تولید مسکن نسبت به تقاضا در جامعه کاهش یافته، بر تعداد افراد حاشیهنشین در اطراف کلانشهرها افزوده شده، قیمت ملک بالاتر رفته، اجارهها نفس مردم را بریده و خلاصه اینکه این کالای سرمایهای در اقتصاد ایران، زندگی را برای خیلیها، بخصوص در سالهای اخیر پیچیدهتر کرده است. از احوالات این روزهای مسکن شاید همین چند جمله کوتاه کافی باشد تا بتوان گفت که حال و روز این بازار چندان خوب نیست. اواسط اردیبهشت ماه همین امسال بود که مرکز آمار اعلام کرد، در پاییز سال 96 تعداد صدور پروانه احداث ساختمان نسبت به فصل قبل از آن حدود 19.5 درصد کاهش یافته و قیمت نهادههای ساختمانهای مسکونی در سال گذشته نسبت به سال 95 رشد 12.3 درصدی داشته است. اوایل مرداد امسال نیز ایسنا به نقل از معاون پیشگیری و درمان مرکز درمان سازمان بهزیستی کشور از وجود 19 میلیون جمعیت حاشیه نشین و حدود 3000 منطقه حاشیهای در کشور خبر داد. مهر ماه امسال نیز گزارش مرکز آمار حکایت از این داشت که در بهار امسال متوسط قیمت خرید و فروش یک مترمربع زیربنای مسکونی نسبت به بهار سال گذشته، 29.7 درصد افزایش یافته است. هر چند به باور بسیاری از کارشناسان مسکن، در یک سال گذشته بین 68 تا 70 درصد رشد قیمت مسکن را داشته است. تحولات اجارهبها نیز از زبان آمار حکایت از این دارد که در بهار امسال بازار اجاره رشد 27 درصدی را شاهد بوده است. برخی از گزارشهای میدانی نشان میدهد که نرخ اجارهبها در ماههای پایانی نیمه ابتدایی سال، به میزان قابلتوجهی بالا رفته و بسیاری از مستاجران را ناچار به تخلیه خانه و کوچ اجباری به مناطق حاشیه پایتخت کرده است.
هر چه که هست، بسیاری از کارشناسان حوزه مسکن بر این باور هستند که قیمت خرید و اجارهبها، با درآمد مردم همخوانی ندارد. این در حالی است که به باور بسیاری از دستاندرکاران این بخش، 80 درصد از هزینه خانوار به بخش مسکن اختصاص یافته است.
در این میان یکی از سوالاتی که در میان اذهان عمومی وجود دارد توجه به این نکته است که چرا دولت از انبوه سازان حمایت نمیکند و میزان عرضه مسکن در حدی نیست تا بتواند پاسخگوی نیازهای جامعه باشد؟ بیتاله ستاریان، یکی از کارشناسان مسکن به خبرآنلاین در این زمینه گفته است: «دولت در آغاز به کار وعده های مختلفی در زمینه ساخت مسکن اجتماعی، حمایتی و … داد، اما درمورد این طرح ها باید گفت دولت در طول یک سال می تواند حداکثر 10 تا 15 هزار واحد بسازد که در مقابل نیاز یک میلیون و 300 هزار تا یک میلیون و 500 هزار واحد مسکن بسیار ناچیز است.» ستاریان در ادامه افزود: «اکنون، سالانه 400 تا 500 هزار واحد مسکونی تولید می شود که در برابر نیاز بازار رقم کمی است که می توان نتیجه گرفت اگر دولت وارد این بخش شده بود نیز حداکثر می توانست 15هزار واحد از چنین طرح هایی را بسازد که در نهایت در مقابل میزان نیاز بسیار ناچیز است.»
به گفته این کارشناس: «همچنین دولت حداکثر می توانست نسبت به اتمام 100هزار واحد مسکن مهر اقدام کند که بازهم در مقابل نیاز یک میلیون و 500هزار واحد رقم کمی محسوب می شود. معتقدم دولت به دلیل اینکه برنامه ای برای مسکن نداشت، این بخش را در رکود نگه داشته و فکری برای رونق مسکن نکرده است بنابراین برنامه منسجمی تهیه نشد در نتیجه تولید مسکن که بیشتر در اختیار بخش خصوصی است، کاهش پیدا کرد.»
او ادامه داد: «نباید فراموش کرد که دولت تولید کننده مسکن نیست و تاثیری در تولید مسکن در سطح کلان کشور ندارد؛ سال هاست دولت در بهترین شرایط توانسته بین 40 تا 50 هزار واحد مسکونی بسازد و تحویل دهد که در مقابل کسری میلیونی اصلا معنا ندارد و به چشم نمیآید.»
این اظهارنظرها در حالی مطرح است که بسیاری از مردم جامعه معتقد هستند که مشکل اصلی مسکن در ایران کمبود عرضه نیست، بلکه پایین بودن توان خرید مردم است. این در حالی است که به باور بسیاری از کارشناسان، دولت باید سعی کند بازار عرضه و تقاضای مسکن را به حالت تعادل برساند تا بتوان از این بحران خارج شد. اما گفتوگو با مردم نشان میدهد که برای رونق مسکن باید قیمت مسکن به مقدار واقعی خود برسد و این قیمتگذاری بر اساس فرمول اقلام مصرفی باشد و نه اقلام سرمایهای.
چند وقت پیش بود که حسن محتشم عضو هیئت مدیره انجمن انبوه سازان استان تهران، به باشگاه خبرنگاران جوان گفته بود: «در برخی مناطق قیمتهای اجاره 10 تا 15 درصد و در برخی دیگر بیش از 30 درصد افزایش یافته و این موضوع بیشتر در حوزه دریافت اجاره متمرکز شده است.»
بر اساس گزارش اقتصاد آنلاین، حسام عقبایی، نایبرئیس اول اتحادیه مشاوران املاک: «متاسفانه رشد قیمت مسکن و افزایش درآمد دهکهای ضعیف و متوسط جامعه طی 30 سال گذشته متناسب با هم حرکت نکردهاند. بدین معنا که همواره نرخ مسکن در بخش خرید و فروش و اجاره با سرعت بیشتری نسبت به قدرت خرید حقوقبگیران، کارمندان، کارگران و قشر ضعیف و متوسط رشد داشته است. بر اساس آخرین گزارش مرکز آمار ایران از سال 71 تا 94 قیمت مسکن در ایران 104 برابر، یعنی بیش از 1000 درصد رشد داشته است. اما افزایش درآمد حقوقبگیران بسیار کمتر از این اعداد رقم میخورد. یکی از دلایلی که تعداد مستاجران هر سال به افزایش چشمگیری مواجه میشود به کاهش قدرت خرید جامعه و رشد نامتعارف قیمت مسکن بازمیگردد.»
یکی از سوالاتی که در این زمینه میتوان مطرح کرد این است که با توجه به وجود چنین مشکلاتی چرا دولت نتوانسته نیاز مسکن خانوارهای ایرانی را تامین کند؟ ستاریان، در این زمینه به خبرآنلاین میگوید: «در سال90 آقای نیکزاد وزیر وقت مسکن جشن سربهسری مسکن و نیاز خانوار را اعلام کرد و در حالیکه در سال 91 شاهد 140درصد افزایش قیمت بودیم اگر سربهسری مسکن و نیاز خانوار اتفاق افتاده بود اصلا افزایش قیمتی در حوزه مسکن نباید بروز می کرد و در این شرایط حاشیه نشینی از بین میرفت اما قبول نکردند و این شرایط گذشت تا آقای آخوندی 2سال قبل مدعی شد که خانههای خالی بسیار زیاد و مسکن اضافه داریم که باید پرسید اگر مسکن اضافه داریم چرا حاشیهنشینی وجود دارد؟»
او در ادامه میگوید:«افزایش نیافتن قیمت مسکن در سالهای 94 و 95 به دلیل رکود اقتصادی بود این مواردی است که بارها گفته شده و و متاسفانه به دید کارشناسی به آنها نگاه نمیشود بلکه نگاه سیاسی است و این مساله سبب بروز مشکل میشود و وزیر ترجیح میدهد که بگوید سربهسری مسکن اتفاق افتاده تا مدت چند ساله دوره مدیریتش بگذرد. در سال 97 افزایش قیمت مسکن اتفاق افتاد و باید از وزیر سابق می پرسیدند باوجود سربهسری مسکن و نیاز جامعه چه اتفاقی افتاد که این شرایط پیش آمده است؟ مگر در 5سال گذشته گفته نشده که مسکن زیادی داریم؟ با وجود همه این اظهارات بازهم شاهد افزایش قیمت در بازار مسکن بودیم و به تناسب آن نسبت به سالهای قبل حاشیهنشینی نیز بیشتر
شده است.»
روزنامه همدلی
7247
هر چه که هست، بسیاری از کارشناسان حوزه مسکن بر این باور هستند که قیمت خرید و اجارهبها، با درآمد مردم همخوانی ندارد. این در حالی است که به باور بسیاری از دستاندرکاران این بخش، 80 درصد از هزینه خانوار به بخش مسکن اختصاص یافته است.
در این میان یکی از سوالاتی که در میان اذهان عمومی وجود دارد توجه به این نکته است که چرا دولت از انبوه سازان حمایت نمیکند و میزان عرضه مسکن در حدی نیست تا بتواند پاسخگوی نیازهای جامعه باشد؟ بیتاله ستاریان، یکی از کارشناسان مسکن به خبرآنلاین در این زمینه گفته است: «دولت در آغاز به کار وعده های مختلفی در زمینه ساخت مسکن اجتماعی، حمایتی و … داد، اما درمورد این طرح ها باید گفت دولت در طول یک سال می تواند حداکثر 10 تا 15 هزار واحد بسازد که در مقابل نیاز یک میلیون و 300 هزار تا یک میلیون و 500 هزار واحد مسکن بسیار ناچیز است.» ستاریان در ادامه افزود: «اکنون، سالانه 400 تا 500 هزار واحد مسکونی تولید می شود که در برابر نیاز بازار رقم کمی است که می توان نتیجه گرفت اگر دولت وارد این بخش شده بود نیز حداکثر می توانست 15هزار واحد از چنین طرح هایی را بسازد که در نهایت در مقابل میزان نیاز بسیار ناچیز است.»
به گفته این کارشناس: «همچنین دولت حداکثر می توانست نسبت به اتمام 100هزار واحد مسکن مهر اقدام کند که بازهم در مقابل نیاز یک میلیون و 500هزار واحد رقم کمی محسوب می شود. معتقدم دولت به دلیل اینکه برنامه ای برای مسکن نداشت، این بخش را در رکود نگه داشته و فکری برای رونق مسکن نکرده است بنابراین برنامه منسجمی تهیه نشد در نتیجه تولید مسکن که بیشتر در اختیار بخش خصوصی است، کاهش پیدا کرد.»
او ادامه داد: «نباید فراموش کرد که دولت تولید کننده مسکن نیست و تاثیری در تولید مسکن در سطح کلان کشور ندارد؛ سال هاست دولت در بهترین شرایط توانسته بین 40 تا 50 هزار واحد مسکونی بسازد و تحویل دهد که در مقابل کسری میلیونی اصلا معنا ندارد و به چشم نمیآید.»
این اظهارنظرها در حالی مطرح است که بسیاری از مردم جامعه معتقد هستند که مشکل اصلی مسکن در ایران کمبود عرضه نیست، بلکه پایین بودن توان خرید مردم است. این در حالی است که به باور بسیاری از کارشناسان، دولت باید سعی کند بازار عرضه و تقاضای مسکن را به حالت تعادل برساند تا بتوان از این بحران خارج شد. اما گفتوگو با مردم نشان میدهد که برای رونق مسکن باید قیمت مسکن به مقدار واقعی خود برسد و این قیمتگذاری بر اساس فرمول اقلام مصرفی باشد و نه اقلام سرمایهای.
چند وقت پیش بود که حسن محتشم عضو هیئت مدیره انجمن انبوه سازان استان تهران، به باشگاه خبرنگاران جوان گفته بود: «در برخی مناطق قیمتهای اجاره 10 تا 15 درصد و در برخی دیگر بیش از 30 درصد افزایش یافته و این موضوع بیشتر در حوزه دریافت اجاره متمرکز شده است.»
بر اساس گزارش اقتصاد آنلاین، حسام عقبایی، نایبرئیس اول اتحادیه مشاوران املاک: «متاسفانه رشد قیمت مسکن و افزایش درآمد دهکهای ضعیف و متوسط جامعه طی 30 سال گذشته متناسب با هم حرکت نکردهاند. بدین معنا که همواره نرخ مسکن در بخش خرید و فروش و اجاره با سرعت بیشتری نسبت به قدرت خرید حقوقبگیران، کارمندان، کارگران و قشر ضعیف و متوسط رشد داشته است. بر اساس آخرین گزارش مرکز آمار ایران از سال 71 تا 94 قیمت مسکن در ایران 104 برابر، یعنی بیش از 1000 درصد رشد داشته است. اما افزایش درآمد حقوقبگیران بسیار کمتر از این اعداد رقم میخورد. یکی از دلایلی که تعداد مستاجران هر سال به افزایش چشمگیری مواجه میشود به کاهش قدرت خرید جامعه و رشد نامتعارف قیمت مسکن بازمیگردد.»
یکی از سوالاتی که در این زمینه میتوان مطرح کرد این است که با توجه به وجود چنین مشکلاتی چرا دولت نتوانسته نیاز مسکن خانوارهای ایرانی را تامین کند؟ ستاریان، در این زمینه به خبرآنلاین میگوید: «در سال90 آقای نیکزاد وزیر وقت مسکن جشن سربهسری مسکن و نیاز خانوار را اعلام کرد و در حالیکه در سال 91 شاهد 140درصد افزایش قیمت بودیم اگر سربهسری مسکن و نیاز خانوار اتفاق افتاده بود اصلا افزایش قیمتی در حوزه مسکن نباید بروز می کرد و در این شرایط حاشیه نشینی از بین میرفت اما قبول نکردند و این شرایط گذشت تا آقای آخوندی 2سال قبل مدعی شد که خانههای خالی بسیار زیاد و مسکن اضافه داریم که باید پرسید اگر مسکن اضافه داریم چرا حاشیهنشینی وجود دارد؟»
او در ادامه میگوید:«افزایش نیافتن قیمت مسکن در سالهای 94 و 95 به دلیل رکود اقتصادی بود این مواردی است که بارها گفته شده و و متاسفانه به دید کارشناسی به آنها نگاه نمیشود بلکه نگاه سیاسی است و این مساله سبب بروز مشکل میشود و وزیر ترجیح میدهد که بگوید سربهسری مسکن اتفاق افتاده تا مدت چند ساله دوره مدیریتش بگذرد. در سال 97 افزایش قیمت مسکن اتفاق افتاد و باید از وزیر سابق می پرسیدند باوجود سربهسری مسکن و نیاز جامعه چه اتفاقی افتاد که این شرایط پیش آمده است؟ مگر در 5سال گذشته گفته نشده که مسکن زیادی داریم؟ با وجود همه این اظهارات بازهم شاهد افزایش قیمت در بازار مسکن بودیم و به تناسب آن نسبت به سالهای قبل حاشیهنشینی نیز بیشتر
شده است.»
روزنامه همدلی
7247
کپی شد