احزاب چپ و سوسیال دموکرات ها در اروپا این روزها دوران بحرانی را در کشورهای سراسر این قاره پشت سر می گذارد.
به گزارش پایگاه خبری و اطلاع رسانی جماران، گاردین در گزارشی نوشت: در حال حاضر حزب سوسیال دموکرات ها در اروپا دوران بحرانی را سپری می کنند. احزاب چپ میانه در اروپا یکشنبه آینده با تهدیدات تازه ای روبرو هستند. در آن زمان قرار است ایتالیایی ها با شرکت در انتخابات سراسری برای تعیین نمایندگان خود طی پنج سال رای دهند و در آلمان نیز مشخص خواهد شد که آیا حزب سوسیال دموکرات چپ میانه با حزب محافظه کار دموکرات مسیحی «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان ائتلاف جدید تشکیل خواهد داد یا نه.
در ایتالیا، در حال حاضر احتمال دارد ترکیب نامشخصی از کاندیداها، پارلمان را وارد ماه ها رکود قبل از شکل گیری ائتلافی ناپیوسته متشکل از راست افراطی و «لیگ شمالی» کند.
بررسی های نهایی دو سناریوی دیگر را هم در این زمینه نشان می دهد. حزب راست میانه رو به رهبری «سیلویو برلوسکنی» در ایتالیا و متحدان ضدمهاجرتی آن می توانند شانس دستیابی به اکثریت مطلق را داشته باشد. و یا جنبش «پنج ستاره» - بتواند با 26 تا 28 درصد از آرا برای تشکیل دولت، احتمالا به عنوان یک دولت اقلیت، خوب تلاش کند.
هیچ یک از این سناریوها برای حزب راست دموکرات به رهبری «ماتئو رنتسی» که در سال 2014 به امید «اروپایی چپ گرا» به عنوان جوان ترین نخست وزیر این کشور پا به عرصه گذاشت، مطلوب به نظر نمی رسد.
پس از ناکامی مرکل در مذاکره با دولت سه حزبی، صدراعظم آلمان به شریک ائتلاف قبلی خود بازگشت. حزب سوسیال دموکرات در ابتدای سال 2012 میلادی، به دنبال از دست دادن بیش از نیمی از رای دهندگان در 15 سال گذشته، به دنبال دستیابی به توافق در اپوزیسیون بود. اما 460 هزار عضو این حزب اکنون باید معاهده ای را که به یک ائتلاف بزرگ دیگر منجر می شود، تصویب کنند.
در آلمان و جاهای دیگر، بسیاری اکنون معتقدند که تشکیل ائتلاف شاید بهترین انتخاب بلند مدت باشد.
اما حزب دموکرات ایتالیا و حزب کمونیست آلمان، تنها آخرین قربانیان تکه تکه شدن چشمگیر احزاب چپ در اروپا هستند. برای اولین بار نمونه ای از انفجار تکان دهنده سوسیال دموکرات ها در یونان رخ داد و میزان آرای آنها از 43.9 درصد از آراء در سال 2009 به 6.3 درصد در سال 2015 رسید.
در فرانسه، سوسیالیست ها تحت رهبری «فرانسوا اولاند» اکثریت را در کاخ الیزه، پارلمان، سنا و اکثر مناطق در سال 2012 در اختیار داشتند، اما در رقابت ریاست جمهوری سال گذشته این حزب پنجم شد و بعد از آن از 280 کرسی مجلس تنها به 30 کرسی دست یافت و درصد آرای آن به 7.4 درصد سقوط کرد.
هلند و اسپانیا هم از این امر مستثنی نیستند.
دلایل کاهش محبوبیت این حزب بسیار زیاد است. خط مشی رهبرانی مانند «تونی بلر» و «گرهارد شرودر» رهبران این حزب در قرن بیستم خوب عمل می کرد، اما امروز برای رای دهندگان آسیب پذیر نفعی ندارد. رکود مالی سال 2008 و تبعات آن - بیکاری بالا، استانداردهای پایین زندگی، کاهش هزینه های عمومی - با فرآیندهای بلندمدت (جهانی سازی، اتوماسیون، مهاجرت) برای تخریب پشتیبانی جناح چپ همراه شد.
احزاب پوپولیست راست افراطی نیز صراحتا به این نگرانی ها می پردازند، و حمایت بسیاری از رای دهندگان سنتی چپ را جلب می کنند؛ در حالی که از سوی دیگرجناح چپ ضدسرمایه داری و ضد جهانی سازی تنها یک تهدید بزرگ محسوب می شود.
در سرتاسر این قاره، وجود حزب چپ میانه که نقش کلیدی در بازسازی دموکراسی پس از جنگ را بازی کرده است، بی تردید در حال فروپاشی است؛ اگر این حزب یک بار دیگر نتواند به رای دهندگان راه حل های معتبری برای مشکلات واقعی آنها ارائه دهند، پایان آن اجتناب ناپذیر خواهد بود.