هر دو جریان در داخل خود به طیف های گوناگون تقسیم می شوند ما در میان اصولگرایان اختلافات زیادی داریم احمدی نژاد نماینده همه اصولگرایان نیست. در میان اصلاح طلبان آقای خاتمی بهتر از دیگران است هم فرهنگش فرهنگ خوبی است هم ادبیاتش ادبیات خوبی است.
پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، به مناسبت سالروز صدور پیام روشنگرانه حضرت امام خمینی(س) مشهور به " منشور برادری "،به بازخوانی تاریخی و ضرورت بهره گیری از آن در شرایط امروز جامعه در گفت وگو با شخصیت های سیاسی ، مذهبی ، دانشگاهی و حوزوی و فعالان عرصه سیاست پرداخته است تا گامی به سوی "وحدت ملی "بردارد .مریم بهروزی دبیر کل جامعه زینب (س)معتقد است : هیچ جریانی حذف شدنی نیست، برای همین همه باید در کنار هم بر روی اصول اساسی مد نظر امام و حدت و تفاهم کنند .
مراد حضرت امام (س)از وحدت چه بود ؟
امام با انقلاب اسلامی یک بعثت نویی برای جهان معاصر داشتند و یک تحول علمی و اعتقادی و یک تجربه مدرن بود تنها پیامبران الهی توانسته اند چنین حرکت موثری را در طول تاریخ انجام بدهند.یکی از جملات کلیدی بیانات حضرت امام "همه با هم"بود. امام خمینی (س)می خواستند همه ملت در همه زمینه ها با هم باشند همچنین همه قوای نظام همراه رهبری با ملت باشند همه با هم تبادل نظر کنند تا پیروز شوند.
شیرازه ای که امام برای پایداری نظام طراحی کردند امروز متزلزل شده است. ما به بازخوانی منویات امام نیاز داریم اینکه چگونه همه با هم باشیم .در انتخابات ریاست جمهوری دهم یک نفر به قدرت رسید و طبیعی هم بود که یک نفر به قدرت برسد. آن یک نفر دارد کار خود را انجام می دهد سه نفر دیگر هم کار خودشان را انجام می دهند هیچ کدام به فکر همه با هم بودن و اتحاد ملی و انسجام اسلامی نیستند. ما خط امام را حفظ نکردیم منویات امام را سرلوحه خود قرار ندادیم که باید دوباره به اندیشه ها وسیره امام برگردیم.
امام (س)میگویند اختلاف اگر بر سر اصول باشد موجب سستی نظام می شود ،مراد امام از اصول چیست؟
انقلاب اسلامی اصولی دارد که اسلام، انقلاب ،ولایت فقیه و قانون اساسی است .نباید به این 4 مساله خدشه ای وارد شود. کسی نباید بر سر این اصول اختلاف پیداکند. اینکه کسی بگوید نظام اسلامی باید باشد یا نباشد بر خلاف اصول حرکت می کند. همه باید بر سر این اصول توافق کنند اما جنگ و جدل و بحث ونقد ایرادی ندارد و قابل تحمل هستند.
اگر روی اصول اختلاف ایجاد شود چه باید کرد؟
اصول انقلاب اسلامی برای خودش چهارچوب دارند اینطور نیست که هر کسی براساس دیدگاه خودش آنهارا تفسیر کند . امام ایدئولوژی و نظریه پرداز این اصول هستند و مقام معظم رهبری راه امام را پیگیری می کنند.باید از گفتمان و قرائت امام در مورد اسلام ،انقلاب ،ولایت فقیه و قانون اساسی بهره مند باشیم ولی فصل الخطاب زمان رهبر انقلاب است همین مساله هم از فرامین آموزه های امام است.
آیا احساس نمی کنید گاهی اوقات از قانون اساسی تفسیرهایی خاص می شود که در نتیجه برخی از اصول آن کمرنگ می شود؟
ما برای آزادی مفسر داریم . هرجا که اختلاف نگرش نسبت به قانون اساسی پیدا شد باید برویم سراغ شورای نگهبان و در راس آن رهبری نظام.
در انتخابات مجلس سوم رای تهران تعیین کننده بود نتیجه انتخابات نشان می داد که اکثریت قاطع رای با مجمع روحانیون است . جامعه روحانیت این قضیه را بررسی کرد و متوجه شد که در انتخابات تقلب شده است و اینها رای نیاورده اند.امام خمینی(س)آقای انصاری را به عنوان نماینده خود به شورای حل اختلاف فرستادند و برطبق نظر آن شورا انتخابات را تایید کردند. ما در جامعه روحانیت همان شب جلسه گذاشتیم و تصمیم گرفتیم انتخابات را تایید کنیم قرار شد من فردای آن روز در مجلس در تایید انتخابات از سوی جامعه روحانیت نطق بکنم. فردا رفتم گفتم انتخابات صحیح است حرف امام قبول ،هرچه فریاد دارید برسر آمریکا بکشید.وقتی امام بر موضوعی تاکید می کردند، باید در مقام ولایت فقیه حرف او را می پذیرفتیم.ما باید قرائت های خود را آماده کنیم و بحث و جدل داشته باشیم اما در نهایت حرف ولی فقیه را به عنوان فصل الخطاب بپذیریم اگر این کار را بکنیم مشکلات حل می شود. اگر قرار باشد که هر کسی حرف خود را بزند و فصل الخطاب هم نداشته باشیم، سنگ روی سنگ بند نمی شود. رقابت ها و درگیری ها یک جنگ همیشگی را در کشور به وجود می آورد که جامعه هیچ وقت رنگ آرامش و سعادت را در کشور نمی بیند.
از دیدگاه شما در اندیشه امام انتقاد چه جایگاهی دارد؟
انتقاد لازمه یک نظام دموکراتیک است ما مدعی مدل فوق دموکراسی هستیم. ما در میان اصولگرایان افرادی داریم که منتقد جدی دولت اصول گراست. حمایت کردیم و تایید کردیم ما هنوز بنرهای تبلیغاتی مان هست که نشان می دهد آقای احمدی نژاد را کاندیدا کردیم و به او رای دادیم اما انتقادهای تندی هم از او می کنیم تا جایی که مردم می گویند شما کدام طرفی هستید. انتقاد در نظام و اسلام جایگاه بلندی دارد امام به ما آموختند که در اظهار عقیده آزاد باشیم و انتقادات خود را پی بگیریم. انتقاد کردن با لجاجت کردن دو مساله است انتقاد را باید کرد اما آخرش باید حرف فصل الخطاب را گوش داد.
در انتخابات ریاست جمهوری دوره اول ما با انتخاب بنی صدر مخالف بودیم ما می خواستیم اقای بهشتی بیاید که امام صلاح ندانست بعد آقای فارسی آمد که نشد و در نهایت ما از آقای حبیبی حمایت کردیم. بالاخره اقای بنی صدر رای آورد ما از وی انتقاد می کردیم در حالی که امام از وی پس از انتخاب شدن حمایت می کرد حتی تعریف هم می کردند. امام رهبر آگاهی بود قبل از همه ایشان منافقین را می شناختند اما اجازه دادند که به میدان فعالیت وارد شوند حتی در انتخابات اول شرکت کردند چند نفر از آنها به مجلس آمدند. امام خودشان با آنها برخورد نکردند تدبیری بکار بردند که مردم آانها را شناختند. وقتی مردم منافقین را شناختند از امام خواستند که مساله منافقین را حل کنند تا اینکه امام هم به مردم گفتند که ملت باید حساب اینها را تسویه کنند.
امام فرماندهی کل قوا را به بنی صدر دادند ما خیلی ناراحت شدیم اما درمقابل امام نایستادیم اعتقاد داشتیم نباید در برابر امام ایستاد. به نظر من یک شخصیت سیاسی باید خدا را در نظر بگیرد نباید به کسی ظلم کند و نباید مظلوم واقع شود حرف حق را باید بگوید. من از دوره اول نخست وزیری اقای موسوی مخالف وی بودم و روز رای گیری میرحسین از مجلس به آقای خامنه ای نظر خود را گفتم .
در دور دوم نخست وزیری انتقاد و مخالفت ما شدیدتر شد ما اصلا نمی خواستیم آقای موسوی نخست وزیر بشود اما وقتی امام گفتند آقای میرحسین موسوی باید نخست وزیر شود و مجلس هم به تکلیف شرعی اش عمل بکند دیدیدم دو کار داریم یکی اینکه آقای موسوی نخست وزیر بشود و دوم اینکه به تکلیف شرعی عمل کنیم تصمیم گرفتیم در مجلس کاری نکنیم که ایشان رای نیاورد البته بعدش هم مخالفت کردیم. جریان ما با آقای موسوی در تقابل و مخالفت بود اما امام هم از ایشان حمایت می کرد و هم تعریف می کرد و فصل الخطاب هم امام بود. علیرغم مخالفتی که با میرحسین داشتیم به موسوی رای دادیم در حالیکه مجلس دست ما بود می توانستیم حداقل اذیت کنیم می توانستیم به دو تا از وزرایش رای ندهم هر روز یکی از وزرایش را استیضاح کنیم خیلی گرفتار می شد. وقتی امام حمایت می کردند ما مسیر سیاسی و حقوقی خود را با آهنگ امام تنظیم می کردیم این نشانه ولایت پذیری ما است. ما اصولگرایان ولایت پذیریمان پررنگ است. ما به اینهایی که مخالفت می کنند می گوییم هرکاری که می خواهید بکنید ،بحث کنید انتقاد کنید اما احترام ولی فقیه را نگه دارید همان کاری که حاج احمدآقا در مورد امام می کرد. حاج احمد اقا احترام امام را خیلی نگه می داشت اما به هر حال آنها را (مجمع روحانیون را) بیشتر از ما راه می داد. حاج احمدآقای خدا بیامرز آنها بیشتر از ما می پسندید ولی رفتارش عادلانه بود. بعد از امام حاج احمد اقا به رهبری گفتند ولی فقیه شمایید و باید از شما اطاعت کنیم. این جریان سیاسی امروز باید همان کاری را بکند که حاج احمد آقا کرد. اگر قرار باشد به بهانه انتقاد کل نظام را زیر سوال ببریم و رهبری نظام را که سکاندار کشور و فصل الخطاب است، بشکنیم چیزی باقی نمی ماند.
امام دو جریان را تایید می کنند آیا یکی از اینها در حال حذف شدن است ؟
نه رهبری هم همین تعبیر را دارند می گویند این دو جریان دو بال انقلاب هستند. آنها خودشان دارند خودشان را حذف می کنند. اگر آنها به بیگانه ها و خط ضدانقلاب میدان می دهند و با کمک آنها مقابل امام و انقلاب می ایستند خودشان باعث حذف خودشان می شوند.
چه باید کرد که این دوجریان مورد تایید امام در صحنه حضور داشته باشند؟
تا قبل از انتخابات دهم این دو جریان با هم رقابت می کردند و حتی یکدیگر را تخریب می کردند تشنج ایجاد می شد اما وقتی انتخابات تمام می شد دست از دعوای سیاسی انتخاباتی می کشیدند و رفیق سیاسی هم می شدند و در مجالس همنشینی می کردند و با هم کنار می آمدند. ولی این بار از زمان شروع مناظره دعوا شروع شد و بعد از انتخابات این دعوا تشدید شد .یکی گفت تقلب نشده و دیگری گفت تقلب شده بالاخره یکی باید حرف آخر را بزند . اگر مقام معظم رهبری می گفتند انتخابات دوباره برگزار بشود ما می گفتیم اشکال ندارد چون آقا فرمودند قبول می کنیم . اما آنها حرف مقام معظم رهبری را نپذیرفتند و دعوا را ادامه دادند. هیئت ویژه تشکیل شد حرف آن را قبول نکردند مقام رهبری انتخابات را تایید کردند ولی مورد قبول اینها واقع نشد. اینها قانون را قبول نکردند.ما هم اگر امام در انتخابات سوم تایید کرد،نمی پذیرفتیم و اعتراض می کردیم چه می شد؟امام به ما چه می گفت؟ یک خورده انصاف داشته باشیم . در انتخابات دولت پنجم آقای ناطق بلافاصله به اقای خاتمی تبریک گفت ما همه با اقای خاتمی تبریک گفتیم و کار کردیم. برای اینکه آقای خاتمی رییس جمهور خوبی باشد به او کمک کردیم.در حالیکه اینها الان دشمنی فاحشی نسبت به احمدی نژاد دارند. من نمی گویم همه کارهای احمدی نژاد خوب است بخشی از گرفتاری ها مربوط به خود آقای احمدی نژاد است،بویژه از آن شب های مناظره به بعد. ما می گوییم الان محمود احمدی نژاد رییس جمهور است نباید همان کارهایی قبلی را شما ادامه بدهید. احترام امام زاده را متولی نگه می دارد. اگر شما می خواهید جریانتان حفظ بشود چرا کار اپوزسیون را می کنید؟ اینها الان کار اپوزسیون نظام را می کنند نه نقد دولت را . اگر دولت را قبول نکنند حرف دیگری است اما می گویند انتخابات را قبول ندارند یعنی نظام را قبول ندارند. اگر این روش را ادامه دهند طبیعت انقلاب آنها را حذف می کند نه اینکه ما بخواهیم حذف بکنیم . ما نه جرات آن را داریم نه توان آن را که جریان مقابل را حذف کنیم . به نظر من هیچ جریانی حذف شدنی نیست.
هر دو جریان در داخل خود به طیف های گوناگون تقسیم می شوند ما در میان اصولگرایان اختلافات زیادی داریم احمدی نژاد نماینده همه اصولگرایان نیست. در میان اصلاح طلبان آقای خاتمی بهتر از دیگران است هم فرهنگش فرهنگ خوبی است هم ادبیاتش ادبیات خوبی است. آقای خاتمی حرف های ناگوار نمی زند ،ادبیات خوبی به کار می برد فرهنگ بیان خوبی دارد اقلا ایشان بیاید رهبری این جریان را بر عهده بگیرد نگذارید اینها به خاکی بروند و با بیگانگان یکی بشوند اینکه یک عده ای در روز قدس می گویند نه شرقی نه غربی جمهوری ایرانی ، این نفی خط امام است. اگر کسی بر خلاف امام بگوید همه باید جلوی او بایستیم . اگر اجازه ندادید سلطنت طلبها و ضدانقلاب ها و خط امریکا میدان بگیرند آنوقت بیایید با هم کنار بیاییم. من فکر نمی کنم که آنها آقای کروبی را به رهبری بپذیرند . اقای خاتمی را خیلی ها قبول دارند اقای موسوی هم نمی تواند رهبر انها بشود انها باید با رهبری آقای خاتمی رابطه خود را با اقا گرمتر و صمیمی تر بکنند. پایه های فکری اینها درست اما روش آنها غلط است. اقای عسگراولادی گفتند ما نمی خواهیم بنی صدر دوم و منتظری دوم ساخته شود یک جریانی هست که می خواهد این اتفاق بیافتد ما می خواهیم آنها را کمک کنیم. اکنون یک آفتی پدید آمده و ما باید آسیب شناسی کنیم و آفت زدایی بکنیم. کشورهایی که با هم جنگ کردند آخرش می روند سر میز مذاکره، روی نقاط مشترک تمرکز کرده و نقاط مخالف را حل میکنند.
کپی شد