با به خلافت رسیدن امیر مومنان علی علیه السلام، دشمنان ایشان سه جنگ به راه انداختند. یعنی دوره کوتاه خلافتشان بیشترش به جنگ گذشت. در این میان امام حسن علیه السلام همراه و همقدم پدر بودند. و به فرمان ایشان به ماموریت های مختلف رفتند.

به گزارش خبرنگار جماران، در تقویم هجری قمری دو تاریخ برای شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام ذکر شده است. یکی هفتم ماه صفر و دیگری بیست و هشتم این ماه. همین مناسبت ما را بر آن داشت تا نگاهی به نقش آن حضرت در دوران خلافت امیرمومنان علی علیه السلام داشته باشیم:

 

پس از کشته شدن عثمان که در اواخر سال 34 هجری رخ داد، مسلمانان در مدینه با حضرت علی علیه السلام بیعت کردند و آن حضرت زمام امور خلافت را به دست گرفت و مدت خلافتش چهار سال و نه مال و چند روز طول کشید.

آن حضرت در سراسر این عصر، با حوادث تلخ روبرو شد از جمله سه جنگ داخلی بزرگ یعنی جنگ جمل، جنگ صفین و جنگ نهروان در عصر خلافت آن حضرت رخ داد.

حسن بن علی علیهما السلام در تمام این حوادث، سایه به سایه پدرشان علی علیه السلام حرکت می کردند، بازویی پرتوان و یاری مهربان برای پدر بودند و در امور سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، قضایی و نظامی در  صف اول یاران علی علیه السلام قرار داشتند و شب و روز برای رفع مشکلات گوناگون مردم در خدمت پدر تلاش می کردند.

 

نقش امام حسن(ع) در جنگ های دوران پدر

نخستین جنگی که در عصر خلافت علی علیه السلام از ناحیه بیعت شکنان (عایشه، طلحه و زبیر) در بصره رخ داد، جنگ جمل بود. حضرت علی علیه السلام همراه حسن و حسین علیهما السلام با سپاه خود از مدینه به سوی بصره برای سرکوبی بیعت شکنان حرکت کردند. هنگامی که به روستای ربذه رسیدند، حضرت علی علیه السلام نامه ای برای ابوموسی اشعری استاندار کوفه فرستاد و او را به جهاد فرا خواند و از او خواست تا مردم کوفه را برای کمک بفرستد. نامه به دست ابوموسی رسید ولی او از فرمان علی علیه السلام سرپیچی کرد و به جای بسیج مردم برای جهاد آنها را به قعود و سکوت فرا خواند.

هنگامی که سپاه علی علیه السلام به سرزمین ذیقار رسید، حضرت علی علیه السلام فرزندشان امام حسن علیه السلام را همراه عمار یاسر به سوی کوفه فرستاد تا مردم کوفه را برای جهاد با سپاه جمل بسیج کنند.

امام حسن علیه السلام و عمار به کوفه آمدند با اینکه القائات انحرافی ابوموسی مردم را به شک و تردید و اختلاف افکنده بود خطبه ها و روشنگری های امام حسن علیه السلام باعث شد که حدود هفت هزار نفر و مطابق روایت دیگر دوازده هزار و یک نفر از مردم کوفه بسیج شده و همراه امام حسن علیه السلام از کوفه خارج شده و به سپاه امیر مومنان علی علیه السلام پیوستند.

 

سخنرانی امام حسن علیه السلام در کوفه

هنگامی که حسن بن علی علیهما السلام برای بسیج کردن مردم کوفه به سوی جبهه اعزام شدند حدود سی سال داشتند. مردم کوفه در اطراف ایشان اجتماع کردند و با احساسات پرشور خود ایشان را چون نگینی در میان گرفتند و فریاد می زدند:

اللهم سدد منطق ابن نبینا

خدایا سخن گفتن فرزند پیامبرمان را استوار و گویا گردان.

آن حضرت پس از حمد و ثنای الهی و گواهی به یکتایی خدا و رسالت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و پس از بیان کوتاهی در شان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم مردم را به یاری امیر مومنان علی علیه السلام فرا خواند و چنین گفت:

ای مردم شما می دانید که علی علیه السلام نخستین کسی است که با رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نماز خواند و در ده سالگی پیامبری او را تصدیق کرد و در همه جنگ های پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در رکاب او بود. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم همواره از او راضی بودند تا آن هنگام که رحلت کردند و علی علیه السلام ایشان را غسل دادند و کفن کردند و دفن کردند و وصیت های ایشان را انجام دادند... تا اینکه مردم مانند شتران تشنه که به آبگاه برسند با ازدحام به محضرش آمدند و با ایشان بیعت کردند ولی طولی نکشید جماعتی بی آنکه انحرافی از ایشان بنگرند از روی کینه و حسادت بیعت شکنی کرده و علم مخالفت با ایشان برافراشتند اکنون بر شماست که از فرمان ایشان اطاعت کنید برای کمک و یاری ایشان بشتابید و با دشمنانش نبرد کنید....

ولی ابوموسی اشعری حاکم کوفه همچنان به تفرقه افکنی و فتنه انگیزی ادامه می داد و مردم را از رفتن به سوی جبهه باز می داشت.

روز دیگر نیز امام حسن علیه السلام در مسجد کوفه به میان مردم کوفه آمد و خطبه خواند و مردم را به حرکت برای یاری علی علیه السلام دعوت کرد در فرازی از این خطبه پس از ذکر سوابق درخشان علی علیه السلام چنین آمده است:

علی علیه السلام شما را به یاری می طلبد، و به سوی حق فرا می خواند و فرمان می دهد که به سوی او حرکت کنید تا او را حمایت و یاری کنید در برابر آنها که بیعتش را شکستند و شیعیان شایسته اش را کشتند کارگزارانش را مثله کردند و بیت المال را به یغما بردند خداوند شما را رحمت کند به سوی او حرکت کنید و امر به معروف و نهی از منکر کنید و در صحنه همانند صالحان حاضر باشید.

کارشکنی های ابوموسی و سم پاشی های او همچنان بر اختلافات دامن می زد و مردم را از رفتن به جبهه باز می داشت ولی بیانات شیوا و مستدل امام حسن علیه السلام و تلاش های افراد برجسته ای مانند عمار یاسر، قیس بن سعد، مالک اشتر و... موجب شد که بیش از ده هزار نفر به سوی جبهه حرکت کردند.

 

نمونه ای از شجاعت امام حسن علیه السلام در جنگ صفین

جنگ صفین از بزرگترین و طولانی ترین جنگ های عصر خلات امیرمومنان علی علیه السلام بود که با معاویه رخ داد در این جنگ حسن و حسین علیهما السلام از آغاز تا پایان از رزمندگان پر تلاش سپاه علی علیه السلام بودند. در یکی از روزهای جنگ امام علی علیه السلام دیدند حسن علیه السلام با سرعت برای حمله به دشمن به سوی میدان می رود، به حاضران فرمودند:

این جوان را به شدت بگیرید و نگه دارید تا مرگ او مرا در هم نکوبد. من در مرگ این دو یعنی حسن و حسین علیهما السلام بخل می ورزم تا نکند با مرگ آنها نسل رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم قطع شود.

 

امام حسن علیه السلام در جنگ نهروان

جنگ صفین پیامدهای شومی بر جای گذاشت یکی از آنها این بود که سپاهیان شام با حیله عمروعاص قرانها را بر سر نیزه کردند و فریاد زدند که بیایید بین من و شما قران داوری کند. و همین موجب اختلاف در میان سپاه علی علیه السلام شد و سپس ماجرای ننگین حکمیت پیش آمد و جمعی از دوستان دیروز علی علیه السلام دسته جدا کردند و به عنوان خوارج ظهور کردند گستاخی آنها به جایی رسید که علی علیه السلام را کافر خواندند و اعلام جنگ با علی علیه السلام کردند که چرا علی علیه السلام داوری حکمین را پذیرفته است با اینکه خود آنها با تحمیل و فشار موجب بروز چنین حادثه ننگینی شدند.

حضرت علی علیه السلام می خواست با استدلال و بیان مطالب، آتش فتنه را خاموش کند ولی خوارج بر شعله ور شدن این آتش دامن می زدند.

امام حسن علیه السلام در این ماجرا نیز دستیار بزرگ پدرشان بودند در آغاز بسیار سعی کردند تا آتش فتنه انگیزان خوارج را خاموش کنند ولی وساطت امام نیز در آن کوردلان اثر نکرد.

امیرمومنان به فرزندشان فرمودند: برخیز با اینها سخن بگو و ماجرای داوری حکمیت را برای آنها بیان کن.

امام علیه السلام برخاستند و خطبه خواندند. در بخشی از خطبه ایشان آمده است: ای مردم در مورد ابوموسی و عمرو و عاص بسیار سخن گفتید همانا بدانید که این دو نفر فرستاده شدند تا بر اساس کتاب خدا داوری کنند ولی آنها مطابق هوای نفس خود داوری کردند کسی که چنین باشد حاکم نخواهد بود بلکه محکوم است.

ولی خوارج دست از لجاجت خود برنداشتند و به مخالفت خود ادامه دادند و سرانجام با دست خود گور خود را کندند و وجود ننگینشان به دست سپاهیان علی علیه السلام از صفحه روزگار برافکنده شد.

 

 

برشی از کتاب نگاهی بر زندگی امام حسن علیه السلام؛ ص 53-62

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
2 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.