آیت الله موسوی بجنوردی گفت: امام خمینی به پدر من گفته بودند، وقتی مرا بردند فکر کردم ببینم می ترسم، بعد دیدم نه نمی ترسم. بیشتر کسانی که آمده بودند مرا ببرند، می ترسیدند و من آنها را دلداری می دادم.
به گزارش پایگاه خبری و اطلاع رسانی جماران، آیت الله موسوی بجنوردی در همایش تجلیل از پژوهشگران حوزه اندیشه های امام خمینی(س) که در دانشگاه آزاد اسلامی یادگار امام خمینی(س) برگزار شد، در مرور ریشه های انقلاب اسلامی گفت: دکتر مصدق با رای مردم به شکل ملی انتخاب شد و از برکات انتخاب ایشان ملی شدن صنعت نفت و خروج آن از سلطه بریتانیا بود. بعد از مدتی اوضاع تغییر کرد و کشور ایران به سمتی می رفت که مستعمره امریکا شود.
وی ادامه داد: بعد از رحلت آیت الله العظمی بروجردی، مرجع تقلید بزرگ شیعیان، شاه کشور را بیش از پیش به این سمت می برد که مستعمره آمریکا باشد. به ویژه با رسمیت یافتن لایحه کاپیتالاسیون در کشور. که در کشور های مستعمره اتفاق می افتاد. در برخورد با این لایحه هیچ کدام از گروه های مخالف شاه از هواداران دکتر مصدق گرفته تا ملیون هیچ کدام مخالفتی با این لایحه نکردند. تنها کسی که به مخالفت با شاه برخاست حضرت امام بودند و به طور صریح فرمودند منفورترین فرد در بین مردم ایران رییس جمهورآمریکا است. بعد از مطرح شدن پیمان کاپیتولاسیون که یکی از نشانه های استعمار است، امام(س) با سخنرانی شان در مسجد اعظم قم این موضوع را محکوم کردند(صحیفه امام،ج1،ص424 -415).
عضو ارشد مجمع روحانیون مبارز در ادامه از دستگیری امام بعد از سخنرانی ایشان درباره کاپیتولاسیون یاد کرد و گفت: همان شب به قصد دستگیری امام به منزل ایشان آمدند. پدر من از امام پرسیده بودند که شما از آنها نترسیدید، امام فرموده بودند که وقتی مرا بردند فکر کردم ببینم می ترسم، بعد دیدم نه نمی ترسم. بیشتر کسانی که آمده بودند مرا ببرند می ترسیدند و من آنها را دلداری می دادم.
آیت الله موسوی بجنوردی با بیان خاطره ای از شهید آیت الله مصطفی خمینی، گفت: مرحوم مصطفی به من گفتند، زمانی که حضرت امام را تبعید کردند من همراه ایشان سوار هواپیما شدم. به ما نگفته بودند که ما را کجا می برند تا زمانی که در فرودگاه مقصد فهمیدیم در خاک عراق هستیم. ما تاکسی گرفتیم و به کاظمین رفتیم نه من و نه امام هیچ پولی همراهمان نبود، در صحن که پیاده شدیم من ساعتم را به گرو نزد راننده تاکسی گذاشتم و رفتم در صحن از یکی از آقایان پول گرفتم و به راننده تاکسی دادم.
این شاگرد امام خمینی ادامه داد: این خاطره نمونه ای بود از غربت امام خمینی و آزار هایی که رژیم منحوص پهلوی به ایشان دادند. وقتی طلبه ها و مردم عادی حتی مردم عراق فهمیدند که امام در عراق هستند، استقبال بی نظیری از ایشان به عمل آوردند. ایشان سه روز در کربلا نماز خواندند که صف های طولانی پشت ایشان می ایستادند و نماز اقامه می کردند که تمام اینها در اسنادساواک هم آمده است و خود من اینها را دیدم که ساواک اعلام کرده بود طرفداران امام تنها محدود به قشر خاص و طلبه ها نمی شود، حتی مردم عراق نیز به ایشان عشق می ورزند.
وی با بیان اینکه بهترین درسش را در خدمت امام بوده است، گفت: آنچه من در درس امام دیدم این بود که ایشان تحولی در حوزه های نجف ایجاد کردند. ایشان حسن ظن صرف را در بین طلبه ها از بین بردند. حسن ظن به معلم باعث از بین رفتن دقت و پذیرش بی چون و چرا می شود. امام با از بین بردن حسن ظن به معلم خدمت بزرگی به حوزه نجف کردند و طلبه های نجف را محقق بار آوردند.
عضو ارشد مجمع روحانیون مبارز با بیان اینکه حضور امام در پاریس باعث جهانی شدن نام ایشان و انقلاب شد، گفت: زمانی که امام به پاریس رفتند هر شب و هر روز دیدار هایشان ادامه داشت. این دیدارها تنها با انقلابیون و علمای بزرگ نبود و از رسانه های مختلف نیزبرای دیدار و صحبت با امام می آمدند که این باعث جهانی شدن شهرت ایشان شد.
آیت الله موسوی بجنوردی در پاسخ به کسانی که ادعا می کنند امام معتقد به جمهوری نبوده است، با نقل خاطره ای اظهار کرد : سال 57 که من در پاریس خدمت امام بودم روزنامه لوموند که در پاریس منتشر می شد، برای مصاحبه خدمت امام آمد. آنها از امام پرسیدند که شما اگر پیروز شوید سیستم حکومتتان چه خواهد بود؟ امام در جوابشان فرمود: جمهوری اسلامی. خبرنگارشان از امام پرسید که جمهوری به کدام شکل این که پارلمان رییس جمهور را انتخاب کند یا اینکه مردم مستقیم این کار را انجام دهند. امام جواب داد مثل حکومت شما. مردم خودشان رییس جمهور را انتخاب کنند. این پاسخی است به کسانی که می گویند امام اعتقادی بر جمهوری نداشت تا دهانشان بسته شود.
وی با تاکید بر اینکه دو کلمه مردم و خداوند در بیشتر سخنان امام و بیش از هر چیزی تکرار شده است، گفت: اساس نظر امام درباره حکومت را مردم و خداوند تشکیل می دهند. اساس حکومت اسلامی را قوانین تشکیل می دهد و قوانین بر اساس " الله" نوشته شده اند و مجری این قوانین مردم هستند. در نهایت خواست خداوند و مردم اساس حکومت اسلامی را تشکیل می دهند.
عضو ارشد مجمع روحانیون مبارز درباره دلایل تشکیل دانشگاه آزاد اسلامی بیان کرد: سال 62 رییس جمهور وقت، رییس مجلس، دبیر عالی شورای عالی قضایی، نخست وزیر وقت و یادگار امام آمدند و شرکتی تاسیس کردند و آن را به ثبت رساندند. این شرکت دانشگاه آزاد را تشکیل داد. اولین ساختمانی که به دانگشاه آزاد داده شد، ساختمانی مصادره ای در خیابان فلسطین بود.
وی ادامه داد: قبل از تشکیل دانشگاه آزاد منافقین خیلی قوی بودند. دانشگاه باعث شد جوانان به گروهک های منافقین نپیوندند و به تحصیل مشغول شوند. وقتی به امام خبر دادم که طبق آماری که به دست ما رسیده بعد از تاسیس دانشگاه آزاد اعضای گروه های منافقین کم شده اند، امام موافقت کردند تا این دانشگاه ها فعالیت داشته باشد؛ و از طرف شورای عالی انقلاب بخشنامه شد که هرجا دانشگاه آزاد زمین خواست، پولی یا زمینی مصادره ای و یا بدون صاحب است در اختیار آنها قرار بگیرد.
آیت الله بجنوردی در ادامه سخنان خود به ماجرای مرگ مشکوک حاج سید مصطفی خمینی اشاره کرد و گفت: حاج آقا مصطفی شخصیت برجسته ای از نظر علمی در حوزه بودند و شهادت ایشان ضربه بزرگی را به ما وارد کرد. من شک ندارم که ایشان را مسموم کردند. صبحی که ایشان را به بیمارستان برده بودند من به بیمارستان رفتم و خودم دکتر را بالای سر ایشان بردم. رییس بیمارستان که برای ویزیت ایشان آمده بود به من گفت که ایشان فوت کرده اند و با نشان دادن چند جای کبودی در تن ایشان به من گفت که حاج مصطفی مسموم شده است.
وی با تاکید به شهید بودن مرحوم حاج سید مصطفی خمینی ادامه داد: دکتر به من گفت که حاضر است ایشان را تشریح کند تا نشان دهد مسموم شده اند. اما امام اجازه این کار را ندادند.
این عضو شورای عالی قضایی سابق در ادامه به نقض یادگار امام اشاره کرد و گفت: بعد از شهادت آقا مصطفی، حاج احمد فرزند برومند امام در کنار ایشان قرار گرفتند و امور امام را اداره کردند. من خودم این را از امام شنیدم که می گفتند من احمد را عادل می دانم. ایشان در کمال امانت داری اخبار را از مردم به امام و از امام به مردم نقل می کردند
آیت الله بجنوردی در پایان سخنان خود اظهار کرد: در تمام ده سالی که امام در ایران بود، بهترین خدمت را به امام و انقلاب کردند و متاسفانه آنطور که شایسته است از ایشان یاد نمی شود. ایشان خیلی بیشتر از اینها بر گردن این انقلاب حق دارند.
