در حالی که جنگ احتمالی بین آمریکا و کره شمالی به واقعیت نزدیک تر شده است، باید دید گزینه های با ریسک کمتر در قبال این بحران چیست؟
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، مجله آسیایی دیپلمات در گزارشی نوشت: در طول هفته گذشته جنگ بین آمریکا و کره شمالی به واقعیت نزدیک تر شده است.
در حالی که کره شمالی در مورد تبعات تحریم های جدید هشدار داده بود، شورای امنیت سازمان ملل متحد روز دوشنبه به اتفاق آرا با اعمال تحریم های تازه علیه این کشور موافقت کرد. این قطعنامه واردات نفت و گاز کره شمالی را محدود می کند و صادرات پارچه این کشور را ممنوع می کند.
گفته می شود روسیه و چین پس از آنکه آمریکا لحن پیش نویس قطعنامه را ملایم تر کرد با آن موافقت کرده اند. هدف از این تحریم ها ضربه زدن به درآمد مالی دولت کره شمالی عنوان شده است که برای پیشبرد برنامه هسته ای و موشک های بالستیک خود به آن نیاز دارد.
دیپلمات های غربی ابراز امیدواری کرده اند که تشدید تحریم ها ابزار قوی تری برای یافتن یک راه حل سیاسی در دست آنها بگذارد.
دولت آمریکا برای مقابله با کره شمالی فشار زیادی بر چین وارد کرده است. «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا اخیرا اخطار داد که آمریکا روابط تجاری با هر کشوری که با کره شمالی معامله می کند را قطع خواهد کرد.
این نهمین مجموعه تحریم های شورای امنیت سازمان ملل علیه کره شمالی از سال 2006 به بعد است. براساس اطلاعات «سازمان تشویق سرمایه گذاری کره» در سال 2016 بعد از زغال سنگ و سایر مواد معدنی، منسوجات دومین صادرات بزرگ کره شمالی را تشکیل می داد که ارزش آن به 752 میلیون دلار رسید. حدود 80 درصد از این صادرات به چین بود.
این قطعنامه صدور میعانات گازی و گاز مایع طبیعی را ممنوع می کند، صادرات محصولات پالایش شده را به دو میلیون بشکه در سال محدود می کند، و صادرات نفت خام به کره شمالی را در سطح فعلی نگه می دارد.
گزینه کم خطرتر در قبال کره شمالی چیست؟
کره شمالی هفته پیش برای ششمین بار یک آزمایش اتمی انجام داد. پیونگ یانگ مدعی ساخت یک بمب هیدروژنی شده و بارها آمریکا را تهدید به حمله با کلاهک هسته ای کرده است.
چند ساعت پس از آن، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در توییتی نوشت: «کره شمالی تنها یک چیز را می فهمد.» روز دوشنبه «نیکی هالی» نماینده او در سازمان ملل متحد ادعا کرد که «کیم جونگ اون» رهبر کره شمالی با اقداماتش نشان داده که «جنگ می خواهد» و خواستار اعمال «شدیدترین مجازات های ممکن» شد.. سپس در روز پنج شنبه ترامپ اقدام نظامی را - که در آن از تجهیزات جدید و زیبا، بهترین ها در جهان استفاده می شود - به عنوان چیزی که قطعا می تواند رخ دهد، توصیف کرد.
به نظر می رسد دولت ترامپ به دنبال اقدام نظامی است زیرا نگران است که کره شمالی را نتواند از راه دیگری متوقف کند. در نتیجه «هربرت مک مستر» مشاور امنیت ملی آمریکا اعلام کرده است که ترامپ دستیابی به سلاح هسته ای که می تواند کشورش را تهدید کند، تحمل نمی کند.
با این حال دولت ترامپ به نظر می رسد بر روی سوالی اشتباه متمرکز شده است. سؤال درست این نیست که آیا می توان مانع کره شمالی شد یا خیر، بلکه این است که چگونه خطرات تلاش برای انجام این کار در مقایسه با خطرات اقدام نظامی پیشگیرانه قابل قیاس است. هنگامی که این خطرات از بین می روند، بازدارندگی تبدیل به گزینه ای کمتر خطرناک می شود.
هر گونه اقدام نظامی، احتمال حملات هسته ای علیه پایگاه های آمریکا در کره جنوبی، ژاپن و گوام و همچنین شهرهای آمریکایی را افزایش می دهد. سازمان اطلاعاتی آمریکا ارزیابی کرده است که کره شمالی در حال حاضر قادر به نصب یک کلاهک هسته ای بر روی یک موشک بالستیک است. اقدام به عملیات نظامی به امید اینکه کیم هنوز یک زرادخانه هسته ای کارآمد نداشته باشد، «دیوانگی محض» خواهد بود.
تقریبا به همان اندازه دیوانگی خواهد بود که امید داشته باشیم که کیم در واکنش به اقدام نظامی از سلاح های هسته ای استفاده نمی کند. حتی اگر چنین اقداماتی تا حد امکان محدود باشد و صرفا به خلع سلاح او متمرکز باشد، هنوز هم یک عملیات بزرگ خواهد بود که موجب حملات متعدد در سراسر کشور خواهد شد. از دیدگاه کیم، احتمالا به نظر می رسد که آغاز چنین تلاشی برای تغییر رژیم باشد. با توجه با سرنگونی رژیم های «صدام حسین» و «معمر قذافی»، استفاده از واکنش هسته ای غیرمنطقی نخواهد بود.
بهترین استراتژی آمریکا برای جلوگیری از واکنش هسته ای این است که بر شکار و نابودی موشک های هسته ای کره شمالی پیش از آنکه مورد استفاده قرار گیرند، تمرکز شود. با این حال ژنرال «پل سلوا» معاون رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا تایید کرده است که آمریکا توانایی نظارت بر استقرار موشک های کره شمالی را ندارد و امید زیادی به این عمل ندارد.
بنابراین بازدارندگی کره شمالی چه می شود؟
استدلال دولت ترامپ در مورد کره شمالی کماکان بر ناکارآمدی این رژیم و مقیاس تهدید آمیز بودن آن پایبند است. با این حال، دقیقا همان انتقادات به درستی در برابر اتحاد جماهیر شوروی مطرح شد. در واقع همان انتقاداتی که مک مستر به دلیل قتل اخیر برادر کیم در شهر «کوالالامپور» مالزی مطرح کرد و آن را شواهدی برای خشونت رژیم کره شمالی دانست - کاملا شبیه به قتل «جورجی مارکوف» مخالف بلغارستان در شهر «لندن» پایتخت انگلیس در سال 1978 بود. در نهایت، احتمال اینکه یک جنگ بزرگ باعث بقای رهبران شوروی شود، حداقل پس از سال 1962 و بحران موشکی کوبا، کافی بود تا آنها را از آغاز عملیاتی که ممکن است منجر به آن امر شود، بازدارد.
به طور مشابه، کیم ممکن است شر و تحریک آمیز باشد، اما او منطقی نیست. اقدامات او از زمان کسب رهبری کره شمالی به دقت به گونه ای طراحی شده است تا در جهت تامین منافع خودش باشد.
در حالی که تلاش برای جلوگیری از کره شمالی انتخاب بهتری است، این امر بدون خطر نخواهد بود. چالش کنونی برای کیم این است «فرآیند یادگیری هسته ای» را کوتاه کند و از بحران موشکی کره ای جلوگیری کند. معامله ای که طی آن کره شمالی موافقت کند بر فراز ژاپن یا کره جنوبی آزمایشات موشکی انجام ندهد و در مقابل آمریکا متعهد شود پروازهای آموزشی استراتژیک بمب افکن ها را در فاصله مشخصی از حریم هوایی کره شمالی انجام ندهد، از چنین بحرانی جلوگیری می کند؛ آنچه که یک خط ارتباطی بین واشنگتن و پیونگ یانگ خواهد بود. هیچ تضمینی وجود ندارد که کیم با چنین اقداماتی موافقت کند، اما پیشنهاد دادن آنها، اقدامی با کمترین خطر و ریسک خواهد بود.