آیا تهران باید با پول شهروندانش اداره شود؟ برخی به این سؤال پاسخ مثبت میدهند و سایر کشورها را مثال میزنند و اما تعدادی وضعیت معیشتی و عدم دریافت خدمات مطلوب در پایتخت را از دلایل مخالفتشان اعلام میکنند!
چند روز پیش بود که با تصویب پولی شدن محدوده جایگزین زوج و فرد، دوباره بحث داغ دریافت عوارض از شهروندان حاشیه ساز شد. پیش از آن هم البته زمزمههای پولی شدن تونل ها و معابر تهران، این شائبه را تقویت کرده بود که بزودی بار تأمین درآمدهای پایدار شهری به دوش پایتختنشینها خواهد افتاد!
شهرداری آن زمان این موضوع را رد کرد. شورای شهر هم کم و بیش پشت شهرداری درآمد. تا دو روز پیش که یک عضو شورا صراحت به خرج داد. مرتضی الویری گفت: «میدانیم که وضع مردم خوب نیست، اما آنان هم حتماً تمایل ندارند، زبالههایشان جلوی در منازلشان بماند. یا باید تراکمفروشی کنیم که در این صورت شرایط زندگی در شهر مشکل میشود و روش غلطی است؛ یا باید از مردم عوارض دریافت کنیم که این راه صحیح است.»
* 2 میلیون و 400 هزار تومان هزینه هر شهروند!
حسین مرعشی، استاندار و نماینده سابق مجلس با بیان اینکه اداره شهر با پول شهروندان، جزو بدیهیات است، اما پیش از آن باید هزینههای اداره شهر تهران منطقی شود، به «ایران» میگوید: مشکل امروز ما در کشور در سطح دولتهای ملی، استانی و محلی (شهرداری ها) این است که هزینههای اداره کشور، استانها و شهر گزاف و غیر واقعی است. براین اساس اولین کار برای انضباط در شهرها، منطقی کردن همین هزینههاست.
وی ادامه میدهد: هزینه شهرداری به ازای هر شهروند در تهران 2 میلیون و 400 هزار تومان است، خب این هزینه کمی نیست. اشکال این است که درآمدهای اتفاقی مثل تراکم فروشی درسالهای گذشته، هزینههای جاری شهرداری را بالا برده است. در دولت هم درآمد حاصل از نفت زمانی که گران بود، هزینههای جاری دولت را افزایش داد. بنابراین قدم اول واقعی کردن هزینههاست. قدم دوم، کسب درآمدهای پایدار مثل مالیات بر ارزش افزوده از مصارف شهری است.
باید از این محل سهمی هم به شهرداری برسد. و گام سوم افزایش مالیات بر املاک بلااستفاده و عوارض و نوسازی است که هماکنون غیر واقعی دریافت میشود. مرعشی درباره عوارض طرح ترافیک هم اینطور میگوید: مجموعهای از سیاستها از مدیریت ترافیک گرفته تا ایجاد فضای آرامش برای شهروندان باید در کنار هم قرار گیرد و نباید از زاویه کسب درآمد به شهر نگاه کرد. در این زمینه بهتر است هزینه تردد در شهر مبنای عوارض قرار گیرد.
اما نه با هدف کسب درآمد برای شهرداری! چراکه با کاهش 10 درصد خودروها در زمان پیک ترافیک، یعنی 10 درصد معابر تهران را افزیش دادهایم که این برای مردم مطلوب است.
*جمعیت تهران 2 برابر، پرسنل شهرداری 13 برابر
محمد توسلی، اولین شهردار تهران پس از انقلاب در این باره به «ایران» میگوید: از یک طرف شهر تهران با بیش از 50 هزار میلیارد تومان بدهی روبهروست و از طرف دیگر مردم هم نمیخواهند مدیریت شهرشان با مشکل روبهرو شود و کارها زمین بماند. اما سؤال اینجاست از چه محلی باید هزینههای اداره شهر تأمین شود؟ بله این طبیعی و منطقی است که شهروندان باید در تأمین هزینههای شهرشان مشارکت کنند، در همه جای دنیا نیز این اتفاق میافتد حتی در کشورهای همسایه و آفریقایی! ولی قبل از آن باید به چند سؤال اساسی پاسخ داد.
آیا شهروندان واقعاً بر وضعیت اداره شهر نظارت دارند؟ آیا گردش مالی شهرداری شفاف بوده است؟ آیا این 21 عضو منتخب شورا میتوانند در چارچوب قانون موجود به وظیفه خود در حوزه نظارت بر مدیریت شهری بدرستی عمل کنند؟
وقتی هنوز مردم نمیدانند چه اتفاقی در اداره شهر میافتد و هزینهها در کجا صرف میشود، پس نمیتوان انتظار داشت که برای دریافت خدمات هم، هزینه بپردازند!وی با اشاره به اداره شهر تهران در دو سال اول انقلاب میگوید: درآن زمان جمعیت شهر تهران 4 میلیون و 600 هزار نفر بود، اما کارکنان شاغل شهرداری حدود 5 هزار نفر میشدند .
امروز جمعیت شهر تهران تقریباً دو برابر شده و به 8 میلیون و 500 هزار نفر رسیده است. درحالیکه براساس آمارهای رسمی تعداد پرسنل فعال شهرداری، 67 هزار نفر گزارش میشود. آیا این حجم سنگین حقوق بگیر با مدیریت چنین شهری تناسب دارد؟ این تفاوت قابل ملاحظه از کجا نشأت میگیرد. من معتقدم تا زمانیکه شهروندان درباره هزینههای واقعی اداره شهر تهران، مطلع و اقناع نشوند، در پرداخت آن هم مشارکت نمیکنند.
هماکنون در اغلب کشورها، الگوی علمی مدیریت واحد و یکپارچه شهری اجرا میشود. طبق این الگو باید اداره شهر هم در اختیار مردم قرار بگیرد. در اوایل انقلاب ما ساختار شهر را اصلاح کردیم. ما در آن زمان تلاش کردیم تا از مدیریت اقتدارگرایانه پیش از انقلاب فاصله بگیریم اما این وضعیت چندان دوام نیاورد و تا امروز هم این نگاه اقتدارگرایانه ادامه دارد.
وی با اشاره به پایتخت بودن تهران و هزینههایی که بابت تمرکز سازمانها و ادارههای دولتی بر این شهر تحمیل شده است، میگوید: بنابراین دولت هم باید در پرداخت بخشی از هزینهها مشارکت کند. اما متأسفانه دولت میگوید ندارد و نمیتواند پرداخت کند!
*همه هزینههای شهر را نباید مردم بپردازند
محسن هاشمی، رئیس شورای شهر تهران با بیان اینکه شهر از موارد متعدد هزینه برخوردار است و هر موضوعی مثل حمل و نقل عمومی، منابع و مصارف خاص خودش را دارد که باید مشخص باشد، به «ایران» میگوید: «براین اساس نمیتوان گفت که همه هزینههای شهر را باید مردم پرداخت کنند. هر موضوعی جایگاه خودش را دارد. مثلاً در موضوعی مثل پسماند اگر جداسازی از مبدأ را رعایت کنیم و بتوانیم از ضایعات و حتی زبالهتر درآمدزایی کنیم، خب در این مورد چه لزومی دارد که از مردم هزینه دریافت کنیم.»
وی ادامه میدهد: «درهمه کشورهای توسعه یافته در حوزه حمل و نقل عمومی، از سوخت مالیات میگیرند و در زیرساختها و امور زیربنایی هزینه میکنند. در واقع یارانهای که در اختیارشان قرار میگیرد، از همین محل بهدست میآید. البته گرانی سوخت دو علت دارد.
هم ترغیب مردم به استفاده از حمل و نقل عمومی و هم توسعه زیربنای حمل و نقل عمومی! پس اینجا هم دلیلی بر دریافت هزینه از مردم نیست. در فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی هم به موضوع بستگی دارد. ممکن است فعالیتی درآمدزا باشد یا نه! باید درچارچوب خودش به آن پرداخت! بنابراین مردم نباید همه هزینههای نگهداری از شهر را بپردازند.»
رئیس شورا درباره نقش حمایتی دولت از شهرداریها هم اینطور توضیح میدهد: «در اوایل انقلاب سهم دولت دراین زمینه پررنگتر بود، اما سیاست این بود تا با در اختیار قراردادن بعضی ابزارها مثل مالیات بر ارزش افزوده، شهرها کم کم به خودکفایی برسند.
روزنامه ایران
9353
چند روز پیش بود که با تصویب پولی شدن محدوده جایگزین زوج و فرد، دوباره بحث داغ دریافت عوارض از شهروندان حاشیه ساز شد. پیش از آن هم البته زمزمههای پولی شدن تونل ها و معابر تهران، این شائبه را تقویت کرده بود که بزودی بار تأمین درآمدهای پایدار شهری به دوش پایتختنشینها خواهد افتاد!
شهرداری آن زمان این موضوع را رد کرد. شورای شهر هم کم و بیش پشت شهرداری درآمد. تا دو روز پیش که یک عضو شورا صراحت به خرج داد. مرتضی الویری گفت: «میدانیم که وضع مردم خوب نیست، اما آنان هم حتماً تمایل ندارند، زبالههایشان جلوی در منازلشان بماند. یا باید تراکمفروشی کنیم که در این صورت شرایط زندگی در شهر مشکل میشود و روش غلطی است؛ یا باید از مردم عوارض دریافت کنیم که این راه صحیح است.»
* 2 میلیون و 400 هزار تومان هزینه هر شهروند!
حسین مرعشی، استاندار و نماینده سابق مجلس با بیان اینکه اداره شهر با پول شهروندان، جزو بدیهیات است، اما پیش از آن باید هزینههای اداره شهر تهران منطقی شود، به «ایران» میگوید: مشکل امروز ما در کشور در سطح دولتهای ملی، استانی و محلی (شهرداری ها) این است که هزینههای اداره کشور، استانها و شهر گزاف و غیر واقعی است. براین اساس اولین کار برای انضباط در شهرها، منطقی کردن همین هزینههاست.
وی ادامه میدهد: هزینه شهرداری به ازای هر شهروند در تهران 2 میلیون و 400 هزار تومان است، خب این هزینه کمی نیست. اشکال این است که درآمدهای اتفاقی مثل تراکم فروشی درسالهای گذشته، هزینههای جاری شهرداری را بالا برده است. در دولت هم درآمد حاصل از نفت زمانی که گران بود، هزینههای جاری دولت را افزایش داد. بنابراین قدم اول واقعی کردن هزینههاست. قدم دوم، کسب درآمدهای پایدار مثل مالیات بر ارزش افزوده از مصارف شهری است.
باید از این محل سهمی هم به شهرداری برسد. و گام سوم افزایش مالیات بر املاک بلااستفاده و عوارض و نوسازی است که هماکنون غیر واقعی دریافت میشود. مرعشی درباره عوارض طرح ترافیک هم اینطور میگوید: مجموعهای از سیاستها از مدیریت ترافیک گرفته تا ایجاد فضای آرامش برای شهروندان باید در کنار هم قرار گیرد و نباید از زاویه کسب درآمد به شهر نگاه کرد. در این زمینه بهتر است هزینه تردد در شهر مبنای عوارض قرار گیرد.
اما نه با هدف کسب درآمد برای شهرداری! چراکه با کاهش 10 درصد خودروها در زمان پیک ترافیک، یعنی 10 درصد معابر تهران را افزیش دادهایم که این برای مردم مطلوب است.
*جمعیت تهران 2 برابر، پرسنل شهرداری 13 برابر
محمد توسلی، اولین شهردار تهران پس از انقلاب در این باره به «ایران» میگوید: از یک طرف شهر تهران با بیش از 50 هزار میلیارد تومان بدهی روبهروست و از طرف دیگر مردم هم نمیخواهند مدیریت شهرشان با مشکل روبهرو شود و کارها زمین بماند. اما سؤال اینجاست از چه محلی باید هزینههای اداره شهر تأمین شود؟ بله این طبیعی و منطقی است که شهروندان باید در تأمین هزینههای شهرشان مشارکت کنند، در همه جای دنیا نیز این اتفاق میافتد حتی در کشورهای همسایه و آفریقایی! ولی قبل از آن باید به چند سؤال اساسی پاسخ داد.
آیا شهروندان واقعاً بر وضعیت اداره شهر نظارت دارند؟ آیا گردش مالی شهرداری شفاف بوده است؟ آیا این 21 عضو منتخب شورا میتوانند در چارچوب قانون موجود به وظیفه خود در حوزه نظارت بر مدیریت شهری بدرستی عمل کنند؟
وقتی هنوز مردم نمیدانند چه اتفاقی در اداره شهر میافتد و هزینهها در کجا صرف میشود، پس نمیتوان انتظار داشت که برای دریافت خدمات هم، هزینه بپردازند!وی با اشاره به اداره شهر تهران در دو سال اول انقلاب میگوید: درآن زمان جمعیت شهر تهران 4 میلیون و 600 هزار نفر بود، اما کارکنان شاغل شهرداری حدود 5 هزار نفر میشدند .
امروز جمعیت شهر تهران تقریباً دو برابر شده و به 8 میلیون و 500 هزار نفر رسیده است. درحالیکه براساس آمارهای رسمی تعداد پرسنل فعال شهرداری، 67 هزار نفر گزارش میشود. آیا این حجم سنگین حقوق بگیر با مدیریت چنین شهری تناسب دارد؟ این تفاوت قابل ملاحظه از کجا نشأت میگیرد. من معتقدم تا زمانیکه شهروندان درباره هزینههای واقعی اداره شهر تهران، مطلع و اقناع نشوند، در پرداخت آن هم مشارکت نمیکنند.
هماکنون در اغلب کشورها، الگوی علمی مدیریت واحد و یکپارچه شهری اجرا میشود. طبق این الگو باید اداره شهر هم در اختیار مردم قرار بگیرد. در اوایل انقلاب ما ساختار شهر را اصلاح کردیم. ما در آن زمان تلاش کردیم تا از مدیریت اقتدارگرایانه پیش از انقلاب فاصله بگیریم اما این وضعیت چندان دوام نیاورد و تا امروز هم این نگاه اقتدارگرایانه ادامه دارد.
وی با اشاره به پایتخت بودن تهران و هزینههایی که بابت تمرکز سازمانها و ادارههای دولتی بر این شهر تحمیل شده است، میگوید: بنابراین دولت هم باید در پرداخت بخشی از هزینهها مشارکت کند. اما متأسفانه دولت میگوید ندارد و نمیتواند پرداخت کند!
*همه هزینههای شهر را نباید مردم بپردازند
محسن هاشمی، رئیس شورای شهر تهران با بیان اینکه شهر از موارد متعدد هزینه برخوردار است و هر موضوعی مثل حمل و نقل عمومی، منابع و مصارف خاص خودش را دارد که باید مشخص باشد، به «ایران» میگوید: «براین اساس نمیتوان گفت که همه هزینههای شهر را باید مردم پرداخت کنند. هر موضوعی جایگاه خودش را دارد. مثلاً در موضوعی مثل پسماند اگر جداسازی از مبدأ را رعایت کنیم و بتوانیم از ضایعات و حتی زبالهتر درآمدزایی کنیم، خب در این مورد چه لزومی دارد که از مردم هزینه دریافت کنیم.»
وی ادامه میدهد: «درهمه کشورهای توسعه یافته در حوزه حمل و نقل عمومی، از سوخت مالیات میگیرند و در زیرساختها و امور زیربنایی هزینه میکنند. در واقع یارانهای که در اختیارشان قرار میگیرد، از همین محل بهدست میآید. البته گرانی سوخت دو علت دارد.
هم ترغیب مردم به استفاده از حمل و نقل عمومی و هم توسعه زیربنای حمل و نقل عمومی! پس اینجا هم دلیلی بر دریافت هزینه از مردم نیست. در فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی هم به موضوع بستگی دارد. ممکن است فعالیتی درآمدزا باشد یا نه! باید درچارچوب خودش به آن پرداخت! بنابراین مردم نباید همه هزینههای نگهداری از شهر را بپردازند.»
رئیس شورا درباره نقش حمایتی دولت از شهرداریها هم اینطور توضیح میدهد: «در اوایل انقلاب سهم دولت دراین زمینه پررنگتر بود، اما سیاست این بود تا با در اختیار قراردادن بعضی ابزارها مثل مالیات بر ارزش افزوده، شهرها کم کم به خودکفایی برسند.
روزنامه ایران
9353
کپی شد