اگر آمریکا، عربستان سعودی و مصر در مورد مبارزه با افراط گرایی خشونت آمیز جدی باشند، باید از طریق واسطه های عربی مانند عمان و کویت به ایران برسند؛ چرا که شراکت با ایران در این خصوص بسیار ارزشمند و موثر است.

 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، پایگاه اینترنتی آمریکایی لوبلاگ در گزارشی نوشت: تنش مداوم بین عربستان سعودی و قطر، جنگ ویرانگر عربستان در یمن، شعارهای دروغین علیه ایران، از هم پاشیدن شورای همکاری خلیج فارس و دخالت منطقه ای در جنگ داخلی خونین سوریه، احتمال بروز جنگ منطقه ای را افزایش می دهند.

این درگیری ممکن است کشورهای سنی خلیج فارس را در مقابل یکدیگر قرار دهد.

وقت آن است که ریاض لفاظی های ولیعهد جدید را متوقف کند. به همین ترتیب، واشنگتن باید مجددا اقدام به بازنگری در لفاظی های بی نظیر هیستریک جنگی خود کند.

سیاستگذاران آمریکایی باید یک استدلال قانع کننده برای متقاعد کردن متحدان عرب حوزه خلیج فارس برای حل و فصل تنش ها و پایان دادن به محاصره غیرقانونی قطر ارائه کنند.

بی ثباتی های مداوم و تنش های قبیله ای در خلیج فارس توانایی آمریکا در طراحی یک استراتژی ضد تروریسم در درازمدت را تضعیف می کند. این امر با شکست پیش بینی شده داعش و جستجوی اجتناب ناپذیر برای معماری منطقه ای پسا داعش مواجه می شود.

شهروندان جهان عرب در نیم دهه گذشته آسیب های بسیاری دیده اند و جنگ احتمالی دیگر، منطقه را نابود خواهد کرد. جنگ یمن، تحریم اقتصادی و سیاسی قطر توسط عربستان و بی ثباتی ناشی از آن، به شدت برنامه های امیدوارانه عرب برای رشد اقتصادی، نوآوری، کارآفرینی و اشتغالزایی را تحت تأثیر قرار داده است.

همانطور که جوانان عرب بیشتر به دنیای دیجیتالی متصل می شوند، به آینده امیدوارتر، و از حاکمان مستبد و کلپتوکراسی (سیستم دزدسالاری) ناامیدتر می شوند. رژیم های عرب به سرعت مشروعیت خود را از دست می دهند و بیکاری جوانان به شدت افزایش میابد.

ترکیبی از سرکوب، کلپتوکراسی و بیکاری قطعا آنها را بار دیگر برای آغاز یک بهار عربی دیگر و شاید خشونت آمیزتر عربی به خیابان ها خواهد کشاند.

دستیابی به اهداف گزارش سالانه توسعه انسانی عربستان (AHDR) در سال 2016 همچنان در حد یک رویا باقی مانده است. حتی سه مسئله آزادی، توانمندسازی زنان و دانش که در اهداف این گزارش مربوط به سال 2002 ارائه شده بود، هنوز تحقق نیافته است.

در عوض عربستان سعودی این بار با هدف قرار دادن همسایه کوچک خود قطر، به بدبختی بی پایان جهان عرب کمک می کند.

عربستان سعودی، مصر، بحرین و ابوظبی مبلغ هنگفتی را برای خرید تسلیحات می پردازند، اما خبری از سرمایه گذاری در بخش های کارآفرینی، آموزش های مفید، نوآوری و یا ایجاد فرصت های شغلی نیست.

آنها، جوانان، آزادی ها برای نوآوری، و سرمایه گذاری برای ایجاد استارت آپ های خلاقانه را نادیده می گیرند. نرخ بالای بیکاری، فقدان اشتغال، فقر و ناسازگاری رژیم با این مسائل در حال تخریب پتانسیل های جوامع عربی - به ویژه جوانان - است.

در حقیقت، در دوره بین گزارش های سالانه توسعه انسانی عربستان از سال 2002 تا سال 2016، سرکوب، نقض حقوق بشر و فقر در اکثر کشورهای عربی، از جمله مصر، بحرین و عربستان سعودی، به طور چشمگیری افزایش یافته است. ائتلاف به رهبری عربستان سعودی با ادعای جعلی مبارزه با حوثی ها و ایران، یمن را تخریب کرده است.

با توجه به نرخ بیکاری جوانان عرب که از 15 تا 70 درصد متغیر است، رژیم های مستبد که مثلا در مبارزه با تروریسم با آمریکا همکاری می کنند، باید درک کنند که سرمایه گذاری روی جوانان می تواند پادزهری برای رادیکالی شدن، ایدئولوژی های افراطی و حتی افراط گرایی خشونت آمیز باشد.

 

توافق هسته ای ایران

لفاظی های آمریکا و عربستان علیه ایران تنها تنش ها را تشدید می کند و توافق هسته ای را به سمت شکست می کشاند.

حداقل نتیجه این لفاظی ها این است که دستورالعمل معتبر «حسن روحانی» رئیس جمهور میانه روی ایران را تضعیف خواهد کرد.

دو سال پیش اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد به همراه آلمان، توافقنامه هسته ای تاریخی با ایران را به رسمیت شناختند که به عنوان «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام) شناخته می شد.

توافق ایران و 1+5 در دهه گذشته، یک نقطه نظر روشنفکرانه دیپلماتیک برای منطقه بوده است. علی رغم لابی گری های عربستان سعودی و اسرائیل در واشنگتن برای به شکست کشاندن این توافق، چنین توافق نامه ای امنیت ملی آمریکا را افزایش داده و راه را برای بازگشت دوباره ایران به جامعه بین المللی به عنوان یک بازیگر مسئول در سطح کشور باز کرده است.

برجام در بسیاری از طیف های سیاسی در واشنگتن مورد حمایت قرار گرفته است زیرا «ارنست مونیز» وزیر انرژی آمریکا و دانشمندان هسته ای او در آزمایشگاه های هسته ای این کشور، از جمله در ایالت های «نیومکزیکو» و «تنسی» در مذاکرات مستقیم مربوط به آن شرکت داشتند.

این توافق، موفقیت بزرگی برای دیپلماسی محسوب می شد. در صورت عدم دستیابی به این توافق، درگیری های نظامی و فرقه ای ادامه می یافت و احتمالا جنگ به راه می افتاد. ایران با وجود تحریم ها، برنامه هسته ای خود را دنبال می کرد، و در دوره کوتاهی به یک کشور هسته ای تبدیل می شد.

این توافقنامه مکانیسم های تشخیص قوی ایجاد کرده است. این توافقنامه اجازه می دهد تا واشنگتن سیاست پیوسته ای را برای تعامل با ایران در مورد بسیاری از درگیری های منطقه ای، از جمله یمن، سوریه و جنگ با تروریسم دنبال کند.

واشنگتن در دوران ریاست جمهوری «باراک اوباما» امیدوار بود که توافقنامه 1+5 شرایط را برای همکاری سعودی و ایران مهیا کند. «جان کری» وزیر خارجه سابق اعلام کرد که این توافق امنیت منطقه و جهان و به ویژه امنیت ملی آمریکا و متحدانش را افزایش خواهد داد.

 

موانع اخیر برای این توافق

عربستان سعودی به دلیل تنفر از اسلام شیعه و پیچیدگی ذاتی طبیعی جمهوری اسلامی، با توافق هسته ای با ایران مخالفت کرده است.

«محمد بن سلمان» وزیر دفاع عربستان سعودی و ولیعهد جدید موضع تندروانه ای را در قبال ایران اتخاذ کرده است. به طرز شگفت انگیزی، سیاست های معقول تعامل در راه حل های این کشور کنار گذاشته شده است.

بن سلمان حمایت ترامپ را به عنوان مهر تاییدی بر بازی های خطرناک سعودی در نظر گرفته است.

ایران با در اختیار داشتن قلمرو های بیشتر و جمعیت، پتانسیل های بیشتری در مقایسه با عربستان داراست. این کشور دارای سنت و فرهنگ غنی است که به دوره پیش از اسلام باز می گردد. انتخابات آزادانه در این کشور برگزار می شود و ایرانیانِ جوان، افرادی فعال، و در دنیای دیجیتال جهانی هستند.

با وجود حمایت مداوم ایران از حوثی ها در یمن، دولت سوریه و حزب الله در لبنان، تهران و واشنگتن می توانند شرکای موثری در مبارزه با تروریسم باشند.

اگر آمریکا، عربستان سعودی و مصر در مورد مبارزه با افراط گرایی خشونت آمیز بیش از منافع خود جدی باشند، باید از طریق چنین واسطه های عربی مانند عمان و کویت به ایران برسند.

در حال حاضر واشنگتن باید درک کند که سیاست فعلی دیکتاتورها و استفاده از میلیاردها دلار «برای مبارزه با تروریسم»، در ایجاد ثبات، پایان دادن به تروریسم یا بهبود کیفیت زندگی در منطقه ناکام مانده است.

زمان آن فرا رسیده است تا مجموعه جدیدی از مشارکت ها بین آمریکا و کشورهای خاورمیانه - از جمله ایران - و بین نظام ها و مردمانشان، براساس قراردادهای اجتماعی جسورانه و جامع مورد بحث قرار گیرد.

از سوی دیگر، ریاض باید از طریق بازنگری در روابط ایرانی - عربی، برقراری امنیت درازمدت در خلیج فارس را دنبال کند؛ نه جنگ های مستمر و محاصره همسایگان کوچک تر.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.