بازتاب های هر گونه تصمیم آمریکا برای خروج از توافقنامه هسته ای با ایران یا ادامه پایبندی به آن بر منطقه خاورمیانه خود را نشان می دهد
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، عبدالباری عطوان نویسنده و تحلیگر مشهور عرب در تحلیلی در روزنامه فرامنطقه ای رأی الیوم نوشت: چه بسا چیزی جدیدی اضافه نمی کنیم زمانی که این مقوله را تکرار می کنیم که تأکید می کند بیشتر مسئولان غربی و به طور خاص آمریکایی زمانی که از مراکز و مقام های رسمی شان در کشورهای شان کنار می گیرند عاقل تر و حکیم تر می شوند لیکن این به معنای آن نیست که موضع گیری ها و تحلیل های سیاسی شان برای فهم اتخاذ تصمیم ها و معیارها و برخی اطلاعات که می توان از درون سخنانش درباره مسائل بسیاری به دست آورد را توسط ما یا غیر از ما دست کم گرفته یا کم اهمیت جلوه داده شود.
این مقدمه که به نظر برخی طولانی است را به مناسبت مقاله ای گفتیم که «جان کری» وزیر خارجه سابق آمریکا نوشت و روزنامه«واشنگتن پست» روز شنبه (روز گذشته) آن را منتشر کرد.در این مقاله جان کری حمله شدیدی به «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا انجام داد و نوشت که برای حفظ امنیت ملی آمریکا نباید توافقنامه هسته ای«بازیچه ای» در دست ترامپ باشد. کری فاش کرد که تلاش هایش برای این توافقنامه که رسیدن به آن با ایران هزاران ساعت مذاکرت گرفت پس از آن صورت گرفت که اطلاعات تأیید شده ای رسید که تأکید می کرد ایران ذخایر اورانیوم به اندازه ای دارد که بتواند ده یا دوازه بمب هسته ای بسازد.
آقای«محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه ایران نیز نگرانی وزیر خارجه سابق آمریکا را در سخنانی که به روزنامه انگلیسی«گاردین» گفت مورد تأکید قرار داد.ظریف تهدید کرد که کشورش غنی سازی اورانیوم را با درجه بالا (بیش از بیست درصد) از سر می گیرد در صورتی که آمریکا از توافقنامه هسته ای خارج شود. وزیر امور خارجه ایران از کشورهای اروپایی(فرانسه، انگلیس و آلمان)خواست که به این خروج آمریکا توجهی نکرده و به پایداری توافقنامه ادامه دهند.
مقاله کری در واشنگتن پست نوشت و همزمانی آن با تهدیدهای آقای ظریف تأکیدی است بر اینکه دو هفته آینده شاهد حمله دیپلماتیک دوگانه است که هواداران و مخالفان توافقنامه برای تأثیر بر نتایج بررسی دوره ای کنگره آمریکا درباره توافق در اواسط ماه اکتبر آینده، با هم خواهند داشت؛ زیرا انتظار می رود که وزارت خارجه آمریکا شهادت خود را (ادعای خود را ) درباره اینکه ایران به توافقنامه هسته ای پایبند نیست و بندهای آن را نقض کرده و به همین دلیل باید دولت ترامپ از آن خارج شود را ارائه می کند.
واکنش اروپا به خارج شدن آمریکا از توافقنامه بنابر دلایلی که در پایین خلاصه آنها را می آوریم، از درجه بسیار بالای اهمیت برخوردار است:
نخست: مخالفت سه کشور اروپایی انگلیس،فرانسه و آلمان با این خروج از توافقنامه و پایبند ماندن شان به آن یعنی وقوع طلاق سیاسی میان اروپا با ایالات متحده و به طور مشخص با دولت ترامپ و وقوع شکاف بزرگ در اردوگاه غرب است که از نتایج آن می توان به از دست رفتن بیشتر نفوذ در اروپا و افزایش انزوای آن در جهان زیرا بیشتر کشورهای جهان ترجیح می دهند که توافقنامه ادامه پیدا کرده و از رویارویی ها دوری شود.
دوم: حمایت اروپا از خارج شدن آمریکا یعنی فروپاشی توافقنامه و ایستادن پشت گزینه های سیاسی و چه بسا نظامی ترامپ علیه ایران؛ امری که منجر به بالا گرفتن تنش ها و بازگشت محاصره و چه بسا لیز خوردن به سمت رویارویی نظامی.
سوم: صف بندی روسیه و چین پشت ایران و افزایش همکاری نظامی و فنی با این کشور زیرا خارج شدن از توافقنامه باعث می شود که هیچ گونه حرجی بر آنها به دلیل این همکاری وارد نشود.ما ملاحظه کردیم که روسیه موشک های «اس 300» را به تهران تحویل نداد مگر بعد از امضای توافقنامه.
چهارم: لغو توافقنامه یا خروج آمریکا از آن باعث تضعیف میانه روها به ریاست «حسن روحانی» رئیس جمهور ایران و تضعیف جایگاه و مصداقیت ایالات به عنوان کشور بزرگی که به توافقنامه هایی که آنها را امضا می کند، می شود؛ امری که باعث افزایش همبستگی بین المللی با ایران و انزوای آمریکا یا به عبارتی بهتر حداقل باعث انزوای دولت کنونی آن می شود.
بازتاب های هر گونه تصمیم آمریکا برای خروج از توافقنامه هسته ای با ایران یا ادامه پایبندی به آن بر منطقه خاورمیانه خود را نشان می دهد و برای این منطقه و به طور خاص منطقه خلیج فارس بسیار مهم است و در این حالت دو احتمال وجود دارد:
اول:دولت ترامپ از خروج از توافقنامه عقب نشینی کند و خروج خود را با درخواست برای تغییر آن و اضافه بندی جدید به آن که خواستار توقف آزمایش های موشک های بالستیک است، پوشش دهد که چه بسا این شکل تا حدودی با استقبال اروپا مواجه شود زیرا به معنای تأخیر در بحران و کسب زمان است؛ امری که باعث می شود کشورهای حاشیه خلیج فارس وادار به بازگشت به کانال گفت و گو با تهران شوند که دولت ترامپ به شکل ناگهانی این کانالها را خنثی کرد؛کانال هایی مانند چراغ سبزهای دیپلماتیک عربستانی و ایرانی و تبادل ارسال هیأت های دیپلماتیک برای بازدید از سفارتخانه های دو کشور در پایتخت عربستان و ایران و گشودن آغوش عربستان به روی رهبران شیعه عراق و درخواست از آنها برای میانجی گری به منظور«تلطیف» روابط عربستان و ایران.
دوم: اینکه آمریکا به طور کلی از توافقنامه خارج شود و جنگ سیاسی را آغاز کند و تحریک علیه ایران را آغاز کند و بار دیگر به مانند قبل از توافقنامه محاصره اقتصادی ایران را از سر گیرد و این یعنی اعلان جنگ و آغاز تشکیل ائتلاف سیاسی و نظامی علیه ایران که کشورهای حاشیه خلیج فارس یعنی عربستان، امارات و بحرین در رأس سرنیزه منطقه ای آن خواهند بود.
هیچ کدام از این دو احتمال را بعید نمی دانیم. نبرد هنوز در ابتدای خود است لیکن به دلیل شناختی که از حماقت های ترامپ و مزاج احساساتی اش داریم؛مزاجی که در منطقه خلیج فارس به دلیل دشمنی و عداوت ریشه دار با ایران مورد تأیید و چه بسا مورد علاقه کشورهای این منطقه قرار دارد، احتمال دوم را بعید نمی دانیم.
ایرانی ها در صورتی که اروپایی ها پشت خارج شدن آمریکا قرار گیرند واکنش نشان داده و با چشم پوشی از توافقنامه آن را لغو شده به شمار می آورند و غنی سازی اورانیوم در درجه بالا را آغاز می کنند.ایرانی ها همچنان سانتریفیوژها و تأسیسات هسته ای در نطنز و اراک و در نهایت در کوه هایی نزدیک به قم و نیز صدها دانشمند و متخصص در اختیار دارند.
آمریکا خودش را به گونه ای می بیند که در دو جبهه هسته ای می جنگد:کره شمالی و ایران در عین حال؛ امری که باعث نزدیک شدن و تبادل مهارت ها و هماهنگی در همه زمینه ها میان این دو کشور و با حمایت روسیه و چین می شود.
همه پرسی اقلیم کردستان عراق یکی از زنجیره های این جنگ آینده آمریکا است و هدفش فرسایش ایران و غرق کردن این کشور و همپیمان عراقی اش و چه بسا سوری اش در جنگ منطقه ای است و این تفسیر واضح تری است از تأیید اسرائیل و کشورهای حاشیه خلیج فارس از این همه و حمایت از آن، با هم است چه به شکل علنی همانطور که اسرائیلی ها کردند و چه مخفیانه همانطور که برخی از کشورهای حاشیه خلیج فارس انجام داده و می دهند.
ما بر این بارو نیستیم که آمریکای ترامپ در این جنگ برنده خواهد بود زیرا شرایط بین المللی که اجازه داد آمریکا به عراق حمله کرده و اشغالش کند، تغییر کرده است و به عبارتی بهتر چنین شرایطی وجود ندارد و ایران قدرتی نظامی و موشکی منطقه ای بزرگ است که می تواند به هر گونه تجاوز آمریکایی-اسرائیلی پاسخ بدهد.