کوبیدن بر طبل های جنگ در ریاض شروع شده است و پژواک آن در همه منطقه شنیده می شود و استعفای حریری یکی از این پژواک هاست. اکنون سووالی که پیش می آید این است که کی و نه کجا جرقه اول این جنگ زده می شود.این یک ماجراجویی محاسبه نشده عربستان و آمریکاست که عواقب آن هرگز بررسی نشده است و ورد اسرائیل به میدان آن برایش بسیار گران تمام می شود.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، عبدالباری عطوان در تحلیلی درباره استعفای سعد حریری نخست وزیر لبنان نوشت: ما بر این باور نیستیم که آقای«سعد حریری» نخست وزیر مستعفی لبنان اقدام به استعفا به این دلیل کرد که زندگی اش در خطر بود، این مرد به راحتی هر چه تمامتر در بیروت و به شکل طبیعی گردش می کرد و چند روز پیش نیز دستورهایی صادر کرد که بارزترین آنها تعیین سفیر جدید لبنان در سوریه است. علاوه بر اینکه طرف احتمالی که قرار است عملیات ترورش را انجام دهد یعنی حزب الله، از او حمایت و محافظت می کرد و از طریق قرارداد سیاسی با حزب الله بود که به نخست وزیری رسید.
استعفای حریری در چارچوب نقشه راه عربستانی-آمریکایی برای هدف قرار دادن حزب الله به عنوان شاخه نظامی قوی ایران صورت گرفت که برای اسرائیل تهدیدی وجودی به شمار می رود و نیز خطر بزرگی برای امنیت عربستان و ثبات آن به دلیل حمایت نامحدود رسانه ای و سیاسی و نظامی از جریان «انصار الله» حوثی تشکیل می دهد؛ حمایتی که تلفات بشری بزرگی به عربستان سعودی در مرزهای جنوبی اش وارد آورد و هیبت اش را با شلیک گاه و بی گاه موشک های بالستیک پیشرفته به عمق عربستان تهدید می کند که برخی از این موشک ها در اصابت به اهداف خود موفق بودند و آخرین موشک شلیک شده نیز شب گذشته بود که به سمت شهر ریاض شلیک شد.
بر اساس اطلاعات در دسترس ما عربستان سعودی با هماهنگی با ترامپ رئیس جمهور آمریکا در حال حاضر دارد ائتلاف عربی دیگری به مانند ائتلاف عربی در جنگ علیه یمن تشکیل می دهد که سر نیزه در حمله احتمالی به حزب الله شود و بعید نیست که ستون فقرات این ائتلاف اسرائیل باشد. برخی اخبار در لندن مبنی بر تماس های سری عربستان سعودی با اردن منتشر شده است که از این کشور دعوت به پیوستن به این ائتلاف جدید کرده است لیکن این اخبار توسط هیچ منبع رسمی یا حتی شبه رسمی تأیید نشده است.
این منابع در گفت و گو با ما این احتمال را بعید ندانستند که بالا گرفتن تنش علیه حزب الله در لبنان با تنش نظامی دیگر علیه قطر در صورت دستیابی به چراغ سبز از آمریکا همزمان شود یا به موازات آن صورت گیرد.دخالت نظامی علیه قطر در راه است. بیش از هفت هزار نظامی مصری از نیروهای ویژه کاملا آموزش دیده اکنون در پایگاهی در شمال امارت ابوظبی و در 40 کیلومتری مرزهای قطر حضور دارند و این نیروهای مصری آماده دخالت نظامی هستند و چراغ سبز آمریکا ضروری و بلکه حتمی است زیرا تعداد نیروهای ترکیه در قطر طی هفته های اخیر نزدیک به 30 هزار نیرو افزایش یافت.
لحن حمله ای آقای حریری علیه ایران که شامل اتهام های تروریسم و تخریب شد و وی تهدید به قطع دستانی کرد که به سمت امت عرب دراز شود، لحن بی سابقه ای است و در تکمیل حمله دیگری است که «تامر السبهان» وزیر عربستانی صورت گرفت که حزب الله را حزب شیطان توصیف کرد و توصیف هایی علیه «سید حسن نصرالله» رهبر حزب الله خارج از همه عرف های سیاسی و دیپلماتیک به کار برد.
آقای حریری به شکل عجله ای به ریاض فراخوانده شد و در عرض چند ساعت به سمت آن پرواز کرد آن هم پس از آن که همه ارتباط های رسمی اش را قطع کرد و بعید نمی دانیم که این استعفا به وی دیکته شد و متن خشن استعفایش را نیز شبکه «العربیه» منتشر کرد و نه شبکه «المستقبل» که وابسته به وی است؛ امری که تأکید بر وابستگی وی به عربستان است که هرگز آن را انکار نمی کند و این را مورد تأکید قرار می دهد که وی بیش از آن که وابسته به لبنان باشد وابسته به عربستان است و ما بر این باور نیستیم که وی به بیروت برگردد مگر روی یک تانگ عربستانی البته اگر طرح از بین بردن حزب الله و نابودی ایران به نتیجه برسد و نیروهای اسرائیلی بار دیگر بیروت را اشغال کنند.
اعلان جنگ علیه حزب الله بدون هماهنگی کامل با اسرائیل هرگز صورت نمی گیرد زیرا عربستان سعودی نمی تواند در آن واحد وارد دو جنگ شود آن هم در یمن و لبنان و چه بسا جنگ با ایران. علاوه بر آن که عربستان با لبنان مرز جغرافیایی ندارد و نیز هم پیمانان عربستان ضعیف تر از آن هستند که بتوانند حزب الله را شکست دهند؛ حزب الهی که مهارت ها و تجهیزات نظامی ای در اختیار دارد که فقط چهار کشور در منطقه دارند یعنی مصر، امارات، سوریه و عربستان سعودی.
سید حسن نصرالله بیهوده سخن نمی گفت زمانی که به «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم اسرائیل نسبت به هر گونه حمله ای به لبنان هشدار داد و از یهودی ها خواست از فلسطین اشغالی به کشورهایی که آمده اند برای نجات جان خود فرار کنند زیرا سوخت و هیزم هر گونه جنگی در آینده خواهند شد. این مرد که بانک هایی از مغزهای متفکر دارد، احتمالا اطلاعات مفصل و قطعی درباره طرح آمریکا و عربستان در اختیار دارد.
بر طبل های جنگ در ریاض کوبیده می شود و پژواک آن در همه منطقه شنیده می شود و استعفای حریری یکی از این پژواک هاست. اکنون سووالی که پیش می آید این است که کی و نه کجا جرقه اول این جنگ زده می شود.لبنان که دو سال بدون رئیس جمهور به سر برد می تواند بدون نخست وزیر یا دولت نیز به سر ببرد و طرف هایی که در اردوگاه مقابل هستند این واقعیت را به خوبی می دانند به همین دلیل به سرعت حرکت کرده تا سیستم بانکی لبنان را مختل کنند و این مقدمه ای است برای فلج کردن اقتصاد این کشور و مقدمه ای برای محاصره آن شبیه محاصره خفه کننده کنونی یمن که ناوچه ها اسرائیلی و آمریکایی در آن نقش بزرگی ایفا می کنند.
این یک ماجراجویی محاسبه نشده عربستان و آمریکاست که عواقب آن هرگز بررسی نشده است و ورد اسرائیل به میدان آن برایش بسیار گران تمام می شود. این جنگ آخرین جنگ در منطقه خواهد دقیقا به مانند جنگ جهانی دوم که همه جنگ های اروپایی را به شکل بی بازگشتی پایان داد و بر ویرانه های آن اتحادیه اروپا برپا شد.
ما بر این باور نیستیم که اسرائیل که در همه جنگ هایش از سال 1973 به بعد شکست خورد از این جنگ پیروز بیرون بیاید. محور مقاومت برای جنگ آینده کاملا خود را آماده کرده است و توان حزب الله چندین بار بیشتر از جنگ های قبلی از جمله جنگ 2006 است این علاوه بر این است که سوریه، ایران و عراق و هزاران داوطلب از سراسر جهان اسلامی در جنگ آینده مشارکت می کنند و این را نیز نباید فراموش کنیم که جنبش حماس روابط خود را به طور کامل با ایران و سید حسن نصرالله از سر گرفته است.
فضای کنونی لبنان شبیه فضای سابق در این کشور اندکی پیش از حمله اسرائیل به جنوب لبنان در سال 1982 است با این تفاوت اساسی که حزب الله سازمان آزادیبخش فلسطین نیست زیرا لبنان سرزمین و میهن اش است و سوار بر دریا برای رفتن به قبرس و تونس نمی شود و تا آخرین گلوله می جنگد و هر چه سلاح در چنته دارد چه حرام باشد چه حلال مورد استفاده قرار می دهد زیرا آخرین نبردهای بزرگش است.
هیچ کس جنگ نمی خواهد و آروزی جنگ نمی کند لیکن اگر آن را بر محور مقاومت تحمیل کنند نتایج آن این بار با همه جنگ های سابق فرق دارد.