جهان می تواند بدون دلار آمریکا، بدون بازار ها و کوکاکولای آمریکایی زندگی کند. این محاصره ها فال نیک و آغاز بیداری جهانی و متبلور شدن نظام اقتصادی جدید و مستقل خواهد بود که بر ارزهایی تکیه می کند که ارز آمریکایی جزو آنها نیست.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، «عبدالباری عطوان» نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در تحلیلی در روزنامه فرامنطقه ای رأی الیوم نوشت: «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا خدمت بزرگی به دشمنانش ارائه می کند و بحران های بزرگی با همپیمانان کشورش از طریق زیاده روی اش در اعمال محاصره ها و در عین حال راه اندازی جنگ های اقتصادی در بیش از یک جبهه ایجاد می کند و اگر این گونه سیاست ها ادامه پیدا کند وی به جز رژیم اسرائیل و عربستان سعودی دوستی پیرامون خود نخواهد دید.

ترامپ تحریم های اقتصادی علیه ترکیه اعمال کرد، محاصره خفه کننده علیه ایران را شروع کرد، تعامل با روبل واحد پول روسیه را ممنوع کرد، تحریم ها علیه کره شمالی را تشدید کرد و خودش را آماده اعمال تعرفه های گمرکی بر صادرات چین به کشورش به ارزش 400 میلیارد دلار در ماه های آینده می کند و تعرفه های دیگر و مشابهی نیز بر واردات از اروپا اعمال می کند.

پشت همه این محاصره ها اسرائیل است که دارنده نفوذ بزرگتر بر رئیس جمهور آمریکاست و  برخی منابع اسرائیلی بلندپایه به این مباهات کردند که «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر این رژیم جزئیات آن را تدوین کرده است و «جارد کوشنر» شاگردش و داماد رئیس جمهور آمریکا و مشاور برجسته اش از آن حمایت کرده است.اینها را «بن کاسبیت» نویسنده اسرائیلی نزدیک به منابع امنیتی در مقاله ای که در مرکز«المصدر» متخصص در امور خاورمیانه منتشر کرد، مورد تأکید قرار داد.

زمانی که ترامپ علیه روسیه،ترکیه و ایران، سه کشور عضو در مجموعه منطقه ای «سوچی» جنگ اقتصادی راه می اندازد این کارش باعث می شود که اتحاد این مجموعه تقویت شود و کشورهای چین، پاکستان و هند را به آن اضافه می کند که اعلام کردند به این تحریم های آمریکا پایبند نمی شوند و هر گونه تحریمی علیه این کشورها را همانطور که ترامپ تهدید به اعمال آنها کرد را به چالش می کشند.

ترامپ تا کنون در متحد کردن مهمترین و قوی ترین کشورهای اسلامی در خاورمیانه علیه خودش موفق شد و دو مذهب سنی و شیعه را زیر یک چتر یعنی چتر دشمنی و تنفر از دولت و کشورش قرار داد و ما در این جا درباره ایران و ترکیه سخن می گوییم؛ امری که ضربه مهلکی به طرح هایش در ایجاد «ناتوی سنی» عربی بر پایه های طایفه ای وارد می کند.

این قابل توجه بود که پاکستان در دوران «عمران خان» رئیس جمهور جدید از همپیمان آمریکایی اش سرپیچی کرده و «محمد فیصل» سخنگوی وزارت خارجه اش اعلام کرد که این کشور به تحریم های آمریکا علیه ایران پایبند نمی شود و روابط تجاری خود با ایران را بدون هیچ گونه تغییری ادامه می دهد و این کشور کشوری دارای حاکمیت و استقلال است و سیاست هایش را بر اساس منافع اش و نه بر اساس دیکته های خارجی ترسیم می کند.

این موضع گیری غیرمنتظره پاکستان معنایش این است که پاکستان از اردوگاه عربستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس خارج شده و تصمیم گرفت که در رویارویی با ترامپ و دولتش در خندق ایران قرار گیرد.مالزی نیز که از ائتلاف نظامی اسلامی عربستان خارج شد نیز به پاکستان ملحق می شود و نخستین گام هایش در این مسیر خروج نیروهایش از جنگ یمن است.مالزی پا را فراتر گذاشت زمانی که مرکز مبارزه با افراطگرایی که عربستان در کوالالامپور ایجاد کرد و در مراسم افتتاحیه آن ملک«سلمان بن عبدالعزیز»طی دیدارش از مالزی در سال قبل حاضر شد را بست.و تعجب نمی کنیم اگر اندونزی نیز دست به همین کار بزند.

نزدیک شدن پاکستان و ایران بر طرح آمریکا برای تقویت ثبات در پاکستان و از بین بردن جنبش طالبان بازتاب منفی می گذارد؛ جنبشی که جنگ چریکی سختی به راه انداخته تا این طرح آمریکا را از بین ببرد؛طرحی که برای ایالات متحده آمریکا و همپیمانانش در پیمان ناتو بیش از دو هزار کشته و دو تریلیون دلار از زمان دخالت نظامی در سال 2001 و تا کنون هزینه داشته است.

محاصره باعث نمی شود که ایران به زانو در آید یا بازوهای نظامی قوی اش در بیش از یک کشور در منطقه قطع شوند و تحمیل یک توافقنامه هسته ای جدیدی و تغییر یافته نیز نمی تواند اعتراض هایی را در ایران برای بی ثباتی این کشور و تغییر نظام راه بیندازد.دوره تغییر نظام ها چه بسا به شکل بی بازگشتی سپری شد و ایستادگی سوریه پس از هفت سال دخالت های نظامی خونین و هزینه کردن 70 میلیارد دلار و تزریق بیش از 300هزار فرد مسلح پس از آموزش و تسلیح شان و بسیج کردن ائتلافی از 70 کشور، آغاز و مدرکی در این زمینه است.تجربه های لیبی،عراق،یمن و افغانستان هرگز تکرار نمی شوند.

آمریکا تنها قدرت بزرگ مسلط بر جهان نیست، چین و روسیه و دیگر کشورهای هسته ای مانند کره شمالی،پاکستان و هند نیز هستند که در خندق رویارویی با این تکبر و سلطه گری آمریکا قرار گرفته اند و تمرد علنی شان بر محاصره هایش را اعلام می کنند و چه بسا اروپا نیز همین راه را در آینده نزدیک برود.

اگر مثلث روسیه ،ایران و ترکیه در یک جبهه و در بستر مقابله با محاصره های آمریکا  متحد شود موفق خواهد شد و شکست سختی بر آمریکا و جایگاهش به عنوان قدرت بزرگ جهان وارد می کند. جهان می تواند بدون دلار آمریکا، بدون بازار ها و کوکاکولای آمریکایی زندگی کند. این محاصره ها فال نیک و آغاز بیداری جهانی و متبلور شدن نظام اقتصادی جدید و مستقل خواهد بود که بر ارزهایی تکیه می کند که ارز آمریکایی جزو آنها نیست.

چه بسا برخی بر این باورند که ما رویاپرداز و خوش بین تر از لازم هستیم و این باوری بی جاست زیرا آمریکا که به واسطه رئیس جمهور متهورش فقط با متهورهایی به مانند خودش تعامل می کند،به پای خود شلیک می کند و تنفر را نه فقط در خاورمیانه و جهان اسلام به مانند دهه هشتاد و نود بلکه همه جهان را علیه خود بسیج می کند.

در گذشته تنفر از آمریکا به بر حمایتش از رژیم یهودی در فلسطین اشغالی و جنگ هایش در افغانستان و عراق تمرکز داشت اما اکنون به این دلایل محاصره ها و جنگ های اقتصادی اش که به نزدیک ترین همپیمانانش پیش از دشمنانش آسیب می زند، افزوده شده است.

انقلاب خشم جهانی علیه آمریکا نزدیک است و گردبادهایش را می بینیم که در حال جمع شدن است و هیچ کس نمی تواند نتایج آن را پیش بینی کند و آمریکا و نظامش پیش از وقوع تغییر در ترکیه و ایران و روسیه تغییر می کند...و الله اعلم.

 

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.