به طور مثال در رسانه های این کشورها کسی حق ندارد در مورد افرادی که در راه سرزمین، اعتقادات، آرمان ها و آسایش ملت آن کشور جانش را از دست داده، هرطور میخواهد صحبت یا مطلبی منتشر کند.
این خط قرمزها آنقدر جدی است که در برخی کلاسهای خبرنویسی ما هم به بحث گذاشته میشود؛ مثلا همیشه یکی از کارهای رسانهایها این بوده که در رسانه های آمریکا بگردند و اگر توانستند تصویر جنازه یکی از سربازان آمریکایی که در هر عملیات داخلی یا خارجی کشته شده است را بیابند.
نشانهشناسان معتقدند اگر میخواهیم حرمت این افراد را حفظ کنیم نباید تصویر جنازه تکه پاره یا زخمیشان را به آن صورت در معرض دید عموم قرار دهیم زیرا اصل موضوع نزد مخاطب، از تقدس و حرمت میافتد یا مورد آسیب و خدشه قرار میگیرد و برای آن فرآیندی علمی و کارشناسی از منظر ارتباطی و روانشناختی ارائه میکنند.
البته ممکن است در نتیجه این جست و جو لابه لای رسانه ها، به صورت تصادفی بشود چند تصویر محدود، آن هم عموما از سایر رسانه های غیرآمریکایی از جنازه سربازان آمریکایی پیدا کرد اما وقتی تولید محتوای رسانه های آمریکایی را رصد میکنیم میبینیم در این زمینه ها با حساسیت خاصی، تابع شرایطی تعریف شده و بسیار سختگیرانه مطالب و تصاویرشان را منتشر میکنند.
پرچم نیز از جمله نمادهای هر جامعهای محسوب میشود که رسانه ها اجازه خدشه وارد شدن به آن را نمیدهند زیرا با هویت آن جامعه ارتباط مستقیم دارد؛ اساسا غیر از مسائل مربوط به مقدسات هر جامعه، موضوعات مرتبط با سیاست خارجی، امنیت ملی و حتی پایه پولی ( مسائل کلان اقتصادی و معیشت مردم) از جمله خطوط قرمز بیشتر کشورها محسوب میشود که معتقدند نباید به گونهای به آنها پرداخت که شانیت، قداست و حرمت آنها کمرنگ شود.
حال چه میشود که در کشورمان براحتی موضوعات مهمی مثل شهدا و حرمت آنان دستمایه برخی بازیهای رسانهای یا سیاسی قرار میگیرد، خود جای سوال دارد و معلوم نیست چرا اجازه داده میشود چنین اقداماتی براحتی انجام شود.
کارشناسان حوزه ارتباطات یا روانشناسان اجتماعی که روی تاثیرات محتوای پیام بر مخاطب کار میکنند همواره تاکید دارند ورود احساسی یا بیبرنامه به برخی موضوعات که خط قرمز محسوب میشود یا دارای قداست خاصی است، خود به نوعی دامن زدن به آن و نیز خدشه وارد کردن به حریم و حرمت آن موضوع است لذا مراقبت میکنند که سنجیده و حساب شده به این مسائل پرداخته شود.
حال با وجود این حساسیت ها و مسائل علمی اثبات شده در این زمینه، میبینیم که چند روزی است موضوع نام شهدا بر روی تابلوهای معابر پایتخت دستخوش برخی جریانسازیهای رسانهای و سیاسی قرار گرفته و انگار موضوع تمامی هم ندارد.
در ابتدا گمان نمیرفت پس از انتشار چند تصویر و خبر کوتاه درباره ادعای حذف نام شهدا از تابلوهای معابر پایتخت برخی رسانه ها و به دنبال آنها تعدادی از چهره های سیاسی آنقدر موضوع را به این شکل کش بدهند و کار را به جایی برسانند که نام شهدا اینچنین وسط کشیده شود، متاسفانه اما چنین شد.
مرور خبرهای منتشر شده حاکی از آن است که عدهای قصد دارند نشان دهند مدیریت شهری تهران بهعمد اقدام به حذف نام شهدا از تابلوهای معابر کرده است، بیآنکه اندکی به این موضوع توجه شود در وضعیت فرهنگی موجود جامعه، حرمت شهدا نزد مردم، با آنهمه تعداد شهیدی که در برهه های مختلف انقلاب داده و در ساختارهای رسمی موجود، حتی اگر مسئولی بخواهد چنین اقدامی را انجام دهد، آیا امکان پذیر است؟
اتهامی که وارد شده دو بخش دارد، نخست نام شهدا بر تابلو کوچه ها و دیگری تابلوهای جهتنما در بزرگراهها و خیابان های بزرگ که جهت مسیر رانندگان را تعیین میکند.
طی چند روز اخیر زمانی که تازه ادعای حذف نام شهدا از تابلوها خبری شده بود فیلمی نیز توسط جوانی از یکی دو کوچه در منطقه ۱۲ تهران پخش شد با این محتوا که فرد مذکور قصد داشت وانمود کند شهرداری نام شهید را از تابلو کوچه ها به نام های معزی و نمازی برداشته و او برچسب شهید را روی آنها میچسباند.
پس از آن بود که مسئولان شهرداری بعد از بررسی اعلام کردند این دو کوچه از قدیم با همین نام بوده و عنوان شهید نداشته است.
در همین حین موضوع حذف نام شهید از برخی تابلوها در منطقه ۱۶ تهران مطرح شد که موضوع در دست بررسی و اقدام شهرداری قرار گرفت و حتی مسئولان بسیج همان منطقه نیز از شهردار ناحیه و منطقه برای پیگیری این موضوع به صورت رسمی تشکر کردند.
پس از آن و در حالی که انتظار میرفت جنجال رسانهای فروکش کند، برخی سیاسیون و حتی مدیران شهری دوره های قبل تهران پا را فراتر نهادند و اتهامزنیها را تشدید کردند.
کلیدواژه مورد استفاده این افراد هم این است که نام شهید در کنار نام برخی بزرگراه ها یا خیابان ها حذف شده در حالی که آنطور که مسئولان شهرداری تهران میگویند این اقدام از دوره های قبل شروع شده و با توجه به ملاحظات فنی و تکنیکی بوده تا عنوان کوتاهتر باشد و رانندگان بتوانند سریعتر تعیین جهت کنند و از آمار تصادفات نیز کاسته شود.
با این حال، شهرداری تهران در این مدت بارها بر ضرورت رعایت حرمت شهدا تاکید کرده و همزمان ضمن تایید اینکه برخی موارد بوده که توسط پیمانکاران در اصلاح یا ترمیم تابلوها، نام شهید جامانده که پیگیری و بررسیها برای ساماندهی و پایش تابلوها نیز شروع شده، از مردم خواسته که موارد را در صورت مشاهده، گزارش کنند.
اما نکته دیگری که در این زمینه مورد توجه قرار دارد، بحث جایگاه و حرمت شهداست؛ همانقدر که بجاست حساس باشیم برای نام و عنوان شهدا روی تابلوها، مهمتر از آن، نحوه رفتار کردن به شیوه و سلوک شهدا باید محل تامل باشد.
با توجه به اهمیتی که حفظ حرمت شهدا و قداست آنان دارد ضروری است از استفاده ابزاری از نام شهدا یا بهره برداری از نامشان برای اتهام زدن به افراد دیگر نیز پرهیز شود تا خدای نکرده احساس نشود یا عدهای بهانه دستشان نیفتد و مدعی شوند افرادی با پرچم شهدا، نام و اعتبار شهدا را زیرسئوال می برند.
موضوعی که شهرداری تهران اینک بر آن تاکید کرده و اعلام داشته افرادی که بر این موضوع اصرار دارند، به دنبال اعتلای نام شهید نیستند و مسائل دیگری را دنبال میکنند.
همانطور که پیروز حناچی شهردار تهران در تازهترین واکنشهایش به این موضوع گفته است: فکر میکنم برخی از دوستانمان که این موضوع را خیلی پیگیری میکنند به دنبال اعتلای نام شهید نیستند و به دنبال مسائل دیگری هستند.
مسئولان شهرداری همچنین به نکته قابل تامل دیگری در این زمینه اشاره کردهاند و آن اینکه تصاویری که اینک ابزار و مستمسک اتهام زنی به مسئولان کنونی شهرداری قرار گرفته، مربوط به سالهای گذشته بویژه سال ۹۰ است و مسئولان شهری وقت هم همان زمان نسبت به اصلاح تابلوها اقدام نکردهاند چون احتمالا آن موقع هم مسائل تکنیکی و فنی مطرح بوده است.
همانطور که شهروندان طی سال های گذشته در سطح شهر دیدهاند در برخی بزرگراه ها مثل همت، برای خلاصهتر شدن عنوان تابلو دیگر عنوان شهید در همه تابلوهای جهت نما قید نشده و این موضوع هم ربطی به این دوره شهرداری نداشته و ندارد اما کسانی که شهرداری را متهم میکنند، دیگر به این مسائل اشارهای نمیکنند.
تهرام/۹۳۵۳/ ۱۰۰۸