بحران بازداشت آقای حریری قله کوه یخی در طرح آمریکایی-عربستانی در لبنان و برای لبنان باقی می ماند زیرا بحران سیاسی که برای اجرای آن برنامه ریزی شده است اعلان جنگ علیه حزب الله و اعلان جنگ به نفوذ ایران در منطقه از طریق این بحران است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، «عبدالباری عطوان» سردبیر روزنامه فرامنطقه ای رأی الیوم در تحلیلی به بحران به وجود آمده در پی بازداشت سعد حریری نخست وزیر لبنان در عربستان و استعفای وی از نخست وزیری این کشور پرداخت و نوشت: اگر این نظریه درست باشد که می گوید عربستان سعودی شیخ«سعد الحریری» را به ریاض فراخواند و وی را مجبور به استعفا از مقام نخست وزیری لبنان به منظور ایجاد بحران سیاسی و حالت هرج و مرج در لبنان کرد تا به شکل منفی بر ایران و همپیمانانش به ویژه حزب الله بازتاب پیدا کند باید گفت که این طرح عربستان سعودی نتایج کاملا برعکسی داده است که به مصلحت و به نفع دشمنان عربستان تمام شده است و نفوذش را نیز کاهش داده است. همچنین این اقدام عربستان سعودی باعث شده است که همپیمانانش در تنگنا قرار گیرند و باعث می شود که خود عربستان در منطقه و جهان منزوی شود.
قبل از اینکه شرح و تحلیل را ادامه دهیم ناگزیر بر چند نکته تأکید کنیم که عبارتند از دخالت فرانسه و «امانوئل ماکرون» رئیس جمهورش در بحران حریری و فرستادن «ژان ایو لودریان» وزیر خارجه اش به ریاض پایتخت عربستان سعودی و تهدیدش به رفتن به شورای امنیت در صورتی که به سعد حریری اجازه داده نشود که در سریع ترین زمان ممکن عربستان را ترک کند و استقبال از وی در آستانه در کاخ الیزه با گرمی بی سابقه ای، همه اینها عواملی است که «بازداشت» سعد حریری را مورد تأکید قرار می دهد و نه آن که چنین بازداشتی را نفی می کند.
«زیگمار گابریل» وزیر خارجه آلمان بیش از بقیه خشم اروپایی ها را نشان داد زمانی که خواستار آن شد که ضرورت دارد اشاره مشترکی توسط اتحادیه اروپا صادر شود که تأکید کند که گسترش روحیه ماجراجویی در منطقه خارومیانه از چند ماه پیش (در اشاره به بازداشت حریری و دیگر تحولات در خاورمیانه) تا کنون، قابل قبول نیست و اروپا دربرابر آن سکوت نمی کند. همین موضع گیری باعث شد که حکومت عربستان سعودی سفیر خود را از برلین در اقدامی اعتراضی فرا بخواند. پیام اروپا به عربستان سعودی واضح بود و می گوید که کاسه «صبر اروپایی های لبریز شده است».
نمی دانیم که واکنش آقای حریری درباره بحران، پیامدها، سیاست ها و موضع گیری هایی که در مرحله آینده اتخاذ می کند، چیست و احتمال می دهیم که سکوت را ترجیح دهد و به شکل مستقیم به جزئیات بحران و اهانت هایی که به وی شده است؛ نپردازد؛ زیرا این مرد در هر صورت عربستان را دوست دارد و در آن جا به دنیا آمده است و پدرش در این کشور میلیاردها دلار از کارهای تجاری اش به دست آورد. علاوه بر اینها، وی یعنی شیخ حریری مرد انقلابی چپگرا یا یکی از شیوخ بیداری به شمار نمی رود و حداقل روابط خود و منافع و خانواده اش در عربستان را نگه می دارد.
سه نفر از این بحران قهرمان بیرون آمدند و از این بحران حریری سخت و دشوار، محبوبیت زیادی کسب کردند:
اول: شیخ سعد حریری که از همبستگی لبنانی و عربی بی سابقه ای به دلیل اتفاقاتی که برایش در ریاض افتاد به دست آورد لیکن ادامه این محبوبیت مردمی و همبستگی بستگی به موضع گیری های آینده،سیاست ها و ائتلاف هایی دارد که وی تشکیل می دهد. همچنین این محبوبیت بستگی به اقامت طولانی یا کوتاه مدتش در لبنان دارد.
دوم: «میشل عون» رئیس جمهور لبنان که به شیوه یک دولتمرد با تجربه و با مسئولیت بسیار زیاد هم از حیث شجاعت و هم از حیث جرأت، بحران را اداره کرد و بر این مساله اصرار کرد که نخست وزیر لبنان در بازداشت به سر می برد و استعفای حریری را تا زمانی که شخصا آن را دریافت نکند و از خود حریری نشنود، نمی پذیرد.
سوم: «امانوئل ماکرون» رئیس جمهور فرانسه که آزادی حریری و آزادی تحرکات وی را مساله شخصی دانست و نیز مساله کشورش دانست و تلاش های زیادی بذل کرد تا اینکه توانست وی را به به مانند یک میهمان عزیزکرده به فرانسه بیاورد و ثابت کرد که فرانسه همچنان «مادری دلسوز» برای لبنان است چه با این توصیف موافق باشیم چه مخالف. و چنین موضع گیری ای برای فرانسه هزینه های اقتصادی زیادی در تعامل با کشورهای خلیج فارس و به طور مشخص عربستان خواهد داشت.
بحران بازداشت آقای حریری قله کوه یخی در طرح آمریکایی-عربستانی در لبنان و برای لبنان باقی می ماند زیرا بحران سیاسی که برای اجرای آن برنامه ریزی شده است اعلان جنگ علیه حزب الله و اعلان جنگ به نفوذ ایران در منطقه از طریق این بحران است و نیز کشاندن کشور لبنان به جنگ داخلی با ایجاد ائتلاف های طایفه ای است. این طرح به رغم آن که در معرض ناکامی هایی با خروج حریری از ریاض از دروازه فرانسه قرار گرفت اما احتمال فعال کردن آن و اجرایش همچنان به قوت خود باقی است.
زیگمار گابریل وزیر خارجه آلمان قوی تر از بقیه خطرات آینده ای که لبنان با آنها مواجه است را بیان کرد نه با سخن گفتنش از «سیاست های ماجراجویانه» بلکه با این اقدامش که با صدای بلند گفت که «لبنان با خطر ورود دوباره به رویارویی های سیاسی خطرناک و چه بسا نظامی رو به روست به همین دلیل نیاز به بازگشت حریری داریم».وی بر این مساله نیز تأکید کرد که لبنان نباید تبدیل به اسباب بازی عربستان شود.
هیچ حرفی به این سخن اضافه نمی کنیم؛ سخنی که به شکل دقیق بازتاب دهنده اوضاع لبنان و منطقه است و تمام چیزی که می توانیم بگوییم این است که امیدواریم شیخ سعد حریری که با وی پس از کشته شدن پدرش در شهر هامبورگ آلمان ملاقات کردم صلابتی و دورنگری ای مانند «رفیق حریری» پدرش داشته باشد و به قراردادی که امنیت و ثبات را به لبنان بازگرداند و شبح جنگ سوم را از آن دور کرد و وی را به نخست وزیری به عنوان رهبری ملی و مردمی به رغم مخالفت اعضای برجسته حزبش و همپیمانانش رساند، پایبند بماند.
آیا شیخ سعد الحریری این کار را می کند و در این لحظه سخت تاریخ لبنان به اندازه کافی مسئولیت پذیر خواهد بود؟ امیدواریم چنین باشد.