تلاش ها و اقدام های مسئولان قطری برای ایجاد برون رفتی از این بحران به نظر می رسد که منطقی و قابل توجیه است زیرا اگر مدت آن بیشتر طول بکشد به نفع این کشور نیست و شاید سفر کوتاه شیخ« تمیم بن حمد آل ثانی» امیر قطر به کویت برای تبریک گفتن حلول ماه مبارک رمضان به شیخ«صباح الاحمد» امیر کویت یکی از این تلاش ها و اقدامات است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، «عبدالباری عطوان» نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در سرمقاله روزنامه رأی الیوم به آخرین تحولات در منطقه خلیج فارس در سایه بحران قطر پرداخت و نوشت: بحران خلیج فارس امروز سه شنبه وارد دومین سال خود شد بدون آن که نشانه ای برای حل آن وجود داشته باشد لیکن کشور قطر بزرگترین آسیب دیده از این بحران باقی می ماند اگر چه دولت این کشور همیشه تأکید کرده است که در سازگاری با بحران و گرفتن بیشترین زهر آثار محاصره سیاسی،اقتصادی و اجتماعی تحمیل شده بر آن یا همه آن موفق بوده است.
دو تحول اساسی در زمینه این بحران را می توان رصد که تأکید می کنند این بحران همچنان آتش زیر خاکستر است آن هم به رغم تلاش ها برای «انکار» ش که هر از چند گاهی توسط طرف های بحران از طریق کنفرانس های مطبوعاتی و گفت و گو با رسانه ها صورت می گیرد:
نخست: روزنامه «لوموند» فرانسه به نقل از برخی منابع سیاسی بلند پایه نوشت که عربستان سعودی که ائتلاف کشورهای چهارگانه تحریم کننده را رهبری می کند از فرانسه درخواست کرده است که دولت قطر برای نخریدن سامانه موشکی ضد هوایی«اس 400» پیشرفته از روسیه قانع کند و گرنه علیه دوحه دست به اقدام نظامی می زند.
دوم: آقای«خالد العطیه» معاون نخست وزیر و وزیر دفاع قطر در کنفرانس امنیتی که دو روز پیش در سنگاپور برگزار شد اعلام کرد که کشورش در هیچ گونه جنگی علیه ایران شرکت نمی کند لیکن وی در عین حال از پاسخ به این پرسش که آیا کشورش اجازه می دهد که از پایگاه «العیدید» برای حملات هوایی احتمالی علیه ایران استفاده شود یا خیر شانه خالی کرد و به این گفته بسنده کرد که آمریکا عاقل تر از آن است که علیه ایران جنگ به راه بیندازد.
اهمیت این دو تحول در این مساله نهفته است که هر دو به جنبه های نظامی مرتبط هستند. اعتراض عربستان به خرید سامانه موشکی اس400 توسط قطر که خودش تلاش می کند آن را از مسکو بخرد معنایش این است که احتمال روی آوردن به گزینه نظامی علیه قطر همچنان به قوت خود باقی است به طوری که انتظار می رود که سلاح نیروی هوایی عربستان که پس از همتای اسرائیلی اش بزرگترین نیرو در منطقه است نقش بزرگی را در صورت روی آوردن ریاض به گزینه نظامی علیه قطر، بازی کند.
و اما مساله دوم به مشارکت کشورهای حاشیه خلیج فارس در اقدام نظامی احتمالی آمریکا علیه ایران مربوط می شود. این مساله برای قطر و دولتش در صورتی که «جنگ سرد» میان واشنگتن و تهران گرم شود بسیار خطرناک است زیرا ادامه روابط عمیق و گسترده قطر با تهران باعث ایجاد تنش میان دوحه و دولت آمریکا می شود.
شانه خالی کردن و فرار کردن آقای العطیه از پاسخ به این سوال که آیا دولتش به آمریکا اجازه می دهد که از پایگاه العیدید برای اقدام نظامی آمریکا علیه ایران در صورتی که این گزینه انتخاب شود، استفاده کند یا نه رفتاری زیرکانه بود زیرا قطر اختیاری از خود برای اجازه دادن یا ندادن برای استفاده از این پایگاه ندارد. شیخ« حمد بن جاسم » نخست وزیر اسبق قطر رک تر و صریح تر در باره این مساله صحبت کرده بود زمانی که در گفت و گو با شبکه «الجزیره» تأکید کرد که کشورش اختیاری در زمینه استفاده کردن یا استفاده نکردن از این پایگاه نظامی ندارد زیرا حرف اول و آخر را در این زمینه آمریکا می زند و این آمریکاست که در این زمینه تصمیم می گیرد، قطر کشور کوچکی است و نمی تواند رو در روی کشور بزرگی با حجم آمریکا بایستد.
تلاش ها و اقدام های مسئولان قطری برای ایجاد برون رفتی از این بحران به نظر می رسد که منطقی و قابل توجیه است زیرا اگر مدت آن بیشتر طول بکشد به نفع این کشور نیست و شاید سفر کوتاه شیخ« تمیم بن حمد آل ثانی» امیر قطر به کویت برای تبریک گفتن حلول ماه مبارک رمضان به شیخ«صباح الاحمد» امیر کویت یکی از این تلاش ها و اقدامات است.
این قابل توجه بود که روزنامه«الرأی» کویت شب گذشته مضمون نامه دست نویسی که شیخ«محمد بن عبدالرحمن آل ثانی» وزیر خارجه قطر از شیخ تمیم به امیر کویت منتقل کرد را فاش کند. نامه ای که در آن امیر قطر تأکید کرده است که آمادگی دارد در هر گونه نشستی درباره بحران خلیج فارس که شیخ صباح الاحمد دعوت به برگزاری آن بکند، حاضر شود.امیر قطر همچنین در این نامه تأکید کرد که« صراحت، شفافیت و دیکته نکردن ها و نبود پیش شرط ها اساس هر گونه دیدار یا نشست هایی در آینده است».امیر قطر همچنین ابراز امیدواری کرد که « راهکارهای جدید برای حل نزاع ها که در نشست کشورهای حاشیه خلیج فارس اخیر در کویت مطرح شد، ایجاد شود.»
این تحرک دیپلماتیک قطری ها از طریق کانال میانجی گری کویت و زمان آن بازتاب دهنده آمادگی و انعطاف قطر است، اما آیا پاسخی مثبت از کشورهای چهارگانه تحریم کننده به ویژه عربستان سعودی و امارات دریافت می کند؟
به معنای دیگر آیا این آمادگی قطر شامل بر آوردن کردن شش درخواست اصلی یا برخی از آنهاست؛ شرط هایی که چهار کشور تحریم کننده ورود به هر گونه مذاکره ای برای آشتی را منوط به برآورده کردن این شرط ها کرده اند؛ به ویژه درخواست برای بستن شبکه تلویزیونی«الجزیره» و بازوهای رسانه ای دیگر قطر در کنار قطع روابط دوحه با جماعت«اخوان المسلمین» و خشکاندن حمایت مالی، سیاسی و رسانه ای از آن ؟
پاسخی به این پرسش ها نداریم زیرا دو طرف بحران به شدت پنهانکاری می کنند لیکن با شدید شدن لحن تنش زای ضد ایرانی آمریکا و نزدیک شدن به اعمال تحریم های اقتصادی شدید علیه این کشور و درخواست از کشورهای شش گانه حاشیه خلیج فارس برای مشارکت در این تحریم ها به نظر می رسد که ادامه بحران خلیج فارس چندان مناسب نیست.
کویت از همه چیز خبر دارد و موضع بی طرفانه اش در این بحران جایگاه و مقبولیت بزرگی به آن داد و شاید فروکش کردن شدت حملات رسانه ای دو طرف بحران که اکنون شاهد آن هستیم با درخواست کویت صورت گرفته است و مقدمه ای برای تحرک کویت است که بتواند زندگی را به میانجی گری بازگرداند و چه بسا برخی از نشانه های آن را بعد از تعطیلات عید فطر ببینیم...و خدا عالم تر است.