دولت قطر به عمد روز گذشته دست به اقداماتی زد که به تنش دامن می زند و چه بسا به دلیل ناامیدی اش از رسیدن به راه حل این کار را کرد.قطر همه واردات از چهار کشور تحریم کننده اش(مصر، عربستان، امارات و بحرین) را ممنوع کرد و از دارندگان فروشگاه ها خواست که کالاهایی که از این چهار کشور دارند را فورا محو کنند و گویی زبان حالش این است که می گوید:« نه شما را می خواهیم و نه کالاهای تان را، کالاهای ایرانی و ترک جایگزین، اساسا اولویت دارند.»

 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران ،«عبدالباری عطوان»  نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در سرمقاله روزنامه رأی الیوم به جدیدترین تحولات  خلیج فارس در سایه تحریم  قطر توسط عربستان سعودی و متحدان پرداخت و نوشت: بعد از هشت روز و به طور مشخص «پنجم» ژوئن آینده (عجب تصادف تاریخی ای) بحران خلیج فارس سال نخست خود را تکمیل می کند و وارد دومین سال خود می شود بدون آن که در چشم اندازش نشانه ای درباره احتمال راه حل های زودهنگام وجود داشته باشد بلکه حتی بدتر می شود زیرا دو طرف بحران به آن دامن می زنند. میانجیگری کویت که در ابتدای بحران فعال شد به راه بسته رسید اما میانجیگری آمریکایی ها که «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا با دعوت رهبران کشورهای حاشیه خلیج فارس به واشنگتن در ماه های گذشته به منظور بسترسازی جهت برگزاری«نشست سران برای آشتی» در تفرجگاه «کمپ دیوید» در این ماه (می) می خواست به نوبه خود، با برکناری «رکس تیلرسون» وزیر خارجه آمریکا بارزترین مهندس آن و همکاری نکردن چهار کشور تحریم کننده قطر با این میانجیگری، به طور کامل دود شد ، مرد و متلاشی شد.

شیخ«خالد بن احمد آل خلیفه» وزیر خارجه بحرین در گفت و گو با روزنامه «الشرق الاوسط» که امروز منتشرش کرد گفت که هیچ راه حلی برای بحران وجود ندارد و انگشت خود را روی نقطه حساسی گذاشت زمانی که گفت:« در ابتدای بحران با قطر توقع داشتیم که امیر این کشور به عربستان سعودی برود اما این اتفاق نیفتاد و 13 درخواست چهار کشور تحریم کننده را برآورده نکرده و بارزترین این درخواست ها هم بستن شبکه تلویزیونی«الجزیره» و دیگر بازوهای رسانه ای قطر و قطع روابط با جنبش اخوان المسلمین هستند.

دولت  قطر به عمد روز گذشته دست به اقداماتی زد که به تنش دامن می زند و چه بسا به دلیل ناامیدی اش از رسیدن به راه حل این کار را کرد.قطر  همه واردات از چهار کشور تحریم کننده اش(مصر، عربستان، امارات و بحرین) را ممنوع کرد و از دارندگان فروشگاه ها خواست که کالاهایی که از این چهار کشور دارند را فورا محو کنند و گویی زبان حالش این است که می گوید:« نه شما را می خواهیم و نه کالاهای تان را، کالاهای ایرانی و ترک جایگزین، اساسا اولویت دارند.»

شورای همکاری کشورهای حاشیه خلیج فارس که به عنوان یک قدرت منطقه ای متحد ضرب المثل شده بود به طور کامل به دو نیم تقسیم شد و جالب این جاست که این دو نیم شدن نیز به طور رسمی اعلام نشده است. یک نیم آن شامل عربستان ، امارات و بحرین می شود و دومی شامل عمان، کویت و قطر می شود. همچنین شکاف میان این دو اردوگاه ماه به ماه بیشتر و وسیع تر می شود و نشانه های زیادی در این زمینه وجود دارد، آن هم در چندین عرصه که مجال ذکر آنها در این جا نیست.

خطرناک ترین نشانه های این بحران ریشه دواندن پدیده همزیستی با بحران به ویژه توسط چهار کشوری است که قطر را تحریم و محاصره کرده اند. پر واضح است که این کشورها استراتژی بلند مدتی را برای عادی سازی و همزیستی با این بحران تدوین کردند با این باور که کشور قطر«محاصره شده» بیشتر ضرر و رنج می بیند حتی رسانه های این کشورها که حملات سختی به دوحه انجام می دادند و برای تغییر نظام در آن و ایجاد جایگزین، تبلیغ می کردند،دیگر این بحران را نادیده می گیرند یا به مانند سابق به آن نمی پردازند.

به باور ما حالت آرامش کنوبی به نظر«ساختگی» می رسد . چه بسا آرامش پیش از توفان است زیرا تندبادهای سیاسی تند این روزها در چند مکان در حال جمع شدن هستند و این حکایت از آن دارد که تابستانی داغ تر از همیشه در راه است.

دولت قطر در شکست محاصره یا شکست بیشتر جنبه های موفق شد و این کار را با ایجاد جایگزین های تجاری و اقتصادی با کمک ایران و ترکیه انجام داد و نیز پایگاه نظامی بزرگی برای ترکیه در نزدیکی پایگاه نظامی«العیدید» آمریکا ایجاد کرد که بیش از 30 هزار نظامی با تجهیزات کامل در آن مستقر هستند و این اقدامش نیز اقدامی احتیاطی -دفاعی برای رویارویی با هر گونه حمله نظامی برای تغییر نظام به مانند سال 1996 است. اما خطر در دفعات بعد به شکل مستقیم یا غیرمستقیم از آمریکا می آید.

توضیح می دهیم و می گوییم که هفته های آینده ممکن است شاهد تحرک سیاسی و آمریکایی و چه بسا نظامی علیه ایران شویم آن هم پس از لغو توافق هسته ای با ایران و ارائه 12 درخواست از ایران(به تقلید از چهار کشور تحریم کننده قطر) که پذیرش آنها به طور کامل شرط اعمال نکردن تحریم های اقتصادی و توقف تلاش های ضد ایرانی براندازانه به شمار می رود.

ایران اعلام کرد که هرگز این شرایط که سه کشور تحریم کننده قطر در خلیج فارس آن را تأیید کردند و برای آنها شور و شوق نشان دادند را نمی پذیرد و تهدید کرد که به غنی سازی اورانیوم باز می گردد. حالا پرسشی که خودش را برای رهبران قطر مطرح می کند و به رغم میل باطنی شان باید به آن پاسخ دهند این است که آیا به محاصره ایران توسط آمریکا در آینده کمک می کنند یا نه؟ زیرا به خوبی می دانند که سیاست گرفتن چوب از وسط که در آن مهارت پیدا کرده اند بی فایده است بماند که این اقدام قطری ها توسط دولت راستگرایی که از دولت همانند آن در دوران«جورج بوش» پسر تندروتر است، قابل قبول نیست. تأیید محاصره ایران یعنی قطع روابط تجاری و استفاده نکردن از بنادر و حریم هوایی باز ایران و مخالفت با آن، یعنی مخالفت با محاصره ایران توسط آمریکا، و همکاری نکردن با آمریکایی ها یعنی رویارویی با آمریکا و چه بسا رو به رو شدن با گزینه خروج نیروهای آمریکایی از پایگاه العیدید و انتقال آنها به ریاض یا ابوظبی است.

مساله دیگر که انتظار می رود در آینده مطرح  شود مساله برگزاری جام جهانی فوتبال در قطر در سال 2020 است. اگر این مساله این روزها از عناوین خبری در جهان غرب ناپدید شده به این دلیل بوده است که اکنون غربی ها به این تمایل دارند که جام جهانی کنونی در روسیه پایان یابد و از راه کنار برود آن وقت برای هر حادثه ای حدیثی است.

کشورهای چهارگانه دشمن قطر این مساله را به خوبی می دانند و مخالفت شان با هر گونه راه حلی برای بحران خلیج فارس بدون برآورده شدن شرط های شان به دلیل آگاهی شان به اهمیت این برگه برنده است. چگونه این بازی ها با این درجه از اهمیت در کشوری برگزار شود که با تحریم حداقل نیمی از پیرامون جغرافیایی و دیموگرافی اش مواجه است؟

همه نشانه ها حکایت از آن دارد که دولت قطر به فشارها تن نمی دهد زیرا شاخه تندرو در خاندان حاکم بر این کشور از حالتی از غرور برخوردار است که حالت«عناد» کنونی را تعمیق می کند لیکن در عین حال مخالف راه حلی نیست که این غرور را بشکند و  چه بسا این مساله سفر فردای-دوشنبه- شیخ« تمیم بن حمد آل ثانی» امیر قطر به کویت در رأس هیأتی بزرگ شامل شماری از برادرانش و دولتمردان برجسته را تفسیر می کند. درست است که این سفر، سفر سالیانه و سنتی برای تبریک به شیخ« صباح الاحمد» ستون خاندان های حاکم بر خلیج فارس و حکیم آنها و به مناسبت حلول ماه مبارک رمضان صورت می گیرد اما چه بسا در چارجوب تلاش برای رایزنی درباره برون رفت ها از بحران و شکست محاصره نیز صورت می گیرد و مصداق این ضرب المثل خلیج فارسی است که می گوید:« هم حج هم فروش تسبیح ها»(هم فال هم تماشا).

شیخ خالد وزیر خارجه بحرین در گفت و گو با روزنامه الشرق الاوسط پیام مهم و عمدی به قطر داد که می گوید رفتن شیخ تمیم به ریاض راه حل بحران است حالا آیا امیر قطر به این پیام پاسخ مثبت می دهد؟

تا این لحظه دشوار است که به قطع و یقین گفت که به آن یعنی پیام بحرین پاسخ مثبت می دهد زیرا همه نشانه ها برعکس آن را می گوید مگر آن که امیر کویت راه حل میانه ای را ارائه دهد که برای همه طرف قابل قبول باشد. با توجه به مهارت امیر این کشور در عرصه دیپلماسی به مدت بیش از نیم قرن چنته کویت به طور کامل خالی از طرح ها نیست. 

آمادگی پذیرش راه حل های میانه برای بحران های دشوار زمانی صورت می گیرد که طرف های دخیل در بحران، از آن خسته شده و به درجه ای از خستگی و فرسایش برسند و در نهایت به دنبال برون رفت از آن باشند،حالا آیا طرف های بحران خلیج فارس به این نتیجه رسیده اند؟

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.