دیروز موقعی که برای انجام کاری به وزارت نفت مراجعه کردم تازه متوجه شدم حاج ناصر پاشایی دوستداشتنی پدر مرحوم مرتضی پاشایی است. من مرتضی را نمیشناختم اما حاج ناصر و رنجهایی را که به خاطر بیماری مرتضی کشیده خوب میشناسم. تقریباً هر روز حاج ناصر را میدیدم.
آهنگران نوشت: صبح و عصر مقابل درب تشریفات وزارت نفت به عنوان یکی از مسئولان حراست، ظهرها هم یا در نمازخانه یا در رستوران وزارتخانه، بعضی وقتها هم در آسانسور وقتی به هم میرسیدیم با لبخند در سلام کردن پیش قدم میشد و از پدرم و نوحههایش تعریف میکرد.
پیرمرد خوشرو و مهربانی است حاج ناصر. هر روز هم موقع نماز ظهر و عصر در نمازخانه اذان میگوید یک بار هم در ایام فاطمیه با صدای بسیار حزین و گرم روضه جانسوز و دلنشینی برایمان خواند. حاج ناصر را همیشه دوست داشتم بخصوص به خاطر حسینی بودن و مهربان بودنش. دیروز موقعی که برای انجام کاری به وزارت نفت مراجعه کردم تازه متوجه شدم حاج ناصر پاشایی دوست داشتنی پدر مرحوم مرتضی پاشایی است.
من مرتضی پاشایی را نمیشناختم اما حاج ناصر را خوب میشناسم و به خاطر رنجهایی که در بیماری مرتضی کشیده و مصیبتی که به او به خاطر درگذشت فرزندش وارد شده خیلی غصه خوردم. امیدوارم فرصتی پیدا کنم تا به او تسلیت بگویم. امروز در خبرها خواندم که حاج ناصر خوش صدای خودمان در مراسم تشییع جنازه مرتضی و بنا به وصیت او روضه علی اکبر امام حسین (ع) را خوانده است، روضه به میدان رفتن علی اکبر، روضه شهادت فرزند در مقابل پدر آنجا که سیدالشهدا به علی اکبر میفرمایند: یا علی! علی الدنیا بعدک العفا، ای علی بعد از تو نفرین بر این دنیا. مرحبا بر تو حاج ناصر مرحبا بر تو که در مصیبت فرزندت برای سید الشهدا (س) روضه خواندی و اشک ریختی آفرین بر تو که در مراسم تشییع جنازه پاره جگرت به یاد مصیبت جگر گوشه فاطمه زهرا افتادی، گریستی و گریاندی، خوش به سعادتت مرتضی که بدرقه پیکرت با نام و یاد حسین و فرزندان شهیدش همراه شد. ابو هارون مکفوف روایت کرده که چون خدمت امام صادق(ع) مشرف شدم، ایشان فرمود: «برای من مرثیه بخوان.»
من شروع به خواندن مرثیه کردم. فرمود: «نه اینطور؛ بلکه چنان بخوان که نزد خودتان متعارف است و کنار قبر امام حسین(ع) میخوانید.» من خواندم؛ حضرت گریست. من ساکت شدم؛ فرمود: «بخوان» من خواندم تا آن اشعار را تمام کردم. حضرت فرمود: «باز هم برای من مرثیه بخوان.» من این اشعار را خواندم: یا مریم قومی و اند بی مولاک و علی الحسین فاسعدی بباک پس حضرت بسیار گریست و زنها هم گریستند و شیون کردند. چون از گریه آرام گرفتند، حضرت فرمود: «ای ابو هارون! هر که برای حسین(ع) مرثیه بخواند و ده نفر را بگریاند، بهشت بر او واجب میشود.» پس یک یک از ده کم کرد تا آن که فرمود: «هر کس مرثیه بخواند و یک نفر را بگریاند، بهشت بر او لازم شود.»
سپس فرمود: «هر که یاد کند امام حسین(ع) را و خود گریه کند، بهشت بر او واجب میشود.» یقین دارم شکوهی که در مراسم تشییع پیکر مرتضی وجود داشت به خاطر عنایت حضرت سیدالشهدا(س) و شهیدان دشت کربلا بود. همان کسانی که هر کس و هر چه با آنان همراه شد جاودانه ماند. از خدا میخواهم که روح مرحوم مرتضی پاشایی را با روح علی اکبر(س) و همه شهیدان مظلوم نینوا محشور گرداند و به حاج ناصر پاشایی و خانواده و دوستانش صبر و اجر عنایت فرماید.
انتهای پیام