نشست سه جانبه سران در سوچی یعنی نشست رهبران ایران، روسیه و ترکیه که امروز کار خود را به رهبری پوتین آغاز می کند تکرار نشست مشابه خود است که پس از جنگ جهانی دوم در یالتا برگزار شد و نقشه منطقه را از نو ترسیم کرد. درست است که اسد در این نشست سه گانه شرکت ندارد ولی صندلی برای خود دارد و با قدرت در همه رایزنی ها و طرح هایش حاضر است زیرا وی شریک اساسی اش است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، «عبدالباری عطوان» سردبیر روزنامه فرامنطقه ای رأی الیوم در تحلیلی به نشست سه جانبه رهبران ایران، روسیه و ترکیه در سوچی و نیز آخرین تحولات بحران سوریه پرداخت و نوشت: لبخند پهنی که بر صورت «بشار اسد» رئیس جمهور سوریه طی دیدارش با «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه در تفرجگاه «سوچی» در جنوب غرب روسیه در سه روز پیش نشست و روز گذشته این دیدار فاش شد، با دقت حال و آینده سوریه را خلاصه می کند و تأکید می کند که رئیس جمهور سوریه در قدرت باقی مانده است و چه بسا در وضع قوی تر و قانونی تر.
انتخاب برگزاری این نشست سران سوریه و روسیه پس از آزادی شهر«البوکمال» آخرین پایگاه داعش توسط ارتش عربی سوریه دارای معناهای زیادی است و بازتاب دهنده جشن پایان یک مرحله و آغاز مرحله بازسازی است.
ولادیمیر پوتین، این مرد زیرک که کشتی بحران سوریه را به این پایان سرنوشت ساز برای خودش و اسد همپیمانش هدایت کرد، قدرت رهبری و دیدگاه استراتژیکی ثابت کرد که دشمنانش به ویژه در اردوگاه آمریکایی را ناکام گذاشت.
پوتین بحران را با مهارت بالا مدیریت کرد و صبر طولانی را در پیش گرفت و ائتلاف های منطقه ای و بین المللی را مهارت بسیار عالی ایجاد کرد و در برابر بزرگان سر خم نکرد و هرگز به بازی های کوچک ها وقعی ننهاد و به هیاهو و کارهای ابلهانه شان و اظهارات توخالی شان هیچ اهمیتی نداد؛ و چقدر زیادند این کوچک ها در بحران سوریه.
این اتفاقی نیست که نشست سران دومی در سوچی برگزار شود که شامل رهبران محور سه گانه شود که در این بحران پیروز شدند یعنی «حسن روحانی» رئیس جمهوری ایران،«رجب طیب اردوغان» رئیس جمهور ترکیه در کنار رئیس جمهور روسیه.برگزاری این نشست امروز چهاشنبه فقط برای جشن نیست بلکه برای سازماندهی دوباره منطقه خاورمیانه به طور کامل بر اساس اهداف و دیدگاه شان و به دور از هر گونه نقش آمریکایی ها و اروپایی هاست. این نشست برای نخستین بار پس از توافقنامه های سایکس پیکو در صد سال پیش برگزار می شود.
مخالفان سوری که یک روزی به این باور رسیدند که فقط چند گام با رسیدن به کاخ «المهاجرین» در دمشق فاصله دارند قرار است که امروز در ریاض نشست برگزار کنند و چقدر این مساله جالب است که نشست آنها همزمان با نشست سران در سوچی برگزار می شود. قرار است در نشست ریاض مخالفان قاهره و مسکو که یک زمانی برخی از مخالفان به آنها اعتراض می کردند و وابسته به نظام به شمار می آوردند، در کنار کمیته عالی مذاکرات، حضور داشته باشند.این نشست در ریاض این بار بدون «ریاض حجاب» رئیس کمیته عالی مذاکرات و تعدادی دیگر از رهبران مخالفان برگزار می شود زیرا در اصل ریاض حجاب برای حضور دعوت نشد و رهبران دیگر مخالف که حضور ندارند نیز شرط حضورشان موافقت آنها با بازگشت به سوریه زیر چتر اسد رئیس جمهور است.
نمی خواهیم در جزئیات فرو برویم و فقط به برخی از موضع گیری ها می پردازیم نه به دلیل آن که از ابتدای بحران تا کنون این کار را انجام نداده ایم بلکه به دلیل آن که به خوبی می دانیم که یک نقشه راه وجود دارد که برای بحران سوریه به آن تکیه و استناد شده است و آن نقشه راهی است که پوتین و تیم اش با موافقت سه گانه سوریه، ایران و ترکیه تدوین کرد و اما بقیه نقش های شان بسیار ثانویه است و به حال خود رها شدند تا هر چه دل شان بخواهد بگویند.
«سوریه جدید» از میانه ویرانی جنگ به پا می خیزد تا نقش منطقه ای هدایت کننده خود را که برخی می خواستند حذفش کنند و آن را به حاشیه بکشانند بازیابد زیرا با صلابت و مردانه در رویارویی با طرح اسرائیلی-آمریکایی ایستاد و پس از فداکاری ها و قربانی های زیاد پیروز شد. سوریه جنگ را انتخاب نکرد ولیکن بر این کشور تحمیل شد آن هم از طریق توطئه ای که رشته های آن در اتاق های سیاه با مدیریت آمریکا و اسرائیل بافته شد دقیقا همانطور که توطئه های مشابه برای عراق، لیبی و یمن بافته شد.
می خواستند که مراکز اصلی عربی و به طور مشخص عراق و سوریه غایب شوند و کشورهای عربی تبدیل به «مناطق حفاظت شده» اسرائیلی شوند که امور آنها از تل آویو اداره شوند لیکن اراده ملت های این کشورها و رهبران سرزنده آنها توانست معادله را روی سر توطئه کنندگان خراب کند و گام های بزرگ و سریعی برای بهبود بردارند و به مرکز رهبری در چارچوب ائتلاف ها و نه ماجراجوایی ها بازگردند و جهت نما را به سمت فلسطین و طرح صهیونیستی نشانه روند.تفاوت بزرگ و مساله اساسی هم در همین جا نهفته است.
تحلیل ها را به دیگران واگذار می کنیم و به این گفته بسنده می کنیم که دستاور بزرگی که تا کنون پوتین محقق کرد و باعث شد که سوریه و عراق و چه بسا منطقه به ساحل امن با هویت جدید برسد که بدون آن که به چرکی آمریکایی آلوده باشد،جذب ترکیه و اردوغان رئیس جمهوراش به محور روسیه و دور کردنش از اروپا و آمریکا و پیمان ناتو است و تأکیدش بر اینکه مصالح اش با ایران و سوریه و روسیه و عراق و بعدا قاهره تامین می شود و نه در واشنگتن و لندن و پاریس و بروکسل.
پوتین رئیس جمهور روسیه، همتای ترک خود را پس از آن که وی را بسیار تحمل کرد، قانع کرد که اولا کناره گیری اسد رخ نمی دوهد دوما این اتفاق بر ترکیه و وحدت جغرافیایی و انسانی اش نتایج برعکسی می دهد و حفظ نقش تأثیرگذار در سیاست های منطقه در آینده بهتر و کارسازتر از کناره گیری نظام در دمشق است و سوما تبدیل سوریه به پایگاه هرج و مرج و تندروی خطرناک است و چهارم برگه برنده کرد ها برگه برنده خطرناک بر ترکیه در مرحله آینده است.
نشست سه جانبه سران در سوچی یعنی نشست رهبران ایران، روسیه و ترکیه که امروز کار خود را به رهبری پوتین آغاز می کند تکرار نشست مشابه خود است که پس از جنگ جهانی دوم در یالتا برگزار شد و نقشه منطقه را از نو ترسیم کرد. درست است که اسد در این نشست سه گانه شرکت ندارد ولی صندلی برای خود دارد و با قدرت در همه رایزنی ها و طرح هایش حاضر است زیرا وی شریک اساسی اش است.
نشست سه جانبه امروز بی تردید دفعه دیگر چهارجانبه خواهد بود. سخن را با این گفته به پایان می رسانیم که اسد رئیس جمهور سوریه حق دارد لبخند بزند و بخندد آن هم پس از هفت سال عبوسی.چه کسی می توانست تصور کند حتی برای یک لحظه که وی در کاخش بماند یا حتی در قید حیات بماند زمانی که به قدرت و حجم ائتلافی که آمریکا برای براندازی اش به راه انداخت را دید؟