از جمله افراد و گروه هایی که شرایط ایران پس از فرار شاه برایشان اهمیت داشت و در صدد بودند به واکاوی این اوضاع پرداخته و نظر امام را جویا شوند، سیاستمداران کشورهای اروپایی بودند. در این میان، و در اولین فرصت، خبرنگار تلویزیون فرانسه به گفت و گو با امام پرداخت.

به گزارش خبرنگار جماران، سیر صعودی مبارزات مردمی به رهبری امام خمینی (س) علیه رژیم شاه، او را واداشت که به بهانه سفر، از کشور خارج شود (برای مطالعه بیشتر به مقاله چه عواملی باعث فرار شاه شد؟ مراجعه کنید). چند روز پس از این اتفاق مهم، یعنی در روز بیست و نهم دی ماه ۵۷، خبرنگار تلویزیون فرانسه در نوفل لوشاتو به حضور امام آمد و به پرسش هایی درباره اوضاع ایران پس از فرار شاه پرداخت. متن این گفت و گو در ادامه آمده است:

 

 

سؤال: [از حضرتعالی تشکر بکنم به عنوان اینکه ما را قبول کردید که بیاییم با شما مصاحبه کنیم و تلویزیون فرانسه را. مخبر ما از تهران گزارش می‌ دهد که میلیون ها نفر در خیابان های تهران مشغول تظاهرات هستند. می‌ خواستیم ببینیم که شما در جریان این امر هستید؟ و نظرتان راجع به این تظاهرات عظیمی که در تهران وجود دارد چیست؟]

جواب: تظاهرات در تهران تنها نیست؛ در سایر بلاد ایران ـ شهرستان های ایران هم هست. و نظر من این است که برای چندمین بار رفراندم عمومی است به اینکه نه شاه را ـ یعنی شاه سابق را ـ و نه حکومت او را و نه شورای سلطنتی را ملت ایران نمی‌ پذیرید. و ملت ایران حکومت اسلامی می‌ خواهد و همین رأی عمومی است بر اینکه حکومت اسلامی را طالب است و چیز دیگری را غیر از این طالب نیست، حکومت دیگری را نمی‌ پذیرد.

 

ــ[صحبت از شورای سلطنت فرمودید؛ آقای تهرانی آمدند به اینجا که می‌ خواهند با شما ملاقات بکنند و شما را ببینند. آیا شما می‌ خواهید ایشان را ببینید و تماسی با شورای سلطنت داشته باشید؟]

ــ من تماسی با شورای سلطنت نمی‌ توانم داشته باشم. ایشان از من تقاضای ملاقات کرد و گفتم به ایشان تذکر بدهند که تا شما استعفا ندهید از شورای غیرقانونی سلطنت، و تا اینکه اعلام نکنید که این استعفا برای این است که قانونی نیست، من با شما ملاقات نخواهم کرد[1].

 

ــ[همان که فرمودید رفراندم عمومی مردم در ایران در جریان است و این جمعیت کثیری که آنجا هستند می‌ خواهند که شما برگردید. تا به حال فرمودید که هر موقعی که وقتش برسد بر می‌گردم؛ در چنین صورتی چه تصمیمی خواهید گرفت؟]

ــباز هم همان را تکرار می‌ کنم که وقتی که صلاح دیدم و رفتنم در آنجا اصلح بود، خواهم رفت.

 

ــ[ما اطلاعاتی داریم که اعتصاب غذا در بعضی از پادگان ها و در بعضی از واحدهای نظامی صورت‌ گرفته. آیا فکر می‌ کنید که این علامت این‌ است که ارتش شروع کرده به برگشتن به طرف شما؟]

ــ ما امیدواریم که ارتش به تمام اقشارش برگردد؛ البته قشرهایی از او رو به ملتند. لکن صلاح ارتش این است که همه برگردند به آغوش ملت، و با شاهی که کنار رفت و دیگر برگشت ندارد، هیچ تماسی نداشته باشند؛ و توهّم نکنند که باید به شاه وفادار باشند. شاهی که به ملت آنها خیانت کرد و این همه جنایات به برادران آنها وارد کرد و ارتش را به صورت یک وابسته درآورد و اقتصاد ملت ما را فلج کرد و زراعت ملت ما را از بین برد، این شاه قابل این نیست که به او توجه بشود؛ و ارتش باید ارتش ملت باشد. و ما ارتش را از خودمان می‌ دانیم و اگر چند نفری در آنها خیانتکارند حسابشان از سایرین خارج است. و ما امیدواریم که همۀ آنها به آغوش ملت برگردند. و از آنها ما پذیرایی خواهیم کرد.

 

ــ[برای مدت ها شما رفتن شاه را خواسته‌ اید. حال که او رفته، می‌ خواهید که دوستان شما در ایران قدرت را به دست بگیرند؛ به چه نوعی؟ به صورت قانونی یا به صورت فشار افکار عمومی ـ با این تظاهراتی که دارند؟]

ــ فشار افکار عمومی همان قانون است. سلطنت در ایران به آرای مردم به خیال آنها آمده است و حال آنکه از اول هم نیامده بود. قانون ما این است که سلطنت باید با آرای عمومی مستقر بشود و الآن آرای عمومی خلع کرده است او را، بلکه مکرر اعلام خلع او را کرده. بنابراین ما همان فشار افکار عمومی ـ که قانون واقعاً همان است ـ باید قدرت را به دست بگیریم و حکومت را مستقر کنیم.

 

ــ[طبیعتاً در چنین شرایطی سؤالات زیادی طرح می‌ شود و از جمله آنکه می‌ گویند که شما آیت‌اللّه‌ها در ایران به همان اندازه که شاه ثروتمند است ثروت دارید و احیاناً از کشورهای مختلف کمک می‌گیرید. این پشتیبانی از کشورهای مختلف از کجاست؟ و بعضی‌ها هم می‌ گویند که به قدرت رسیدن شما برگشت به دوران گذشته است.]

ــاما قضیۀ ثروتمند بودن روحانیین در ایران، یک مطلب بسیار کذبی است که واضح است فساد آن. و اما اینکه از جاهای دیگر پشتیبانی می‌ شود، آن هم تکذیب می‌ کنم و ابداً از هیچ مملکتی، از هیچ جایی به روحانیین ایران پشتیبانی نمی‌ شود و کمک مالی نمی‌ شود لکن مردم‌ ایران علاقه دارند، علاقۀ اسلامی‌ دارند به‌ روحانیین ایران، و مردم ایران هر کمکی روحانیین بخواهند به آنها می‌ دهند و احتیاج به کمک های خارجی ندارند.

ـ

ـ[قسمت دوم سؤالم که مربوط به گذشته یعنی به عقب برگرداندن است...]

ــ اینکه گفته می‌ شود که ما می‌ خواهیم مملکت را به عقب برگردانیم این مطلبی بوده است که شاه برای اینکه دست و پا بزند و خلاص بشود از این گرفتاری که دارد منتشر کرده. ما با جمیع آثار تمدن موافقیم و مایلیم که مملکت ما مجهز بشود به جمیع آثار تمدن لکن نه به آنطور که شاه عمل کرد. شاه تمام آثار تمدن را در ایران به یک آثار فاسد کنندۀ مفسد درآورد: سینماها را محل فساد درست کرد، اخلاق جوان های ما را فاسد کرد، مراکز فحشا را زیاد کرد، مراکزی که جوان های ما را عادت به چیزهای باطل مثل هروئین می‌ کند زیاد کرد؛ و ما با اینها مخالفیم. و اما با آثار تمدن و پیشروی به هیچ وجه مخالف نیستیم، با پیشروی های شاه مخالفیم که پیشروی های او ما را به عقب برگردانده؛ و حالا سال های طولانی باید ایران زحمت بکشد تا اینکه ایران را به حالی برساند که ترمیم بکند این فسادهایی که شاه در ایران ایجاد کرده و این خرابی‌ هایی را که به بار آورده.

 

ــ[اجازه بدهید که از طرف تلویزیون فرانسه از شما تشکر بکنم که ما را اینجا پذیرفتید آیا فکر می‌ کنید آن روزی که از اینجا بروید متأسف خواهید بود از این محل، از این مکان؟]

ــ محل برای من هیچ مطرح نیست. من هر جا بتوانم خدمت بکنم به انسانیت، خدمت بکنم به ملت خودم، آنجا برای من خوب است. تا اینجا بتوانم خدمت بکنم علاقه دارم که اینجا باشم؛ وقتی اینجا نتوانم خدمت کنم علاقه‌ ای به اینجا ندارم؛ به آنجا دارم که بتوانم خدمت بکنم.

 

1 ـ آقای سید جلال‌الدین تهرانی، بنا به خواست امام خمینی، با تقدیم استعفای خویش به حضور ایشان رسید

(صحیفه امام، ج ۵)

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
2 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.