به گزارش ارسالی روز دوشنبه روابطعمومی مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران به ایرنا، پژوهش «مطالعات باستانشناسی پسماند» که به سفارش مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران در 2منطقه پایتخت انجام شده، یافتههای جالبی درباره وضعیت زندگی مردم این مناطق به همراه داشته است.
این پژوهش میدانی از اسفندماه 96 تا تیرماه سال جاری از سوی تیمی به سرپرستی مریم پاپلی یزدی انجام شده و در آن علاوه بر بررسی و تحلیل بیش از 800 نمونه زباله، بیش از 100 مصاحبه انجام شده و بر اساس آن، الگوها و مدلهایی طراحیشده که میتواند مورد استفاده در برنامهریزی حوزه پسماند قرار گیرد.
نتایج این پژوهش علمی در میان شهروندان تهرانی نشان میدهد که طبقات بالای اجتماعی نسبت به تفکیک زباله و بهداشت دفع پسماند بسیار بینظمتر و بیتفاوتتر از مناطق فرودست اجتماعی هستند و این تفاوت در حدی است که مدیران شهری را بر آن داشته تا به فکر برنامهریزی ویژه برای آموزش این قشر باشند.
علاوه بر این هر چه به سمت طبقات مرفهتر شهری میرویم مصرف شامل اشیایی میشود که اولیه نیستند و لایههای دیگری از حوزه زیست را شامل میشوند؛ برای مثال کیسه حاوی شش عطر فرانسوی در خیابان میرداماد یا عروسک دویست و پنجاههزار تومانی در خیابان خرمشهر، نشانه مصرفِ بیرویه اشیایی است که لزوماً ارزش زیستی ندارند.
از دیگر یافتههای مطالعه پسماند در این تحقیق چگونگی وعدههای غذایی، زمان مصرف و اوقات فراغت در محلات مختلف تهران است. برای مثال به نظر میرسد ساکنان برخی مناطق، بهطور میانگین وعده ناهار را صرف نمیکنند و بهجای آن عصرها غذایی سریع مانند نان و پنیر، نان، سیبزمینی و مواد غذایی بدون ارزش غذایی مانند پفک میخورند و وعدۀ شام هم حداکثر شامل یک یا دو وعده گوشت سفید در هفته و مقادیری نان و تخممرغ و سبزیجات است.
فزونی حرکت افقی در شهر بهویژه در سالهای اخیر و حرکت نزولی از برخی قسمتهای شمالیتر به جنوب شهر نیز بر اساس مصاحبهها در این پژوهش ثبت شده است، عموم این قشر از وضعیت و محل زیست جدیدشان راضی نیستند و در قسمتهایی که جمعیت جدیدتر ساکن است بهداشت نیز کمتر رعایت میشود و برعکس جمعیت ریشهدارتری که از دهه 40 و 50 ساکن همان منطقه هستند، تعلقخاطر بیشتری به محیط داشته و بهداشت را بیشتر رعایت میکنند.
بر اساس این گزارش هر چه به شمال شهر برویم میزان مصرف بالا میرود که این مصرف فقط شامل حجم مصرف نمیشود، بلکه تنوع مواد مصرفی و مقدار دورریز چیزهای قابل مصرف هم افزایش مییابد و از مشخصترین این نمونهها غذای دورریز است که متأسفانه گاه به نیمی از کل پسماند خانواده میرسد.
*ارتباط فرهنگ تفکیک زباله با طبقه اقتصادی مردم
طبق بررسیها، در منطقه 17 هرچه درآمد بیشتر میشود میزان پسماند شامل پسماند خشک و تر هم بیشتر میشود. خانوادههای فقیرتر کمتر از یک کیلو و خانوادههای متوسط تر بالای یک کیلو پسماندتر در روز تولید میکنند.
هرچه خانواده فقیرتر باشد تمایل بیشتری به فروش پسماند خشک دارد؛ ازاینرو در میان پسماند خانوادههای فقیر زباله خشک شناسایی نشده است. آنها ترجیح میدهند این پسماند را به دورهگردهایی که پلاستیک میخرند بفروشند؛ بنابراین حجم دورریز زبالهتر و خشک بر اساس طبقات متفاوت است. در منطقه 7 هم هر چه درآمد بیشتر می شود، میزان پسماند هم به همان میزان بالا میرود.
مطابق این پژوهش، تفکیک در میان خانوادههای مرفه تقریباً معنایی ندارد و تمامِ پسماند در هم و در یک کیسه بیرون گذاری میشود. به نظر میرسد فروش زبالۀ خشک در منطقه 7 بیمعناتر از منطقه 17 است و عملاً صورت نمیگیرد.
تفکیک زباله خشک و تر در مناطق ضعیفتر بهصورت خودجوش صورت میگیرد. مقداری از این زباله تحویل دکههای بازیافت شهرداری میشود اما حجم بیشتری فروخته میشود. هر روز از حدود ساعت 10، گاریچیهایی در منطقه حضور دارند که اقدام به خرید زبالههای پلاستیکی و خشک میکنند.
*طبقه بالاییهای بینظم!
هرچه طبقه اقتصادی ساکنان منطقه بالاتر میرود میزان بههمریختگی ساعت بیرونگذاری زباله بیشتر است. همچنین تفکیک در طبقات بالاتر منطقه 7 هم کمتر رعایت میشود و کیسهها شامل انبوهی از مواد آلی و غیر آلی، زبالههای تر و خشک درهم است. بیتوجهی به بهداشت سطلهای مکانیزه و محل بیرون گذاری زباله هم در ساکنان با طبقه اقتصادی بالاتر بیشتر است.
مطابق نتایج این پژوهش، بالاتر رفتن طبقۀ اقتصادی رابطه مستقیم با بالا رفتن بیتوجهی به تفکیک پسماند و سطلهای مکانیزه دارد؛ بنابراین برخلاف پیشفرض در کوچهها و محلاتی که مردمِ فرادستتر زندگی میکنند، مشکل تفکیک نکردن جدیتر و بیتوجهی به پاکیزگی مشهودتر است. بااینحال به دلیل وضعیت اقتصادی نیروی خدمت رسان بیشتری در این محلهها کار میکنند.
*بهبود فرهنگ پسماند چگونه ممکن است
از سوی دیگر، افراد فرودست بیشتر به دلیل فقر و درآمد اندکی که فروش زباله برایشان ایجاد میکند، اقدام به فروش زبالههای خشک میکنند. این زبالههای خشک در مناطق عبدلآباد دوباره به فروش میرسد و عملاً چرخۀ معیوبی را به وجود میآورد. با بالاتر بردن مبلغی که در ازای هر کیلو از زبالۀ خشک ارائه میشود یا آموزش بیشتر شهروندان به فروش زباله به دکههای بازیافت میتوان این چرخه را متوقف یا ضعیف کرد.
*اطلاعات جالب از زیست مردم محله
در یکی از محلات، 80 درصدِ زبالهها بدون کیسهزبالۀ دفع شده بودند. این حجم پسماند به دلیل حجم اندک پسماند تولیدی روزانه معمولاً در نایلونهای میوه جمعآوری میشود. این کیسهها به دلیل آن که بهطور تخصصی برای انباشت پسماند تولید نمیشود بهسرعت پاره میشوند و سبب میشود شیرابه در سطلهای مکانیزه جمع شود. همین امر یکی از دلایل تجمع حیوانات موذی و موش در اطراف سطلهاست.
آموزش نحوۀ بستهبندی و یا ارائه کیسهزباله، میتواند از افزایش شیرابه پیشگیری کند.
همچنین در مناطق فرودستتر شاید به دلایل مذهبی و عرفی، پوشکها و نوار بهداشتی معمولاً جدا از پسماند مواد غذایی بستهبندی میشود اما در مناطق فرادستتر این تفکیک رعایت نمیشود ازاینرو بستههای حاوی پسماند بهسرعت متعفن میشود. به همین منظور یکی از پیشنهادهای پژوهش این بوده که به مادران و زنان به صورت ویژه در زمینۀ بستهبندی پوشکها و نوار بهداشتی آموزش لازم ارائه شود.
*معنای متفاوتی از باستانشناسی
باستانشناسی از نظر علمی، شاملِ مطالعۀ علمی مواد باقیمانده از زندگی و فعالیتهای گذشتۀ انسان است و میتواند موضوع آن شامل قدیمیترین ابزارهای سنگی تا اشیاء مدفون یا اشیاء دور ریخته شدۀ معاصر هم بشود و این روش در دنیا هم بهکاررفته است.
گفتنی است این مطالعه در دو منطقه 7 و 17 برای نمونه انجام شده و اعضای تیم با تخصص های مختلف از جمله باستانشناسی و جامعهشناسی به بررسی و کدگذاری زبالهها و نیز مصاحبه با اهالی محل کردهاند.
تیم پژوهش به هر کیسه زباله کد شناسایی شامل بخشی از نام خیابان اصلی و کوچه و عدد کیسه دادهاند، کیسهها بر روی سفرههای یکبارمصرف باز و محتویات آن توسط تیم طبقهبندی، توزین و یادداشت شده و دوباره به سطل بازگردانده شدهاند.
در شرایطی که از زباله با عنوان طلای کثیف نام میبرند و میتوان با بازیافت مناسب پسماند، خدمات زیادی هم به اقتصاد و هم محیطزیست کشور کرد، هنوز کار جدی در این زمینه انجامنشده و پژوهش در این زمینه و آموزش شهروندان زمینهساز اقدامات جدید است.
این پژوهش امکان انجام در مناطق دیگر تهران را نیز دارد، اما تا اینجا نیز نکاتی برای بهبود فرهنگ پسماند دارد. از جمله با توجه به اینکه هرچه طبقه اقتصادی بالا میرود نظم کمتری رعایت میشود، به نظر میرسد نیاز است آموزشهای بیشتری در راستای تفکیک زباله و همچنین زمان بیرون گذاری در مناطق مرفه نشین ارائه شود.
تهرام/9353//1348
این پژوهش میدانی از اسفندماه 96 تا تیرماه سال جاری از سوی تیمی به سرپرستی مریم پاپلی یزدی انجام شده و در آن علاوه بر بررسی و تحلیل بیش از 800 نمونه زباله، بیش از 100 مصاحبه انجام شده و بر اساس آن، الگوها و مدلهایی طراحیشده که میتواند مورد استفاده در برنامهریزی حوزه پسماند قرار گیرد.
نتایج این پژوهش علمی در میان شهروندان تهرانی نشان میدهد که طبقات بالای اجتماعی نسبت به تفکیک زباله و بهداشت دفع پسماند بسیار بینظمتر و بیتفاوتتر از مناطق فرودست اجتماعی هستند و این تفاوت در حدی است که مدیران شهری را بر آن داشته تا به فکر برنامهریزی ویژه برای آموزش این قشر باشند.
علاوه بر این هر چه به سمت طبقات مرفهتر شهری میرویم مصرف شامل اشیایی میشود که اولیه نیستند و لایههای دیگری از حوزه زیست را شامل میشوند؛ برای مثال کیسه حاوی شش عطر فرانسوی در خیابان میرداماد یا عروسک دویست و پنجاههزار تومانی در خیابان خرمشهر، نشانه مصرفِ بیرویه اشیایی است که لزوماً ارزش زیستی ندارند.
از دیگر یافتههای مطالعه پسماند در این تحقیق چگونگی وعدههای غذایی، زمان مصرف و اوقات فراغت در محلات مختلف تهران است. برای مثال به نظر میرسد ساکنان برخی مناطق، بهطور میانگین وعده ناهار را صرف نمیکنند و بهجای آن عصرها غذایی سریع مانند نان و پنیر، نان، سیبزمینی و مواد غذایی بدون ارزش غذایی مانند پفک میخورند و وعدۀ شام هم حداکثر شامل یک یا دو وعده گوشت سفید در هفته و مقادیری نان و تخممرغ و سبزیجات است.
فزونی حرکت افقی در شهر بهویژه در سالهای اخیر و حرکت نزولی از برخی قسمتهای شمالیتر به جنوب شهر نیز بر اساس مصاحبهها در این پژوهش ثبت شده است، عموم این قشر از وضعیت و محل زیست جدیدشان راضی نیستند و در قسمتهایی که جمعیت جدیدتر ساکن است بهداشت نیز کمتر رعایت میشود و برعکس جمعیت ریشهدارتری که از دهه 40 و 50 ساکن همان منطقه هستند، تعلقخاطر بیشتری به محیط داشته و بهداشت را بیشتر رعایت میکنند.
بر اساس این گزارش هر چه به شمال شهر برویم میزان مصرف بالا میرود که این مصرف فقط شامل حجم مصرف نمیشود، بلکه تنوع مواد مصرفی و مقدار دورریز چیزهای قابل مصرف هم افزایش مییابد و از مشخصترین این نمونهها غذای دورریز است که متأسفانه گاه به نیمی از کل پسماند خانواده میرسد.
*ارتباط فرهنگ تفکیک زباله با طبقه اقتصادی مردم
طبق بررسیها، در منطقه 17 هرچه درآمد بیشتر میشود میزان پسماند شامل پسماند خشک و تر هم بیشتر میشود. خانوادههای فقیرتر کمتر از یک کیلو و خانوادههای متوسط تر بالای یک کیلو پسماندتر در روز تولید میکنند.
هرچه خانواده فقیرتر باشد تمایل بیشتری به فروش پسماند خشک دارد؛ ازاینرو در میان پسماند خانوادههای فقیر زباله خشک شناسایی نشده است. آنها ترجیح میدهند این پسماند را به دورهگردهایی که پلاستیک میخرند بفروشند؛ بنابراین حجم دورریز زبالهتر و خشک بر اساس طبقات متفاوت است. در منطقه 7 هم هر چه درآمد بیشتر می شود، میزان پسماند هم به همان میزان بالا میرود.
مطابق این پژوهش، تفکیک در میان خانوادههای مرفه تقریباً معنایی ندارد و تمامِ پسماند در هم و در یک کیسه بیرون گذاری میشود. به نظر میرسد فروش زبالۀ خشک در منطقه 7 بیمعناتر از منطقه 17 است و عملاً صورت نمیگیرد.
تفکیک زباله خشک و تر در مناطق ضعیفتر بهصورت خودجوش صورت میگیرد. مقداری از این زباله تحویل دکههای بازیافت شهرداری میشود اما حجم بیشتری فروخته میشود. هر روز از حدود ساعت 10، گاریچیهایی در منطقه حضور دارند که اقدام به خرید زبالههای پلاستیکی و خشک میکنند.
*طبقه بالاییهای بینظم!
هرچه طبقه اقتصادی ساکنان منطقه بالاتر میرود میزان بههمریختگی ساعت بیرونگذاری زباله بیشتر است. همچنین تفکیک در طبقات بالاتر منطقه 7 هم کمتر رعایت میشود و کیسهها شامل انبوهی از مواد آلی و غیر آلی، زبالههای تر و خشک درهم است. بیتوجهی به بهداشت سطلهای مکانیزه و محل بیرون گذاری زباله هم در ساکنان با طبقه اقتصادی بالاتر بیشتر است.
مطابق نتایج این پژوهش، بالاتر رفتن طبقۀ اقتصادی رابطه مستقیم با بالا رفتن بیتوجهی به تفکیک پسماند و سطلهای مکانیزه دارد؛ بنابراین برخلاف پیشفرض در کوچهها و محلاتی که مردمِ فرادستتر زندگی میکنند، مشکل تفکیک نکردن جدیتر و بیتوجهی به پاکیزگی مشهودتر است. بااینحال به دلیل وضعیت اقتصادی نیروی خدمت رسان بیشتری در این محلهها کار میکنند.
*بهبود فرهنگ پسماند چگونه ممکن است
از سوی دیگر، افراد فرودست بیشتر به دلیل فقر و درآمد اندکی که فروش زباله برایشان ایجاد میکند، اقدام به فروش زبالههای خشک میکنند. این زبالههای خشک در مناطق عبدلآباد دوباره به فروش میرسد و عملاً چرخۀ معیوبی را به وجود میآورد. با بالاتر بردن مبلغی که در ازای هر کیلو از زبالۀ خشک ارائه میشود یا آموزش بیشتر شهروندان به فروش زباله به دکههای بازیافت میتوان این چرخه را متوقف یا ضعیف کرد.
*اطلاعات جالب از زیست مردم محله
در یکی از محلات، 80 درصدِ زبالهها بدون کیسهزبالۀ دفع شده بودند. این حجم پسماند به دلیل حجم اندک پسماند تولیدی روزانه معمولاً در نایلونهای میوه جمعآوری میشود. این کیسهها به دلیل آن که بهطور تخصصی برای انباشت پسماند تولید نمیشود بهسرعت پاره میشوند و سبب میشود شیرابه در سطلهای مکانیزه جمع شود. همین امر یکی از دلایل تجمع حیوانات موذی و موش در اطراف سطلهاست.
آموزش نحوۀ بستهبندی و یا ارائه کیسهزباله، میتواند از افزایش شیرابه پیشگیری کند.
همچنین در مناطق فرودستتر شاید به دلایل مذهبی و عرفی، پوشکها و نوار بهداشتی معمولاً جدا از پسماند مواد غذایی بستهبندی میشود اما در مناطق فرادستتر این تفکیک رعایت نمیشود ازاینرو بستههای حاوی پسماند بهسرعت متعفن میشود. به همین منظور یکی از پیشنهادهای پژوهش این بوده که به مادران و زنان به صورت ویژه در زمینۀ بستهبندی پوشکها و نوار بهداشتی آموزش لازم ارائه شود.
*معنای متفاوتی از باستانشناسی
باستانشناسی از نظر علمی، شاملِ مطالعۀ علمی مواد باقیمانده از زندگی و فعالیتهای گذشتۀ انسان است و میتواند موضوع آن شامل قدیمیترین ابزارهای سنگی تا اشیاء مدفون یا اشیاء دور ریخته شدۀ معاصر هم بشود و این روش در دنیا هم بهکاررفته است.
گفتنی است این مطالعه در دو منطقه 7 و 17 برای نمونه انجام شده و اعضای تیم با تخصص های مختلف از جمله باستانشناسی و جامعهشناسی به بررسی و کدگذاری زبالهها و نیز مصاحبه با اهالی محل کردهاند.
تیم پژوهش به هر کیسه زباله کد شناسایی شامل بخشی از نام خیابان اصلی و کوچه و عدد کیسه دادهاند، کیسهها بر روی سفرههای یکبارمصرف باز و محتویات آن توسط تیم طبقهبندی، توزین و یادداشت شده و دوباره به سطل بازگردانده شدهاند.
در شرایطی که از زباله با عنوان طلای کثیف نام میبرند و میتوان با بازیافت مناسب پسماند، خدمات زیادی هم به اقتصاد و هم محیطزیست کشور کرد، هنوز کار جدی در این زمینه انجامنشده و پژوهش در این زمینه و آموزش شهروندان زمینهساز اقدامات جدید است.
این پژوهش امکان انجام در مناطق دیگر تهران را نیز دارد، اما تا اینجا نیز نکاتی برای بهبود فرهنگ پسماند دارد. از جمله با توجه به اینکه هرچه طبقه اقتصادی بالا میرود نظم کمتری رعایت میشود، به نظر میرسد نیاز است آموزشهای بیشتری در راستای تفکیک زباله و همچنین زمان بیرون گذاری در مناطق مرفه نشین ارائه شود.
تهرام/9353//1348
کپی شد