بیش از شش هزار نظامی آمریکا در عراق و دو هزار نظامی دیگر در سوریه حضور دارند و اینها شکار ارزشمندی برای نیروهای مقاومت جدید می شوند که آماده این هدف می شوند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران،«عبدالباری عطوان» نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در تحلیلی در روزنامه رأی الیوم به تحولات جدید در سوریه پرداخت و نوشت: این حق وزارت خارجه سوریه است که حملات هوایی آمریکا به نیروهای ارتش سوریه و نیروهای همپیمانش و ارتکاب جنایت در دیرالزور که در آن 150 نفر کشته و زخمی شدند را به مثابه« جنایت جنگی» و جنایت علیه بشریت بداند زیرا نیروهای آمریکایی در اراضی سوریه و عراق به بهانه از بین بردن تروریسم و داعش به طور خاص، آمدند پس چرا اکنون این کشورها را آن هم پس از آن که بهانه منتفی شد ترک نمی کنند، آمریکا با این گونه حملات هوایی به دنبال چیست؟
پاسخ بسیار ساده است و آن اجرای طرح آمریکا برای تجزیه سوریه و ایجاد پایگاه های نظامی دائمی آمریکایی در شرق فرات در سوریه است؛ شرقی که آمریکا می خواهد آن را از غرب و مرکز سوریه بکند به طوری که این پایگاه هایش جایگزینی برای پایگاه هوایی«انجرلیک» ترکیه شود که دیگر تمایلی به استقبال از هواپیماهای آمریکایی در آن نیست.آمریکا همچنین با ایجاد این پایگاه ها به دنبال زمینه سازی برای ایجاد کشوری برای کردهاست.
ائتلاف بین المللی که آمریکا آن را رهبری می کند بامداد روز پنچ شنبه اذعان کرد که حملات هوایی به نیروهای همپیمان دولت سوریه انجام داد آن هم به بهانه حملات«غیرقابل توجیه» که علیه مرکز فرماندهی«نیروهای دموکراتیک سوریه» در شرق فرات در استان مرزی دیرالزور سوریه با عراق صورت گرفت . دخالت این ائتلاف برای حمایت از نیروهای دموکراتیک سوریه با اکثریت کردها تأکیدی بر این است که ایالات متحده آمریکا به دنبال ایجاد نظام کرد مستقل در شرق فرات است که آن را از سوریه می کند و برایش چتر« حمایتی» ایجاد می کند و نیز ارتشی 30 هزار نفری که آن را آموزش داده و به سلاح های جدید مجهزش می کند برایش تأسیس می کند.
این طرح هرگز توسط سوریه، ایران، عراق و ترکیه قابل قبول نیست امری که باعث می شود آمریکا و متحدانش با این کشورها به شکل دسته جمعی و متحد رو در رو شود و بعید نمی دانیم که «طرح آمریکا» در صدر جدول دستور العمل نشست سه جانبه استانبول با حضور رهبران، روسیه، ایران و ترکیه قرار گیرد؛ نشستی که قرار است در هفته های آینده برگزار شود.
سوریه این روزها با حالت هدف قرار گرفتن توسط آمریکا و اسرائیل به شکل برنامه ریزی شده دقیق است و این ائتلاف به دنبال جبران شکست های بزرگش در شمال غرب و مرکز سوریه و نیز در لبنان است و می توان نشانه های این تنش زایی آمریکا و اسرائیل علیه سوریه را در این نقاط خلاصه کرد:
نخست: شلیک پنج موشک اسرائیلی از طریق حریم هوایی لبنان در دو روز پیش به اهدافی در نزدیکی پایتخت سوریه است که پدافند هوایی سوریه موفق شد چهار موشک را سرنگون کند؛ روی آوردن دولت اشغالکر به استفاده از موشک برای حمله به عمق سوریه و استفاده نکردن از هواپیما به مانند عادتش طی هفت سال گذشته، به پیشرفت و تغییر این پدافند هوایی سوریه و تقویت توانش در سرنگونی هر گونه هواپیمای متجازو بر می گردد.
دوم: گشودن دوباره پرونده سلاح شیمیایی توسط آمریکا و وارد آوردن اتهام بدون مدرک و دلیل به دولت سوریه مبنی بر استفاده از گاز کلر در منطقه الغوطه شرقی. این اتهام طبق معمول به عنوان مقدمه ای برای تجاوز آمریکایی مورد استفاده قرار می گیرد؛ دقیقا همانطور که چند ماه پیش صورت گرفت و فرودگاه نظامی«الشعیرات» با بیش از پنجاه موشک «توماهوک» به بهانه انتقام از به کارگیری سلاح شیمیایی در خان شیخون در ریف ادلب هدف حمله قرار گرفت.
سوم: گلوله باران و حمله به دمشق و مناطق نزدیک به آن با موشک ها و راکت های جدید که گروه های مسلح سوری از ریف پایتخت به منظور بی ثباتی و ناامنی اش شلیک می کنند.
چهارم: تجهیز گروه «هیأت تحریر الشام»(جبهه النصره سابق) به شکل مستقیم یا از طریق همپیمانان عرب توسط آمریکا به موشک های «من پاد» یا«استینگر» دوش پرتاب و استفاده از آنها برای سرنگونی یک هواپیمای روسی از نوع« سوخوی25» بر فراز آسمان شهر«سراقب» در ریف ادلب پیام واضحی به دولت سوریه و روسیه است که می گوید حریم هوایی سوریه برای آنها امن نیست تا هواپیماهای شان با آزادی تمام پرواز کنند.
پنجم: تنش زایی اسرائیل در لبنان که شامل اعلام ایجاد دیوار در طول مرزهای داخل اراضی لبنان برای تحمیل امر واقع و دادن«مشروعیت» به مطامع اسرائیلی در میدان های گازی بلوک 9 در آب های منطقه ای لبنان به موازات مرزهای این کشور با فلسطین اشغالی.
آمریکا همانطور که آشکارا روشن شده است، به نظر می رسد که به برادارن کرد به عنوان همپیمان منطقه ای اعتماد کرده است و می خواهد از آنها به عنوان برگه برنده علیه چهار کشور: ایران، ترکیه، عراق و سوریه استفاده کند اما شانس اش برای موفقیت این طرح به مانند شانس اش برای همه طرح های سابق است یعنی تقریبا صفر است و مجبور می شود که پشت همپیمانان جدید کرد خود را خالی کند همانطور که پشت همپیمانان کرد سابق خود و دیگر همپیمانانش را خالی کرد و آنها را به حال خود رها کرد تا با سرنوشت دردناک خود رو به رو شوند.
در آینده نزدیک نیروهای آمریکایی در سوریه و عراق و شهر«منبج» در شمال سوریه هدف مشروعی برای این چهار کشور به شکل مستقیم یا غیرمستقیم خواهند بود و بعید نمی دانیم که تشکیلات مقاومت مسلحانه برای رویارویی با نیروهای آمریکایی تشکیل شود دقیقا همانطور که پس از اشغال عراق در سال 2003 توسط آمریکا، رخ داد؛امری که کاخ سفید را مجبور کرد که نیروهای خود را از عراق به منظور کاهش تلفات مادی و انسانی خارج کند.
بیش از شش هزار نظامی آمریکا در عراق و دو هزار نظامی دیگر در سوریه حضور دارند و اینها شکار ارزشمندی برای نیروهای مقاومت جدید می شوند که آماده این هدف می شوند و بعید نمی دانیم که نیروهای الحشد الشعبی عراق و چه بسا گروه ها و مجموعه های سوری مسلح هوادار ترکیه همانطور که در عفرین رخ می دهد یکی از ستون های اصلی این نیروهای مقاومت می شوند به ویژه آن که اولی پس از بازپس گیری شهر«موصل» بیکار شده و دومی اهداف خود را بر اساس تمایل ترکیه تغییر می دهد و زمانه همیشه در حال چرخش است.
آمریکا به جز برخی از برادران کرد در منطقه، بی دوست شده است؛ این کشور ترکیه، سوریه ،عراق و ایران را از دست داد و اگر بر این باور است که می تواند سوریه را به افغانستان جدید تبدیل کند و چهار کشور را علاوه بر روسیه از طریق تجهیز گروه های مسلح به موشک های استینگر شکست دهد، سخت در اشتباه است این چهار کشور قدرت های منطقه ای اصیل و اصلی هستند و به شکل ناگهانی شکل نگرفته و اشغالگر به مانند نیروهای اتحاد جماهیر شوروی سابق نیستند و دولت سوریه نیز بخشی از سیستم منطقه ای و بین المللی قدرتمند است و مانند نظام کمونیست ضعیف افغانستان که به لحاظ منطقه ای و بین المللی در محاصره بود، نیست.
نیروهای آمریکایی جایگزین عناصر داعش به عنوان هدف مقاومت سرسخت در منطقه در هفته ها و ماه های آینده می شوند و چه بسا جادو علیه صاحبان شان به شکل وبالی بر گردن شان منقلب شود..و در روزهای آینده می بینیم.