شورای همکاری کشورهای حاشیه خلیج فارس با اختلاف ها و جنگ های سیاسی و مرزی میان اعضایش مواجه شد به ویژه میان قطر و عربستان سعودی لیکن اتفاقی که میان این کشورها رخ می دهد چه بسا باعث به وجود آمدن زخمی می شود که التیام آن دشوار باشد و شکافی ایجاد می کند که در آینده نزدیک حداقل نتوان آن را پر کرد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، «عبدالباری عطوان» نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در تحلیلی نوشت: اختلاف روز افزون میان قطر با عربستان سعودی، امارات و بحرین و نیز مصر تأکیدی بر حالت هرج و مرج و شکافی است که بر منطقه عربی و به ویژه در شق خلیج فارس آن و نیز شکنندگی ائتلاف و بی ثبات بودن آنها حاکم است.
اذعان می کنیم که این اختلاف ها ما را هرگز شگفت زده نکرده است و لیکن چیزی که ما را شگفت زده کرد شدت و شیوه بیان آن و تدابیر و اقداتی است که در پی دارد.چهار کشوری که گمان می رود عضو در شورای همکاری کشورهای حاشیه خلیج فارس و نیز عضو در ائتلاف عربی هستند که علیه حوثی ها و حزب کنگره در یمن جنگ به راه انداخته است. علاوه بر آن این چهار کشور یا دو کشور از این چهار تا میلیاردها دلار و هزاران تن سلاح برای دامن زدن به نزاع خونین در کشورهای سوریه، لیبی و یمن تزریق کرده و همچنان تزریق می کنند.
شورای همکاری کشورهای حاشیه خلیج فارس با اختلاف ها و جنگ های سیاسی و مرزی میان اعضایش مواجه شد به ویژه میان قطر و عربستان سعودی لیکن اتفاقی که میان این کشورها رخ می دهد چه بسا باعث به وجود آمدن زخمی می شود که التیام آن دشوار باشد و شکافی ایجاد می کند که در آینده نزدیک حداقل نتوان آن را پر کرد.
عنصری که بحران را به وجود آورد زمانی آغاز شد که شبکه های تلویزیونی«العربیه» عربستان و «اسکای نیوز عربی» امارات، سخنان خطرناکی(از نظر عربستان و امارات) منتسب به تمیم بن حمد آل ثانی امیر قطر در جشن فارغ التحصیلی گروهی از نظامیان این کشور پخش کردند. در این سخنان امیر قطر به شدت گرفتن اختلاف ها با ایران اعتراض کرد و گفت که عاقلانه نیست با ایران دشمنی کرد، وی همچنین قرار دادن حزب الله و جنبش حماس در فهرست تروریسم را محکوم کرد و آنها را جنبش های مقاومت دانست.امیر قطر علاوه بر آن عربستان سعودی و امارات و بحرین را متهم به تحریک علیه قطر کرد و آنها را متهم به حمایت از تروریسم و سازمان های تروریستی کرد. وی با اشاره تلویحی به عربستان گفت:« کشورهایی که مدعی مبارزه با تروریسم هستند از همه کشورهای دیگر به لحاظ دینی تندروتر هستند و بهانه هایی به تروریست ها می دهند»امیر قطر پا را فراتر گذاشت زمانی که از هزینه کردن صدها میلیارد دلار برای خرید سلاح به جای هزینه کردن پول برای پروژه های توسعه ای انتقاد کرد و گمانه زنی کرد که روزهای ترامپ اندک است.
شبکه های تلویزیونی العربیه و اسکای نیوز عربی این سخنان را گرفتند و شماری از تحلیلگران مصری و سعودی را میزبانی کردند که به کشور قطر حمله کردند و بر اساس دیدگاه شان این کشور را به حمایت از تروریسم و میزبانی جنبش های تروریستی به ویژه جنبش اخوان المسلمین متهم کردند.شبکه تلویزیونی العربیه همچنین نواری صوتی را از شیخ«حمد بن خلیفه» امیر پدر قطر منتشر کرد که در آن وی در مکالمه تلفنی با «معمر قذافی» رهبر سابق لیبی به عربستان حمله می کند و پیش بینی کرد که حکومت آل سعود از هم می پاشد. این شبکه همچنین سخنانی قدیمی از «علی عبدالله صالح» رئیس جمهور سابق یمن نقل کرد که در آن امیر سابق قطر از وی برای حملات تخریبی در عمق عربستان سعودی کمک می خواهد.
امپراتوری رسانه ای غول پیکر قطر که شبکه الجزیره سرنیزه آن به شمار می رود، گویی توجهی به این رخداد نکرد و با این حمله با توضیح و واکنش مقابلکه نکرد و به پخش برنامه های خود به شکل عادی ادامه داد؛ امری که به حمله نوعی تایید برای مدتی طولانی داد. نخستین واکنش و اظهارنظر توسط یک مسئول قطری صورت گرفت که پس از گذشت چند ساعت به شکل بیانیه کوچک اعلام شد که می گوید خبرگزاری قطر توسط طرف های ناشناس هک شده است و سخنان منتسب به امیر تمیم «جعلی است».
حالت«ابهام» توسط قطری ها زمانی بیشتر شد که شبکه العربیه در خبری فوری اعلام کرد که شیخ«محمد بن عبدالرحمن» وزیر خارجه قطر از سفرای مصر، بحرین، امارات و عربستان خواست دوحه را طی 24 ساعت ترک کنند؛ امری که این وزیر تکذیب کرد و گفت که سخنانش بد برداشت شد.
عربستان سعودی، امارات و بحرین تصمیمی فوری اتخاذ کردند و پایگاه ای اینترنتی شبکه الجزیره و همه روزنامه های قطری روی شبکه اینترنت را فیلتر کردند و بعید نیست که به اختلال و پارازیت در پخش برنامه های الجزیره در آینده روی بیاورند؛ امری که تکذیب سخنان امیر تمیم و تأکید بر هک کردن خبرگزاری قطر آنها را قانع نکرده است و شدت بحران را کم نکرده است و آنها حمله به قطر را متوقف نمی کنند.
نکته قابل توجه این است که این بحران در روابط قطر با کشورهای امارات و عربستان سعودی پس از دو رخداد مهم که باید درباره آنها درنگ کرد رخ داد:
نخست: سفری که «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا به ریاض انجام داد و مشارکت اش در سه نشست سران یکی با عربستان دیگری با کشورهای حاشیه خلیج فارس و سومی عربی اسلامی و تمرکز بر جنگ با تروریسم و ادعای حمایت ایران از تروریسم و بازی کردن نقش اساسی در بی ثباتی منطقه و نیز برگزاری نشستی میان رئیس جمهور آمریکا با امیر قطر در حاشیه این نشست ها که تشنج بر این دیدار حاکم بود.
دوم: انتشار شماری مقاله در روزنامه های آمریکایی و غربی که آخرین آنها در مجله «فارین پالیسی» به قلم «جان هانا» مسئول سابق در وزارتخانه های دفاع و خارجه آمریکا و یکی از مشاوران«دیک چنی»بود که در آن قطر را به حمایت از تروریسم و تحریک به قتل آمریکایی ها در عراق و استفاده از الجزیره برای تبدیل کردن بهار عربی به زمستان اسلامگرایی تندرو و حمایت مالی و تسلیحاتی از گروه های اسلامگرا برای جنگ در سوریه متهم کرد. علاوه بر آن، قطر به اقامت«خالد شیخ محمد» مهندس حملات یازدهم سپتامبر، در دوحه و تسهیل فرارش به افغانستان پیش از آن که سازمان اطلاعات آمریکا بازداشتش کند، متهم شده است. همچنین قطر به در پیش گرفتن سیاست دو گانه متهم شده است یعنی میزبانی پایگاه نظامی«العیدید» که از آن هواپیماهای آمریکایی برای حمله به عراق از آن پرواز کردند و ایستادن در کنار رژیم صدام حسین و حمایت رسانه ای از وی است. این نویسنده تأکید کرد که چنی مساله انتقال العیدید از قطر را مورد بررسی قرار داد و ترامپ این رویکرد را تأیید می کند و امارات و عربستان نیز کاندیداهای میزبانی هستند.این نویسنده خواستار مجازات قطر به دلیل حمایتش از تروریسم شد.
تمیم امیر قطر در نشست ریاض به سردی مورد استقبال قرار گرفت و فقط با آقای«فهد بن محمود» معاون نخست وزیر سلطنت عمان و رئیس هیأت عمانی و نیز به شکل مختصر با شاهزاده«محمد بن نایف» ولیعهد عربستان گفت و گو کرد. برخی منابع از داخل نشست سران نقل کردند که شاهزاده «محمد بن زاید» با امیر قطر هرگز صحبت نکرد و با وی دست نداد و پروتکل ها را زیر پا گذاشت و امیر تمیم را نادیده گرفته و در یکی از عکس های یادگاری در کنار ترامپ ایستاد.
بسنده کردن امپراتوری رسانه ای قطر با تمام شاخه های آن به«توصیح» مساله هک خبرگزاری قطر و تکذیب سخنان منتسب به امیر تمیم و «عقب نشینی» از تصمیم اخراج سفرای عربستان،امارات،بحرین و مصر حکایت از آن دارد که قطر تصمیم گرفته است که بر خلاف عادتش به آرامش روی بیاورد و تلاش کند که زهر بحران را بگیرد لیکن ما بر این باوریم که طرف دیگر به ادامه تنش تا زمانی که قطر دست از حمایت از جنبش اخوان المسلمین و ابزارهای رسانه ای اش بردارد و نیز شمشیر دشمنی را علیه ایران از رو بکشد و دنباله رو سیاست های مثلث عربستانی-اماراتی-مصری شود، ادامه می دهد.
برخی منابع در حاشیه خلیج فارس اخباری مبنی بر وجود«سناریویی» برای انجام عملیات تغییر در رأس حاکمیت در قطر با چراغ سبز آمریکایی به بیرون درز دادند که آن چه اکنون رخ می دهد مقدمه ای برای آن است لیکن ما هیچ چیزی برای تأیید این سناریو پیدا نکردیم اگر چه با توجه به کودتایی که در سال 1996 برای سرنگونی امیر سابق و روی کار آوردن پدرش به قدرت رخ داد، آن را بعید نمی دانیم. جالب این جاست که این سه کشور یعنی عربستان، امارات و مصر در این کودتای نافرجام با پول و سلاح و سرباز دست داشتند.
آیا تاریخ تکرار می شود؟ پاسخی نداریم لیکن بحران خطرناک است و قطع روابط روز به روز شدت می گیرد و این روزها در سایه ائتلاف امارات و عربستان که در ورود به جنگ علیه یمن تردیدی نکردند و آن را به مدت بیش از دو سال ادامه دادند و در سایه کوبیدن بر طبل های جنگ دیگر علیه ایران و تهدید به انتقال جنگ به داخل این کشور، بعید نیست.
پرسش دیگری که به نظر مشروع است این است که: چه کسی برای دفاع از قطر و ایستادن در کنارش بلافاصله وارد عمل می شود؟ ایران که قطر با این کشور و گروه های همپیمانش در سوریه و در درجه ای پایین تر در عراق جنگید، یا ترکیه دور که در حالتی از دشمنی با همه همسایگان اش علاوه بر آمریکا و بیشتر کشورهای اروپایی قرار دارد؟یا پایگاه العیدید آمریکایی که نظامیان و هواپیماهای آمریکایی قصد ترک آن را دارند.
در حال حاضر به این پرسش ها پاسخی نداریم و اذعان می کنیم که قطر در وضع بحران زده و بی سابقه ای به سر می برد و با دشمنان سخت و تعداد اندک هم پیمانان آن هم در زمانه ای که عقل و حکمت به کناری نهاده می شود، رو به روست و اگر اشتباه می کنیم اشتباه ما را تصحیح کنید.