محمد (ص) خورشیدی که غروب ندارد
وجود مقدس حضرت محمد (ص) همچون درخت پرثمر و پاکى است که در سایه سارش مى توان قرار و سکون یافت و دامنه تحرک را تا قله تعالى روح ارتفاع بخشید.
مکه سربردامان کوه های سنگی در خواب عمیقى فرورفته بود، هر چه بود سیاهى بود و تاریکی جهل، تا آنجا که خورشید ایام را توان برهم زدن انبوه سیاهى ها نبود. تاریکى جهل تا عمق دل ها و باور ها قلمرو یافته و به هر طرف مى چرخیدى سلطه شوم جهالت وخشونت چشم انداز ها را محدود مى کرد.خورشید دیگرى، با پرتوى درخشانتر و متنفذ تر لازم بود تا بر انبوه سیاهى ها غلبه یابد و پرده هاى قیر گون تاریکى و نادانى را از هم بدرد.
.... و این خورشید در آستانه تولد بود.
مکه در خواب بود و نمى دانست چه حادثه عظیمى در شرف تکوین است و کعبه در عمق دره اى تاریخى ، ناشکیب از حضور بت ها، بت هایى همه از سنگ وچوب و...که دست هاى نادانى آنها را برمسند خدایى نشانده بود و صبح و شام در برابر آنها زانوى بى حاصل مى زد.
آرى خورشید دیگرى لازم بود، خورشیدى سرزده از افق حقیقت و معنویت
... و این خورشید در آستانه طلوع بود.
مکه در خواب بود و حصارهاى سنگى از هر سو شهر را در خود گرفته و ساکنانش را رنگ تعلق بخشیده بود. دل ها سرد، سخت، وحشى، همچون سنگ، همچون صخره....
دختر زاده شدن جرم و ننگى بود که تنها زنده به گور شدن آن را جبران مى کرد و اشرافیت اعتبارى شایسته تفاخر و تکبر بود.
براى بیدار کردن جان ها و نرم کردن دل ها و شکستن حصارهاى سنگى به خورشید دیگرى نیاز بود. خورشیدى پیامبرانه!
.... و این خورشید سرانجام از افق نبوت سرزده و طلوع کرد. خورشیدى که بر جان ها تابید و نور دانش و گرمى عاطفه را تا اعماق جان ها برد.
خورشیدى که غروب ندارد و پرتو انوارش سراسرگیتى را در نوردیده و از وراى قرن ها امید و نشاط زندگى مى بخشد.
آن خورشید کسى نیست جز ستایش شده ساکنان زمین و آسمان، محمد مصطفى _ که درود خدا بر او و فرزندانش باد _ خاتم انبیاء.
زندگى آن حضرت سرشار از کرامت و فضائل انسانى و صفات پسندیده و سیر و سلوکى پایدار بود که عظمت و بزرگى و اصالت را مى نمایاند. نورى که دریچه هاى حیات ابدى را بر روى بشریت گشود و مفهوم انسان و انسانیت را تا اوج اعلى علیین معنا بخشید.
کلمه طیبه اى که سرآمد تمامى موجودات ومصداق «کلمه الله الاعلى » وساحتش با «اوتیت جوامع الکلم» توصیف شده و در اوج علو و برترى و تجلى اراده تام الهى در خلق «کلمه الله هى العلیا» است. به راستى اگر او متولد نمى شد حیات انسان از طراوت و شکوه معنوى و جذبه هاى قرب و وصل بى بهره بود و زندگى جهنمى خالى از مهر و محبت و دانش و بینش مى شد. بشریت نیازمند ولادت چنین شخصیتى بود تا در پرتو وجود روح بخشش زندگى طعم انس و صفا و مودت یابد و آگاهى و شعور، نوع بشر را از گرداب آشفتگى و عصبیت و اضطراب دور سازد. وجود مقدس حضرت محمد (ص) همچون درخت پرثمر و پاکى است که در سایه سارش مى توان قرار و سکون یافت و دامنه تحرک را تا قله تعالى روح ارتفاع بخشید.
دیدگاه تان را بنویسید