اذعان لیبرمن به پیروزی اسد دل بسیاری را در سوریه خنک می کند زیرا توسط یکی از رهبران دشمنی سخت صادر شده است که بیش از صد حمله هوایی به عمق سوریه به منظور تحریک رهبران سوریه و کشاندن شان به جنگی انجام داد که برای شان ورود به آن و پیروزی دشوار بود زیرا در آن واحد در بیش از پنجاه جبهه داخلی درگیر بودند.

 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، «عبدالباری عطوان» نویسنده مشهور عرب و سردبیر روزنامه رأی الیوم به آخرین تحولات سوریه پرداخت و نوشت: چه بسا «آویگدور لیبرمن»وزیر جنگ اسرائیل چیز جدیدی در اذعان به اینکه «بشار اسد»رئیس جمهور سوریه در جنگی که از نزدیک به هفت سال پیش آغاز شد و ادامه دارد پیروز شده است،اضافه نکرده است.لیبرمن این اذعان را در گفت و گو با پایگاه خبری اسرائیل«والا» بیان کرد و والا روز گذشته این اذعان را منتشر کرد. وی آب را با آب تفسیر کرد(امری بدیهی را گفت) لیکن اهمیت این اذعان در اینجا نهفته است که به نظر ما معنایش این است که اذعان به این است که فرصت های طرح آمریکایی-اسرائیلی که می خواست نظام را تغییر دهد و سوریه را به پنج کشور بر اساس نژاد و طایفه ها تجزیه کند، همانطور که در پژوهش منتشر شده توسط مرکز پژوهش های امنیتی در تل آویو روز گذشته-سه شنبه-آمده، بسیار محدود شده است اگر نگوییم که کاملا از بین رفته است.

اذعان دوم که در همین گفت و گو که بر زبان لیبرمن جاری شد و از اذعان اول اهمیتش کمتر نیست این است که با تلخی چشمگیری گفت :«صفی طولانی از کشورهای جهان را می بینم که به نظام اسد چراغ سبز می دهند...به ناگاه این کشورها برای نزدیک شدن به اسد له له می زنند و این امری بی سابقه است».

این قابل توجه بود که لیبرمن در سخنان اش درباره «صف طولانی» به «کشورهای عربی سنی میانه رو»اشاره کند که در حال زدن درهای دمشق برای ارتباط اسد و دادن چراغ سبز هستند و خواستار نزدیک شدن با دمشق شوند. همین چند هفته پیش بود که لیبرمن درباره این کشورها به عنوان همپیمان استراتژیک اسرائیل سخن می گفت و بر روابط این رژیم با این کشورها تأکید می کرد به ویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس که گام های بلندی برای عادی سازی روابط و همکاری در همه عرصه ها با اسرائیل برداشته بودند، آیا این کشورها از عادی سازی روابط با اسرائیل عقب نشسته و شروع به پایین کشیدن فتیله خیز خود در این زمینه کردند آن هم پس از آن که یقین پیدا کردند محور روسیه-ایران-سوریه پیروز شده است و ترکیه نیز به شکل تدریجی به این محور پس از بحران همه پرسی کردستان عراق و ایستادن اسرائیل پشت آن، پیوسته است؟

اطلاعاتی که در اختیار داریم حکایت از آن دارد که عربستان سعودی از نشستن پشت سکان رهبری در حمایت مالی و سیاسی  از معارضان سوری چشم پوشی کرد بلکه حتی از خود خودرو هم پایین آمد. این همان چیزی ست که باعث شد«ریاض حجاب» رئیس هیأت عالی مذاکرات مخالفات سوری به ایالات متحده آمریکا نه به منظور درمان بلکه پس از یأس و سرخوردگی اش مهاجرت کند.حجاب پس از آن که عربستان به وی و همکارانش رک و پوست کنده گفت که باید وجود اسد را به عنوان امری حتمی که گریزی از آن نیست،بپذیرند و باید مخالفان به دنبال افکار و ایده های خلاق برای همزیستی با این واقعیت جدید باشند از ریاض به آمریکا مهاجرت کرد. حجاب طی دیدارش با آقای«عادل الجبیر» وزیر خارجه عربستان سعودی در نیویورک طی حضور الجبیر در نشست مجمع عمومی سازمان ملل، در صحت و سلامتی کامل ظاهر شد.و اما دولت قطر که از پشت سکان هدایت به نفع عربستان سعودی کنار زده شد و در صندلی های پشتی قرار گرفت همانطور که شیخ«حمد بن جاسم» نخست وزیر اسبق اش گفت، به نظر می رسد که کاملا دست از مخالفان سوری شسته است یا اینچنین بسیاری باور دارند و با ایران،  قابل اعتماد ترین همپیمان رئیس جمهور سوریه، روابط استراتژیک برقرار کرده است و برخی نشانه های قطعی وجود دارد که نشان می دهد ترکیه نیز اکنون در همین راه پای گذاشته است  و برخی اخبار موثق نیز منتشر شده است که از دیدارهای  هیأت های امنیتی ترکیه با همتاهای سوری با میانجی گیری روسیه برای هماهنگی در چندین جبهه از جمله«ادلب» که آتش جنگ آن به زودی در روزهای آینده شعله ور می شود و نیز در جبهه «الرقه»در کنار پرونده بلندپروازی های کردها برای استقلال و جدایی، حکایت دارد.

بشار اسد رئیس جمهور سوریه از لیبرمن احساسی تر نبود زمانی که از دورتر رفتن اجتناب کرد و پیروزی بر طرح آمریکا را اعلام نکرد و عاقل تر بود و چه بسا از تواضع بیشتری برخوردار بود زمانی که در یکی از دیدارهایش در چند روز پیش گفت که پیروزی هنوز کامل نشده است، به رغم پیروزی بزرگ ارتش عربی سوریه در چندین جبهه به ویژه شکست محاصره «دیرالزور» توسط داعش و بازپس گیری بیشتر آن و برخی از چاه ها نفتی و گازی اش به طوری که به جز شهر ادلب و تا حدود کمتر الرقه جایی باقی نمانده است که خارج از کنترل دولت باشد.

دو نبرد باقی مانده است که اهمیت آنها از همه نبردهای سابق کمتر نیست اولی نبرد آشتی ملی و آن چه از آن در زمینه اجتماعی منشعب می شود و بازگشت همزیستی در چارچوب مشارکت سیاسی واقعی بر بستر فضای باز اصلاح طلبانه دموکراتیک است و نشانه هایی جدی در این چارچوب وجود دارد که می تواند در نشست آینده کنفرانس ژنو که نسخه ای سیاسی از همتای نظامی اش در آستانه است، متبلور شود. و اما دومین نبرد نبرد بازسازی است که نمی تواند بدون پیروزی در اولی در آن پیروز شد.

در پایان می گوییم که اذعان لیبرمن به پیروزی اسد دل بسیاری را در سوریه خنک می کند زیرا توسط یکی از رهبران دشمنی سخت صادر شده است که بیش از صد حمله هوایی به عمق سوریه به منظور تحریک رهبران سوریه و کشاندن شان به جنگی انجام داد که برای شان ورود به آن و پیروزی دشوار بود زیرا در آن واحد در بیش از پنجاه جبهه داخلی  درگیر بودند.

توطئه خطرناک و حساب شده بود و آن چه از ویرانی و قتل و مهاجرت و فرسایش در سوریه رخ داد یکی از فصل های آن است و می بینیم که به دیگر کشورها منتقل شده است، جنگ ها زاد و ولد می کنند و عرب ها و مسلمانان سوخت آن هستند لیکن پیروزی بزرگتر بسیار نزدیک است...

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.