پایگاه خبری جماران: چندی پیش به بهانه میلاد حضرت عیسای مسیح (ع) و آغاز سال نو میلادی، همراه با دوست عزیز و صمیمی‌ام آشیخ محمدحسین مهدوی مهر، برای عرض تبریک و دیدار با همسر و یگانه فرزند زنده‌یاد جرج جرداق، ادیب، نویسنده، شاعر و نمایشنامه‌نویسِ توانا و سرشناس مسیحی و خالق اثر ماندگار  پنج جلدی «علی صوت العدالة الانسانیة» به منزلشان در منطقه مسیحی‌نشین «الرابیة » شرق بیروت رفتم.

مجموعه پنج جلدی «امام علی (ع) صدای عدالت انسانی» اثر ماندگار و جاودانه علمی و ادبی او بود که نیم قرن پیش به زیور طبع آراسته شد و تاکنون بیش از دو میلیون نسخه آن در سراسر جهان به زبان‌های مختلف به فروش رفته است. 

«مادام یولا»، بیمار و بدحال بود و به سختی برای استقبالمان از بستر بیماری برخاست، یارای سخن گفتن نداشت و ماسک را برای سلامتیمان از صورت بر نمی‌داشت.

 

سال نو میلادى و حکایت تکرارى میراث جرج جرداق  (1)

 

دکتر هادی، استاد دانشگاه لبنان هم وضع و حال بهتر از مادرش نداشت. افسرده و غصه‌دار؛ شرایط بسیار سخت زندگی حاصل از مافیاهای فساد و تحریم‌های ظالمانه واشنگتن و همپیمانان منطقه‌ای آمریکا بر لبنان، کمرش را خم کرده بود.

کم‌سخن بود و سوزناک؛ اما حرف می‌زد.

حقوق دانشگاهی‌اش از چهار هزار دلار در ماه به یکصد دلار رسیده بود!!!

و این کفاف هزینه سوختِ ایاب و ذهابش به دانشگاه را هم نمی‌دهد. چه رسد به حق اشتراک سه آمپر برق برای روشنایی لامپی که به تصحیح برگه‌های امتحانی شاگردانش !!! بدان نیاز داشت.

آب و نان و …جای خود !.

از حادثه آتش‌سوزی اخیر گوشه منزل مسکونی‌شان می‌گفتند و از خسارت بزرگ ناشی از آن در این شرایط دشوار.

درد اصلی مادر و فرزند اما این‌ها نبود؛ آن دو به لطف پروردگارشان سخت ایمان و امیدوار بودند و صبح امید را هرچند دور (!) اما نزدیک (!) می‌دیدند؛ چنین وضعیتی را هم بهای مقاومت و استقلال کشورشان می‌دانستند.

 

سال نو میلادى و حکایت تکرارى میراث جرج جرداق  (2)

 

آنچه برایشان اهمیت ویژه‌ای داشت، میراث گرانبهای «جرج» بود. یعنی همان کتاب‌های شخصی‌اش که تمام منزل مسکونی و وسایل درون و برون آن را اِشغال کرده بگونه اى که اثاث و مبلمان منزل در لابلاى کتابها گم شده اند و هم‌اکنون در آماج حمله بی‌امان موریانه ها رو به نابودی است.

به یاد مى‌آورم که یکی از دغدغه‌های مرحوم جرداق نیز در زمان حیاتش و تا واپسین لحظات زندگی، همین کتابخانه‌اش بود و در هر ملاقاتى که با او داشتم، نگرانی‌اش درباره کتاب‌هایش را حس می‌کردم و توجه او همواره به کتابخانه‌اش معطوف بود. این مسئله‌ای است که به‌رغم تلاش‌ها در آن روزگار، متأسفانه نتیجه‌ای نداد.

اینجاب در دو یاداشت قبلی‌ام و بر اساس دوستی و آشنایی‌ با جرداق بدان اشاره داشتم که توجه خوانندگان را به آن‌ها جلب می‌کنم (جرج جرداق ادیب لبنانی-مسیحی که شیفته علی بود و ناگفته‌هایی از جرج جرداق و دغدغه‌های همسرش  ).

 

سال نو میلادى و حکایت تکرارى میراث جرج جرداق  (4)

 

این دغدغه را من سال گذشته، بویژه بعد از بازدیدی که از منزل زنده‌یاد داشتم و تراژدی که با چشمان خود دیدم به اشخاص حقیقی و حقوقی لبنانی و ایرانی منتقل کردم و به‌رغم وعده و وعیدها، همچنان چشم به راه «ناجی»، این‌سو و آن‌سو می‌دَوَم.

به هرحال؛ ساعتی بعد با رعایت حال میزبان با او و فرزندش با تقدیم جعبه‌ای «سوهان» و اندک «زعفران»ی به نشانی نمادین از قم و مشهد خداحافظی می‌کنیم.

او‌ که از این دیدار غیر منتظره، پس از سال‌ها از درگذشت «استاد» غافلگیر و به وجد می‌آید، میهمانانش را «فرزندان راستین تشیع » می‌پندارد( !!) و مجموعه پنج جلدی «علی صوت العدالة الانسانیة» باقیمانده از زنده‌یاد -چاپ نجف اشرف- را پیشکشم می‌کند. 

پس از گرفتن عکس یادگارى بادرخت کاج میلاد همراه با کتابهاى اهدایى به گرمی توسط ایشان و فرزندش در حالی بدرقه می‌شویم که جملات سال گذشته مادام یولا هنگام دیدارش از اینجاب در محل رایزنی فرهنگی کشورمان در بیروت را به یاد می‌آورم و در گوش‌هایم هنوز طنین می‌اندازند که:

«می‌دانید منزل جرج، ملک او نبود و اجاره‌ای بود! ما هیچ‌گاه در پرداخت اجاره منزل تأخیر نداشتیم. با وجود این، مالک اصرار دارد منزل را تخلیه کنیم. آیا واقعاً جرج جرداق با نشر دو میلیون نسخه از آثارش در سراسر جهان استحقاق این را دارد که خانواده‌اش از منزل بیرون رانده شوند؟ جرج در این منزل، کتابخانه‌ای با حدود ۵ هزار کتاب و ۹۰۰ شماره مجله از خود برجای گذاشته است. یاد و خاطره مردی که روایتگر امام علی(ع) بود را باید همواره زنده نگاه داشت؛ این یک میراث ارزشمند انسانى و متعلق به همه است...

 

سال نو میلادى و حکایت تکرارى میراث جرج جرداق  (5)

 

مردم لبنان در یک بحران بزرگ و بی‌سابقه‌ اقتصادی به‌سر می‌برند؛ ما هم جزء طبقه فقیر هستیم و در شرایط سختی زندگی می‌کنیم. صاحب ملک هم به ما فشار می‌آورد و من به‌تنهایی قادر به حفاظت از این گنجینه علمی و معرفتی نیستم».

آقایان ! دغدغه‌های یولا و فرزندش هادی درباره حفظ میراث فکری و ادبی جرج جرداق و همچنین کتابخانه او که متأسفانه به خاطر شرایط نامناسب نگهدارى در حال  نابودى است، دغدغه‌ای است کاملاً به‌جا و ضرورت دارد که به‌طور ویژه و فورى به آن توجه شود. نام و یاد این ادیب بزرگ شیفته علی (ع)، باید ماندگار و جاودانه بماند؛

نمیدانم این آثار به جامانده تا چه زمانی یارای مقاومت دارند؟ اما این را می‌دانم که حفظ میراث این اندیشمند مسیحیِ دوستدارِ علی (ع) حفظ ارزش‌های والای مکتب علی و خاندان او است ..

تا دیر نشده، اقدامی را باید ..

اللَّهُمَّ إنِّی أُشْهِدُکَ أنِّی قَدْ بَلَّغْتُ..

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
7 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.