میانجی گری کویت که بسیاری به آن دل خوش کرده بودند تا راه حلی سیاسی سریع ایجاد کند به سرعت بخار شد و دیگر روی میز وجود ندارد و همین نیز درباره میانجی گری آمریکا گفته می شود که شامل دعوت «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا می شود که خواستار برگزاری نشست سران در واشنگتن شد و در زادگاهش دفن شد زیرا طرف های بحران به آن پاسخ مثبت ندادند اما میانجی گری ترکیه نیز پیش از آن که به دنیا بیاید تلف شد و نتایج برعکسی بر روابط ترکیه و عربستان گذاشت.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، «عبدالباری عطوان» نویسنده و تحلیلگر مشهور در عرب در تحلیلی به ادامه بحران در خلیج فارس میان عربستان و متحدانش با قطر پرداخت و نوشت: بحران خلیج فارس وارد سومین هفته خود شد و اگر تحولات خصمانه تنش زا و پیش شرط هایی که طرف های متخاصم بر آن اصرار می کنند را دنبال کرده باشیم می بینیم که باید درباره ورود این بحران به ماه سومش و چه بسا سال سومش باید بنویسیم دقیقا به مانند حال و روز بحران دیگر مانند «توفان قاطعیت» در یمن.
میانجی گری کویت که بسیاری به آن دل خوش کرده بودند تا راه حلی سیاسی سریع ایجاد کند به سرعت بخار شد و دیگر روی میز وجود ندارد و همین نیز درباره میانجی گری آمریکا گفته می شود که شامل دعوت «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا می شود که خواستار برگزاری نشست سران در واشنگتن شد و در زادگاهش دفن شد زیرا طرف های بحران به آن پاسخ مثبت ندادند اما میانجی گری ترکیه نیز پیش از آن که به دنیا بیاید تلف شد و نتایج برعکسی بر روابط ترکیه و عربستان گذاشت.
در حال حاضر دو جنگ میان طرف های بحران به راه افتاده است اولی رسانه ای و دومی دیپلماتیک است. اگر پیش از این جنگ رسانه ای زودتر آغاز شد و شدتش بیشتر می شود اما اکنون جنگ بی سابقه ای در حوزه دیپلماسی به راه افتاده است و ستاره های آن وزرای خارجه در قطر، امارات و عربستان سعودی هستند و جالب این جاست که این وزرا به شکل غیر معمولی در ماه مبارک رمضان که در آن مسئولان کشورهای خلیج فارس چیزی به نام کار را در همه زمینه ها تعطیل می کنند و ترجیح می دهند روز را بخوابند و شب را بیدار بمانند، مدام در حال سفر به پایتخت های جهانی و به ویژه اروپایی هستند آن یکی پشت سر دیگری. در سایه چنین تنش و بحران زدگی امسال عید سعیدی نخواهیم داشت.
شیخ«محمد بن زاید» ولیعهد ابوظبی و «محمد بن سلمان» جانشین ولیعهد و هم پیمان سعودی اش به نیابت از دشمنان چهارگانه قطر بحران را هدایت می کنند این در حالی است که دولت قطر همه سلاح ها و هم پیمانانش را در طرف مقابل بسیج کرده است. شیخ«محمد بن عبدالرحمن آل ثانی» وزیر خارجه اش همتاهای سعودی و اماراتی خود را در هر پایتخی که به آن سفر می کند، تعقیب می کند و هیچ روزی را با خانواده اش در دوحه افطار نمی کند و شیخ«محمد بن جاسم» نخست وزیر سابق که به توان «توطئه ای »اش و نیز به قدرت رسانه ای زیادش مشهور است نیز واشنگتن را این روزها مقر خود کرده است و همه اختلاف ها با شیخ«تمیم بن حمد آل ثانی» امیر قطر را به کناری نهاده و با امیر دوست و شریک قدیمی خود در توطئه «کودتای سفید» که دومی را به کاخ این امارت در سال 1996 رساند، هماهنگ است. همین مساله درباره سنگر گرفتن شیخ«عبدالله بن زاید» وزیر خارجه امارات در راهروهای کنگره و دهلیزهای دولت آمریکا گفته می شود.
بحران به شکل سریعی وارد مرحله« روتینی» می شود و چه بسا این همان چیزی است که ائتلاف چهارگانه دشمن قطر می خواهد؛ این ائتلاف به عنصر زمان برای تشدید محاصره و وارد آوردن زیان و آزار و ایجاد مشکلات بیشتر در صفوف قطری ها چه دولتی ها و چه مردم تکیه کرده و منتظر وقوع شورش یا کودتای داخلی است.
دکتر«انور قرقاش» وزیر دولت امارات در امور خارجی که تبدیل به سخنگوی رسمی دشمنان قطر، البته به این سمت منصوب نشده است، شد در کنفرانسی مطبوعاتی در روز گذشته گفت که «انزوای قطر چندین سال ادامه پیدا می کند...قصد داریم سختگیری را دنبال کنیم و به دنبال تغییر نظام نیستیم بلکه به دنبال آن هستیم که رویکرد قطر تغییر کند».وی ابراز امیدواری کرد که «عاقلانی داخل خاندان حاکم بر قطر وجود داشته باشند که بتوانند بر امیر تمیم تأثیر بگذارند».
همه آنها تأکید می کنند که نمی خواهند نظام ها را تغییر دهند، عربستانی ها، اماراتی ها، آمریکایی ها و فرانسوی ها اما در نهایت برعکس این حرف شان را عمل می کنند. این همان چیزی است که در لیبی،عراق و یمن رخ داد و بلکه در خود قطر نیز از طریق کودتاهای داخلی«سفید» حداقل دوبار رخ داد و آرزوهای دکتر قرقاش برای وجود عاقلانی داخل خاندان حاکم بر قطر دعوت یا تحریک به انجام کودتای داخلی است یا ما این چنین برداشت می کنیم.
کسی که قطری ها به ویژه کسانی که اتاق عملیات که بحران را مدیریت می کند و به ویژه امیر پدر شیخ«حمد بن خلیفه آل ثانی»را بشناسد به خوبی میزان «عناد» اینها و اصرارشان بر ادامه کار تا پایان نیمه را می داند و این همان چیزی است که سخنان اخیر شیخ بن عبدالرحمن وزیر خارجه قطر را تفسیر می کند که گفت «مذاکرات باید بر اساس تمدنی و نه فشار باشد» وی افزود« تا زمانی که قطر در محاصره است مذاکراتی وجود نخواهد داشت».
این سخنان امر غیر ممکن را می خواهد یعنی اول لغو محاصره. این را می گوییم زیرا این کشورهایی که محاصره را تحمیل کردند می خواهند آن را علیه قطر تشدید کنند تا امتیاز دهد و به فهرستی از خواسته های غیرممکن تن دهد و کارشناسان غربی را مکلف به آماده کردن این فهرست کردند و چه بسا در روزهای آینده اعلام شود و این دلیل تأخیر در اعلام آن است.
بزرگترین زیانی که به قطر وارد آمد به باور ما مرتبط کردنش با تروریسم و تبلیغات گسترده رسانه ای و دیپلماتیک در این زمینه است که همچنان ادامه دارد و نیز قرار دادنش در حالت دفاع از خود و فرسایش ذخایر مالی اش در جنگ اقتصادی و حقوقی طولانی مدت است. گام بعدی چه بسا مصادره کردن ذخایر مالی قطر در بانک های این کشورها و خارج کردن ودیعه های امارات و عربستان از بانک های قطری است که حجم آن 18 میلیارد دلار است تا بتوانند بخش بانکی قطر را فلج کنند.
امروز و چه بسا برخی دیگر به جز ما درباره ورود بحران به هفته سوم آن می نویسیم و بار دیگر درباره ورود آن به ماه اول پس از آن نیز مقاله ها در این زمینه تکرار می شود و این سخن ما را به خوبی به یاد داشته باشید.