رژیم شاه به این نتیجه رسیده بود که باید حاج آقا مصطفی را هم تبعید کند تا خیالش از مبارزه راحت شود.

به گزارش خبرنگار جماران، به دنبال تبعید امام خمینی (س)(1) در سیزدهم آبان ماه سال 1343، رژیم باز هم ساکت ننشست و به دنبال آن بود تا هر طور که شده حاج آقا مصطفی را نیز از ایران دور کند تا نفس راحتی بکشد، غافل از آنکه نور مردان خدا از همه جا منعکس می شود. در کتاب دیدار در نوفل لوشاتو به این موضوع پرداخته شده است که با هم می خوانیم:

 

پس از تبعید امام خمینی، حاج آقا مصطفی بعد از 57 روز که در زندان قزل قلعه زندانی بود، سرهنگ مولوی با ایشان ملاقات می‌ کند و پیشنهاد می‌ دهد در صورتی که بخواهد می‌ تواند به ترکیه رفته و از امام خمینی دیدن نماید. مرحوم حاج آقا مصطفی با نگرانی هایی که از سر نوشت پدر داشت پیشنهاد را پذیرفت و سرهنگ مولوی هم دستور صدور گذرنامه را داد و به حاج آقا مصطفی تاکید کرد که طوری وارد قم شود که سر و صدا ایجاد نکند، ایشان پس از ورود به قم و ملاقات با اساتید و فضلای حوزه علمیه و مشاوره و تبادل نظر با آنان در مورد مسافرت خویش به ترکیه به این‌ نتیجه رسید که این مسافرت طبق خواست رژیم است و رژیم می‌ خواهد ایشان را با پای خود و بی‌سر و صدا تبعید نماید لذا از مسافرت بکلی انصراف داد. سرهنگ مولوی تلفنی با حاج آقا مصطفی تماس گرفت و با لحن بی‌ ادبانه‌ای به انصراف ایشان اعتراض می‌ نماید. ساعتی از مکالمه تلفنی سرهنگ مولوی با حاج آقا مصطفی نگذشته بود که یکی از مامورین عالی رتبه ساواک وارد قم شده و به ملاقات حاج آقا مصطفی می‌ رود و کوشش فراوان می‌ کند تا ایشان را به مسافرت به ترکیه ترغیب کند، ولی هر چه کوشش می‌ کند کمتر به نتیجه می‌ رسد، لذا مایوس برمی گردد. ‌

‌‌سرانجام در روز 29 شعبان 1384 سرهنگ بدیعی رئیس ساواک قم همراه با عده‌ای از مامورین خود ساعت 2 بعدازظهر که رفت و آمد در خیابان های قم کمتر صورت می‌ گرفت وارد خانه حاج آقا مصطفی می‌ شود و ایشان را پس از انتقال به تهران، مستقیم به ترکیه تبعید می‌ کنند.‌

 

 

1. حاج آقا مصطفی نیز در ساعت ده و ربع روز سیزدهم آبان 43 توسط نیروهای ویژه ساواک قم دستگیر و مستقیماً به تهران منتقل شد. بر اساس مدارک موجود ایشان در ساعت نه شب همان روز سیزدهم آبان تحویل زندان قزل قلعه تهران شد و روز بعد به اتهام «اقدام بر ضد امنیت داخلی مملکت» که در تاریخ بیست آبان ماه به تأیید رئیس دادگاه شماره یک دادرسی ارتش رسید، موقتاً در همان زندان بازداشت شد. مأموران ساواک در مشاوره با مقامات عالی امنیتی کشور، از یک سو بازداشت طولانی ایشان را به صلاح ندانسته و از سوی دیگر حضور ایشان را در قم خلاف مصالح کشور تشخیص داده لذا تصمیم به تبعید نامبرده می‌گیرند. لذا در ساعت شش بعد از ظهر روز هشتم دیماه 43 از زندان آزاد شده و روز سیزدهم دی ماه همان سال طی حکم مقامات دادرسی ارتش از کشور اخراج و نزد پدرش به ترکیه تبعید گردید.

 

برشی از کتاب دیدار در نوفل لوشاتو؛ ص 148-149

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
2 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.