چندین حکومت عربی از تظاهرات در ایران استقبال کردند و از وقوع آن ابراز خوشحالی کردند و به دستگاه های رسانه ای رسمی و غیر رسمی خود دستور دادند تا به شکل پر رنگ ناآرامی ها در ایران را پوشش دهند آن هم نه برای همبستگی با ملت ایران بلکه به دلیل دشمنی با نظام حاکم بر تهران این کار را کردند اما این حکومت ها فراموش کردند که ملت های آنها یا بیشترشان از همان مشکلات رنج می برند و در بیشتر حالت ها انفجار خشم و نارضایتی شان فقط منتظر یک چوب کبریت است
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، عبدالباری عطوان نویسنده و تحلیلگر مشهور در تحلیلی در روزنامه رأی الیوم پرداخت و نوشت: ناآرامی ها در ایران به دلیل افزایش قیمت ها و گرانی معیشت در 70 شهر و شهرک متوقف شد تا این ناآرامی ها در چندین کشور عربی که ملت های آنها با همین مشکلات مواجه هستند به علاوه نبود آزادی ها و افزایش روند سرکوب و گسترش فساد و نیز بالا رفتن میانگین بیکاری به ویژه در میان قشر جوان در این کشورها، آغاز شود.
عطوان نوشت:چندین حکومت عربی از تظاهرات در ایران استقبال کردند و از وقوع آن ابراز خوشحالی کردند و به دستگاه های رسانه ای رسمی و غیر رسمی خود دستور دادند تا به شکل پر رنگ ناآرامی ها در ایران را پوشش دهند آن هم نه برای همبستگی با ملت ایران بلکه به دلیل دشمنی با نظام حاکم بر تهران این کار را کردند اما این حکومت ها فراموش کردند که ملت های آنها یا بیشترشان از همان مشکلات رنج می برند و در بیشتر حالت ها انفجار خشم و نارضایتی شان فقط منتظر یک چوب کبریت است.
تونس که به عنوان جرقه نخست انقلاب های«بهار عربی» وارد تاریخ جدید شد، شاهد گسترش دایره اعتراض ها در شهر«طبریه» در غرب پایتخت و در شهرهای«القصرین» و «سیدی بوزید» و سقوط یک «شهید» به ضرب گلوله نیروهای امنیتی است که می تواند تبدیل به «بوعزیزی» دیگر شود به رغم آن که دولت روایت قتل اش را تکذیب کرد و اعلام کرد که دلیل مرگش خفگی (ناشی از گاز اشک آور) است.
شرکت کنندگان در تظاهرات در تونس به مانند برادران سودانی شان که به خیابان ها ریختند و در شهر«نیالا» مرکز ایالت «جنوب دارفور» در اعتراض به ناپدید شدن نان از نانوایی ها و افزایش قیمت ها و توقف فعالیت نانوایی ها به دلیل نبود آرد خشمگین شده و تظاهرات کردند اما پلیس با آنها مقابله کرد و تلاش کرد با استفاده از زور به مانند سرکوب اعتراض ها در تونس،آنها را متفرق کند.
تحلیلگر مشهور عرب در ادامه نوشت: اگر پادشاه عربستان سعودی 56 میلیارد ریال برای خریدن سکوت کارمندان دولت و نظامی ها و هزار ریال به هر کارمند به عنوان غرامت گرانی معیشت و لغو سوبسید مواد سوختی و آب و برق و نیز غرامت اعمال مالیات بر ارزش افزوده در اقدامی پیشگیرانه برای گرفتن زهر حالت خشم روز افزون در عربستان و جلوگیری از انفجارها تظاهرات های بی سابقه پرداخت کرد کشورهایی مانند اردن ، مصر، تونس و سودان این رفاه را در اختیار ندارند تا چنین کاری کنند؛آنها نه نفت دارند و نه گاز و نه ذخایر نفتی بلکه کوه هایی از قرض های متراکم شده به شکل ده ها میلیارد دلار دارند.
دو کشور در حالت غلیان مردمی به دلیل افزایش قیمت ها و گرانی معیشت به سر می برند: اردن و مصر و در درجه ای اندک مراکش و چه بسا وضع کشور اولی یعنی اردن خطرناک تر است زیرا دولت«هانی الملقی» سوبسید همه کالاهای اساسی را برداشت و قیمت یک قرص نان را در بازار« آزاد»کرد تا بتواند منابع مالی را برای از بین بردن کسری بودجه که به دلیل نرسیدن کمک های کشورهای حاشیه خلیج فارس و وفا نکردن به وعده های خود به استثنای پرداخت یک میلیارد دلار به عنوان کمک سالیانه، به دومیلیادر دلار رسیده است را تأمین کند. این علاوه بر فساد روز افزون و ناکامی نظام مالیاتی و گسترش شکاف میان فقرا و ثروتمندان به شکل وحشتناک در اردن است.
پارلمان اردن با دادن پول نقدی مستقیم به اردنی هایی که مستحق حمایت و کمک هستند، موافقت کرد لیکن به گفته بسیاری از ناظران ابزار مناسب برای تعیین این جایگزین یا چگونگی تعیین طرف هایی که دقیقا مستحق کمک هستند وجود ندارد.
راه حل های احتمالی اردن به معنای عقب نشینی از مالیات هایی که دولت بر بیش از صد کالا اعمال کرده نیست، این علاوه بر گرانی برق و آب و اخیرا نان است. این یک گزینه«انتحاری» اس و چه بسا باعث سرنگونی دولتی می شود که آن را اعمال کرده است و این دولت احتمالا تبدیل به گوشت قربانی شود و مسئولیت گرانی ها به گردنش انداخته شود و دولتی جدید با صفحه ای سفید تر آورده شود لیکن تا آن زمان به راه حل میانه ای روی آورده می شود یعنی تغییرات در کابینه به شکل گسترده و سرنگونی وزاری مسئول گرانی برای گرفتن زهر حالت خشم مردمی لیکن کارشناسانی که روزنامه رأی الیوم با آنها تماس گرفته است این احتمال را بیشتر دانستند که دولت کنونی سرنگون شود؛ دولتی که در میان شهروندان اردنی و نخبگان از محبوبیت برخوردار نیست.
در حالت مصر نیز باید گفت که اوضاعش از اردن بسیار بدتر است زیرا رسانه های اردنی از مساحت گسترده تری از آزادی بیان برای نشان دادن مشکلات مردمی و انتقاد از ریاضت اقتصادی دولت برخوردارند و نیز در اردن پارلمانی وجود دارد که برخی از نمایندگان آن«مخالف» یا «ضد» دولت هستند و سیاست های دولت را مورد انتقاد قرار می دهند و خواستار کناره گیری آن هستند اما رسانه ها در مصر اوضاع معیشتی در این کشور را گل و بلبل تصویر می کنند اما مجلس الشعب یا پارلمان دولتی تقریبا غایب است و چیزی را می گوید که دولت می خواهد و بعید نیست که ویروس اعتراض ها به مصر منتقل شود به رغم آن که افکار عمومی از خستگی به دلیل سالها اعتراض و تحصن در میدان های عمومی رنج می برد اما گرانی دشوارتر از آن شده است که بتواند تحمل اش کند و قیمت ها به شکل نجومی افزایش یافته و خدمات عمومی رو به وخامت رفته است و حقوق ها کاهش یافته و میانگین بیکاری وخیم شده است.
عبدالباری عطوان در این تحلیل خود نوشت:«حسن روحانی» رئیس جمهور اصلاح طلب با شاخه اصولگرا ها که می خواهد «علت»را در افزایش قیمت ها محدود کند، فرق دارد و بر ضرورت توجه به خواسته های دیگر معترضان و توسعه دایره آزادی ها و اقدام برای اصلاحات سیاسی و اجتماعی تأکید می کند و به شدت مسئولانی را سرزنش می کند که « از نسل جوان که بیش از 60 درصد از جمعیت ایران را شکل می دهد، دور شده اند» و می گوید:«مشکل این است که از نسل نوه های مان می خواهیم که به مانند ما زندگی کنند».
این نویسنده عرب همچنین نوشت:ایران از تونل تاریک اعتراض ها با کمترین تلفات بیرون آمد و بعید نمی دانیم که چندین کشور عربی در آینده نزدیک وارد آن شوند و تونل آنها در این حالت طولانی و تاریک تر خواهد بود زیرا در این کشورها آزادی وجود ندارد و سرگوب و فساد گسترش یافته است.
عبدالباری عطوان در پایان تحلیل خود نوشت:اگر مردم در کشور ثروتمندی مانند عربستان شورش کرده و در برابر کاخ حاکمیت در اعتراض به کم کردن حمایت مالی از آنها ،البته به گفته روایت رسمی، تحصن کردند پس حال و روز ملت ها در عربستان (کمک ماهیانه کارمندان بخش خصوصی و کارگران و کارمندان خارجی ها که اکثریت هستند را شامل نمی شود)و کشورهای عربی همجوارش چگونه خواهد بود؟ کامل کردن داستان را به شما واگذار می کنیم...