احتمال انتقاگیری سوریه و هم پیمانانش از اردن موضوعی است که توسط دستگاه امنیتی اردن طی این روزها به شکل گسترده در حال بررسی است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران،«عبدالباری عطوان» تحلیلگر و نویسنده مشهور عرب در تحلیلی به آخرین تحولات سوریه به ویژه اوضاع جنوب این کشور پرداخت و نوشت: پس از هفت سال جنگ سخت در سوریه که گمان می رفت ارتش عربی سوریه را فرسوده کند، جدای از براندازی نظام حاکم بر سوریه، میزان نگرانی در میان کشورها و رژیم هایی که از این جنگ به شکل مستقیم یا غیرمستقیم حمایت کردند روز به روز افزایش می یابد و ما در اینجا درباره اردن ، دولت اشغالگر اسرائیل، ایالات متحده آمریکا و برخی از کشورهای حاشیه خلیج فارس سخن می گوییم.
بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم اسرائیل برای دیدار با «ولادیمیر پوتین»رئیس جمهور روسیه برای دومین بار از ابتدای سال جاری تا کنون به مسکو پرواز می کند تا با نزدیک شدن ارتش سوریه به تکمیل بازپس گیری استان «درعا» به طور کامل و استقرار نیروهای سوری در مقابل جبهه جولان اشغالی درخواست کمک کند.این در حالی است انتشار اخبار درباره حضور نیروهای ایرانی و حزب الله و ایجاد پایگاه هایی برای شان در منطقه افزایش یافته است.
چند روز قبل از سفر نتانیاهو به پایتخت روسیه آقای « ایمن الصفدی»وزیر خارجه اردن به مسکو سفر کرد و با «سرگئی لاوروف» همتای روس اش دیدار کرد و خواستار میانجی گری میان روسیه و گروه های مسلح سوری در جنوب سوریه شد و تعهد داد که این گروه ها از بیشتر شروط شان عقب می نشینند و سلاح های خود را تحویل می دهند و از مناطقی که در جنوب درعا در کنترل دارند عقب نشینی می کنند؛منطقه ای که سمبل خاصی دارد زیرا جرقه اعتراض ها علیه حاکمیت از آن جا زده شد. وزیر خارجه اردن به خواسته اش رسید و بلافاصله پس از بمباران شدید مواضع گروه های مسلح توسط روسیه مذاکرات از سر گرفته شد؛ بمبارانی که پیام آن واضح بود و تأکید کرد که فقط یک برون رفت روی میز مذاکرات مطرح است و آن سناریوی غوطه شرقی یا آن که گروه های مسلح باید پیامدهای مخالفت یا وقت کشی را بپذیرند.
اردن به دنبال راه حل سریع برای بحران جنوب سوریه و بازگشت حاکمیت دولت سوریه بر گذرگاه مرزی«نصیب» است (این گذرگاه را امروز ارتش سوریه بازپس گرفت) تا به دو هدف اصلی برسد:اول تصمین تزریق 400میلیون دلار تقریبا به شریان های خشک شده بودجه اردن به عنوان عوارض کالاها و کامیون هایی که در دو طرف آن عبور می کنند و دوم طولانی مدت نشدن بسته بودن مرزهای اردن به روی 200هزار آواره که نیمی از آنها در طرف سوری منتظر عقب نشینی اردن از تصمیم اش هستند زیرا این بسته ماندن باعث وارد آمدن فشارهای داخلی و بین المللی زیادی می شود.
دلیل بسته شدن مرزهای اردن به روی آوارگان سوری«احتمالی» به دلیل بزرگی بار مالی ورود آنها به اردن نیست که با بحران های مالی حاد و شدیدی رو به رو است زیرا سازمان ملل و کشورهای کمک کننده وعده هایی برای پرداخت بیشتر تعهدات مالی خود اگر نگوییم همه آن داده اند.بسته شدن مرزهای اردن به روی آوارگان سوری به دلایل امنیتی صرف صورت گرفته است زیرا دولت اردن به خوبی می داند که سوری ها و هم پیمانانش ایرانی اش به سادگی نقش اردن را در آموزش و تسلیح گروه های مسلح سوری و نصیحت های مکرر این کشور به «بشار اسد» رئیس جمهور سوریه برای کناره گیری از قدرت و ترک کشور برای جلوگیری از خونریزی در ابتدای بحران سوریه را فراموش نمی کنند؛ امری که پس از کنار رفتن مه بحران و پایان جنگ شامل انتقامجویی هایی از اردن می شود. احتمال انتقاگیری سوریه و هم پیمانانش از اردن موضوعی است که توسط دستگاه امنیتی اردن طی این روزها به شکل گسترده در حال بررسی است.
به باور بسیاری دلیل اینکه این بار اردن مرزهای خود را به شدت بست ترس از نفوذ تیم های اطلاعاتی آموزش دیده سوریه در میان آوارگان و اقدام به انجام عملیات انتقامجویانه در مرحله بعد یا نفوذ عناصر مسلح گروه های مسلح مخالف دولت سوریه به شکل پناهنده و انجام اقدامات خشونت بار است که امنیت و ثبات اردن را به هم بزند.
نگرانی اسرائیل از همتای اردنی اش بیشتر است. همه تهدیدهای اسرائیل که توسط نتانیاهو و آویگدور لیبرمن وزیر جنگش برای جلوگیری از حضور هر گونه نیروی ایرانی یا نیروهای حزب الله در اراضی سوریه مطرح شد، به شکل مفتضحانه در رسیدن به اهدافش شکست خورد و در حال دادن نتایج برعکس است.
جالب توجه این است که حملات هوایی و موشکی اسرائیل به عمق سوریه برای ضربه زدن به اهداف ایرانی متوقف شد یا به شکل ملموسی کاهش پیدا کرد زیرا رژیم اسرائیل از این می ترسد که هواپیماهای متجاوز سرنگون شوند زیرا اطلاعاتی به دست رژیم اسرائیل رسیده است مبنی بر این که ایران در عمل در دفعه بعدی پاسخ می دهد به همین دلیل تهدیدهای«جلعاد اردان» وزیر امنیت عمومی رژیم اسرائیل درباره حمله به نیروهای سوری در صورت نزدیک شدن شان به جولان اشغالی به سخره گرفته شد و کسی به آن وقعی ننهاد زیرا دیگر هیچ ارزشی ندارد و کسی را نمی ترساند.
چیزی که بیش از همه رهبران اسرائیل از آن در حال حاضر می ترسند مهارت نظامی و جنگی بالایی است که ارتش سوریه و همپیمانانش چه ایرانی ها چه نیروهای حزب الله و گروه های شیعه که در سوریه می جنگند، به دست آورده اند. یک قاعده نظامی مشهوری است که می گوید پس از آن که ارتش ها در جنگ خاصی پیروز شوند باید به جنگ دیگری وارد شوند تا بتوانند از این مهارت استفاده کنند و از درس های جنگ استفاده کنند و باید از سیاست دورشان کرد.
اسرائیلی ها می خواهند جبهه نوار غزه را با توافقنامه طولانی مدت آرام کنند تا برای جبهه خطرناک تر در شمال فارغ شوند زیرا نمی توانند در یک زمان وارد جنگ در این دو جبهه با هم شوند.این همان چیزی است که سخن گفتن گسترده در این روزها درباره «صلح اقتصادی» در نوار غزه را تفسیر می کند که عنوان بارز آن راه اندازی پروژه های ایستگاه های برق، آب شیرین کنی، بازار آزاد در رفح مصر برای کاهش رنج های انسانی دو میلیون ساکن نوار غزه و اختصاص یک میلیارد دلار برای تأمین مالی آنها است. اکنون نیز ترافیک میانجی گری های مصر، قطر و آلمان در زمینه وجود دارد.
نقطه مهمتر در جدول کاری رایزنی های نتانیاهوی «وحشت زده» با پوتین میزبانش در روز چهارشنبه آینده تحولات مابعد نزدیک شدن به پایان بحران سوریه است و برای ما دشوار است که درباره نتایج این گونه دیدارها گمانه زنی کنیم اما بی تردید با توجه به دیدارهای سابق نتانیاهو با دست پر به تل آویو بر نمی گردد و گرنه این دیدارها را انجام نمی داد زیرا معمولا نتانیاهو فهرستی از درخواست ها را ارائه می کند اما پوتین فقط تعداد اندکی از آنها را برآورده می کند و گرنه ارتش عربی سوریه به مرزهای سوریه با اردن با این سرعت و پس از بمباران گسترده مواضع گروه های مسلح توسط روسیه به رغم برقراری توافق آرامش تضمین شده توسط آمریکا نمی رسید.