان است چون همه ابرقدرتهای مدعی از بلوک شرق تا غرب آن روزها با هم متعهد شده بودند که مردم مظلوم ما که تازه از زیر یوغ پادشاهان خارج شده بودند را متوقف کنند و جلو توسعه کشور، آزادی و استقلالشان را بگیرند اما نتوانستند و مردم ما همه با هم متعهد بودند و در کنار هم در پیروی از حضرت امام(ره) ایستادند.
«ما هزینه بسیار زیادی را برای رسیدن به این روزها پرداختهایم. تک تک شهدای ما ارزش تمام شهدا را داشتهاند که نگذاشتند یک وجب از خاک، استقلال، ناموس، انقلاب و دینمان مورد تعرض دشمنان قرار گیرد. امروز سربلند و مفتخریم که ما از آن روزها ایستادهایم و این ایستادگی باعث شده که دوست و دشمن، ما را تحسین کند».
وی تاکید دارد: جوانان ما باید بدانند و بیاموزند که برای رسیدن به اهدافشان باید ایستادگی کنند. حتما جوانان ما در این دوره دیدهاند که ما مورد تحریم، محاسبه یا بیمهری قرار گرفتهایم ولی این ایستادگی هم این اقدامات را نقش بر آب کرده و اجازه نداده است دشمنان، کشور و عزت مردم را از ما بگیرند.
میگوید: دشمن از سوی ابرقدرتها بهخصوص شوروی سابق، آمریکا، فرانسه، انگلیس، آلمان و دیگر کشورها حمایت میشد، سلاحها و هواپیماهای پیشرفته و شیمیایی در اختیارش میگذاشتند؛این کشورها و رژیم صهیونیستی عکس و نقشه های هوایی و نیز طرح های عملیاتی را به صدام هدیه داده بودند تا علیه ما به کار گیرد و صدام حسین مغرورانه فکر میکرد میتواند ظرف یک هفته انقلاب ما را از پا درآورد و به تهران برسد، غافل از اینکه طی هشت سال در باتلاقی که خودش ایجاد کرده بود ماند.
وقتی داماد صدام در مهران از پا درآمد
سردار یزدی میافزاید: شهرهای بزرگی مثل خرمشهر، نفتشهر، هویزه، سوسنگرد، سومار، بُستان و امثال آنها در روزهای اول جنگ به تصرف دشمن درآمد ولی بهسرعت باز پسگیری آنها از دست دشمن شروع شد؛ ما در باز پسگیری مهران حضور داشتیم، جایی که صدام حسین داماد خودش را به عنوان فرمانده تیپ در آنجا مستقر کرد برای اینکه معتقد بود مهران را نمیتوانیم پس بگیریم ولی دامادش همانجا به دست بچه های ما به هلاکت رسید و بحمدالله مهران از تصرف دشمن خارج شد.
«در عملیات آزادسازی خرمشهر نیز که آن روزها به خونین شهر تبدیل شده بود، همه رزمندگان ما با هم متعهد شدند تا خونین شهر را دوباره خرمشهر کنند. آن روز ما در دهم اردیبهشت سال ۶۱ عملیات آزاد سازی خرمشهر را آغاز کردیم و پس از نبردی بسیار سنگین در سوم خرداد به دامان کشور اسلامی برگشت. برای آزاد سازی خرمشهر شهدای زیادی را تقدیم کردیم و دشمن ددمنشانه شهر و رزمندگان را بمباران کرد ولی به حمدالله شهر آزاد شد و ما در آن عملیات حدود ۱۹ هزار اسیر از عراقیها گرفتیم. در ادبیات نظامی ۱۹ هزار اسیر معنی بسیار شفافی دارد».
آتشبس و نقشه شومی که نقش بر آب شد
سردار یزدی با اشاره به تلاش رژیم بعثی برای اجرای نقشه آتش بس ادامه میدهد: دشمن آمده بود آنجا (خرمشهر) بماند و حرکت بعدی خودش را شروع کند؛ گفته بود اگر خرمشهر را از من پس گرفتید کلید بصره را به شما میدهم ولی رزمندگان ما با ازخودگذشتگی، اتکا به خدا و پیروی از امام و با عشق به مردم توانستند خرمشهر را پس بگیرند؛ شهرهای دیگر را هم با همین روحیه یکی پس از دیگری از دشمن پس گرفتند ولی دشمن یک اقدام تحریکآمیز انجام داده بود و آن، این بود که در محل های استراتژیک در ارتفاعات و تپه های مهم مستقر شده بود.
«دشمن، توپخانهها و موشکهای خود را مستقر کرده بود و ما نمیتوانستیم به ندای آتشبس دشمن اعتماد کنیم؛ آنها میخواستند ما آتشبس را بپذیریم تا کشور ما را مثل برخی دیگر کشورها در جهان سالها گرفتار یک آتشبس غیرواقعی کند. آنها میخواستند ما را مثل سوریه و رژیمصهیونیستی وارد آتش بس کند که کشور ما روز به روز ضعیفتر شود تا باز اقدام خودشان را عملی کنند».
وی میافزاید: آنچه دشمن میگفت دروغ و نقشهای بود که درست کرده بود تا ما را متوقف کند. آنها هنوز زمینهای زیادی و چند شهر ما را از جمله سومار و بخشی از قصرشیرین در اختیار داشتند که دم از آتشبس میزدند. توپهایشان هنوز به سمت ما بود، لشکرهایشان در مرز استقرار داشت و جایی بودند که میتوانستند هروقت اراده کنند شهرهای ما را زیر آتش بگیرند اما دم از آتشبس هم میزدند.
سپاه محمد و اقدامات متوسلیان
سردار یزدی در ادامه با اشاره به نقش حاج احمد متوسلیان در آزادسازی مناطق اشغال شده و کمک به مردم مناطق غربی کشور میگوید: روزهای ابتدایی جنگ حاج احمد متوسلیان در غرب کشور و مریوان بود؛ ما هم اوایل سال ۶۰ در مریوان بودیم و در عملیات آزادسازی بخشی از ارتفاعات مشرف به مریوان شرکت داشتیم. یکی از افتخارات بزرگ سپاه تهران حضور نیروهایی مثل حاج احمد بود. در مریوان حضور وی معنوی و برادرانه بود، مردم کُرد در آنجا عاشق حاج احمد بودند، ایشان علاوه بر اینکه جلو حرکت عراقیها را گرفته و ارتفاعات مشرف به شهر را آزاد کرده بود برای محرومیت زدایی، کمک به کسانی که در مریوان تحت بمباران یا محل اصابت توپ و خمپاره بودند نیز فعالیت های زیادی میکرد. مردم حاج احمد را علاوه بر فرماندهی سپاه یک برادر و یک دوست میدانستند.
«روزی حاج احمد میخواست به سمت جنوب بیاید برای آزادسازی دشت عباس، مردم کُرد گریه میکردند و ناراحت بودند. در جنوب از زمانی که شهید همت در دوکوهه، کسانی که در اندیمشک و دزفول بودند و مردمی که در مسیر دهلران حضور داشتند معمولا" میدیدند که چگونه رزمندگان ما مثل شهید همت و سایر فرماندهان با آنها رابطه برادرانه دارند و از خانه و کاشانه خود کیلومترها دور شدهاند تا از آنان دفاع کنند».
حاج احمد متوسلیان متولد ١۵ فروردین ۱۳۳۲ در تهران فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسولالله در دوران دفاع مقدس بود؛ وی یکی از ربودهشدگان ایران در لبنان در سال ۱۳۶۱ است.
سبک زندگی شهدا
سردار یزدی همچنین در ادامه با اشاره به اینکه سبک زندگی رزمندگان در دوران دفاع مقدس و شهدا در روحیه آنان که سبب مقاومت هرچه تمامتر در برابر دشمن و آزادسازی مناطق اشغالی شده بود، خطاب به جوانان تاکید میکند: نسل جوان کتابهای دفاع مقدس، خاطرات رزمندگان در دوران دفاع مقدس و سبک زندگی شهدای را دنبال کنند؛ شهادت شهیدان ما بسیار ارزشمند بوده و این سبک زندگی شهدای ما بوده که انقلاب را بیمه کرد.
«نباید تصور کنیم ایستادگی یا مقاومت، از خودگذشتگی و مانند آنها نقشی در پیروزی های ما نداشته است؛ ایستادگی خانواده شهدا، مادری که فرزند اولش میرفت ، سپس فرزند دوم، سوم، چهارم و حتی فرزند پنجم را می فرستاد، این سبک زندگی مادران ما بوده است. امروز مادران و پدران باید از مادران و پدران شهدا درس بگیرند و فرزندان ما از فرزندان شهدا. باید سبک زندگی شهدا را دنبال کنیم چون با این سبک زندگی به پیروزی می رسیم».
وی میافزاید: مقاومت ما نتیجه میدهد و امید که با پیمودن راه شهدا، اعتماد به وعدههای الهی و توجه به فرامین رهبری هرچه زودتر از این پیچ تاریخی نیز عبور کنیم، البته با آیندهای روشن و کشوری با عزت، پرافتخار و رسیدن به قله های رفیع رشد تعالی انسانی و توسعه که خیلی دور و دیر نیست.
روحیه و باورهای دینی رزمندگان
فرمانده سپاه سیدالشهدا (شهرستان های استان تهران) نیز در گفت وگو با خبرنگار ایرنا معتقد است که روحیه مضاعف رزمندگان ایران در دفاع مقدس و باورهای دینی آنان سبب پیروزی در جنگ و مقاومتشان در برابر دشمن بود.
وی گوشه هایی از دفاع مقدس در منطقه سردشت ( غرب کشور) را روایت می کند و می افزاید: در عملیات نصر ۷ در منطقه سردشت قرار بود تصرف ارتفاعات «دوپازا» توسط رزمندگان اسلام قرار گیرد که اگر انجام میشد اشرافیت کامل بر کشور عراق رخ میداد و موجب اشرافیت کامل بر سایر شهرهای عراق نیز میشد.
سردار حسن حسنزاده با اشاره به موقعیت جغرافیایی دوپازا میگوید: این ارتفاعات جزو مرتفعترین بخشهای سردشت بود که با موانع جنگی و سخت عبور بودن، بعثیها سعی بر حفظ آن داشتند.
وی ادامه میدهد: به دلیل مشرف بودن این ارتفاعات به عراق، تصرف این موقعیت کار سادهای نبود اما رزمندگان از چند ماه قبل با شبیه سازی موقعیت آمادگی لازم را برای درگیری با دشمن کسب کرده بودند.
حسنزاده بیان میکند: قبل از شب عملیات یکی از رزمندگان در خواب میبیند در فتح این عملیات، هفت تن به شهادت میرسند، بر پیکر آنان نماز میخوانند و مُحرِم هم میشوند؛ در شب عملیات که مصادف با عرفه سال ۶۶ بود نیز دقیقا هفت تن شهید میشوند و این عملیات با موفقیت به پایان میرسد.
فرمانده سپاه سیدالشهدا تاکید می کند: رزمندگان با روحیه مضاعف و امدادهای غیبی توانستند با کمترین تلفات این منطقه را تصرف کنند.
وی می افزاید: اینها گوشه هایی از رشادت دلیرمردانی است که در جبهه ها اجازه ندادند ذره ای از خاک کشورمان به دست دشمن بیفتد و تا همیشه در تاریخ نامشان ثبت خواهد بود.
تهرام/۸۱۳۸/ ۱۰۰۸