امام قصد بازگشت به کشور را داشت. بختیار همه فرودگاه ها را بسته بود تا از این تصمیم امام جلوگیری کند. خون مردم به جوش آمده بود، روحانیان از سراسر کشور راهی تهران شده بودند. اعتراض ها به اوج رسیده بود، همه بازگشت امام را خواهان بودند...
به گزارش خبرنگار جماران، برخی از روحانیان که در اوایل بهمن ماه 1357 از سراسر کشور برای استقبال از امام خمینی(س) راهی تهران شده بودند، در هفتم بهمن 1357 در مدرسه رفاه گرد هم آمدند، آنان در اعتراض به ممانعت شاپور بختیار از ورود امام خمینی(س) به ایران، تصمیم به تحصن در مسجد دانشگاه تهران گرفتند. این تحصن از ساعت 9 صبح هشتم بهمن 1357 آغاز شد. روزنامه کیهان در گزارشی نوشت: «تحصن با حضور چهل روحانی آغاز شد و در ادامه صدها روحانی دیگر به این تحصن پیوستند و علاوه بر روحانیون مبارز تهران، نمایندگان روحانیون مبارز شهرستان ها و عده ای از مدرسین حوزه علمیه قم نیز در این تحصن شرکت کردند.
...اعلام شده است که این تحصن در اعتراض به بسته شدن فرودگاه ها و ممانعت از ورود امام خمینی به کشور برپا شده است و تا ورود امام خمینی به کشور نیز ادامه خواهد داشت.
روحانیون مبارزِ متحصن در مسجد دانشگاه تهران با صدور اعلامیه شماره یک خود اعلام کردند:
«حکومت غیرقانونی و غاصب شاپور بختیار در بیشرمی و اهانت به حیثیت ملت ایران، روی پیشینیان نوکرصفت خود را سفید کرد. در روز جمعه 6 بهمن در تهران و تبریز و رشت و گرگان و آبادان و سنندج و بعضی از شهرستان های دیگر دست به کشتارهای فجیع و وحشیانه زد و با بستن فرودگاه های کشور به روی رهبر محبوب ملت «آیت الله العظمی امام خمینی دام ظله» احساسات پاک مردم شرافتمند ایران را که با قلبی لبریز از عشق و دیدگان پراشک و شوق در انتظار مقدم فرخنده رهبر عظیمالشان خود بود، سخت جریحهدار ساخت و خشم سهمگین ملت ایران را که ریشه او و اربابانش را خواهد سوخت، بیش از پیش برانگیخت، اینجانبان به عنوان اعتراض به اعمال ضدانسانی دولت غیرقانونی بختیاری از ساعت 9 صبح روز یکشنبه 8 بهمن ماه جاری تا بازگشت حضرت آیت الله امام خمینی دام ظله به وطن و آغوش پر از مهر ملت، در مسجد دانشگاه تهران تحصن اختیار می کنیم و از این محل مقدس در کنار برادران دانشجوی خود، ندای حقطلبانه خود را به گوش جهانیان خواهیم رساند. برقرار باد جمهوری اسلامی به رهبری امام خمینی.»
انتخاب دانشگاه تهران برای تحصن امروز حرکت نمادین و گویایی بود که نشان می دهد جدایی طولانی میان حوزه و دانشگاه ناشی از علتی خارجی بود که همان دیکتاتوری و وابستگی رژیم شاه بود با حذف این دیکتاتوری از صحنه، پیوندی طبیعی میان دانشگاه و حوزه که دو نهاد علم و تقوا بود، برقرار شد.
سید حسن طاهری خرمآبادی در خاطرات خود از تحصن روحانیون در مسجد دانشگاه تهران میگوید: «در میان روحانیون نظریه تحصن در دانشگاه تهران طرفدار بیشتری داشت و بنده به اتفاق آقایان مطهری، خامنهای، ربانی املشی، ربانی شیرازی و گروهی دیگر با مینیبوس راهی دانشگاه شدیم و اول صبح آنجا بودیم. وقتی وارد دانشگاه تهران شدیم بیست نفر از دانشجویان که از تحصن ما آگاه شده بودند در آنجا حاضر شدند. و آیت الله مطهری، روی پله های مسجد دانشگاه ایستادند و اعلام کردند که ما در اعتراض به دولت که از ورود امام خمینی(ره) به کشور جلوگیری کرده اند در اینجا متحصن شویم و در همین جا به دنیا اعلام می کنیم تا بر طرف شدن مانع، به تحصن خود ادامه خواهیم داد.»
حجت الاسلام طاهری خرمآبادی در ادامه افزود: «بعد از استقرار ما در مسجد دانشگاه تهران، سیل جمعیت از نقاط مختلف به آنجا سرازیر شد. گروهی از مدرسان حوزه علمیه قم از همان صبح روز اول آمده بودند از جمله آقایان فاضل لنکرانی، قدوسی، راستی کاشانی. در کنار مسجد یکی دو اتاق بزرگ قرار داشت که آقایان در آنجا جمع شده بودند و کمیته هایی برای اداره تحصن تشکیل داده بودند. یکی از این کمیته ها، کمیته تبلیغات بود، دیگری کمیته رسیدگی به علمای شهرستانی بود. در این قسمت اسامی و مشخصات علمایی که از شهرستان ها به متحصان می پیوستند، نوشته می شد تا برای انتشار، در اختیار خبرنگاران قرار گیرد… آقای خامنه ای مسئول کمیته تبلیغات شدند و من هم در جایگاه قائم مقام و معاون ایشان همکاری می کردم. یکی از دانشکده ها را به کمیته تبلیغات اختصاص دادند. […] در کمیته تبلیغات، مطالبی که باید در روزنامه ها مطرح می شد، مورد بررسی و تصویب قرار می گرفت. در مجموع فعالیت های تبلیغاتی تحصن را که در واقع از کارهای اساسی و اصلی بود، این کمیته انجام می داد. کمیته ای نیز برای پشتیبانی از متحصنان و مردمی که به آنجا می آمدند تشکیل می شد و کار آن تعیین سخنران بود که برنامه منظمی داشته باشد و هر کس پشت تریبون نروند، زیرا در آن روزها گروه های مختلف از مسلمان گرفته تا ملحد، در جریان انقلاب وجود داشتند و برخی از این گروه ها تلاش می کردند که قضایا را به نفع خود تمام کنند. آیت الله مطهری یکی از سخنرانان بود و نماز جماعت نیز معمولاً توسط آیت الله طالقانی اقامه می شد.»
حجت الاسلام سید حسن طاهری خرمآبادی در کتاب پارهای از خورشید درباره نقش آیتالله مرتضی مطهری در تحصن علما می نویسد: «آقای مطهری در تحصن دانشگاه نیز نقش اساسی داشتند. یادم می آید که در مدرسه رفاه جمع شده بودیم که چه باید بکنیم و چه نباید بکنیم. پیشنهاد تحصن مطرح شد. دکتر بهشتی و آقای مطهری و آقای خامنه ای و خیلی های دیگر بودند. بعضی از دوستان اعتقاد داشتند تحصن در مسجد امام فعلی (مسجد شاه سابق) کنار بازار باشد. اما آقای مطهری گفتند که تحصن در دانشگاه باشد و بالاخره هم همان شد.»
حجت الاسلام اکبر هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود با اشاره به حوادث 7بهمن 1357 و شعارهای مردم «وای به حالت بختیار، اگر امام فردا نیاد، اگر امام فردا نیاد مسلسها بیرون میاد» و «وای اگر خمینی، حکم جهادم دهد، ارتش دنیا نتواند که جوابم دهد» نوشت: «این شعارها به خوبی روحیه مردم را در به مبارزه طلبیدن دشمن نشان داد و در این اوضاع و احوال فکر تحصن اعتراضی روحانیون مبارز در دانشگاه تهران در جمع ما مطرح شد و در همان لحظات اولیه، با شرکت دهها نفر از روحانیون که بعداً تعداد آنها به صدها نفر رسید، به سرعت شکل اجرایی گرفت و ما نیز در جلساتی که برای اداره برنامههای تحصن در اتاقی در کنار مسجد دانشگاه تهران برپا می کردیم به همکاری و همفکری با تعدادی از دانشگاهیان میپرداختیم.»
حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی در ادامه افزود: «در چنین شرایطی جمعیت زیادی هم در صحن و هم در داخل مسجد دانشگاه تهران حضور داشتند که لازم بود آنها را هم مشغول سازیم و هم کنترل کنیم تا حوادث تلخی رخ ندهد. برای همین من نیز مثل جمع دیگری از دوستان، در اجتماع مردم در مسجد سخنرانی کردم و با ارائه تحلیلی گفتم رژیم در مقابل فشار افکار عمومی داخل و خارج، نمی تواند زیاد مقاومت کند و در نهایت مجبور خواهد شد که با آمدن امام خمینی به کشور، موافقت کند.»
حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود می افزاید: «دیدم که جوان ها بیمحابا در معرض اصابت گلوله قرار می گیرند به میان جمعیت رفتم و عبای خود را از دوش برداشتم و در مقابل آنها ایستادم و به آنها گفتم حق ندارید که چنین کارهایی بکنید و بعد هم آنها را همراهی کردم و آنها هم همانجا ماندند و شعار رهبران ما را مسلح کنید، دادند.» حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی افزود: این تحصن که با حضور آقایان بهشتی، مطهری، مفتح، خامنهای و عدهای دیگر از روحانیون مبارز سازماندهی شده بود، به صورت گسترده مورد حمایت مردم، علما و مراجع تقلید قرار گرفت.»
حجتالاسلام محمدصادق خلخالی، یکی دیگر از روحانیون متحصن در مسجد دانشگاه تهران، در خاطرات خود از این تحصن می نویسد: «وقتی شاپور بختیار دستور بسته شدن فرودگاه ها را برای ممانعت از ورود امام خمینی(ره) صادر کرد، ما در مدرسه رفاه تصمیم گرفتیم در اعتراض به این اقدام به دانشگاه تهران برویم و تحصن کنیم. افرادی که با یکدیگر تصمیم گرفتند و با یک دستگاه مینیبوس خود را به دانشگاه رساندند و از در غربی آن وارد شدند، عبارت بودند از: «آیت الله منتظری، آیت الله ربانی شیرازی، آیت الله مطهری، آقای بهشتی، آقای هاشمی، آقای مهدوی کنی، آقای باهنر، آقای شیخ فضلالله محلاتی، اینجانب، آقای ربانی املشی، آقای آذری قمی، آقای جلال خمینی، آقای کروبی، آقای انواری و چند نفر دیگر.»
حجتالاسلام خلخالی در ادامه افزود: پس از ورود به دستور آیت الله مطهری، من تحصن را اعلام کردم و تحصن در مسجد دانشگاه تهران آغاز شد و گروهی از پسران و دختران نیز با ما به تحصن نشستند و پسرها فریاد می زدند: «برادر مبارز! تحصن، تحصن» و دختران در جواب فریاد می زدند: «ای خواهر مبارز! تحصن، تحصن»
حجت الاسلام خلخالی افزود آن روز به قدری جمعیت در آن جمع شده بود که جای سوزن انداختن نبود.»
حجتالاسلام سید علیاصغر دستغیب در خاطرات خود درباره تحصن در مسجد دانشگاه تهران میگوید: «در یک پیام سری به عموم روحانیون اعلام شد که هر چه سریعتر خود را به مسجد دانشگاه تهران برسانند و در تحصنی در اعتراض نسبت به ممانعت از بازگشت امام خمینی(ره) به کشور شرکت کنند. ما نیز طبق قرار با فاصله از یکدیگر و پراکنده وارد دانشگاه تهران شدیم تا عناصر رژیم حساس نشوند و مانع ورود ما نگردند. حجت الاسلام دستغیب افزود عده زیادی از مردم نیز در محوطه اطراف مسجد اجتماع کردند و ما از آنان درخواست کردیم که با توجه به سرمای شدید و کمبود امکانات به منازل خود بروند. اما مردم حاضر به ترک آنجا نبودند و می گفتند ما می ترسیم اگر دانشگاه را تخلیه کنیم رژیم خونآشام با یک حمله همه شما را از بین ببرد.»
حجتالاسلام علیاکبر مسعودی خمینی که از قم راهی تهران شده بود. در خاطرات خود میگوید: «در آن ایام علما به این نتیجه رسیده بودند که برای بازگشایی فرودگاه ها باید در تهران تحصن کنند. من هم برای دیدار با تحصنکنندگان راهی تهران شدم و مشاهده کردم که علما بست نشسته اند و یکی به نماز ایستاده است، دیگری قرآن می خواند، سومی در حال تحلیل سیاسی است و مردم هم دائم در حال رفت و آمد هستند.»
حجتالاسلام سیدهاشم رسولی محلاتی در خاطرات خود از تحصن روحانیان در دانشگاه تهران مینویسد: «اعضای جامعه روحانیت مبارز تهران» در اعتراض به تأخیر ورود امام خمینی(ره) به کشور، تصمیم گرفتند در دانشگاه تهران تحصن کنند و صبح آن روز حجتالاسلام محلاتی با من تماس گرفت و گفت برای تحصن به دانشگاه تهران میرویم شما هم بیایید.
من با آنکه دندانم را کشیده بودم و از درد شب گذشته نخوابیده بودم «پس از استخاره» راهی دانشگاه تهران شدم. در آنجا بازار بحث های سیاسی داغ بود و حجت الاسلام سید عبدالمجید ایروانی، از ائمه جماعت تهران به کمک دوستان بازاری خرج پذیرایی متحصان را متقبل شده بود. در جمع ما عده ای از مردم نیز حضور پیدا می کردند و به نفع جامعه روحانیت و علیه رژیم شاه شعار می دادند.» رسولی محلاتی می افزاید: «ساختمان ژاندارمری در نزدیک دانشگاه تهران نیز به سنگر مقابله ماموران علیه انقلابیون تبدیل شده بود. همزمان با این تحصن، در 8 بهمن 1357 در میدان 24 اسفند نظامیان از بالای ساختمان ستاد ژاندارمری به سوی مردم آتش گشودند و دست به کشتار جدیدی زدند. در این یورش نظامیان ده ها نفر شهید و صدها نفر زخمی شدند.»
روزنامه اطلاعات در گزارشی نوشت: «بیست نفر از روحانیون از جامعه روحانیت مبارز تهران و بیست نفر از روحانیون شهرستان ها در مسجد دانشگاه تهران تحصن کردند. دکتر زیباکلام نیز از سوی سازمان ملی دانشگاهیان به آنان خیرمقدم گفت. به گزارش خبرنگار روزنامه اطلاعات شماره متحصنین در شروع تحصن (ساعت 9) حدود چهل نفر بود که در ساعت 10 به یکصد نفر افزایش یافت و حجتالاسلام جنتی سخنگوی روحانیون نیز اعلام کرد که آقایان طالقانی، منتظری و بهشتی نیز به جمع متحصنین خواهند پیوست. ساعت 9 صبح نماینده خلبانان اعتصابی هواپیمای ملی کشور نیز به جمع روحانیون آمد و از آمادگی خلبانان برای پیوستن به این تحصن خبر داد. در همین ساعت نیز گروهی از روحانیون در داخل دانشگاه دست به تظاهرات زدند و شعار میدادند: برادر مسلمان تحصن ـ تحصن ـ دانشگاه تهران و نه قانون اساسی، نه سازش سیاسی، تنها ره رهایی جنگ مسلحانه است.»
روزنامه اطلاعات در ادامه اسامی جمعی از متحصنین را که در ساعات اول به مسجد دانشگاه تهران آمده بودند به این شرح اعلام کرد: «آقایان مطهری، آذری، محمدی، محفوظی، طاهری، محمدعلی جنتی، مهدی ربانی، محمدعلی شرعی، فاضل موحدی، یوسف صانعی، حسین راستی، محمد مومن، خلخالی، احمدی، توسلی و حیدری.»
به گزارش خبرنگار روزنامه کیهان سازمان ملی دانشگاهیان ایران کمیته تدارک امکانات برای متحصنین تشکیل داد. خبرنگار کیهان نوشت: «تعداد روحانیون مبارز تا ظهر امروز از چهارصد نفر تجاوز کرد تلاوت و ترجمه آیات قرآن مجید از جمعه برنامه های متحصنان در مسجد دانشگاه است. آقای [سیدعلی] خامنهای و آقای [اکبر] هاشمی رفسنجانی و استاد [مرتضی] مطهری در جمع متحصنان برنامه سخنرانی دارند. شیخ مصطفی رهنما همکار مطبوعاتی ما و بانی مسلم آزاد نیز مقارن ظهر به جمع متحصنان در مسجد دانشگاه تهران پیوست.»
تحصن امروز روحانیون با استقبال برخی مراکز دانشگاهی و اجتماعی ایران روبهرو شد. سازمان ملی دانشگاهیان ایران (دانشگاه تهران) در بیانیهای اعلام کرد: «روحانیت مترقی در طول مبارزات ضداستبدادی و ضداستعماری ملت ایران همواره نقش تعیین کنندهای داشته است. اینک در آستانه ورود رهبر عالیقدر انقلاب مردم ایران حضرت آیت اللهالعظمی خمینی برای اعتراض به دسایس مذبوحانه دستگاه ضدمردمی حاکم در جلوگیری از ورود ایشان، جامعه روحانیت مبارز در مسجد دانشگاه تهران تحصن اعلام کرده است. سازمان ملی دانشگاهیان ایران (دانشگاه تهران) پشتیبانی کامل خود را از خواست روحانیون متحصن ابراز میکند و انتخاب دانشگاه تهران را به عنوان محل این تحصن نشانه دیگری از همبستگی همه قشرهای مردم ایران در تحقق هدفهای انقلاب بزرگ ملت ایران میداند.»
شورای مرکزی هماهنگی سازمانهای دولتی و ملی که شامل بیش از پنجاه سازمان است نیز در اعلامیه ای از اقدام روحانیون حمایت کرد. در اعلامیه شماره 9 این شورا آمده است: «شورای مرکزی هماهنگی سازمان های دولتی و ملی ایران در اعتراض به دسایس ننگین امپریالیسم جهانی و نوکران سرسپرده و جیرهخوار آن که بر مسند خیانت و جنایت تکیه کردهاند و در این لحظات حساس تاریخساز میخواهند با دسایس گوناگون چون اشغال نظامی رادیو و تلویزیون، سازمان بنادر، گمرگ بندرعباس و فرودگاههای کشور و کشتارهای ننگین سراسر کشور و تکرار جمعه سیاه، انقلاب ایران را به رهبری امام خمینی با توطئه روبهرو سازند؛ اعضای شورای مرکزی هماهنگی سازمانهای دولتی و ملی ایران ضمن شرکت همگانی، پشتیبانی خود را از تحصن جامعه روحانیت در مسجد دانشگاه [تهران] اعلام داشته و تا باز شدن فرودگاه جهت ورود رهبر بزرگ انقلاب ملت ایران امام خمینی به تحصن خود ادامه خواهند داد.»
جامعه اسلامی دانشگاهیان ایران در بیانیهای با اشاره به فرار شاه از کشور اعلام کرد: «شاپور بختیار نخستوزیر دستنشانده و بیاختیار شاه را در راه تحقق بخشیدن به یک توطئه امپریالیستی علیه خلق مسلمان ایران همراه با کشتار مردم از بازگشت «قائد اعظم امام خمینی» که خواست قلبی همه مردم است جلوگیری کرده است.»
در ادامه این بیانیه با اشاره به تحصن «روحانیون متعهد و مبارز تهران» در مسجد دانشگاه تهران آمده است: «جامعه اسلامی دانشگاهیان ایران ضمن اعلام مخلوع بودن شاه و غیرقانونی بودن دولت شاپور بختیار پشتیبانی کامل خود را از تحصن روحانیون مبارز ـ که همچون اسلاف خود پرچمدار قیام های ملت مسلمان ایران علیه ظلم و استبداد و استعمار میباشند ـ ابراز داشته و همصدا با ملت شجاع ایران هرگونه دسیسه و توطئه علیه بازگشت امام خمینی و استقرار جمهوری عدل اسلامی را شدیداً محکوم میکند.»
آیتالله سیدمحمود طالقانی که در پیامی به متحصنین آمادگی خود را برای پیوستن به آنها اعلام کرده است. ساعت 5 بعدازظهر امروز به جمع صدها روحانی متحصن در مسجد دانشگاه تهران پیوست. آیتالله طالقانی، با وجود بیماری، اعلام کرد که تا بازگشت رهبر ملت به تحصن خود ادامه خواهد داد.
خبرنگار روزنامه اطلاعات نیز از حضور آیت الله حسینعلی منتظری، آیت الله محمدصدوقی، آیت الله سیدجلالالدین طاهری اصفهانی، آیت الله دکتر سید محمد حسینی بهشتی و آیت الله استاد مرتضی مطهری در جمع علمای متحصن خبر داد. علاوه بر این افراد آیت الله احمد آذری قمی، آیتالله مهدی ربانی، آیتالله حسین راستی، آیتالله محمد مومن، آیتالله عباس محفوظی، حجتالاسلام محمدعلی شرعی، حجتالاسلام محمدرضا توسلی و حجتالاسلام حسن طاهری خرمآبادی و حجتالاسلام علی قدوسی و حجتالاسلام جلالی خمینی در این تحصن حضور داشتند.
خبرنگار روزنامه کیهان از استقبال گسترده مردم از تحصن علما و روحانیون خبر داد و نوشت: «عده زیادی از مردم امشب مواد خوراکی و پوشاک و دیگر وسایل ضروری برای متحصنان آوردند و تلاش و همبستگی مردم غیرقابل توصیف بود. مردم گروه گروه با عجله قبل از شروع ساعات منع عبور و مرور شبانه خود را به دانشگاه تهران میرساندند و برای روحانیون متحصن غذا و وسایل میآوردند.»
حجتالاسلام جنتی، سخنگوی روحانیون متحصن، اعلام کرد: «به عقیده ما عدم بازگشت امام خمینی نتیجه توطئه ای است که توسط دولت انجام شده است. او افزود تحصن روحانیون تا بازگشت امام خمینی ادامه خواهد داشت و بیتردید نمایندگان و افرادی از گروههای مختلف مردم به تحصن ما خواهند پیوست.»
تحصن روحانیون مورد توجه مردم هم قرار گرفت. با تحصن روحانیون در مسجد دانشگاه تهران، محدوده دانشگاه و خیابانهای اطراف محور و مرکز تظاهرات و تجمعات اعتراضآمیز مردم علیه عوامل رژیم شاه شد و مردم گروه گروه در دستههای بزرگ تظاهرکننده به دانشگاه تهران وارد میشوند و از اقدام روحانیون پشتیبانی کردند و حتی در شهرستانها نیز تظاهرات گستردهای در حمایت از تحصن روحانیون شکل گرفت.
حسین ترابی در کتاب برای آزادی در توصیف تحصن امروز روحانیون در مسجد دانشگاه تهران مینویسد: «بر پارچه بزرگی نوشته شده بود: «هدف، جمهوری اسلامی» و بر پارچه دیگری که بر سر در مسجد دانشگاه تهران نصب شده نوشته شده بود: «تحصن جامعه روحانیت مبارز ایران در مسجد دانشگاه به عنوان اعتراض به جلوگیری از بازگشت امام خمینی به میان ملت.» ترابی در ادامه می افزاید: «پیرمردی در میان انبوه جمعیت به روحانی جوانی توصیه میکرد که بحث نکنید! الان 1500 ساواکی میان ما انداختهاند تا تفرقه ایجاد کنند، اگر ما بحث و مشاجره کنیم دچار عاقبتی نظیر 28مرداد 1332 خواهیم شد. ترابی افزود صدها نفر نیز زیر بارش باران نشسته بودند و با هم سرودی میخواندند: «ای ملت، ما با هم، متحد میشویم (دو دستشان را بالا آورده و بر هم میزنند) تا بر کنیم ریشه استعمار، درود، درود، درود، درود بر خمینی.»
تحصن علما و روحانیون در اسناد مراکز نظامی و امنیتی نیز بازتاب داشت. پلیس تهران در این باره گزارش داد: «در حدود چهارصد نفر از صبح روز 8/11/57 در دانشگاه تهران اجتماع کرده و بعد به عنوان اعتراض به نیامدن خمینی شب را در مسجد دانشگاه بیتوته و متحصن شدهاند.»
فرمانداری نظامی تهران و حومه نیز از این تحصن خبر داد: «تعدادی روحانیون متحصن در دانشگاه دانشجویان و مردمی که در آنجا بودهاند تشویق و تحریک نمودهاند که ژاندارمری تعدادی از ما را کشته است. خود را برای یک حمله متقابل و نشان دادن قدرت و ضرب و شصت آماده کنید.»
این تحصن تا روز دوازدهم بهمن 1357 ادامه داشت و با ورود امام خمینی(س) به تهران روحانیون متحصن با انتشار بیانیهای پایان تحصن خود را اعلام کردند و به صفوف استقبالکنندگان از ایشان پیوستند.