چند سالی میشود تلویزیون به یکی از نیازهای اولیه و اساسی هر خانوادهای تبدیل شده است و اگر نباشد یا خدای ناکرده خاموش باشد، فقدانش با تمام وجود احساس میشود. تلویزیون کاربردهای فراوانی دارد و به عنوان اولین تفریح شناخته شده در دسترس کودکان به شمار میآید. بهویژه حالا که دیگر از حیاط بزرگ خانههای ویلایی و بازیهای گروهی بچهها خبری نیست، تلویزیون و برنامههای متنوعاش بهعنوان دوست همیشگی کودکان اهمیت زیادی دارد. این محبوبِ خانوادههای ایرانی، نقش مهم و تعیینکنندهای در تربیت، رشد ذهنی و اجتماعی، نوع برخورد و تصویر آینده کودکان دارد بنابراین برای همین باید به نیازهای کودک مثل افزایش آگاهی در زمینههای گوناگون، تشویق به کارهای خوب با نمایش دادن مهربانی، سخاوت، ترویج و آموزش ارزشهای اجتماعی، معرفی روشهای دوستیابی و حفظ دوستی، ایجاد حس مسئولیت در کودکان و جلوگیری از رفتار خودخواهانه آن ها پاسخ مناسب بدهد اما آیا واقعا همه برنامههای تلویزیون در کشورمان به این نیازها پاسخ میدهند؟ در پرونده امروز، به کمک یک روانشناس محتوای چند برنامه تلویزیونی را برای مخاطب کودک بررسی کردهایم.
گفتوگو با «هانیه وزیرپناه» مشاور کودک، درباره کودک و برنامههای تلویزیون ایران
تماشای تلویزیون بهشرط همراهی والدین
وزیرپناه، کارشناسارشد روانشناسی تربیتی و متخصص سایکودرام (هنر درمانی)، پنج برنامه پرمخاطب تلویزیونی را مرور میکند؛ او با نگاهی مختصر به هر برنامه، توضیح میدهد که برای مخاطب کودک مناسب است یا خیر؟
چه برنامهای؟ خندوانه
بچهها ببینند؟ ببینند ولی با حضور والدین
خندوانه برای مخاطب بزرگ سال، طراحی و برنامهریزی شدهاست، هرچند سازندگانش میدانند مردم خندوانه را خانوادگی میبینند.
برنامه خیلی خوبی است اما وقتی فرض مخاطب بزرگ سال وجود دارد، حرفها و موقعیتهای نامناسب برای کودکان ناگزیر است. به همین دلیل حتی نشستن کودکان پای چنین برنامهای که تاثیر مثبت آن در روحیه فرد انکارشدنی نیست، به حضور والدین نیاز دارد. منظورم از همراهی پدرومادرها با کودکان هنگام تماشای تلویزیون این است که مثلا اگر کمدینها در این برنامه شوخی کردند که مناسب بچه ها نبود یا حرف نامربوطی زدند یا کسی را مسخره کردند، لازم است والدین دربارهاش با فرزندشان حرف بزنند. باید یادآوری کنم که خندوانه، برنامه تاثیرگذاری است؛ در برههای که همهجا پر از موج منفی است، انرژی مثبتی را وارد خانهها میکند. خانوادهها میخواهند شبها یکی دو ساعتی کنار هم، پای تلویزیون استراحت کنند و در میان سریالهای پر از درد و غم، شادی خندوانه غنیمت است.
چه برنامهای؟ سریالها
بچهها ببینند؟ نه
بیشتر سریالهایی که اکنون از تلویزیون پخش میشود برای مخاطب کودک افتضاحاند و دیدنشان حتی کنار بزرگ ترها هم توصیه نمیشود. یا موضوعشان طلاق، خیانت، دزدی و اختلاس است یا رفتارهای بدی نشان میدهند؛ در سریالهای کمدی، شخصیتها راحت به هم فحش میدهند و به شوخی یا جدی همدیگر را کتک میزنند. اگر گزینه در دسترس بودن اطلاعات و امکانات، وجود نداشت با قاطعیت میگفتیم دیدن سریالها برای بچههای زیر 15سال ممنوع است اما حالا اگر فرزندمان، آنها را در خانه نبیند ممکن است در مدرسه دربارهشان چیزهایی بشنود؛ پیشنهاد من این است که پدرومادرها در ساعت پخش سریالها، برنامه سرگرمکننده جایگزینی داشتهباشند. اگر فرزندتان، درباره سریالی کنجکاو شد میتوانید بگویید«اگه وقت شد با هم میبینیمش». بازخورد آنی والدین هنگام دیدن سریالها هم مثل بقیه برنامههای بزرگسالانه کمککننده است. اگر پدرومادرها خودشان اصرار به دیدن آنها دارند، در غیاب فرزندشان این کار را بکنند. آموزشهای تصویری مخرب در سنین پایین، با شدتی تهنشین میشود که جبرانش زمان و انرژی زیادی میبرد.
چه برنامهای؟ مسابقه برنده باش
بچهها ببینند؟ بدون حضور والدین اشکالی ندارد
برنده باش، برنامهای مخصوص بزرگ سالان است. دیدنش برای بچههای 6-5 ساله، نه لزومی دارد و نه اصلا جذابیتی اما تفکر اشتباهی در جامعه ما رایج شدهاست که فکر میکنیم باید از بچهها، دانشمندان همهچیزدان بسازیم و از کودکی شروع میکنیم به یاد دادن و یاد دادن. در چنین جوی، بعضی پدرومادرها، فرزندشان را به دیدن برنامههایی مثل برندهباش، تشویق میکنند. لازم است از خودمان بپرسیم اطلاعاتی مثل اینکه رئیسجمهور فلان کشور چه کسی است، به چه درد بچهها میخورد؟ برای آموزش دادن به بچهها، بهجای پر کردن ذهنشان با اطلاعات عمومی بهدردنخور میتوانیم بازیهای خلاقانه طراحی کنیم. برای کودکان در سن دبستان تا حدود 12سالگی، آموزش اطلاعات عمومی، موضوعیت پیدا میکند. کودکان در این سن میتوانند مسابقههایی مثل برندهباش را ببینند؛ البته براساس اشتیاق خودشان نه اصرار والدین. چون سوالات این برنامه، از نوع سوالات بسته است و تا جایی که من دیدهام محتوای حساسیتبرانگیزی هم ندارد و برای دیدنش به حضور والدین نیازی نیست.
چه برنامهای؟ محله گلوبلبل
بچهها ببینند؟ بله، با نظارت دورادور والدین
بین برنامههای کودک امروز، «محله گلوبلبل» برنامه جالبی است، بار آموزشی دارد و خوشبختانه به شیوه ایرانی ساخته شدهاست. این برنامه، ذهن کودکان را به سمت مفاهیم مثبتی هدایت میکند اما از یک اصل مهم، غفلت کرده و آن «توضیح چرایی» است. بچهها با جملههایی مثل «با دوستت دعوا نکن» یا «دروغ گفتن، بد است» قانع نمیشوند و نیاز به استدلال دارند. به همین دلیل، حتی در برنامهای که برای کودکان ساخته شدهاست هم به حضور والدین نیاز داریم؛ با این تفاوتکه در برنامههای بزرگسالانه، واکنش لحظهای پدرومادرها را لازم داریم و اینجا حضور والدین باید از نوع نظارت از راه دور و جلب همفکری کودک باشد. بچهها بعد از دیدن برنامهای، در فاصله پنج تا 10 روز علایم تاثیرگذاری از آن را نشان میدهند؛ مثلا در رفتارشان میبینیم که از شخصیت کارتونی تقلید میکنند بنابراین اگر هنگام یا بعد از دیدن برنامهای، علایم گنگ یا تاثیرپذیری در فرزندمان دیدیم باید با او دربارهاش گفتوگو کنیم و این گفتوگو بهتر است از نوع سوالهای جهتدار باشد؛ «چی شد که فلانی این کار را کرد؟ به نظرت چه حسی داشت؟». توپ را توی زمین خودش میاندازیم و در درگیری ذهنیاش به او کمک میکنیم.
چه برنامهای؟ آگهیهای تلویزیونی
بچهها ببینند؟ ببینند ولی با حضور والدین
عناصری مثل موسیقی، استفاده از رنگ و تنوع در آگهیهای تبلیغاتی، حتی نوزادها را هم جذب میکند بنابراین علاقه کودکان به دیدن آنها طبیعی است. ویژگی بارز آگهیهای بازرگانی، تشویق به مصرفگرایی است هرچند بعضیهایشان اینروزها پیامهای مثبت رفتاری و اخلاقی را هم منتقل میکنند. جذابیت و گوناگونی تبلیغات خلاقیت بچهها را درگیر می کند و سوالاتی هم در ذهن آنها شکل میگیرد: «ما چرا این وسیله رو نداریم؟» و این سوال، گاهی به اصرار برای داشتن چیزی خاص منجر میشود. پدرومادرها معمولا برای اینکه فرزندشان را از این موضوع منصرف کنند، میگویند «پول نداریم» یا «الان نمیتونیم بخریمش». ما اجازه نداریم کودکانِ زیر هشتسال را قاطی زندگی بزرگ سالانهمان کنیم. آموزش صرفهجویی بهصورت غیرمستقیم به بچهها خوب است اما جملاتی مثل «پول نداریم» بچه را وارد فضای استرسزایی میکند؛ او فکر میکند پس «ما بدبختیم. از خونه میاندازنمون بیرون. ما میمیریم»! درعوض والدین میتوانند مثلا دربرابر اصرار فرزندشان به داشتن اسباببازی جدید، به او بگویند: «برو اسباببازیهات رو بشمار. خب به نظرت کدوم یکی شبیه چیزیه که توی تلویزیون دیدی؟ چرا باید اون رو داشتهباشیم؟ چی کار میکنه؟». والدین همچنین بهدلیل مشغلههای فراوان، بعضی وظایفشان را فراموش کردهاند؛ قبلا پدرومادرها خیلی از اسباببازیها را با کاغذ، چوب و مقوا برای فرزندشان میساختند. حبابسازِ امروزی، همان ظرف آب و مایعی است که با آن حباب درست میکردیم.
روزنامه خراسان
7247/
گفتوگو با «هانیه وزیرپناه» مشاور کودک، درباره کودک و برنامههای تلویزیون ایران
تماشای تلویزیون بهشرط همراهی والدین
وزیرپناه، کارشناسارشد روانشناسی تربیتی و متخصص سایکودرام (هنر درمانی)، پنج برنامه پرمخاطب تلویزیونی را مرور میکند؛ او با نگاهی مختصر به هر برنامه، توضیح میدهد که برای مخاطب کودک مناسب است یا خیر؟
چه برنامهای؟ خندوانه
بچهها ببینند؟ ببینند ولی با حضور والدین
خندوانه برای مخاطب بزرگ سال، طراحی و برنامهریزی شدهاست، هرچند سازندگانش میدانند مردم خندوانه را خانوادگی میبینند.
برنامه خیلی خوبی است اما وقتی فرض مخاطب بزرگ سال وجود دارد، حرفها و موقعیتهای نامناسب برای کودکان ناگزیر است. به همین دلیل حتی نشستن کودکان پای چنین برنامهای که تاثیر مثبت آن در روحیه فرد انکارشدنی نیست، به حضور والدین نیاز دارد. منظورم از همراهی پدرومادرها با کودکان هنگام تماشای تلویزیون این است که مثلا اگر کمدینها در این برنامه شوخی کردند که مناسب بچه ها نبود یا حرف نامربوطی زدند یا کسی را مسخره کردند، لازم است والدین دربارهاش با فرزندشان حرف بزنند. باید یادآوری کنم که خندوانه، برنامه تاثیرگذاری است؛ در برههای که همهجا پر از موج منفی است، انرژی مثبتی را وارد خانهها میکند. خانوادهها میخواهند شبها یکی دو ساعتی کنار هم، پای تلویزیون استراحت کنند و در میان سریالهای پر از درد و غم، شادی خندوانه غنیمت است.
چه برنامهای؟ سریالها
بچهها ببینند؟ نه
بیشتر سریالهایی که اکنون از تلویزیون پخش میشود برای مخاطب کودک افتضاحاند و دیدنشان حتی کنار بزرگ ترها هم توصیه نمیشود. یا موضوعشان طلاق، خیانت، دزدی و اختلاس است یا رفتارهای بدی نشان میدهند؛ در سریالهای کمدی، شخصیتها راحت به هم فحش میدهند و به شوخی یا جدی همدیگر را کتک میزنند. اگر گزینه در دسترس بودن اطلاعات و امکانات، وجود نداشت با قاطعیت میگفتیم دیدن سریالها برای بچههای زیر 15سال ممنوع است اما حالا اگر فرزندمان، آنها را در خانه نبیند ممکن است در مدرسه دربارهشان چیزهایی بشنود؛ پیشنهاد من این است که پدرومادرها در ساعت پخش سریالها، برنامه سرگرمکننده جایگزینی داشتهباشند. اگر فرزندتان، درباره سریالی کنجکاو شد میتوانید بگویید«اگه وقت شد با هم میبینیمش». بازخورد آنی والدین هنگام دیدن سریالها هم مثل بقیه برنامههای بزرگسالانه کمککننده است. اگر پدرومادرها خودشان اصرار به دیدن آنها دارند، در غیاب فرزندشان این کار را بکنند. آموزشهای تصویری مخرب در سنین پایین، با شدتی تهنشین میشود که جبرانش زمان و انرژی زیادی میبرد.
چه برنامهای؟ مسابقه برنده باش
بچهها ببینند؟ بدون حضور والدین اشکالی ندارد
برنده باش، برنامهای مخصوص بزرگ سالان است. دیدنش برای بچههای 6-5 ساله، نه لزومی دارد و نه اصلا جذابیتی اما تفکر اشتباهی در جامعه ما رایج شدهاست که فکر میکنیم باید از بچهها، دانشمندان همهچیزدان بسازیم و از کودکی شروع میکنیم به یاد دادن و یاد دادن. در چنین جوی، بعضی پدرومادرها، فرزندشان را به دیدن برنامههایی مثل برندهباش، تشویق میکنند. لازم است از خودمان بپرسیم اطلاعاتی مثل اینکه رئیسجمهور فلان کشور چه کسی است، به چه درد بچهها میخورد؟ برای آموزش دادن به بچهها، بهجای پر کردن ذهنشان با اطلاعات عمومی بهدردنخور میتوانیم بازیهای خلاقانه طراحی کنیم. برای کودکان در سن دبستان تا حدود 12سالگی، آموزش اطلاعات عمومی، موضوعیت پیدا میکند. کودکان در این سن میتوانند مسابقههایی مثل برندهباش را ببینند؛ البته براساس اشتیاق خودشان نه اصرار والدین. چون سوالات این برنامه، از نوع سوالات بسته است و تا جایی که من دیدهام محتوای حساسیتبرانگیزی هم ندارد و برای دیدنش به حضور والدین نیازی نیست.
چه برنامهای؟ محله گلوبلبل
بچهها ببینند؟ بله، با نظارت دورادور والدین
بین برنامههای کودک امروز، «محله گلوبلبل» برنامه جالبی است، بار آموزشی دارد و خوشبختانه به شیوه ایرانی ساخته شدهاست. این برنامه، ذهن کودکان را به سمت مفاهیم مثبتی هدایت میکند اما از یک اصل مهم، غفلت کرده و آن «توضیح چرایی» است. بچهها با جملههایی مثل «با دوستت دعوا نکن» یا «دروغ گفتن، بد است» قانع نمیشوند و نیاز به استدلال دارند. به همین دلیل، حتی در برنامهای که برای کودکان ساخته شدهاست هم به حضور والدین نیاز داریم؛ با این تفاوتکه در برنامههای بزرگسالانه، واکنش لحظهای پدرومادرها را لازم داریم و اینجا حضور والدین باید از نوع نظارت از راه دور و جلب همفکری کودک باشد. بچهها بعد از دیدن برنامهای، در فاصله پنج تا 10 روز علایم تاثیرگذاری از آن را نشان میدهند؛ مثلا در رفتارشان میبینیم که از شخصیت کارتونی تقلید میکنند بنابراین اگر هنگام یا بعد از دیدن برنامهای، علایم گنگ یا تاثیرپذیری در فرزندمان دیدیم باید با او دربارهاش گفتوگو کنیم و این گفتوگو بهتر است از نوع سوالهای جهتدار باشد؛ «چی شد که فلانی این کار را کرد؟ به نظرت چه حسی داشت؟». توپ را توی زمین خودش میاندازیم و در درگیری ذهنیاش به او کمک میکنیم.
چه برنامهای؟ آگهیهای تلویزیونی
بچهها ببینند؟ ببینند ولی با حضور والدین
عناصری مثل موسیقی، استفاده از رنگ و تنوع در آگهیهای تبلیغاتی، حتی نوزادها را هم جذب میکند بنابراین علاقه کودکان به دیدن آنها طبیعی است. ویژگی بارز آگهیهای بازرگانی، تشویق به مصرفگرایی است هرچند بعضیهایشان اینروزها پیامهای مثبت رفتاری و اخلاقی را هم منتقل میکنند. جذابیت و گوناگونی تبلیغات خلاقیت بچهها را درگیر می کند و سوالاتی هم در ذهن آنها شکل میگیرد: «ما چرا این وسیله رو نداریم؟» و این سوال، گاهی به اصرار برای داشتن چیزی خاص منجر میشود. پدرومادرها معمولا برای اینکه فرزندشان را از این موضوع منصرف کنند، میگویند «پول نداریم» یا «الان نمیتونیم بخریمش». ما اجازه نداریم کودکانِ زیر هشتسال را قاطی زندگی بزرگ سالانهمان کنیم. آموزش صرفهجویی بهصورت غیرمستقیم به بچهها خوب است اما جملاتی مثل «پول نداریم» بچه را وارد فضای استرسزایی میکند؛ او فکر میکند پس «ما بدبختیم. از خونه میاندازنمون بیرون. ما میمیریم»! درعوض والدین میتوانند مثلا دربرابر اصرار فرزندشان به داشتن اسباببازی جدید، به او بگویند: «برو اسباببازیهات رو بشمار. خب به نظرت کدوم یکی شبیه چیزیه که توی تلویزیون دیدی؟ چرا باید اون رو داشتهباشیم؟ چی کار میکنه؟». والدین همچنین بهدلیل مشغلههای فراوان، بعضی وظایفشان را فراموش کردهاند؛ قبلا پدرومادرها خیلی از اسباببازیها را با کاغذ، چوب و مقوا برای فرزندشان میساختند. حبابسازِ امروزی، همان ظرف آب و مایعی است که با آن حباب درست میکردیم.
روزنامه خراسان
7247/
کپی شد