ولیعهد عربستان در سال 2017 اشتباهات بسیاری داشت که اگر از آنها درس عبرت نگیرد و آنها را در ادامه دهد، سال 2018 هم سال خطرناکی برای خاورمیانه خواهد بود.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، مجله اوراسیا ریویو در گزارشی نوشت: در سال 2017، «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان سعودی خود را به عنوان یک رهبر خاورمیانه به حساب آورد. تحکیم قدرت او با دو مانور بی پروا و حذف رقبایش برای در اختیار گرفتن تاج و تختی که اکنون در اختیار پدر ناتوانش است، صورت گرفت.
او در ماه ژوئن «محمد بن نایف» وزیر کشور را مجبور به برکناری کرد. نایف نه تنها این وزارتخانه را که مطمئنا قدرتمندترین در پادشاهی است، از دست داد، بلکه پست ولیعهدی را هم که بعدا به قبضه بن سلمان درآمد، از دست داد.
بن سلمان سپس در ماه نوامبر، در یک پاک سازی که از آن به عنوان یک مبارزه علیه فساد یاد شد، «متعب» پسر ملک عبدالله پادشاه قبلی و رئیس گارد ملی عربستان سعودی را همراه با ده ها شاهزاده ارشد و تاجران برکنار کرد. گفته می شود متعب، علاوه بر از دست دادن ریاست گارد ملی، بیش از یک میلیارد دلار برای آزادی خود هزینه کرده است. دیگران هم به پرداخت جریمه محکوم شده اند، اما «ولید بن طلال» میلیاردر معروف تاکنون حاضر به خرید آزادی خود نشده است و از دادگاه خواسته است تا ادعاهای فساد را رد کند. با این حال، در پایان سال 2017، محمد بن سلمان به عنوان تنها حاکم موثر این کشور باقی ماند.
چشم انداز 2030، به عنوان یک طرح فراگیر برای ایجاد انقلابی در اقتصاد عربستان از طریق تزریق انرژی به بخش خصوصی، قدرت دادن به زنان در نیروی کار و خصوصی سازی بخش های زیادی از شرکت های دولتی از جمله شرکت آرامکوی عربستان به عنوان بزرگ ترین شرکت انرژی جهان، هنوز هم در اوایل کار خود قرار دارد.اگر ولیعهد بتواند به وعده های خود نظیر اشتغالزایی و بهبود بازار مسکن عمل کند، حمایت جوانان سعودی که 70 درصد از جمعیت این کشور را تشکیل می دهند، به دست خواهد آورد.
اما در مورد سیاست خارجی، محمد بن سلمان در سال 2018 به دنبال تحکیم ادعای خود در مورد رهبری جهان عرب خواهد بود. و اینجا، جایی است که گذشته، آینده ای نامطمئن را پیشگویی می کنند.
جنگ یمن که او و «محمد بن زاید» ولیعهد ابوظبی حدود سه سال پیش راه اندازی کردند هیچ چشم اندازی برای پایان ندارد و با درد و رنج بی پایان برای مردم یمن همراه است.
دشمنی با قطر به عنوان یکی از اعضای شورای همکاری خلیج فارس که در ماه ژوئن سال گذشته در میان اتهامات مربوط به اینکه قطری ها به حمایت از تروریسم ادامه می دهند، آغاز شد؛ همچنان ادامه دارد؛ به رغم اینکه دوستان و متحدان غربی عربستان سعودی با کمال میل به فروش تسلیحات و انجام معامله با این کشور متهم به حمایت از تروریسم ادامه می دهند.
بازی خطرناکی که ولیعهد با ایالات متحده و اسرائیل از طریق قرارداد صلح فلسطینی ها و اسرائیلی ها بازی می کند، با اعلام رئیس جمهور ترامپ مبنی بر اینکه که بیت المقدس پایتخت رژیم اسرائیل است بیشتر از هر چیزی خطرناک شده است. فلسطینی ها از آمریکا خشمگین هستند. اما عمیق ترین خشم آنها ریشه در این موضوع دارد که چرا عربستان سعودی به همنوعان عرب خود خیانت کرده و ملت فلسطین را به نفع اسرائیلی ها و آمریکایی ها رها کرده است.
اگر ولیعهد عربستان بخواهد در نهایت موقعیت خود را به عنوان یک رهبر خوب جهان عرب تحکیم بخشد، باید راهی برای خروج از باتلاق یمن بیابد. (یک شروع خوب آن خواهد بود که عربستان توقف یکجانبه جنگ هوایی را اعلام کند.) همچنین نیاز است که او به دشمنی شورای همکاری خلیج فارس با قطر پایان دهد. و در نهایت با فاصله گرفتن از اسرائیل و آمریکا، فلسطینی ها را پای میز مذاکره بیاورد و با آمریکایی ها هم محتاطانه رفتار کند.
اگر او به جای اقدام نظامی و انجام معاملات بد، تصمیم به دنبال کردن دیپلماسی در امور خارجی گرفته باشد، راه زیادی برای رسیدن به هدف خود خواهد داشت. گفته شده است که او یک انسان بسیار هوشمند است. البته او بسیار متکبر و احساساتی است. تا کنون او مسیر خطرناکی را پیموده است. آیا او رهبری است که از اشتباهاتش درس می گیرد؟ یا 2018 همان اشتباهات را تکرار می کند؟ در یک سال و گاهی اوقات خیلی زودتر پاسخ این سوال را خواهیم داد.