اردوغان که فردی«عملگراست» هیچ گزینه ای جز ایستادن در اردوگاه مقابل یعنی اردوگاه«دشمن» آمریکا که شامل ایران، روسیه و سوریه و تا حدودی عراق می شود پیش روی خود ندارد زیرا همانطور که وی در یکی از سخنرانی هایش گفت« کارد به استخوان ترکیه رسید».
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران ، «عبدالباری عطوان» نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در یادداشتی در روزنامه فرامنطقه ای رأی الیوم نوشت:تصمیم هیأت عالی مذاکرات سوریه که مورد حمایت عربستان است برای تحریم کنفرانس گفت و گوی ملی سوریه که با دعوت رهبران روسیه در تفرجگاه سوچی برگزار می شود و اتخاذ همین موضع توسط کردهای سوریه به دلیل جنگ ترکیه علیه عفرین فقط یک تفسیر دارد و آن این است که دولت آمریکا تصمیم به «تخریب» این کنفرانس و ناکامی آن اتخاذ کرده است و تصمیم به شعله ور کردن دوباره آتش جنگ در سوریه است و برای این کار به نیروهای دموکراتیک سوریه و برخی از «شوراهای بیداری» عربی تکیه دارد.
بهانه آمریکا برای ماندن نیروهایش در سوریه تکرار نکردن اشتباه در عراق و اجازه ندادن به «داعش» برای بازگشت دوباره به عنوان «نیروی تروریستی» است لیکن ستون فقرات سیاست آمریکا احیای طرح تقسیم سوریه و ترکیه و بازگشت به توافقنامه «سیفر» در سال 1920 است که اصل آن ایجاد کشور کرد در اراضی کنده شده از عراق و سوریه و ترکیه است؛ توافقنامه ای که «کمال آتاتورک» آن را خنثی کرد.
پس از هفت سال از ورود ترکیه به دام آمریکایی-غربی در سوریه و ارائه خدمات بی بدیل و گران قیمت برای موفقیت طرح آمریکایی« فریبنده» برای بی ثبات کردن همسایه جنوب شرقی اش و همپیمان عربی سابق اش (سوریه) که بارزترین آن تسهیل عبور افراد مسلح و سلاح و پول از کشورهای حاشیه خلیج فارس بود، رهبران ترکیه به ویژه «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهور ترکیه به این درک و نتیجه رسیدند که جادوی آمریکایی علیه ترکیه به شکل ویرانی و تجزیه منقلب شده است.
«ابراهیم کاراگول»نویسنده اصلی روزنامه «ینی شفق» بسیار نزدیک به اردوغان رئیس جمهور ترکیه و حزبش در آخرین مقاله اش در دو ورز پیش گفت که «آمریکا تبدیل به بزرگترین تهدید برای ترکیه شده است، آمریکا یک کشور دشمن است و طرح نابودی ترکیه را به مانند سوریه و عراق در پیش گرفته است» وی خواستار بستن پایگاه هوایی«انجرلیک» شد که آمریکا آن را به عنوان سکویی برای حمایت از پ.ک.ک و داعش به کار می گیرد.
اردوغان تهدیدهایش را روز گذشته برای درهم کوبیدن «تروریسم» در طول مرزهای جنوبی کشورش با سوریه و جلوگیری از ایجاد پایگاه های آمریکایی-اسرائیلی که امنیت و ثبات ترکیه و وحدت ملی اش را تهدید می کند، ادامه داد.
پرسشی که اکنون مطرح است این است که رئیس جمهور ترکیه برای رویارویی با این طرح آمریکایی برای تجزیه وحدت ارضی کشورش چه کار خواهد کرد؛ طرحی که اردوغان آن را علنی بیان کرده و نسبت به خطراتش هشدار می دهد و ملت ترکیه را علیه آن بسیح می کند.
پیش از پاسخ به این پرسش ناگزیر به این اشاره کنیم که تهدیدهای اردوغان برای گشودن جبهه «منبج» و پاک سازی آن از یگان های حمایت مردمی کرد تا کنون عملی نشده است و حمله به این شهر چند ماه یا چند سال به تأخیر می افتد زیرا ایالات متحده آمریکا عقب نشینی نیروهایش از آن را به مانند عقب نشینی روسیه از «عفرین» برای تسهیل ماموریت ارتش ترکیه با حمایت یگا هایی از گروه موسوم به ارتش آزاد سوریه رد کرد و از آن بدتر حمایت از کردها را با صدها زره پوش و توپخانه و مقادیر زیادی مهمات ادامه داد و حمله به منبج به معنای رویارویی نظامی با آمریکاست.
دولت سوریه اوضاع در عفرین و منبج را با احتیاط شدید زیر نظر گرفته است و هنوز برای رویارویی با دخالت نظامی ترکیه تصمیمی اتخاذ نکرده است لیکن بیانیه ای که روز یکشنبه پس از دیدار «بشار اسد » رئیس جمهور سوریه و میهمانش یعنی«حسین جابری انصاری»معاون وزیر امور خارجه ایران صادر شد چه بسا حکایت از آن دارد که انتظار سوریه به پایان خود نزدیک می شود. در این بیانیه تأکید شد که این دیدار به «رایزنی درباره خطرات تجاوز پیوسته ترکیه به اراضی سوریه و جنایت هایی که علیه شهروندان سوریه مرتکب می شود و چگونگی رویارویی با این تجاوز و جلوگیری از تحقق اهداف آن در اشغال اراضی سوریه و حمایت از سازمان های تروریستی و از بین بردن تلاش ها برای ایجاد راه حل مسالمت آمیز به منظور بازگرداندن امنیت و ثبات به سوریه» پرداخت.
رهبران سوریه همانطور که افراد نزدیک به آنها می گویند به اردوغان اعتماد ندارند و به تحرکاتش نیز اعتمادی ندارند در مقابل رئیس جمهور ترکیه می خواهد کانال های علنی با این رهبران سوریه بگشاید زیرا وی همچنان به همپیمانان اسلامگرایش در سوریه و ابقای آنها در کنارش امیدوار است و همچنان به براندازی بشار اسد رئیس جمهور سوریه نیز امید دارد.
اردوغان به این اهداف دل بسته و برای رسیدن به آنها طی هفت سال گذشته با دخالت نظامی و حمایت آمریکایی و اروپایی و کشورهای حاشیه خلیج فارس ادامه داد اما نتوانست به آنها برسد اکنون پس از تغییر در موضع آمریکا و موضع گیری ضد ترکیه و ترجیح اردوگاه کردها بر اردوگاه ترکیه رسیدن به آنها بسیار دشوار است.
اردوغان که فردی«عملگراست» هیچ گزینه ای جز ایستادن در اردوگاه مقابل یعنی اردوگاه«دشمن» آمریکا که شامل ایران، روسیه و سوریه و تا حدودی عراق می شود پیش روی خود ندارد زیرا همانطور که وی در یکی از سخنرانی هایش گفت« کارد به استخوان ترکیه رسید».
همانطور که روزنامه سخنگویش که نویسندگان آن از وی دستور می گیرند و دیدگاه دولت و منافعش را بیان می کنند نوشت هیچ اشکالی و ایرادی ندارد اگر اردوغان سیاست هایش را تغییر دهد و با «دشمنان دیروز» برای مقابله با «دشمنان امروز» یعنی آمریکایی ها که می خواهند کشورش را تجزیه و نابود کنند،ائتلاف کند.
«ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه در برابر تلاش های تخریب کنفرانس سوچی که وی دعوت به برگزاری اش کرده بود و آن را به عنوان سیستمی جایگزین با توافقنامه سیاسی در سوریه، برای تاجگذاری پیروزی نظامی اش در پیش گرفته است، سکوت نمی کند و شاید آن چه ژنرال« الکساندر ایوانف» سخنگوی پایگاه نظامی«حمیمیم» روسیه در سوریه گفت مبنی بر اینکه«اعلام مخالفان سوری مبنی بر امتناع در حضور کنفرانس سوچی دارای پیامدهایی روی زمین خواهد بود...تأخیر در فرایند سیاسی به هیچ عنوان به نفع مخالفان نخواهد بود».وی افزود« بی تردید هنوز کار زیادی برای از بین بردن گروه های تندرو در سوریه داریم».
این پیام تهدیدآمیز واضح مخالفان سوریه است که عنوان برجسته آن شدت دادن عملیات نظامی است و رهبران روسیه که در سوریه دخالت نظامی کرده و بیش از 80 سرهنگ و ژنرال و افسر خود را در سوریه از دست دادند امکان ندارد به هر قیمتی که شده این دستاوردهایی که این دخالت پر هزینه به لحاظ مادی و بشری طی سه سال گذشته به دست آوردند را قربانی کنند.
توپ اکنون در میدان اردوغان است و اگر بخواهد امنیت، ثبات و وحدت ملی و ارضی ترکیه را حفظ کند و از بازگشت تاریخ به صد سال پیش و به طور مشخص توافقنامه سیفر جلوگیری کند، باید گزینه های خود را با سرعت و جدیت انتخاب کند. وحدت اراضی ترکیه بخشی از وحدت اراضی سوریه و عراق در چارچوب همزیستی و برابری و عدالت اجتماعی بر بستر قوی دموکراسی است...آیا اردوغان کار خودش را می کند؟