آن چه که اکنون رخ می دهد عملیات گسترده برای خفه کردن کشور قطر به لحاظ اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و انزوای آن در دو جهان عربی و بین المللی و اعلان جنگ دیپلماتیک و اقتصادی علیه آن به منظور بستر سازی برای مرحله آخر یعنی جنگ نظامی است.

 

 به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، «عبدالباری عطوان» نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در تحلیلی به تنش میان عربستان و متحدانش با قطر پرداخت و نوشت:  گزافه گویی نکردیم زمانی که دو روز پیش در همین جا گفتیم که آتش جنگ میان قطر و دشمنانش در حاشیه خلیج فارس شعله ور شد و اکنون ما در روز دهم ماه رمضان از خواب بیدار شدیم و دیدیم که تصمیم های بی سابقه ای در قطع روابط دیپلماتیک و بستن مرزها و توقف همه پروازها و اخراج شهروندان کشور قطر گرفته شده است و دیگری چیزی جز ارسال هواپیماهای نظامی برای بمباران کاخ امیر قطر و ارسال تانگ ها برای اشغال آن و منصوب کردن امیر جدید باقی نمانده است.

آن چه که اکنون رخ می دهد عملیات گسترده برای خفه کردن کشور قطر به لحاظ اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و انزوای آن در دو جهان عربی و بین المللی و اعلان جنگ دیپلماتیک و اقتصادی علیه آن به منظور بستر سازی برای مرحله آخر یعنی جنگ نظامی است.

اتهام دولت قطر به دشمنان چهارگانه اش مبنی بر اینکه تلاش می کنند با قدرت و زور به این کشور مسائلی را دیکته کنند هم به شکل نرم و هم به شکل خشن، اتهامی درست است و مشکل این جاست که قطر خودش را در برابر این «سونامی» که از چهار جهت تهدیدش می کند، تنها می بیند مگر آن که معادلات در ساعت های آینده یا روزهای آینده تغییر کند و در نقشه ائتلاف ها شاهد تغییراتی بودیم و همه این پیش بینی در سایه نبود هر گونه نشانه ای که اشاره به عکس آن دارد،درست نیست.

بعید نمی دانیم که این تحرک کاملا بررسی شده به شکل دقیق و تهیه شده در اتاق های تاریک از هفته ها یا شاید ماه ها پیش با استقبال آمریکا صورت گرفته است و بهای 460 میلیارد دلاری آن را «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا طی سفرش به ریاض در ماه گذشته و تعیین اش به عنوان رهبر جهان عربی و اسلامی با حضور در سه نشست سران و استقبال بی سابقه ای که وی از آن برخورارد شد، گرفت.

بیانیه«رکس تیلرسون» وزیر خارجه آمریکا  صادر کرد و از کشورهای حاشیه خلیج فارس خواست که وحدت خود را حفظ کنند و در راستای حل اختلاف شان عمل کنند تأکیدی بر این چراغ سبز و حمایت از آن است.این بیانیه «نرم» و کمک کننده به تحرک کشورهای چهارگانه است و ما را به یاد بیانیه مشابه آن می اندازد که «اپریل گلاسپی» سفیر وقت آمریکا و دیدارش با «صدام حسین» رئیس جمهور(معدوم) عراق صادر کرد و زمینه را برای حمله عراق به کویت مهیا کرد.

ما بر این باور نیستیم که همه چیز در همین حد متوقف شود یعنی در حد قطع روابط،خارج کردن شهروندان از قطر، بستن مرزها، تعلیق پروازهای هوایی،اخراج شهروندان قطری از چهار کشور. هر کسی شبکه هایی مانند «العربیه» عربستان و «اسکای نیوز» امارات که بر طبل های جنگ می کوبند و «تحریک کنندگان» علیه قطر را از هر نوع و ملیت بسیج می کنند، دنبال کرده باشد به این نتیجه می رسد که چیزی که در راه است بزرگ است.

از  زبان آقای«مصطفی بکری» عضو مجلس الشعب مصر که از افراد بسیار نزدیک به «عبدالفتاح السیسی» رئیس جمهور و شورای نظامی مصر است علنا در شبکه تلویزیونی«العربیه» درباره جنگ پیش روی و تغییر نظام در قطر با استفاده زور نظامی سخن می گوید. از برخی دیگر نیز شنیدیم که بر ضرورت تسریع در این طرح ها تأکید می کنند زیرا قطر از تروریسم در شبه جزیره«سینا» و سوریه و لیبی حمایت می کند و گروه های تندرو  مانند القاعده و داعش را تأمین مالی می کند.

این ما را شگفت زده نکرد که «فایز السراج» رئیس شورای ریاست لیبی به ائتلاف ضد کشور قطر به مانند «عبدربه منصور هادی» رئیس جمهور مستعفی و فراری یمن، ملحق شود و اقدام به قطع روابط با قطر بکند زیرا ما بر این باوریم که این ائتلاف نظریه مشهور «جورج بوش» را دنبال می کند که می گوید هر کسی با ما نیست« علیه ما است» و آن را عملی می کند. رهبران عربستان سعودی که رهبران و نمایندگان 56 کشور اسلامی را برای دست زدن برای ترامپ جمع می کنند از بیشتر این رهبران به ویژه عربهای شان در اردن، مراکش و سودان و چه بسا در تونس می خواهند همان راه را بروند و در عملیات خفه کردن قطر و تغییر نظامش شرکت کنند.

مشکل قطر در نظر دشمنانش و به طور خاص در نظر عربستان، باور این کشور است که می تواند سیاست مستقل از سیاست های«برادر» بزرگش دنبال کند، روابطش با ایران را گسترش دهد و از جنبش اخوان المسلمین و شاخه های آن در مصر، لیبی،یمن، نوار غزه و ترکیه حمایت کند و ثروت های مالی کلان خود را در این زمنیه در حمایت از جنبش و تریبون های آن به کار گیرد(در آمد سالیانه اش از گاز و نفت به 86 میلیارد دلار رسید) و مشخص شد که این باور به جا نیست و رهبران قطر با این مساله شگفت زده شدند که پایگاه نظامی «العیدید» یک پایگاه پلیسی تأمین امنیت برای حمایت اش در برابر هر گونه دخالت نظامی نیست.

در سایه تبانی آمریکا، سکوت ترکیه و نادیده گرفتن بین المللی که اموری هستند که چه تنها و چه با هم تعجب برانگیز و نگران کننده هستند، حمله نظامی به قطر بعید نیست.این چهار کشور دخالت نظامی را برای بازگرداندن شیخ« خلیفه بن حمد» در کودتای سفید را تجربه کردند و نیروهای اشغالگر در سال 1996 وارد قطر شدند و این دخالت نظامی فقط با «وتوی» آمریکا و پایگاه نظامی العیدید شکست خورد. در این جاست که باید به اهمیت چراغ سبز آمریکایی پی برد که سفر «دو محمد» به واشنگتن یعنی شیخ«محمد بن زاید» ولیعهد ابوظبی و شاهزاده«محمد بن سلمان» جانشین ولیعهد عربستان این چراغ سبز را از قبل تأمین کرد.

دو سناریو برای تغییر رهبران در قطر وجود دارد که محور چهارگانه عربستان، امارات، مصر و بحرین درباره آن سخن می گویند:

نخست: وقوع کودتای نظامی یا امنیتی داخلی که یکی از شاخه های خاندان حاکم با حمایت افسران برجسته هدایتش کند و احتمال موفقیت آن به نظر ضعیف است زیرا امیر خودش وزیر دفاع و فرمانده کل نیروهای مسلح است و آقای«خالد العطیه» وزیر امور دفاعی دولت، پسر دایی امیر پدر یعنی «حمد بن خلیفه» است و از افراد بسیار وابسته به وی و امیر«تمیم» پسرش است.علاوه بر آن امیر پدر خودش بر ساختار ارتش نظارت داشت به گونه ای که وابسته به او باشد.

دوم:ترتیب دادن حمله خارجی است که در آن نیروهای زمینی اماراتی،عربستانی و مصری مشارکت داشته باشند و با پوشش هوایی عربستانی و اماراتی صورت گیرد. اکنون همانطور که یک منبع مصری موثق می گوید نیروهای مصری و تانگ های شان در امارات حضور دارند. در صورت اتخاذ تصمیم برای دخالت نظامی سناریوی دوم محتمل تر است.

مقدمات چه بسا برای تهیه جایگزین کامل شده است و روزنامه های مصری از شیخ«سعود بن ناصر آل ثانی» به عنوان کاندید برجسته برای جانشینی امیر تمیم استقبال کردند.شیخ سعود بن ناصر را مصر،عربستان و امارات وارث«قانونی» شیخ«احمد بن علی» اولین امیر قطر پس از استقلال در سال 1971 می دانند؛ کسی که به دست پدر بزرگ  شیخ تمیم بن حمد ، امیر کنونی، در زمانی که در سفر تهران به سفر می برد، با کودتایی سفید کنار زد.

همانطور که امروز صبح-دوشنبه-با این اقدامات قاطعانه شگفت زده شدیم تعجب نمی کنیم اگر یک روز ماه رمضانی دیگر و چه بسا قبل از عید فطر با خبرهای دخالت زمینی و هوایی و دریایی بیدار شویم که امیر کنونی را سرنگون کند و کسی که جانشین اش شود سوار بر تانگ های عربستانی- مصری- اماراتی- بحرینی به قدرت برسد، مگر چه کسی می خواهد از این اقدام جلوگیری می کند؟سازمان ملل؟...ترکیه که سکوت کرده ...ایران،  که به ادعای عبدالباری عطوان، بیانیه ای سرد و مبهم و چند وجهی صادر کرد، آیا روسیه که چند روز پیش شاهزاده بن سلمان به آن جا سفر کرد و توافقنامه های سری و علنی با این کشور امضا کرد از خود تحرک نشان می دهد؟

همه این طرف  ها و از جمله هم پیمانان قوی قطر روی خود را به سوی دیگری کرده اند و به قطر بی توجهی می کنند و حداقل تا کنون قصد دخالت ندارند.

نقش قطر که آن را می شناسیم چه بسا رو به پایان است اگر نگوییم به پایان رسیده است...و خدا عالم تر است.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.