سندی که به یازدهم جمادی الاول 1363 قمری بر می گردد و در کتابخانه وزیری یزد نگهداری می شود، حکایت از اولین گام های امام برای مبارزه با رژیم شاه دارد.

به گزارش خبرنگار جماران، در همه کتاب های تاریخی معاصر، آغاز علنی نهضت امام خمینی (س) را به اوایل دهه چهل و مخالفت های امام با انقلاب سفید، اصلاحات ارضی و بعدها به وقوع پیوستن واقعه مدرسه فیضیه و ... ربط می دهند اما آنچه که از شواهد برمی آید آن است که امام سال ها پیش از این نیز در مواقع مختلف مواضع خود را نسبت به عملکرد نادرست رژیم شاه ابراز می داشتند. نخستین سندی که در این رابطه در صحیفه امام یافت می شود، بیانیه سیاسی ایشان است که به صورت نامه ای انتقادی و حماسی خطاب به علما و ملت ایران نوشته شده است. لحن امام در این نامه، نشان دهنده عمق آینده نگری و روشن بینی ایشان است که زنگ خطر خود را به صدا در آورده اند. این سند که تاریخی ترین سند مبارزاتی امام نام گرفته است در کتابخانه وزیری یزد نگهداری می شود. متن نامه امام در ادامه مطلب آمده است:

 

"بسم‌ اللّه‌ الرحمن الرحیم

قال‌ اللّه‌ تعالی: قُلْ اِنَّما اَعِظُکُم بِواحِدَةٍ أنْ تَقُومُوا لِلّهِ مَثنی وَ فُرادی.[1]

خدای تعالی در این کلام شریف، از سرمنزل تاریک طبیعت تا منتهای سیر انسانیت را بیان کرده، و بهترین موعظه‌ هایی است که خدای عالم از میانۀ تمام مواعظ انتخاب فرموده و این یک کلمه را پیشنهاد بشر فرموده. این کلمه تنها راه اصلاح دو جهان است. قیام برای خداست که ابراهیم خلیل‌ الرحمن را به منزل خلّت رسانده و از جلوه‌ های گوناگون عالم طبیعت رهانده.

خلیل آسا درِ علم الیقین زن

ندای «لااُحبّ الآفلین[2]» زن

قیام للّه‌ است که موسی کلیم را با یک عصا به فرعونیان چیره کرد و تمام تخت و تاج آنها را به باد فنا داد و نیز او را به میقات محبوب رساند و به مقام صَعْق[3] و صَحْو[4] کشاند. قیام برای خداست که خاتم‌ النبیین ـ صلی‌ اللّه‌ علیه و آله ـ را یک‌تنه بر تمام عادات و عقاید جاهلیت غلبه داد و بت ها را از خانه خدا برانداخت و به جای آن توحید و تقوا را گذاشت و نیز آن ذات مقدس را به مقام قابَ قوسیْن أو أدنی[5] رساند.

 

خودخواهی و ترک قیام برای خدا ما را به این روزگار سیاه رسانده و همۀ جهانیان را بر ما چیره کرده و کشورهای اسلامی را زیر نفوذ دیگران درآورده. قیام برای منافع شخصی است که روح وحدت و برادری را در ملت اسلامی خفه کرده. قیام برای نفس است که بیش از ده میلیون جمعیت شیعه را به طوری از هم متفرق و جدا کرده که طعمۀ مشتی شهوت‌پرست پشت میزنشین شدند. قیام برای شخص است که یک نفر مازندرانی بیسواد[6] را بر یک گروه چندین میلیونی چیره می‌ کند که حَرْث و نسل آنها را دستخوش شهوات خود کند. قیام برای نفع شخصی است که الآن هم چند نفر کودک خیابانگرد را در تمام کشور بر اموال و نفوس و اعراض مسلمانان حکومت داده. قیام برای نفس اماره است که مدارس علم و دانش را تسلیم مشتی کودک ساده کرده و مراکز علم قرآن را مرکز فحشا کرده. قیام برای خود است که موقوفات مدارس و محافل دینی را به رایگان تسلیم مشتی هرزه‌گرد بیشرف کرده و نَفَس از هیچ کس درنمی‌آید. قیام برای نفس است که چادر عفت را از سر زن های عفیف مسلمان برداشت و الآن هم این امر خلاف دین و قانون در مملکت جاری است و کسی بر علیه آن سخنی نمی‌ گوید. قیام برای نفع های شخصی است که روزنامه‌ ها که کالای پخش فساد اخلاق است، امروز هم همان نقشه‌ ها را که از مغز خشک رضاخان بیشرف تراوش کرده، تعقیب می‌ کنند و در میان توده پخش می‌ کنند. قیام برای خود است که مجال به بعضی از این وکلای قاچاق داده که در پارلمان بر علیه دین و روحانیت هرچه می‌ خواهد بگوید و کسی نفس نکشد.

 

هان ای روحانیین اسلامی! ای علمای ربانی! ای دانشمندان دیندار! ای‌ گویندگان آیین دوست! ای دینداران خداخواه! ای خداخواهان حق‌پرست! ای حق‌پرستان شرافتمند! ای شرافتمندان وطنخواه! ای وطنخواهان با ناموس!موعظت خدای جهان را بخوانید و یگانه راه اصلاحی را که پیشنهاد فرموده بپذیرید و ترک نفع های شخصی کرده تا به همۀ سعادت های دو جهان نایل شوید و با زندگانی شرافتمندانه دو عالم دست در آغوش شوید. اِنّ للّه‌ فی‌ ایّام دهرکم نفحاتٌ ألا فتعرّضوا لها[7]؛ امروز روزی است که نسیم روحانی الهی وزیدن گرفته و برای قیام اصلاحی بهترین روز است، اگر مجال را از دست بدهید و قیام برای خدا نکنید و مراسم دینی را عودت ندهید، فرداست که مشتی هرزه‌گرد شهوتران بر شما چیره شوند و تمام آیین و شرف شما را دستخوش اغراض باطلۀ خود کنند. امروز شماها در پیشگاه خدای عالم چه عذری دارید؟ همه دیدید کتاب های یک نفر تبریزی بی‌سروپا[8] را که تمام آیین شماها را دستخوش ناسزا کرد و در مرکز تشیع به امام صادق و امام غایب ـ روحی له الفداء ـ آنهمه جسارت ها کرد و هیچ کلمه از شماها صادر نشد. امروز چه عذری در محکمۀ خدا دارید؟ این چه ضعف و بیچارگی است که شماها را فرا گرفته؟ ای آقای محترم که این صفحات را جمع‌آوری نمودید و به نظر علمای بلاد و گویندگان رساندید! خوب است یک کتابی هم فراهم آورید که جمع تفرقه آنان را کند و همۀ آنان را در مقاصد اسلامی همراه کرده از همه امضا می‌ گرفتید که اگر در یک گوشۀ مملکت به دین جسارتی می‌ شد، همه یکدل و جهت از تمام کشور قیام می‌ کردند. خوب است دینداری را دست کم از بهاییان یاد بگیرید که اگر یک نفر آنها در یک دیه[9] زندگی کند، از مراکز حساس آنها با او رابطه دارند و اگر جزئی تعدی به او شود برای او قیام کنند. شماها که به حق مشروع خود قیام نکردید، خیره‌سران بی‌دین از جای برخاستند و در هر گوشه زمزمۀ بی‌دینی را آغاز کردند و به همین زودی بر شما تفرقه‌ زده‌ها چنان چیره شوند که از زمان رضاخان روزگارتان سخت‌تر شود. وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِراً اِلَی اللّه‌ِ وَ رَسولِهِ ثُمَّ یُدرِکْهُ الْمَوتُ فَقَد وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَی‌ اللّه‌ِ[10]

11 شهر جمادی‌ الاولی 1363

سید روح‌ اللّه‌ خمینی" (صحیفه امام؛ ج 1، ص 22-23)

 

1 ـ سورۀ سبا، آیۀ 46 : «ای رسول، بگو به امت، که من به یک سخن شما را پند می‌ دهم؛ و آن سخن این‌ است که شما خالص برای خدا، دو نفر دو نفر با هم یا هر یک تنها، قیام کنید».

2 ـ اشاره به آیۀ 76، سورۀ انعام.

3 ـ بیهوشی و در اصطلاح عرفان به معنی فنای عبد سالک.

4 ـ هوشیاری و در اینجا بقای باللّه‌ پس از فنای فی‌ اللّه‌. و بازگشت به عالم ناسوت برای امتثال امر رب جلیل.

5 ـ اشاره به آیۀ 9، سورۀ نجم. 

6 ـ رضاخان پهلوی. 

7 ـ بحارالانوار؛ ج 68، ص 221، کنزالعمال؛ ج 7، ص 769.

8 ـ احمد کسروی؛ نویسنده و مؤلف کتاب های ضد مذهبی.

9 ـ تلفظ قدیمِ «ده».

10 ـ سوره‌ نساء، آیۀ 100: «و هرگاه کسی از خانۀ خویش برای هجرت به سوی خدا و رسول بیرون آید، و در سفر مرگ او فرا رسد، اجر و ثواب چنین کسی بر خداست». 

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
4 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.