نیروهای دموکراتیک سوریه طی هفت سال گذشته از بحران سوریه از تصادم با ارتش عربی سوریه اجتناب کرد و با حمایت نظامی آمریکایی ها وارد جنگ خونین علیه گروه تروریستی داعش شد که باعث شد بتواند شهر«الرقه» پایتخت داعش را تقریبا یک سال پیش به کنترل خود دربیاورد و درک کرد که دولت سوریه می تواند در مقابله با دخالت نظامی ترکیه و خیزش به سمت مناطق اش از آن حمایت کند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران «عبدالباری عطوان» نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در تحلیلی در روزنامه فرامنطقه ای رأی الیوم به تحولات جدید سوریه پرداخت و نوشت: کردهای سوریه تدبیر ، دور نگری و خوانش درست از تحولات منطقه ای در کشورشان سوریه و کشورهای همجوار از خود نشان دادند؛ به گونه ای با همتاهای دیگرشان در شمال عراق متمایز شده و از رویارویی خونین در آینده با ارتش عربی سوریه که به لحاظ مادی و انسانی بسیار هزینه است، اجتناب می کنند.
این مقدمه را پس از رسیدن اخباری درباره رسیدن هیأتی از شورای دموکراتیک سوریه به ریاست خانم «الهام احمد» رئیس اجرایی این شورا به دمشق برای گشودن کانال های گفت و گو با دولت سوریه نوشتیم که بارزترین اهداف آن رسیدن به توافق سیاسی برای حفظ خودمختاری برای کردها در شمال شرق سوریه و بازگشت خدمات اساسی دولتی مانند آموزش،بهداشت، آب و برق به شهرهایی است که در کنترل خود دارند.
کردهای سوریه که نیروهای دموکراتیک سوریه شاخه نظامی شان، بر یک چهارم اراضی سوریه در حال حاضر سیطره دارند و از حمایت آمریکا برخوردارند این اقدام را آن هم در این زمان بنابر چند دلیل انجام دادند:
اول: بی اعتمادی مطلق شان به آمریکایی ها حامی اصلی شان که اکنون در پایگاه هایی داخل اراضی تحت کنترل کردها حضور دارند؛ به ویژه پس از آن که آمریکایی ها پشت گروه های مسلح مخالف در جنوب سوریه را خالی کردند و برای فرماندهان شان نامه روشنی و به زبان عربی فرستادند که تأکید می کند که آنها (آمریکایی ها) هرگز برای حمایت از این گروه ها در برابر خیز ارتش سوریه به سمت «درعا » و «القنیطره» دخالت نمی کنند. همچنین آمریکایی ها علیه برادران شان در «منبج» و «عفرین» با ترکیه ائتلاف کردند و پشت اقلیم کردستان عراق را خالی کردند و از بلندپروازی های رهبرانش در استقلال حمایت نکردند.
دوم: «بشار اسد»رئیس جمهور سوریه اعلام کرد که پس از بازپس گیری مساحت های گسترده و وسیعی از کشور تنها «مشکل باقی مانده پیش روی اش» نیروهای دموکراتیک سوریه است و گفت« ما در برابر دو گزینه هستیم یکی از آنها گشودن کانال های گفت و گو با آنها و اگر پاسخ مثبت ندادند برای آزادی آن مناطقی که در کنترل دارند از زور استفاده می کنیم». به نظر می رسد که آنها(کردهای سوریه) گزینه اول را انتخاب کردند.
سوم: تهدیدهای ژنرال«قاسم سلیمانی»چند روز پیش که متوجه «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا کرد و گفت که 50 هزار نیروی آمریکایی زیر تیغ سپاه پاسداران و همپیمانانش است و منظورش نیروهای آمریکایی در سوریه و عراق و پایگاه های آمریکایی در منطقه خلیج فارس است، علاوه بر 20 هزار نیروی آمریکایی که در افغانستان زیر چتر پیمان ناتو حضور دارند و تقریبا نیمی از آنها آمریکایی هستند.
نیروهای دموکراتیک سوریه طی هفت سال گذشته از بحران سوریه از تصادم با ارتش عربی سوریه اجتناب کرد و با حمایت نظامی آمریکایی ها وارد جنگ خونین علیه گروه تروریستی داعش شد که باعث شد بتواند شهر«الرقه» پایتخت داعش را تقریبا یک سال پیش به کنترل خود دربیاورد و درک کرد که دولت سوریه می تواند در مقابله با دخالت نظامی ترکیه و خیزش به سمت مناطق اش از آن حمایت کند.
آقای«ولید المعلم» وزیر خارجه سوریه از جمله اولین کسانی بود که به کردها پیشنهادی مبنی بر آمادگی دمشق برای مذاکره بر سر دادن خودمختاری به آنها در مناطق شان را ارائه کرد و این پیشنهاد آنها شگفت زده شان کرد همانطور که بسیاری از سوری ها را نیز شگفت زده کرد.
دولت سوریه کردها را یکی از بخش های سیاسی اساسی از ملت سوریه به شمار آورد و به اوضاع هزاران نفر از آنها رسیدگی کرد زمانی که به نزدیک به ربع میلیون تن از آنها پیش از بحران و اوایل آن ملیت داد و یگان هایی از مقاومت مردمی وابسته به خود را برای جنگ در کنار آنها برای رویارویی با ارتش ترکیه که داشت این شهر را به اشغال خود در می آورد، فرستاد.
چه بسا هنوز زود است که درباره نتیجه این مذاکرات گمانه زنی کرد آن هم نه به دلیل آن که هنوز در ابتدای راه است بلکه به دلیل آن که بی سابقه است ولی در عین حال ما در این روزنامه «رأی الیوم» بسیار احساس خوش بینی می کنیم که در همه مسائل مطرح شده روی میز مذاکرات که آن را بازتاب دهنده تحول«عملگرایی»و«واقع گرایی» دو طرف، یعنی دولت سوریه و کردها، می دانیم، پیشرفت کند. همچنین این مذاکرات نشان دهنده تمایل قطعی دو طرف در اجتناب از درگیری های خونین است و این عین عقل و حکمت است.
آمریکا ،رژیم اسرائیل و نیز غرب کردها را فریب دادند و به آنها از پشت خنجر زدند و از آنها برای خدمت به اهداف شان در کاشتن بذرهای فتنه میان خودشان و همسایگان شان و برادارن عرب شان استفاده کردند و آن چه در اقیلم کردستان عراق رخ داد مهمترین و بارزترین مثال در این زمنیه است و اکنون زمان آن فرا رسیده است که از این درس های تلخ خیانت استفاده کرد و به همبستگی عربی-کردی مشترک به گونه ای که در خدمت منافع دو طرف بر اساس برابری و دموکراسی و احترام به حقوق بشر است، چشم داشت.