آیتالله سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی(ره) از علمای بنام تبریز و از مبارزین دوران طاغوت بود. ایشان اولین شهید محراب پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران است.
پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، ...«مرا تهدید به قتل می کنند. من از شهادت نمی ترسم و آماده ام و از خدا می خواهم.» درست ساعاتی از این جملات نمی گذشت که در شامگاه روز دهم آبان سال 1358 مصادف با عید سعید قربان سال 1399 هجری، مجاهدی دیگر از ذریه امیرالمؤمنین(ع) قدم به مسلخ عشق گذاشت و جان گرانمایه خود را که سال ها در مجاهده و تلاش گذرانده بود، در پیشگاه حضرت حق در طبق اخلاص نهاد.
آیت الله قاضی طباطبایی(ره) مجاهد عظیم الشان در چنین روزی بعد از ادای فریضه نماز مغرب و عشاء و در راه مراجعت به منزل توسط منافقی از گروه فرقان در سن 65 سالگی به شهادت رسید.
زندگینامه شهید قاضی طباطبایی
آیت الله سید محمد علی قاضی طباطبایی در سال 1331 هجری قمری در تبریز متولد شد. پدرش حاج سید باقر مشهور به میرزا باقر و عمویش میرزا اسدالله از علمای بنام تبریز بودند و ایشان تحصیلات مقدماتی علوم دینی را در مدرسه طالبیه نزد آن دو فرا گرفت.
وی در 1359 ه. ق جهت تحصیل در حوزه علمیه قم به شهر قم مشرف شدند تا از محضر آیات عظام سید محمد خوانساری، سید محمد حجت کوه کمره ای، بروجردی، گلپایگانی و امام خمینی کسب فیض نماید.
در سال 1369 هجری قمری شهید قاضی به نجف عزیمت کردند و نزد علمای برجسته ای نظیر مرحوم آیت الله العظمی عبدالحسین رشتی، میرزا باقر زنجانی و بجنوردی، سید محسن حکیم، سید ابوالقاسم خویی و شیخ محمد حسین کاشف الغطاء به کسب علوم دینی پرداخت. وی از خود ثمراتی علمی در قالب آثار چاپ شده و چاپ نشده به جای گذاشت که بالغ بر 50 مورد می باشد.
ایشان در طول مبارزات انقلابی در کنار امام، به عنوان یار و یاور ایشان بودندو نقاط حساسی از مبارزات نهضت به ایفای نقش می پرداختند که در طول مقاله به نقاطی اشاره خواهد شد.
اولین تجربه مبارزاتی
ایشان از همان ابتدا در مسیر انقلاب قرار داشت و تلاشهای بسیاری برای پیروزی انقلاب اسلامی انجام داد.
بعد از تسلّط رضا خان بر ایران و گستردن بساط ظلم و ستم و اسلام ستیزی که میرفت تمام مقدّسات را از بین ببرد، بار دیگر حماسه سازان همیشه بیدار به رهبری روحانیت آگاه، در سراسر مملکت عَلَم مخالفت بر افراشتند و در مقابل اعمال خلاف شرع و ضد انسانی حکومت شوریدند.
این بار هم مثل گذشته تبریز قهرمان پرچم نهضت اسلامی را بر دوش گرفت و هماهنگ با سایر شهرها خروشید و موج اعتراض به راه انداخت.
در آن هنگام که سید محمد علی نوجوانی ۱۶ ساله بود با چشمان تیز بین خود برخوردهای سیاسی و شیوههای هدایت مردم را از جانب پدر که دوشادوش بزرگ عالمان شهر به عهده داشتند دنبال میکرد و راه و رسم مبارزه میآموخت.
در سال ۱۳۴۷ ق. به دنبال قیام مردم تبریز به دستور حکومت دست نشانده و تحمیلی رضا خان پهلوی سید محمد علی به همراه پدر گرامیش راهی تبعیدگاه شد و به مدت دو ماه ناگزیر به اقامت اجباری در تهران گردید و از آن جا بار دیگر به مشهد مقدس تبعید شد و یکسال در آن دیار پاک، دوران تبعید خود را گذراند. دژخیمان پهلوی به این مقدار هم رضایت ندادند و در غیاب آقا میرزا محمد باقر دستور دادند که خانهاش را در تبریز خراب نموده و جزو خیابان سازند بدون اینکه ضرر و زیان وی را جبران نمایند.
و این اولین تجربه مبارزاتی سید محمد علی بود که در آن برای نخستین بار سوزش زخم بیداد حکومت پهلوی را بر قلب خود احساس کرد.
همراهی با امام پیش از انقلاب
ایشان قبل از پیروزی انقلاب، همواره به عنوان یکی از یاران وفادار امام و حامیان وی ظاهر می شدند و به ایفای نقش می پرداختند. یکی از مهمترین نقش های ایشان حمایت از خط و مشی امام خمینی(ره) در مخالفت با طرح لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی بود که بر اساس آن قید اسلام از شرایط انتخاب شوندگان و انتخاب کنندگان حذف می شد و به جای قسم به قرآن، قسم به کتاب آسمانی کفایت می کرد. این طرح مخالفت حوزه علمیه قم، مراجع تقلید خصوصا امام خمینی(ره) را برانگیخت. بر همین اساس علمای تبریز، اعلامیه هایی را صادر کردند که آیت الله قاضی از جمله امضاءکنندگان آن اعلامیه هابود.
واقعه مدرسه طالبیه
از دیگر وقایعی که آیت الله از آن در جهت پیشبرد اهداف انقلاب بهره برد، واقعه مدرسه طالبیه تبریز بود. این واقعه از اینجا شروع شد که اعلامیه امام در مدرسه طالبیه روی دیوار نصب شد که ماموران شهربانی وقتی خواستند اعلامیه را پاره کنند، با مقاومت طلاب مدرسه مواجه شدند و این درگیری به بازار کشیده شد و با شورش مردمی که از مسجد مقبره بیرون آمده بودند، محاصره نیروهای شهربانی شکسته شد. در اثر این حادثه بود که آیت الله قاضی اعلامیه ای صادر کردند و فردای آن روز آن را با خط سرخ درتمام شهر منتشر کردند.
محرم 1342 همزمان بود با رویداد فجایع مدرسه فیضیه و مدرسه طالبیه تبریز که به همین جهت شاه و علما رو در روی یکدیگر قرار گرفتند. آیت الله قاضی و علماء در این محرم به تبعیت از امام، تاکید بر استراتژی افشاگری علیه رژیم را از طریق مجالس روضه و وعظ و سخنرانی قرار داده بودند. در اثر اتخاذ این استراتژی بود که با دستگیری امام، بازار تبریز به حالت تعطیلی درآمد.
تلاش برای آزادی امام
در پی سخنرانی امام(ره) و دستگیری ایشان در سال 1342، اقبال عمومی و مردم چنان بود که مراجع تقلید بایستی اقدامی در خصوص رهایی امام انجام می دادند. لذا بر همین اساس بود که جمع کثیری از علما به سمت تهران حرکت کردند. در این میان آیت الله قاضی به تهران نیامد. مهمترین دلیل ایشان این بود که با وجود آیات عظامی چون میلانی، شریعتمداری، مرعشی نجفی، ایشان نمی توانست تاثیر چندانی در قضایا داشته باشد، در ثانی نقشی که می توانست در راستای پیشبرد اهداف نهضت در این موقعیت زمانی در تبریز ایفا کند به مراتب مهمتر از نقشی بود که می توانست در تهران داشته باشد.
دشمنی با اسرائیل
دشمنی با اسرائیل از ویژگی های بارز ایشان بود که به تاسّی از امام آن را در منابر و اعلامیه های خود تبلیغ و هویدا می ساخت. ایشان به پیروی از امام و همراه با علمای دیگری پس از سومین جنگ بین اعراب و اسرائیل تلاش های فراوانی در قالب صدور اعلامیه مبنی بر لزوم جمع آوری کمک های مردمی برای آسیب دیدگان و آوارگان فلسطینی به انجام رساندند.
در تبریز در سال 52 برای تغذیه حرکت های ضد رژیم اعم از چاپ و نشر اعلامیه، کمک به خانواده های زندانیان سیاسی، مساعدت به فعالانی که مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شده بودند و ... صندوقی به نام مجاهدین اسلامی زیر نظر ایشان تاسیس گردید تا از این طریق به بارور شدن نهضت کمکی کرده باشد.
ارتباط با دانشجویان در راستای مبارزه با رژیم یکی دیگر از فعالیت های ایشان بود که وی در کارهای خود آن را مد نظر قرار داده بود.
دوران تبعید
آیت الله قاضی به خاطر مبارزات بی امانش، سالهائی از عمر پر برکت خود را در زندانها و تبعیدگاهها سپری کرد که یکی از محلّهای تبعید وی بافت کرمان بود.
روز سیام آذر ماه ۱۳۴۷ ش. مصادف بود با یوم الله عید سعید فطر در شهر تبریز نماز پر صلابت عید فطر در جوّ معنوی به امامت عالم ربّانی حضرت آیت الله سید محمد علی قاضی طباطبائی برگزار شد. ایشان که هیچ فرصتی را از دست نمیداد، از این اجتماع با شکوه نهایت استفاده را کرد و بر علیه سردمداران رژیم سخنرانی کردند و ضمن گفتار آتشین نقاب از چهره کریه رژیم پهلوی بر گرفت و روابط خفّت بار دولت با رژیم غاصب و نا مشروع صهیونیستی را محکوم کرد، غروب همان روز برای اداءنماز مغرب و عشاء به مسجد شعبان تشریف آوردند و بعد از نماز و پاسخ به ابراز احساسات مردم از مسجد خارج شد.
هنوز چند قدمی از در مسجد دور نشده بود که مزدوران وطن فروش وی را احاطه کردند و با اجبار سوار ماشین کردند. و سپس او را به بافت کرمان تبعید نمودند.
بعد از اسکان در بافت کرمان، هر روز یک مأمور ساواک جهت حضور و غیاب تبعیدی به محل سکونت او سر میکشید. اتاقی که آیت الله قاضی در آن، روزهای تنهایی میگذراند، یک اتاق کوچک و محقّری بود که از سطح حیاط دو پلّه پایینتر بود. مأمور ساواک طبق تعلیماتی که از طرف سازمان به او داده شده بود، با گستاخی و تبختر رفتار میکرد و برای اینکه زور و حاکمیت دستگاه را به رخ تبعیدی کشیده باشد، بجای وارد شدن از در اتاق، با کفش از پنجره میپرید وسط اتاق، و با حالت غرور و خود خواهی و صدای خشن و ناهنجار دستور میداد زود باش امضاء کن ...
چند روز بدین منوال گذشت و آیت الله قاضی چند بار به ایشان تذکر داد که ادب را رعایت کند ولی آن بیادب گوشش بدهکار نبود و دست از کار بیشرمانه خود بر نمیداشت.
روزی هنگامی که مزدور خود فروخته با همان رفتار پست همیشگی به وسط اتاق پرید، سید دلاور بلافاصله کتاب سنگین و ضخیم «المنجد» را برداشت و محکم بر پس گردن مأمور کوبید و فریاد زد:
بی ادب! مگر نگفتم مؤدب باش ...
مأمور مغرور و خود باخته، با زبونی و ترس از اتاق بیرون رفت و آیت الله قاضی با این عمل شجاعانه خود بار دیگر ثابت کرد که سر نیزه در مقابل نیروی پر توان ایمان و استقامت محکوم به شکست است.
بعد از بافت کرمان ایشان را به زنجان تبعید کردند و بعد از اتمام آن در تاریخ ۶/۹/۱۳۴۸ به تبریز مراجعت کرد.
قیام 29 بهمن
قیام مردم قم در نوزدهم دی ماه 1356 که با اهانت علنی به مرجعی با روحیه سیاسی آشتی ناپذیر بویژه بعد از شهادت فرزندش در ایران، بوجود آمده بود، انفجاری ایجاد کرد که در وهله اول طلاب را راه انداخت و در وهله دوم امواجی را به گوشه کنار کشور پراکند. موج این حرکت در تبریز با رهبری علما خصوصا آیت الله قاضی انعکاس مطلوبی یافت و خود را در حرکتی به نام قیام 29 بهمن تبریز نشان داد.
بعد از انقلاب
با پیروزی انقلاب اسلامی، ایشان طی حکمی از سوی امام در سال 1358 به عنوان امام جمعه و نماینده تامّ الاختیار امام در تبریز منصوب شد. مهمترین کارکرد آقای قاضی را باید رهبری جریانها و فضای سیاسی تبریز همسو با فضای انقلاب در قالب ایجاد امنیت و ثبات، تحرک بخشیدن به سازندگیها، رفع کدورت ها و رفع نواقص دانست. به عنوان مثال در اواخر خرداد 58 تعدادی از همافران دست به تحصن زدند و خواسته هایی را مطرح کرده بودند که با تلاش های وی، دست از تحصن برداشتند.
با تاسیس حزب جمهوری اسلامی، آیت الله قاضی با صدور اعلامیه هایی مردم را تشویق به عضویت در آن می کرد. در قم از طرف دفتر امام اعلام شد که «حزب جمهوری اسلامی را حضرت آیت الله العظمی امام خمینی تایید می فرمایند و حضرت مستطاب حجت الاسلام والمسلمین آیت الله قاضی طباطبایی نماینده امام هستند.»
شهادت سید محمد علی قاضی طباطبایی
هنوز شش ماه از طلیعه انقلاب شکوهمند اسلامی نگذشته بود که ستاره درخشانی از آسمان پر فروغ علم و فقاهت غروب کرد. این بار دست پلید استکبار جهانی از آستین کثیف، گروهک منحرف فرقان بیرون زد و ناجوانمردانه استاد بزرگ حوزه و دانشگاه آیت الله مطهری را به شهادت رساند ...
وقتی خبر شهادت مظلومانه استاد مطهری، به گوش آیت الله قاضی رسید بسیار متأثر شد و همواره به اطرافیان خود میگفت: کاش بنده هم مثل استاد مطهری، روزی به شهادت برسم. چند روز بعد دعایش مستجاب شد!
سر انجام بعد از عمری مجاهدت و تعلیم و تربیت و نویسندگی، به تاریخ ۱۱ آبانماه ۱۳۵۸ در حالی که روز عید قربان نماز عید خوانده بود بهنگام شب بعد از نماز مغرب و عشاء در مسجد شعبان خود قربانی دین خدا گشت بار دیگر گروه فرقان با این جنایت هولناک دل امت و امام را جریحه دار ساخت.
فردای آن روز مردم مصیب زده آذربایجان در حالی که سیل اشکشان جاری بود و قلبشان را غم و اندوه فرا گرفته بود، پیکر پاک آن شهید را تشییع کردند و در آرامگاه خانوادگی واقع در مسجد مقبره به خاک سپردند.
پیام حضرت امام خمینی(س)
پس از شهادت آیتالله قاضی طباطبایی امام خمینی پیامی صادر کردند:
بسم اللّه الرحمن الرحیم
اناللّه و اناالیه راجعون
با کمال تأسف ضایعۀ ناگوار شهادت عالِم مجاهد، حجت الاسلام والمسلمین، آقای حاج سید محمد علی قاضی طباطبایی ـ رحمةاللّه علیه ـ را به عموم مسلمانان متعهد و علمای اعلام مجاهد و مردم غیور مجاهد آذربایجان و خصوص بازماندگان این شهید سعید تسلیت عرض، و از خداوند متعال صبر انقلابی برای مجاهدین راه حق و اسلام خواستارم.
ملت عزیز برومند ایران و آذربایجانیان غیرتمند عزیز باید در این مصیبتهای بزرگ، که نشانۀ شکست حتمی دشمنان اسلام و کشور و عجز و ناتوانی و خودباختگی آنان است، هرچه بیشتر مصمم، و در راه هدف اعلای اسلام و قرآن مجید بر مجاهدات خود افزوده و از پای ننشینید، تا احقاق حق مستضعفین را از جباران زمان بنمایند.
عزیزان من، در انقلابی که ابرقدرتها را به عقب رانده و راه چپاولگری آنان را از کشور بزرگ بسته است این ضایعات و ضایعات بالاتر، اجتنابناپذیر است.
ما باید از کنار این وقایع با تصمیم و عزم و خونسردی بگذریم؛ و به راه خود ـ که راه جهاد فی سبیل اللّه است ـ ادامه دهیم.
شهادت در راه خداوند زندگی افتخارآمیز ابدی و چراغ هدایت برای ملتهاست. ملتهای مسلمان باید از فداکاری مجاهدین ما در راه استقلال و آزادی و اهداف مقدسۀ اسلام بزرگ الگو بگیرند؛ و با پیوستن به هم سد استعمار و استثمار را بشکنند، و به پیش به سوی آزادگی و زندگی انسانی بروند. از خداوند متعال عظمت اسلام و مسلمین و رحمت و مغفرت برای شهدای راه حق و شهیدِ سعید طباطبایی خواستارم.
11 ذی الحجة الحرام 99
آبان 58
روح اللّه الموسوی الخمینی
آثار علمی شهید بزرگوار
شهید محراب آیت الله قاضی از جمله قلم بدستان پر کاری بود که در طول عمرشان با تلاش گسترده و نیّتی خالصانه توانست تحقیقات ارزندهای را با بیانی رسا و قلمی شیوا و نثری استوار به جهان وسیع فرهنگ اسلامی عرضه بدارد.
کار تحقیقاتی و نویسندگی آن بزرگوار از دو جهت حائز اهمیت است، یکی نوشتن کتابهای مستقل در رشتههای مختلف که مورد نیاز بود و تألیفی صورت نگرفته بود و دیگری با تعلیقه و تصحیح و مقدمه نویسی بر آثار گرانقدر دیگر دانشمندان و چاپ مجدّد آنها، افکار بلند و ارزشمند آنان را احیا کرد.
ره آورد فکری شهید قاضی که به صورت نوشته به یادگار مانده است عبارتند از:
۱. الاجتهاد و التقلید (عربی ـ خطی)
۲. الفوائد (فقهی ـ تاریخی)
۳. خاندان عبد الوهاب (فارسی ـ خطی)
۴. کتاب فی علم الکلام (عربی خطی)
۵. فصل الخطاب فی تحقیق اهل الکتاب (عربی خطی)
۵. السعادت فی الاهتمام علی الزیارت (عربی ـ خطی)
۷. اجوبه الشبّهات الواهیه (فارسی ـ خطی)
۸. رسالت فی اثبات وجود الامام علیه السّلام فی کل زمان (عربی خطی)
۹. سفرنامه بافت (بافت کرمان)، (فارسی، خطی)
۱۰. المباحث الاصولیّه (عربی ـ خطی)
۱۱. حاشیه بر کتاب رسائل شیخ انصاری (ره)
۱۲. حاشیه بر کتاب مکاسب شیخ انصاری (ره)
۱۳. حاشیه بر کفایة الاصول آخوند خراسانی (ره)
۱۴. تقریرات اصول آیت الله حجت کوه کمری
۱۵. تاریخ قضا در اسلام
۱۶. صدقات امیرالمؤمنین و صدیقه طاهره علیهما السّلام
۱۷. حدیقه الصالحین
۱۸. رساله در دلالت آیه تطهیر بر اهل بیت علیهم السّلام
۱۹. رساله در اوقات نماز
۲۰. رساله در مباهله
۲۱. رساله فی مسأله الترتّب
۲۲. رساله در نماز جمعه
۲۳. تعلیقات بر کتاب الفردوس الاعلی تألیف علامه شیخ محمد حسین کاشف الغطاء (عربی چاپی)
۲۴. تحقیق درباره روز اربعین حضرت سید الشهداء علیه السّلام (فارسی چاپی)
۲۵. تعلیقات بر کتاب انوار نعمانیه (عربی چاپی)
۲۶. مقدمه و تعلیقه بر تفسیر جوامع الجامع طبرسی (عربی چاپی)
۲۷. تعلیقات بر کتاب اسلام صراط مستقیم (فارسی چاپی)
۲۸. تعلیقات بر کتاب کنز العرفان (عربی خطی)
۲۹. مقدمه بر کتاب صحائف الابرار کاشف الغطاء (عربی ـ چاپی)
۳۰. آثار تاریخی آیت الله العظمی حکیم (فارسی چاپی)
۳۱. مقدمه بر تنقیح الاصولآقا رضا متوفی ۱۳۳۷ شمسی
۳۲. مقدمه بر کتاب مرآت الصلوه
۳۳. پیشگفتار بر علم امام علامه طباطبائی
۳۴. مقدمه بر کتاب معجزه و شرایط آن
۳۵. مقدمه بر کتاب جنه المأوی (عربی چاپی)
۳۶. پاورقی بر تعلیقات بر کتاب اللوامع الالهیه فی المباحث الکلامیه (عربی چاپی)
۳۷. مقدمه بر انیس الموحدین نراقی (فارسی ـ چاپی)
۳۸. تحقیق در ارث زن از دارائی شوهر (فارسی چاپی)
۳۹. علم امام علیه السّلام (فارسی ـ چاپی)
۴۰. مقدمه بر العقائد و الوثنیّه فی الدیانه النّصرانیه (عربی ـ چاپی)
۴۱. ترجمه مسائل قندهاریّه (از عربی به فارسی)
۴۲. مقدمه بر تاریخ ابن ابی الثلج بلخی (عربی ـ خطی)
۴۳. مقالات متعدد چاپ شده در مجلات عربی چاپ صیدا (لبنان)
ایشان علاوه بر آثار فکری، آثار اجتماعی و عمرانی بسیاری هم از خود به یادگار گذاشتهاند.