اگر شما اخبار رسانه های جریان اصلی در اروپا و آمریکا را دنبال کنید، متوجه سکوت فراگیر در مورد جنگ یمن، حقوق بشر عربستان و امارات و دیگر جنایت ها و سرکوبگری ها می شوید.

 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، وب سایت تحلیلی آمریکایی «تروث اوت» در گزارشی نوشت: ادامه فعالیت شبکه الجزیره هنوز هم یک مشکل اساسی برای پادشاهی های حوزه خلیج فارس محسوب می شود. این واقعیت در اقدام اخیر عربستان سعودی و امارات متحده عربی در متهم کردن قطر به حمایت از تروریست ها با تامین بودجه و میزبانی الجزیره و تحریم این کشور مشخص شد. سرکوب سریعا انجام گرفت اما اعتراضات قطر یک بازی آزاردهنده را نشان داد.

این وب سایت آمریکایی در ادامه نوشت: الجزیره به عنوان یک صدای مستقل، تنها رسانه اصلی در منطقه است که متعهد به گزارش دادن وحشی گری ها و تهدیدات علیه حقوق بشر و آزادی بیان دموکراتیک است. الجزیره در حالی حقیقت ها را بیان می کند که بسیاری از دیگر رسانه ها از جمله در اروپا و آمریکا همچنان ساکت مانده است. در ازای این سکوت، منافع اروپایی ها و آمریکایی ها از طریق تجارت های کلان و قراردادهای تجاری تامین می شود.

اگر شما اخبار رسانه های جریان اصلی جهانی را در مورد جنگ به رهبری عربستان در یمن دنبال می کنید، متوجه سکوت فراگیر در مورد جنگ در آنجا می شوید؛ در حالی که جنگ سوریه جزو پوشش های غالب آنهاست. در یمن هزاران نفر به دلیل بمباران های سعودی، گرسنگی و گسترده ترین نوع شیوع وبا در جهان در حال مرگ هستند. در یک گزارش زندانیان یمنی گفتند که آنها چند هفته در کانتینرهای حمل مدفوع بوده اند، در حالی که چشم هایشان بسته بوده و مدام توسط اماراتی ها شکنجه می شدند و مورد ضرب و شتم قرار می گرفتند. در یک شیوه شکنجه که به نام «کوره» شناخته می شود، قربانیان را مانند کباب روی آتش برشته می کنند. الجزیره تنها رسانه اصلی در منطقه است که در مورد یمن گزارش می دهد، بنابراین تعطیلی آن می تواند سعودی ها و دوستان اماراتی آن را به دست زدن به جنایات بیشتری برای نسل کشی تشویق کند.

هزینه های اضافی برای تامین منافع آمریکا و اروپا وجود دارد. دلارهای نفتی خلیج فارس بیشتر شده است، و باعث شده سیاستمداران، رسانه ها و موسسات آمریکایی و اروپایی بیشتر به سمت مجیزگویی پیش بروند. اغلب دانشگاه ها و موسسات غربی پاداش های قابل ملاحظه ای از پادشاهی های خلیج فارس دریافت می کنند و در عوض از تمرکز بر نقض حقوق بشر شانه خالی می کنند و تلاش می کنند روابط با حاکمان حوزه خلیج فارس را به روابط تجاری محدود کنند.

در این رابطه، حضور دائم شرکت های حقوقی و گروه های لابی گر در «واشنگتن دی سی»، به ویژه از طرف عربستان سعودی، بر سیاست و افکار عمومی آمریکا تأثیر می گذارد. اشخاص متعددی از کمک های مالی دولت های عربی حوزه خلیج فارس، از جمله شورای سیاست خاورمیانه، موسسه خاورمیانه و موزه هنر هنرمند «اسمیتسونیان فریر» بهره می برند.

باید گفت که مشارکت میان عربستان سعودی و سازمان های بین المللی که توانایی حمایت از حقوق بشر را دارند، حتی خطرناک تر هم هست.

ماه گذشته عربستان سعودی در کنفرانس سالانه در «ژنو» سوئیس در سازمان بین المللی کار کرسی را در بخش مدیریت به دست گرفت. این کشور در حال حاضر در سیاست گذاری های سازمان بین المللی کار، فعالیت های مربوط به بودجه و برنامه های آن موسسه دخیل خواهد بود.

پادشاهی عربستان سعودی که برای سومین دوره در شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد پذیرفته شده، در کمیسیون زنان سازمان ملل هم انتخاب شده است – اقدامی که با توجه به موضع این کشور در برابر حقوق و جایگاه اجتماعی زنان بسیار تعجب برانگیز است.

در عین حال دولت ترامپ به نظر می رسد که تلاش دارد تا دیکتاتورهای عرب غنی از پول نقد را تحریک کند و در عین حال به شدت با یک دستور کار حقوق بشری برای دفاع از کشورهای فقیرتر مبارزه کند. قربانیان حقوق بشر در کشورهای غنی نفتی باید آزار و اذیت ها را تحمل کنند تا در زمان اجتناب ناپذیری منابع نفتی این کشورها به پایان برسد و بخواهند اقتصادهای خود را دوباره تنظیم کنند. در حال حاضر آمریکا و اروپا با دیکتاتورهای ثروتمند همکلام شده اند.

ترامپ پیامی را بیان می کند که فعالیت های حقوق بشری منطقه را مختل می کند. در طول مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری سال 2016، ترامپ، هیلاری کلینتون را به دریافت پول از عربستان سعودی که سابقه حقوق بشری بسیار بدی دارد و در پس حملات 11 سپتامبر است، متهم کرد. با این حال ترامپ زمانی که رئیس جمهور آمریکا شد، در نخستین سفر رسمی خود با تمامی حاکمان خلیج فارس دیدار کرد. او به شکل موثری از همه میزبانان خود تعریف و تمجید کرد و با عربستان در مورد قرارداد 110 میلیارد دلاری مذاکره کرد. در این معامله هیچ موارد احتمالی یا شرایطی که به دنبال تضمین حقوق بشر باشد، ذکر نشده بود. در عوض، این معامله اساسا یک هدیه بسیار شکیل برای کشوری بود که یکی از بدترین سوابق را در نقض حقوق بشر دارد.

در دهه 1960، رئیس جمهور کندی جرات کرد از پادشاه عربستان بخواهد تا به برده داری پایان دهد اگر که می خواهد رابطه میان آمریکا و عربستان سعودی ادامه یابد. عربستان سعودی به طور رسمی برده داری را ممنوع اعلام کرد، هرچند که بهره برداری شدید از کارگران خارجی را ادامه داد. رهبران کنونی آمریکا نشان داده اند که بیشتر به انباشت ثروت می اندیشند تا مسائل مربوط به حقوق بشری و سانسور.

بنابراین اگر دولت ها، سیاستمداران، موسسات علمی، رسانه ها و حتی سازمان های غیر دولتی نتوانند و یا تمایلی نداشته باشند تا به صداهایی از مردم ناامید برای رسیدگی به حقوق بشر گوش فرا دهند، «چه کسی این کار را خواهد کرد؟» اکنون زمان آسیب پذیری دموکراسی و حقوق بشر در منطقه است: دلارهای نفتی به نظر می رسد هر کسی را به سکوت درباره فساد دیگران سوق می دهد. حفظ وضعیت موجود متاسفانه به نظر می رسد برای بسیاری تنها هدف موجود باشد.

در عین حال فعالان حقوق بشری که در تلاش برای افشاگری هستند با عواقب ناخوشایندی مواجه شده اند. بسیاری از فعالان سعودی، بحرینی و اماراتی با بازداشت های طولانی مدت و شکنجه مواجه شده اند، در حالی که دیگر فعالان به طور ناگهانی اخراج شده و از معیشت و خانواده هایشان جدا شده اند.

امارات متحده عربی اخیرا «احمد منصور» تنها فعال حقوق بشری را که گزارش می شود در کشور آزادانه تردد می کرد، دستگیر کرده است. احمد خود را آخرین مرد ناطق در امارات و منطقه ای پر از تخلفات حقوق بشری خوانده است و تقریبا تمامی دیگر فعالان در حوزه خلیج فارس در زندان یا تبعید به سر می برند و یا از ترس آسیب نرسیدن به خودشان و یا خانواده شان سکوت اختیار کرده اند. دکتر «ناصر بن غیث» اقتصاددان مطرح اکنون در زندان به سر می برد.

جهان باید از خود سوال کند « چه بر سر میلیاردها انسان بی گناه می آید زمانی که آخرین فرد مستقل و آگاه اجتماعی سکوت اختیار کند؟» هنوز هم وقت برای تغییر این رویه وجود دارد.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.