فرایند به حاشیه راندن فقط برخی از شاخه های خاندان و پسران زنده« عبدالعزیز آل سعود» پادشاه موسس و تعداد زیادی نوه های اش را شامل نمی شود بلکه حتی برخی از پسران خود ملک سلمان یعنی برادران شاهزاده محمد ولیعهد به استثنای «خالد» برادرش که به عنوان سفیر در واشنگتن تعیین شد را شامل می شود.

 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، «عبدالباری عطوان» نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در تحلیلی در روزنامه فرامنطقه ای رأی الیوم نوشت: برای ما و غیر از ما دشوار است که از صحت و درستی اطلاعاتی که غربی ها به شکل«پیوسته» به بیرون درز می دهند و  توسط خبرگزاری بین المللی رویترز منتشر می شود، مطمئن شویم؛ اطلاعاتی که می گوید ملک « سلمان بن عبدالعزیز» پادشاه عربستان سعودی که خودش را دو روز دیگر برای ترک کشور  به منظور سپری کردن تعطیلاتی طولانی در شهر«طنجه»( در شمال مراکش) آماده می کند، نوار تصویری ضبط کرده است که شامل کناره گیری اش از کرسی پادشاهی به نفع شاهزاده« محمد بن سلمان» پسرش و ولیعهد می شود و چه بسا این نوار در ماه سپتامبر آینده پخش شود لیکن آخرین و جدیدترین دستوری که پادشاه عربستان شب گذشته صادر کرد و بر اساس آن دستگاهی به نام«ریاست امنیت کشور» ایجاد کرد که وابسته به شورای وزیران یعنی خود شخص پادشاه است، چه بسا گام مقدماتی آخر برای این کناره گیری از پادشاهی است.

این دستور پادشاهی برای ایجاد این دستگاه امنیتی و الحاق همه نهادهای امنیتی دیگر به آن از جمله نیروهای ویژه، واحد مبارزه با تروریسم و شاخه های تحقیقات یعنی خلع همه اختیارات امنیتی از وزارت کشور و تبدیل این وزارتخانه به وزارتخانه ای «پروتکلی» است که ماموریت های آن محدود به راهنمایی و رانندگی، مبارزه با جرم و مواد مخدر و مسائل جنایی مشابه است.

درست است که وزارت کشور محدود به خاندان شاهزاده «نایف بن عبدالعزیز» پس از سرنگونی پسرش و جانشین اش یعنی شاهزاده «محمد بن نایف» ولیعهد«برکنار شده» ماند و «عبدالعزیز بن سعود بن نایف» در این پست منصوب شد تا خشم این شاخه از خاندان در پی برکناری محمد بن نایف از ولیعهدی و همه پست هایش و حصر خانگی اش در کاخش در شهر «جده» در « کودتایی بی صدا» ،گرفته شود اما این نیز درست است که پس از انتقال همه اختیارات امنیتی به نهاد جدید، این وزارتخانه دیگر هیچ اختیاری ندارد این در حالی است که وزارت کشور مهمترین وزارتخانه در کشور و سوپاپ اطمینان برای ثبات و وجود خاندان حاکم است.

تعیین ژنرال« عبدالعزیز الهوبرینی» به عنوان رئیس دستگاه جدید امنیت کشور چه بسا اقدامی انتقالی و موقت است زیرا این ژنرال، ژنرالی است که به عنوان مشاور شاهزاده بن نایف فعالیت کرد و همه پیکره و ساختار وزارت کشور را می شناسد و از مهارت بالایی در حفظ امنیت کشور و مبارزه با تروریسم برخوردار است؛ امری که باعث شد دستگاه های امنیتی آمریکا که با وی همکاری کردند به او اعتماد کنند و بعید نمی دانیم که به محض تکمیل ماموریت جدیدش در تدوین پیکیره  و ساختار دستگاه امنیتی جدید، از مقامش برکنار می شود به ویژه پس از آن که گزارش هایی غیرموثق منتشر شد که وی پس از برکناری شاهزاده بن نایف در حصر خانگی به سر می برد.

از آن جایی که ژنرال الهویرینی از مردم معولی است و نه از خاندان حاکم بر عربستان بنابراین، هیچ خطری برای پادشاه آینده یعنی شاهزاده محمد بن سلمان شکل نمی دهد لیکن نزدیک بودنش به شاهزاده بن نایف و پیش از وی به پدرش باعث می شود که به وی اطمینان و اعتماد نشود زیرا بن سلمان با توجه به عزل و نصب های سابق که انجام داده ترجیح می دهد فقط با مردان خودش کار کند به ویژه در پست های امنیتی و نظامی حساس؛ و این امر در منطقه خارومیانه ای که معروف به کودتاها و جنگ ها و انقلاب ها و دخالت های خارجی و به طور خاص آمریکایی در امور داخلی و خارجی اش با هم است، چیز غیرمنتظره ای نیست.

در این روزنامه یعنی رأی الیوم هرگز با بیشتر دیده گاه ها اگر نگوییم همه آنها که می گوید شاهزاده بن سلمان پس از این دستور بر تمرکز همه قدرت در عربستان و نهادهای آن به دست خودش و هوادارانش عمل کرد، اختلافی نداریم. این اتفاق نیز از زمانی که خاندان آل سعود قدرت در این کشور را به دست گرفت اتفاقی بی سابقه ای است  زیرا بر اساس عرف حاکم دایره مشارکت در آن یعنی مشارکت در حکومت بین بیشتر شاخه های آن توزیع شد و در این زمینه توازن ایجاد شد. عربستان امروز با عربستانی که می شناسیم فرق می کند و این به معنای بهتر یا بدتر بودن آن نیست زیرا سال های آینده و در سایه جنگ های کنونی اش در یمن و چه بسا در آینده در قطر است که به این پرسش پاسخ می دهد.

فرایند به حاشیه راندن فقط برخی از شاخه های خاندان و پسران زنده« عبدالعزیز آل سعود» پادشاه موسس و تعداد زیادی نوه های اش را شامل نمی شود بلکه حتی برخی از پسران خود ملک سلمان یعنی برادران شاهزاده محمد ولیعهد به استثنای «خالد» برادرش که به عنوان سفیر در واشنگتن تعیین شد را شامل می شود و هیچ کدام از برادران دیگر محمد مانند«سلطان»،«عبدالعزیز» و «فیصل» تا کنون در پست های بالایی منصوب نشدند و فقط در پست هایی که به نظر آنها و بسیاری دیگر «ثانوی» هستند، منصوب شدند.

حتی سرلشکر«حمد العوهلی» فرمانده گارد سلطنتی که به وفاداری و وابستگی اش به پادشاه و خانواده اش معروف است از مقامش سرنگون شد و سرلشکر« سهیل المطری» به عنوان جانشین وی منصوب شد؛ گویی محمد بن سلمان بگوید که این همان رئیس گارد سلطنتی آینده است.

عربستان سعودی اکنون بر اساس پیش بینی و توقع ما فقط منتظر یک دستور یا بیانیه است و آن اینکه مردم یک روز صبح زود یا یک ساعت پایانی  شب با بیانیه دیوان پادشاهی بیدار شوند که اعلام می کند خادم الحرمین الشریفین از کرسی پادشاهی به نفع پسرش محمد بن سلمان کنار رفته و از اعضای خاندان حاکم و کارکنان بلندپایه دولت و علمای دینی و شهروندان بخواهد که با وی بیعت کنند و ما بر این باور نیستیم که این روز خیلی دور باشد.

آیا این انتقال قدرت با شفافیت «اعلام شده» همان انتقال قدرتی است که در زمان سرنگونی دو ولیعهد( شاهزاده مقرن و محمد بن نایف در دو سال) رخ داده است؟ ما منجم یا کف بین نیستیم ولی هیچ کدام از احتمال های مطرح شده را بعید نمی دانیم و چقدر این گونه احتمال ها در این روزها زیادند.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.