رسانهها باید در عین پاسخگویی به نیازهای مخاطبان، در برابر فعالیتهای خود مسئولیت داشته باشند و وظایف اجتماعی خود را محدود به گیرندگان پیام یا مالکان رسانهها ندانند. مضمون اصلی این نظریه این است که آزادی و مسئولیت، دو روی یک سکه هستند و همانگونه که رسانهها حق دارند از دولت و سایر نهادها انتقاد کنند، مسئولیتی نیز در قبال مصالح و منافع ملی و پاسخ به نیازهای جامعه دارند؛ مدافعان نظریه مسئولیت اجتماعی نیز معتقدند تحقق این نظریه باعث میشود که بین سه اصلِ به ظاهر ناسازگارِ آزادی فردی و آزادی رسانهها از یکسو و تعهد رسانهها در برابر جامعه از سوی دیگر، سازگاری ایجاد شده و برای مقابله با تعارضهای نظریه مطبوعات آزاد در عرصه تجربی، راه حل مناسب پیدا شود.
سیدحسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی در گفت وگو با ایلنا با تحلیل مسئولیت اجتماعی تلویزیون به تحلیل انتظارات بدنه اجتماعی از این رسانه افزود: یکی از انتظاراتی که از موسسات و سازمانها در حوزههای مختلف وجود دارد، موضوع مسئولیت اجتماعی است، طبیعتا رسانه به عنوان یکی از ظرفیتهای بالقوه و بالفعل در حوزه مسئولیت اجتماعی میتواند، نقشهای متفاوتی را ایفا کند. یک مثال ساده بزنم؛ رسانهای مثل تلویزیون برنامههایی را تولید و پخش میکند که هدف از تولید آن پیشگیری است؛مثلا تلویزیون فیلم یا برنامهای را به سفارش سازمانی در حوزه آسیبهای اجتماعی میسازد اما پولی را از سازمان سفارش دهنده طلب نمیکند. یا فرصتی را در اختیار افراد یا سازمانهایی قرار میدهد که آن افراد و سازمانها در راستای وظایف اجتماعیشان به واسطه فرصتی که رسانه ایجاد کرده است، میتواند کیفیت خدمات رسانی و گستره پوشش خدمات خود را بیشتر بکند.
وی افزود: اشکالی که ما در حوزه مسئولیت اجتماعی داریم این است که تصور میکنیم همیشه در این حوزه باید پول پرداخت کنیم، در حالی که گاهی پولی پرداخت نمیشود؛ بلکه آن فرصت و ظرفیت توسط رسانه برای تحقق وظایف اجتماعی سازمانها و یا ترویج آنها در جامعه توسط رسانه ایجاد میشود. یک کارخانهای داوطلب میشود که طی مدت یک سال لباس بیماران سرطانی فلان بیمارستان را تهیه کند، یا کانونی آموزشی میگوید دانشآموزان معدل بالا را بورسیه میکنم. رسانه هم میتواند در این حوزه مسئولیت اجتماعی خود را ایفا کند.
مسئولیت اجتماعی الزاما دادن کالا یا ساختن مسجد نیست
چلک ادامه داد: یا مثلا یک برنامه مشترکی را با سازمانی تدارک میبیند و هزینهای بابت ساختش نمیگیرد. یک جایی هم رسانه ترویج اهمیت مسئولیت اجتماعی را بر عهده میگیرد، یا در قراردادی که با برخی موسسات برای برنامهسازی میبندد، در یک بند از قرارداد، مبلغی را مشخص میکند که این مبلغ در راستای ایفای مسئولیت اجتماعی پرداخت میشود. لذا رسانه در ترویج مسئولیت اجتماعی و هم ایجاد فرصتها میتواند نقش خود را در این حوزه انجام دهد. به عنوان مثال مشکلی در کشور شیوع پیدا میکند و رسانه میتواند بخشی از برنامههای خود را در این مقطع زمانی به این موضوع اختصاص دهد، این هم بخشی از ایفای مسئولیت اجتماعی است. مسئولیت اجتماعی الزاما دادن کالا یا ساختن مرکز یا مسجد نیست، اینها همه مصادیقی در راستای انجام مسئولیت اجتماعی هستند.
نظام ارزشیابی دقیق و برنامهای نداریم
وی در پاسخ به این سئوال که آیا رسانه در بحث الگوسازی اجتماعی موفق عمل کرده است نیز گفت: نمیشود که در یک کلام گفت رسانه موفق بوده یا نبوده است. چون رسانه به تنهایی مسئولیت جامعهپذیری مردم و الگوسازی را به عهده ندارد. من رسانه میبینم و همزمان از جاهای دیگری اطلاعات بگیرم. اما رسانه میتواند با روشهایی که اتخاذ میکند، متناسب با نوع مخاطبینش، با ترویج الگوهای موفق و تحلیل الگوهای ناموفق کمکی باشد تا الگوهای موفق به مردم معرفی شوند. این نقش را رسانه میتواند ایفا کند و یا با ارائه تجارب گوناگون در این زمینه در برنامههای مختلف به نوع مخاطبش منعکس کند و همین رفتار بالاخره تاثیر خود را میگذارد. یکی از انتظاراتی که از رسانه میرود آگاه سازی است و معرفی الگوهای موفق میتواند در ایفای وظیفه اطلاعرسانی و آگاهسازی تاثیرگذار باشد. لذا ما نمیتوانیم مشخصا بگوییم تلویزیون موفق بوده یا نبوده. ممکن است فردی مثل فلان مجری تلویزیون را فردی با کارکرد مثبت بدانند و عدهای دیگر کارکرد او را منفی قلمداد کنند. ما معمولا نظام ارزشیابی دقیق و برنامهای نداریم. من امروز ممکن است یک برنامه آگاهی سازی را از تلویزیون ببینم و همان لحظه از فضای مجازی خوراکی متناقض با آنچه تلویزیون به من میدهد به دستم برسد. در مدرسه و گروه هم سالان هم بخشی از آگاهی سازی انجام میگیرد. کلا در بحث پیشگیری و آگاهی سازی هیچ رسانهای به تنهایی صفر تا صد الگوسازی و آگاهی سازی اجتماعی را بر عهده ندارد.اما همه رسانهها و تریبونها به معنای عام و همه ظرفیتهایی که بستر اطلاعرسانی دارند، میتوانند در این بخش کمکی باشند در معرفی الگوهای موفق. اماصفر تا صد اطلاع رسانی هیچ گاه به عهده یک سیستم نیست، و مردم الزاما از یک جا اطلاعات نمیگیرند.
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی در ادامه با اشاره به برنامه نوروزی «فرمول یک» و انتخاب چهرههای برتر اجتماعی با رای مردم به کمک دستاندرکاران این برنامه نیز تاکید کرد: در مجموع این کار حرکت مثبتی قلمداد میشود. معرفی افراد و چهرههای اجتماعی کار مهمی است اما همه کار ما نیست چون باید مبنا و شاخص این کارها مشخص شود. این انتخابها حتما میتوانند تاثیر گذار باشند، به شرطی که روندی ادامهدار داشته باشند و مردم این چهرهها را پس از انتخاب باز هم ببینند و آنها را و عملکردشان را رصد کنند.
چلک با اشاره به اینک هر رسانه تا حد زیادی در الگوسازی موثر است تاکید کرد: درست است که میگوییم که ما 5 نهاد اجتماعی داریم، اما رسانه به حدی مهم است که از آن به عنوان نهاد ششم نام برده میشود. امروز دنیا عصر ارتباطات و فناوری است و بدون شک رسانه با توجه به ظرفیتهایش از جمله سرعت و ارزان بودن و عدم محدودیت برخی از انواع رسانه در انتقال اطلاعات و علاقهمندی مردم به استفاده از رسانه و فراگیری رسانههای تصویری، رسانه میتواند در الگو سازی موثر باشد. شرط هم این است که سیاستگذاری رسانهای متناسب با سیاستگذاری اجتماعی و متناسب با نیاز جامعه و فرهنگ مردم باشد. رسانه در بخش اطلاعرسانی شمشیری دو لبه است و باید از آن به درستی استفاده شود.