مصاحبه با محسن هاشمی رفسنجانی، رئیس شورای شهر تهران در شرایطی انجام می‌شود که بیش از یک سال از شروع به کار شورای پنجم می‌گذرد و او به عملکرد شورا نمره 15 می‌دهد، از طرفی، نگرانی‌ها، گمانه زنی‌ها و رایزنی‌ها برای ماندن سیزدهمین شهردار پایتخت همچنان اداره پایتخت را بر موج بلاتکلیفی سوار کرده است.
او، اما به سؤالات ما پاسخ صریح می‌دهد. شفاف‌تر از آن چیزی که چهره محافظه کارانه‌ای از او در سال اول شورا ساخته بود. قرار است از سال دوم، با محسن هاشمی متفاوتی در شورا مواجه باشیم. کسی که حالا همچنان هم به‌عنوان یکی از گزینه‌های پررنگ «کرسی بهشت» معرفی می‌شود. مصاحبه مفصل ما با رئیس شورای شهر تهران را در زیر بخوانید؛
*چشم‌انداز مدیریت شهری را در سال آینده چگونه می‌بینید با توجه به برخی محدودیت‌های مالی و بی‌ثباتی که در مدیریت‌ها به وجود آمده است؟
امروز که حدوداً یک سال از آغاز فعالیت شورای شهر تهران می‌گذرد باید به سوی تقویت موضع نظارتی شورا حرکت کنیم، در این یک سال با توجه به وقت مناسبی که اعضای شورا صرف بازدید از مناطق شهر و سازمان‌های مختلف مدیریت شهری کردند با مسائل و معضلات و قابلیت‌های مدیریت شهری آشنایی خوبی پیدا کرده‌اند، البته بی‌ثباتی ناخواسته به وجود آمده در شهرداری تا حدی به عملکرد مدیریت شهری در این دوره آسیب زد اما می‌توان با تلاش و انسجام این نقیصه را تا حدی جبران کرد.
* در این روزهایی که رفتن یا ماندن شهردار تهران به یکی از موضوع‌های چالش برانگیز مدیریت شهری تبدیل شده، فکر می‌کنید تمایل شورا به کدام سمت است، آیا می‌خواهد افشانی بماند یا برود؟
شورا نمی‌خواهد که مجدداً بی‌ثباتی در شهرداری ایجاد شود و آقای افشانی از شهرداری تهران برود.
*یعنی شورا از ایشان راضی است؟
رضایتمندی نمی‌تواند صد درصدی باشد. وقتی اهم و فی الاهم می‌شود، مجموعه نظر شورا بر ادامه کار ایشان است، شورا همه تلاشش را می‌کند تا این ثبات مدیریت حفظ شود، چون شهر تهران دیگر کشش تغییر مدیریت جدید را ندارد و باید به کارهای اساسی و طولانی مدت بپردازیم. اما اینکه براساس این قانون چه اتفاقی خواهد افتاد. بارها گفته‌ام که قانون منع به‌کارگیری بازنشستگان، قانون مفیدی است که موجب می‌شود انسداد مدیریتی در کشور از بین برود. شورا هم موافق این قانون است و فکر می‌کنم مردم هم از این قانون رضایت دارند. براساس داده‌های ما، مطالعات حقوقی و آیین نامه انتخاب شهردار، شهردار در شورا انتخاب شده ، هیأت تطبیق هم شهردار را تأیید کرده و بعد به وزارت کشور فرستادیم و آنجا هم صلاحیت ایشان تأیید شده است. در قانون هم آمده که شورا، شهردار را برای مدت 4 سال انتخاب می‌کند. یعنی مدت زمان قید شده است. با این توصیف ما انتخابمان را برای 4 سال انجام داده‌ایم و نباید عطف به ما سبق بشود. حالا این وزارت کشور است که باید موضوع را تطبیق بدهد.
*در زمان انتخاب افشانی یکسری اختلاف نظر بین احزاب داخل شورا وجود داشت و ازهمان ابتدا خیلی‌ها معتقد بودند که اگر فرصت دوباره داده شود، ایشان تغییر خواهد کرد، شما با این حرف موافقید؟
اختلاف نظری وجود نداشت. ایشان با 19 رأی شهردار تهران شد. حتی آقای الویری که رأی ندادند هم بعداً اعلام کردند که من از ایشان حمایت می‌کنم. صراحتاً می‌گویم که داخل شورا چنین نظری وجود نداشت و ممکن است صداهایی از بیرون باشد که به اعضای شورا ارتباطی ندارد.
*این تغییرات پی در پی شهرداران و نگرانی از بابت اینکه ممکن است دوره مدیریت افشانی هم به یک سال نرسد، چه تبعات منفی برای پایتخت دارد؟
ثبات مدیریتی برای هر تشکیلاتی مهم است، بویژه آنکه وقتی می‌خواهد روش و تفکر دیگری جایگزین شود، این تغییرات، مدت زمان زیادی می‌طلبد. مثلاً آقای نجفی، 7 ماه طول کشید تا تفکر، نوع نگاه و نیروهایشان را برای اداره شهر تهران، تثبیت کنند، اما خب، ایشان از شهرداری تهران رفتند.درباره آقای افشانی هم بگوییم ایشان اصلاح‌طلب است و با همان تفکر شهردار قبلی روی کار آمده است، (که معمولاً روش‌ها و تفکرات دقیقاً شبیه هم نیست) خب تا ایشان بخواهد مسلط و فعال شود، حداقل باید یک سال زمان صرف شود تا مدیریت، منش و روش ایشان تثبیت شود. درحالی که این هدر دادن وقت است و به صلاح شهر نیست!
* نقاط قوت و ضعف افشانی را در چه می‌بینید؟
نقاط قوت که زیاد است، تجربه، پرکاری و تعهد، الان هم زمان انتقاد کردن نیست چون از آمدن آقای افشانی به شهرداری 4 ماه بیشتر نمی‌گذرد و ما این دوران را دوران شناخت روش و نوع اولویت‌ها فرض می‌کنیم. به هرحال ایشان سابقه شهرداری در کارنامه‌اش ندارد. شهرداری تهران هم تشکیلات وسیعی است و به اندازه 3 وزارتخانه است و حدود 70 هزار نیروی سازمانی و 50 هزار نیروی پیمانکاری دارد که در مجموع 120 هزار نیرو را اداره می‌کند که اگر 5 وزارتخانه را هم باهم جمع بزنیم به چنین نیرویی نمی‌رسیم! پس ما فرض می‌کنیم که ایشان در دوره شناخت هستند و به اعتقاد من مثبت عمل کرده‌اند. البته ایده آل نبوده است. به هرحال در این دوران، اختلافاتی مخصوصاً در حوزه انتصابات بین شورا و تیم ایشان به وجود می‌آید، اما در حدی نبوده که با مشکل جدی مواجه شویم.
* از آقای نجفی چه خبر؟
گهگاهی باهم تلفنی صحبت می‌کنیم و حالشان را می‌پرسم. به هرحال ایشان از نیروهای قدیمی کارگزاران بودند و هنوز هم جزو کسانی هستند که به ما مشورت می‌دهند.
*در حوزه مدیریت شهری چطور؟
بله طبیعی است اگر که سؤالی پیش آید و ایشان در آن مورد تصمیم گیر بوده‌اند، تماس گرفته می‌شود و مشورت می‌کنم. خدا را شکر الان حالشان خوب است و جراحی موفقیت‌آمیز بوده است.
* پس الان دیگر بهانه‌ای ندارند که بخواهند از پست دیگری استعفا بدهند؟
الان می‌توانند به راحتی پست بگیرند و حتی رئیس جمهوری هم بشوند! (با خنده) پتانسیل مناسبی دارند.
*ظاهراً ارتباط شهرداری تهران با قرارگاه خاتم دوباره از سرگرفته شده، آیا قرار است این ارتباط به دوره آقای قالیباف که بسیار تنگاتنگ بود، برگردد؟
بحث بنیاد تعاون سپاه و قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاست. می‌دانید که براساس دستورالعمل همه کشورها، اصولاً ارتش‌ها در زمان صلح می‌توانند برای اینکه از نیروها و امکاناتشان استفاده بشود، درفعالیت‌هایی که دیگران نمی‌توانند به راحتی وارد شوند و لازم است که سازمانی همکاری کند، مشارکت کنند، این هم یک رسم است و درهمه جای دنیا اتفاق می‌افتد. البته درباره قرارگاه خاتم الانبیا، بیش از آن اندازه‌ای بوده که ارتش‌ها مشارکت می‌کنند که رهبر معظم انقلاب هم نظرشان این نبود.
درگذشته (زمان ابوی) هم من به خاطر دارم همیشه این بحث بود که بالاخره نیروهای نظامی باید تا چه اندازه در فعالیت‌های اقتصادی کشور حضور پیدا کنند؟ اصولاً باید این‌طور باشد که مثلاً در کنار مرزها یا نقاطی در کشور که ناامنی وجود دارد، مین‌گذاری شده و هیچ پیمانکاری نمی‌تواند فعالیت کند، ارتش یا سپاه، کار را برعهده بگیرند.
یا مثلاً به بعضی امکانات نیروهای نظامی که در حال مستهلک شدن است، نیاز است و باید از آنها استفاده بشود. خب در اینجا ورود ارتش و سپاه بلامانع می‌شود. اما در دوره گذشته نه تنها در شهرداری تهران که در کل کشور، یک ارتباط ویژه‌ای بین قرارگاه خاتم و مدیریت شهری برقرار شده بود که البته به خوبی هم عمل کردند. به هرحال دستشان در بوروکراسی‌ها، نظارت‌ها و تأمین منابع مالی بازتر است.
خود نظارت‌ها، دست مدیران را در خیلی موارد می‌بندد و باعث می‌شود محافظه کارانه عمل کنند و موفق نباشند. درحالی که بخش نظارتی درباره قرارگاه خاتم در مقایسه با سازمان‌ها و نهادهای دیگر، کمرنگ‌تر است و برهمین اساس توانسته‌اند با جسارت بیشتری کارها را جلو ببرند و موفق‌تر هم ظاهر بشوند. اینکه می‌گویم همه جا، منظورم اغلب پروژه هاست. به هرحال یک ارتباط مالی بین قرارگاه خاتم و شهرداری تهران وجود داشته، آنها مدعی هستند که فعالیت‌های زیادی انجام داده‌اند و هنوز طلبکارند و تا وقتی تسویه نشود نمی‌توانند کار جدی انجام دهند.
*بدهی شهرداری به قرارگاه چقدر است؟
صحبت از هزار و 800 تا 2 هزار میلیارد تومان است، ولی اصولاً تزریق مالی به قرارگاه خاتم با شهرداری از طریق بنیاد تعاون سپاه بود. یعنی پول نقد جابه جا نمی‌شد و به سبک غیرنقدی بود. البته در حد 30 درصد هم بعضاً نقدی انجام می‌شد. یا مثلاً روی املاکی بارگذاری می‌کردند و وقتی ارزش پیدا می‌کرد، در اختیار بنیاد تعاون یا شرکت‌های زیرمجموعه قرار می‌دادند و پول را از طریق سیستم بانکی خودشان یعنی بانک انصار، ثامن و مهر تأمین می‌کردند و در مقابل املاک و اموال را برمی‌داشتند.
این عملکرد باید راستی آزمایی شود، اما از آن طرف هم شهرداری از بنیاد تعاون سپاه و شرکت رسا تجارت مبین که از شرکت‌های زیرمجموعه بودند، طلبکار است که آنها هم در مقابل می‌گویند باید راستی آزمایی شود. اما در نهایت الان توافقی انجام شده تا مذاکرات به نتیجه برسد و خاتم الانبیا تا جایی که می‌تواند پروژه‌ها را فعال کند. خوشبختانه آقای افشانی هم در گزارشی از فعال شدن پروژه‌ها خبر دادند.
البته من هنوز از همه پروژه‌ها بازدید مستقیم نداشتم اما همان پروژه‌هایی که در مسیرم قرار دارند مثل پروژه صیاد یا آرش- اسفندیار فعال و افتتاح شده است. اگرچه پروژه‌هایی مثل مترو چون هزینه زیادی می‌خواهد، هنوز فعال نشده‌اند اما افشانی در جلسه‌ای احساس رضایت کرد و حتی خطاب به منتقدان که من هم جزوشان بودم، گفتند تعجب می‌کنم که چرا برخی می‌گویند پروژه‌های شهری خوابیده است!راهی جز این نداریم. شما اگر بخواهید پیمانکاری، را خلع ید کنید، آن پروژه صدمه می‌بیند. بویژه در پروژه‌هایی که بالای 50 درصد پیشرفت داشته است.
‌*در زمان آقای نجفی این ارتباط چطور بود؟ و دیگر اینکه تکلیف پیمانکاران خرد که توان رقابت و حضور در این پروژه‌ها را ندارند، چه می‌شود؟
اتفاقاً این همان بحثی بود که شورا از شهرداری در زمان آقای نجفی خواست. ما آن زمان براساس لیست بدهی‌ها، حدود 6 هزار میلیارد تومان بدهی به پیمانکاران داشتیم که حدود 2 هزار میلیارد تومان آن مربوط به قرارگاه است. البته از این بدهی‌ها، حدود 2 هزار میلیارد تومان هم به بخش بنیاد تعاون ناجا برمی‌گردد که البته چون در مرحله تسویه قرار دارند، سر و صدایی هم بلند نشده است. بخشی از این پروژه‌ها، عمدتاً در اختیار خصولتی هاست.
مثل استان قدس، بنیاد مستضعفان و مپنا، اتفاقاً خصولتی‌های زیادی غیر از قرارگاه خاتم با شهرداری تهران همکاری می‌کنند. ما طبق دستورالعملی که به شهردار دادیم، خواستیم با توجه به اصل پارتو، می‌توانید با 20 درصد اعتبار، 80 درصد بدهی‌های خرد را تسویه کنید. تا تنها دانه درشت‌ها باقی بمانند و آن وقت با آنها هم توافق و تهاتر و استمهال کنی. چون آنها قوی ترند و دستشان هم باز‌تر است. اگر شهرداری از این روش پیروی کند، سروصدای پیمانکاران جزء هم می‌خوابد.
اما شهرداری هنوز این کار را درست انجام نداده است. بالاخره شهرداری بزرگ است و 43 سازمان و شرکت و 22 منطقه دارد. اگر هر کدام با این روش با پیمانکارانشان برخورد کنند، بخش زیادی از بدهی‌های خرد پرداخت می‌شود چون خردها، زودتر از دیگران صدمه می‌بینند و دچار آسیب‌های اقتصادی و اجتماعی می‌شوند، اما کلان‌ها توانایی ماندن دارند.
*آیا حذف شرکت‌های کارگزاری و این فرضیه که بانک‌ها جای کارگزارها می‌نشینند و از سرگیری دوباره هولوگرام‌ها در شهرداری تهران که با بخشنامه آقای نجفی شهردار سابق، صدورشان متوقف شده بود، می‌تواند در این حوزه کمک‌کننده باشد؟
روش‌های متعددی برای تأمین مالی و بودجه غیرنقد وجود دارد که هولوگرام جزو روش‌های مورد قبول نیست.
*شورای پنجم به سال دوم خود وارد شد، در این یکسال و چند هفته‌ای که از شروع شورای پنجم گذشته، ارزیابی شما از عملکرد شورا مثبت است یا منفی؟
در مجموع عملکرد شورا را قابل قبول می‌دانم و به آن برای سال نخست نمره 15 می‌دهم.
* شنیده می‌شود که اعضای شورا در برخی انتصابات شهرداری در پشت پرده، مداخله می‌کنند، نمونه آن هم در انتصاب مدیرعامل همشهری، مدیرعامل سازمان میوه و تره بار و برخی شهرداران مناطق. اساساً مداخله شورا در انتصابات را تأیید می‌کنید و با این کار موافقید؟
آنجا که دخالت جدی می‌کنند بعید است از خود ردی به جا بگذارند (با خنده).
*برخی معتقدند که جو هیجانی و احساسی بر شورای شهر تهران حاکم است و برخی اعضا بدون آنکه درباره موضوعی تحقیق کنند به صرف اینکه در فضای مجازی سرو صدا ایجاد کرده، روی موج هیجانات سوار می‌شوند. مثل بحث همین کودک کار اهل افغان که سریع از سوی یکی از اعضا رسانه‌ای شد و به فاصله چند روز هم از سوی شهرداری تکذیب شد (فکر می‌کنم شما جزو معدود کسانی بودید که موضع‌گیری را به بعد از حصول نتیجه قطعی، موکول کردید). شما به‌عنوان رئیس شورا تا چه اندازه از درون شورا رضایت دارید؟
البته همه موضع نگرفتند، تنها دو نفر بودند از جمله خانم فخاری و آقای فراهانی. خانم فخاری گفتند که من تنها نسبت به این فرد حساس نبودم و می‌خواستم که کلاً بحث کودکان کار را مطرح کنم. ایشان اشک هم ریختند و گفتند که اشک من برای همه کودکان کار بود. آقای فراهانی هم فیلمی در این زمینه در شورا پخش کردند که البته من از ایشان خواستم این فیلم را نشان ندهند، اما ایشان اصرار داشت که پخش شود.
فکر می‌کنم که ایشان از قبل تحقیق کرده و اطلاعاتی هم داشتند. درباره من هم شخصاً این فیلم را دیده بودم و خواستم تا بازرسی و حراست شهرداری این موضوع را بررسی کرده و به من گزارش دهند. اما گزارششان را کمی با تأخیر در بعدازظهر همان روز ارائه دادند.
من هم از آنجا که گزارشی به دستم نرسیده بود، به هرحال چون تجربه و سنم از برخی از آنها بالاتر است، ترجیح دادم بدون مطالعه و تحقیق اعمال نظر نکنم. اما برآیند کل شورا نیست. وقتی یک نفر اظهارنظر می‌کند، نمی‌توانید به کل شورا تعمیم بدهید. اتفاقاً من فکر می‌کنم که در رابطه با این موضوع کل شورا، کاملاً منطقی عمل کرد.
البته نشان دادن آن فیلم در شورا مثبت نبود من هم موافق نبودم. خب این هم نشاندهنده دموکراسی در شوراست. چون یک از بیست و یک نفر بود. ایشان هم حتماً دلیل خودشان را داشته‌اند.
* با این توصیف شما از جو داخلی شورا و نوع تصمیم گیری‌ها رضایت دارید؟ به هرحال انتقاداتی نسبت به اعضای جوان شورا وجود دارد که گاه در اظهارنظرهایشان ناپخته عمل می‌کنند.
ببینید میانگین سنی شورا 45 سال است.
جز چند نفری که از قبل با آنها آشنا بودم، اما کار مشترکی باهم انجام نداده بودیم. بالاخره وقتی بخواهید شورایی این چنینی را ریاست کنید باید با روحیات افراد آشنا باشید و بدانید که نحوه برخوردتان چگونه باید باشد، الان چون بیش از یکسال است که با اعضا کار کرده ام، به نظرم به شناخت خوبی نسبت به یکدیگر رسیده‌ایم و احساس می‌کنم که تک تک اعضا از منطق خوبی برخوردارند و مشکلی در بعد حرکت‌های افراطی و تفریطی نمی‌بینم. البته بعضی وقت‌ها پیش می‌آید که اطلاعات غلطی دریافت می‌کنند یا خبرنگاری آنها را تحریک می‌کند و ممکن است چون به موضوع اشراف نداشته باشند، جواب‌های مناسبی ندهند، اما در مجموع شورا از منطق قابل قبولی برخوردار است.
* یکی از مشکلات خبرنگاران به آگاه و مشرف نبودن برخی اعضا به موضوعات مهم روز بر می‌گردد، چون هر زمان که تماسی گرفته می‌شود، عضو شورا تازه می‌خواهد بداند موضوع از چه قرار است و بر موضوع تسلط ندارد.
قرار نیست همه اعضا همه چیز را بدانند، ما در شورا 5 کمیسیون و 25 کمیته داریم و هر عضو یک کمیته را اداره می‌کند و معمولاً هر عضو در کمیته‌ای که فعال است، اطلاعات مکفی و کاملی دارد. خود من شخصاً در حوزه فرهنگ و اجتماع به اندازه حمل و نقل تسلط ندارم.
* در همین حوزه حمل و نقل، با توجه به اینکه گفته می‌شود ما در نیمه دوم با رکود تورمی شدیدی مواجهیم و منابع درآمدی شهرداری هم محدود است تا جایی که حتی از پس پرداخت حقوق کارکنان خود هم بر نمی‌آید، چگونه می‌خواهیم بخش حمل و نقل عمومی را توسعه دهیم؟
خوشبختانه ما در این حوزه، چون زیر ساخت‌ها را آماده کرده‌ایم، تنها به تجهیزات نیاز داریم. براساس قوانین هم اجازه داریم از روش فاینانس، منابع مالی پروژه را تأمین کنیم. در حوزه داخلی هم ما کارمان را خوب پیش می‌بریم، من مشکلی برای تجهیز و توسعه حمل و نقل عمومی نمی‌بینم.
اما به شرط آنکه این موضوع اولویت مدیران ما باشد. مثلاً می‌بینیم که بعضی ازمدیران شهرداری تهران، وقت زیادی روی این موضوع مهم مخصوصاً حمل و نقل ریلی یعنی مترو که اولویت اول شهرداری تهران است، نمی‌گذارند. من احساس می‌کنم از آن کمی واهمه دارند و به همین علت هم به آن نمی‌پردازند.
گاهی وقتی شما تسلطی به کاری ندارید، آن را بزرگ و نشدنی و پر دردسر ارزیابی می‌کنید و به همین علت هم واردش نمی‌شوید. آقای قالیباف هم آن زمان در حوزه سازه خوب عمل کرد، اما در حوزه تجهیزات ضعیف بود چون می‌ترسید ورود کند والبته منتظر کمک دولت هم بود.
* چرا واهمه داشت؟
چون تسلط و اطلاعات کاملی نداشت. درحالی که خیلی راحت است. اتفاقاً در مراسم افتتاح یکی از همین خطوط مترو، مجری خطاب به من می‌گفت که «آقای هاشمی می‌دانند چقدر کار زیرزمینی سخت است!» درحالی که این‌طور نیست و برعکس است. چون موضوع را بخوبی می‌شناسم.
شما وقتی به زیر زمین می‌روید، خود خودتان هستید و هیچ مانعی اعم از تأسیسات، شکایت مردم و... ندارید. اتفاقاً در سطح شهر کار کردن خیلی سخت است. برای همین ما باید سیاست هایمان را در شهر تهران زیر زمینی و بسیاری از مسائل پایتخت را در همان پایین حل کنیم. الان بسیاری از ابرشهرها، از همین سیاست تبعیت می‌کنند. الان زیر توکیوی ژاپن، یک شهر دیگری ساخته شده است.
توکیو، 25 میلیون نفر جمعیت دارد که شما اغلب آنها را در سطح شهر نمی‌بینید! یعنی با همان سیستم ریلی که در زیر زمین سوار می‌شوند، نزدیک آپارتمانشان پیاده می‌شوند و به خانه ومحل کار می‌روند. نیویورک هم جمعیت زیادی دارد، اما از آن طرف دارای پر ایستگاه‌ترین مترو دنیاست. متأسفانه ما از زیر زمین غافل بوده‌ایم.
* الان اولویت اول شهر تهران چیست؟
طبق آخرین نظرسنجی 93 درصد مردم، آلودگی هوا و ترافیک را مهم‌ترین مشکل تهران می‌دانند که راه حل هر دوی آن هم، توسعه حمل و نقل ریل پایه و به عبارتی مترو است. نه تنها برای تهران که اتفاقاً برای شهرهای اقماری هم فقط مترو جواب می‌دهد. الان معادل جمعیت تهران، جمعیت در حاشیه تهران زندگی می‌کند و اغلب آنها هم صبح به تهران می‌آیند و عصر برمی‌گردند. خب برای رفت و آمد به تهران به حمل و نقل ریل پایه نیاز دارند.
*با این توصیف اصلاً بحث آمدن مونوریل هم منتفی است؟
مونوریل مدتی است منتفی شده، جز آن یک مورد در قم که هنوز بلاتکلیف است و مصداق هدردادن پول واتلاف منابع کشور است و باید با مسببان آن برخورد شود که هنوز اقدامی را مشاهده نکردیم.
* شما در جایی اعلام کرده بودید که شهردار اسبق تهران را گران اداره می‌کرد؛ آیا کمبود منابع مالی، مازاد نیروی انسانی و افزایش هزینه‌های شهری در شرایط اقتصاد کنونی، اجازه می‌دهد تهران در این دوره ارزان‌تر اداره شود؟
راهکارهای مختلفی وجود دارد از جمله چابک‌سازی بدنه مدیریت شهری، استفاده از نیروهای مازاد شهرداری جهت توسعه خدمات وانجام فعالیت‌های برون سپاری شده، حذف هزینه‌های غیرضروری، خودداری از ورود به فعالیت‌های خارج از وظایف اولویت دار مدیریت شهری، رقابتی کردن پروژه‌های شهری و شفاف‌سازی مزایده‌ها و مناقصه‌ها از جمله این راهکارها هستند.

بــــرش

* آیا تجهیزات مترو اعتبار مالی زیادی می‌خواهد و کار پیچیده و زمانبری است؟
به هیچ‌وجه، هزینه زیادی هم نمی‌خواهد و می‌توان کاملاً از داخل کشور تأمین کرد. چون یک کیلومتر آن را یاد بگیرید، بقیه تکراری است. حتی همین آقای‌ پورسیدآقایی از اینکه به سراغ مترو برود، ترس دارد چون برعکس راه‌آهن است. در حمل و نقل ریلی روی زمین، تجهیزات زیادی نیاز نیست و بیشتر سازه است، بر عکس مترو، مترو تا تجهیز نشود هم نمی‌تواند مسافرگیری کند. یعنی یا نباید ساخته شود و اگر ساخته شد، باید از ظرفیت‌های آن استفاده کرد چون شما در مترو، هزینه کلانی می‌کنید.
الان باید هر خط مترو تهران، یک میلیون مسافر بگیرد، اما این اتفاق نمی‌افتد. پس مدیران ما در شهرداری تهران باید بر مترو مسلط شوند. این همان تجربه و تخصص است. برای همین عده‌ای می‌گفتند که لازم است فردی که مترو را می‌شناسد، شهردار تهران شود. البته اگر قرار بود که اولویت شهر تهران حمل و نقل عمومی باشد! این حرف درست است.

روزنامه ایران
9353
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.