انتخاب مجدد «حسن روحانی» در انتخابات روز جمعه بیش از همه در بلوک اروپا مورد استقبال قرار گرفت.

 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، پایگاه تحلیلی لوبلاگ در گزارشی نوشت: اولین رهبر غربی که انتخاب مجدد حسن روحانی به عنوان رئیس جمهوری ایران را در تاریخ 19 مه (29 اردیبهشت) تبریک گفت، «فدریکا موگرینی» مسئول عالی سیاست خارجی اتحادیه اروپا بود.

موگرینی با انتشار پیامی در صفحه توئیتر خود نوشت: «مردم ایران به شکلی پرشور در حیات سیاسی کشورشان شرکت کردند. من به رئیس جمهور روحانی برای این پشتوانه مردمی قدرتمند تبریک می‌ گویم.» وی در ادامه نوشت: «اتحادیه اروپا آماده است تا به همکاری برای اجرای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، تعاملات دوجانبه، صلح منطقه ‌ای و تحقق خواسته‌ های تمام مردم ایران ادامه دهد.»

این اقدام به وضوح سیگنالی از اهمیتی بود که اتحادیه اروپا برای ارتباط با ایران قائل بود. تحسین ایرانیان برای عاشقانه شرکت کردن در حیات سیاسی کشورشان، بخش قابل توجهی از پیام موگرینی بود. با توجه به اینکه غرب همواره در مورد ماهیت انتخابات ایران ابراز شک و تردید می کند، چنین اذعانی از سوی یک سیاستمدار ارشد غربی یک تغییر موضع اساسی محسوب می شود و نشان می دهد موگرینی به اشتباه غرب در این خصوص پی برده است.

واقعیت این است که 57 درصد از رای دهندگان ایرانی پیروزی قاطعانه ای را برای کاندیدای میانه رو ثبت کردند. این انتخابات قطعا در چارچوب منطقه ای که در آن ترکیه شتاب بیشتری به سمت استبداد گرفته و در کشورهای حوزه خلیج فارس نیز اصلا هیچ انتخابات معناداری برگزار نمی شود، بسیار اهمیت دارد. ایران یک کشور با ثبات در این منطقه ملتهب محسوب می شود.

نتیجه انتخابات ایران چندین پیام کلیدی برای ایران داشت:

اولا استراتژی اتحادیه اروپا نسبت به ایران نتیجه داده است. اگر چه انتخاب مجدد حسن روحانی در درجه اول نتیجه ای از پویایی درونی ایران است، عوامل خارجی نیز به شکل دادن این نتیجه کمک کرده است. اتحادیه اروپا برخلاف آمریکا که توافق هسته ای را از لنز کنترل عدم اشاعه مشاهده می کند، این توافق را دروازه ای برای تعامل گسترده تر با ایران در طیف وسیعی از مسائل دوجانبه و منطقه ای مشاهده می کند. این استراتژی به میانه روها در ایران پاداشی داده است: تجارت اتحادیه اروپا و ایران پس از امضای برنامه جامع اقدام مشترک 78 درصد در سال افزایش یافته است، و از انزوا کلی بین المللی این کشور کاسته شده است. بخش عمده ای از تحولات پسابرجام، به خصوص در جبهه اقتصادی، هنوز در حال پیشرفت است اما مسیر دلگرم کننده است، و رای دهندگان ایرانی به وضوح از آن حمایت می کنند.

در این راستا انتخاب مجدد روحانی فرصتی را برای تحکیم روابط اتحادیه اروپا با ایران فراهم می آورد. برجام به میانه روها کمک کرده است تا موقعیت خود را تقویت کنند که به نوبه خود منجر به تعمیق روابط با اتحادیه اروپا شده و این کشور را در بلند مدت به یک مکان آزادتر و مرفه تر تبدیل کرده است. در نتیجه اتحادیه اروپا باید بر روی استراتژی فعلی خود متمرکز شود.

دوما پیروزی روحانی به اتحادیه اروپا فضای بیشتری برای مقابله با اقدامات آمریکا ضدبرجام می دهد. اتحادیه اروپا در حال حاضر از نفوذ خود برای مقابله با لایحه ای در کنگره استفاده می کند که در تلاش برای اعمال تحریم های بیشتر علیه ایران به بهانه آزمایش موشک های بالستیک بعد از انتخابات در این کشور است. اتحادیه اروپا هم اکنون می تواند استدلال های خوبی را ارائه کند که سیاست های اعتدال گرایانه در مقایسه با سیاست های تندروانه به تغییرات مثبت در ایران کمک شایانی کرده است. زمانی که واشنگتن تلاش کند با لفاظی های جنگ طلبانه توافق هسته ای را تضعیف کند، اتحادیه اروپا باید با تمام ابزار دیپلماتیک و اقتصادی که در اختیار دارد به شدت با چنین اقدامی مقابله کند. این اقدامات شامل اتخاذ تدابیر جدی برای حفاظت از شرکت های اروپایی است که در ایران سرمایه گذاری کرد و یا قصد سرمایه گذاری در این کشور را دارد.

سوما انتخاب مجدد روحانی و مخالفت با پوپولیسم به ایران اجازه خواهد داد تلاش خود را برای انجام اصلاحات اقتصادی برای جذب سرمایه گذاری خارجی دو چندان کند. در این زمینه تلاش ها برای تحرک بخشیدن به مذاکرات برای عضویت در سازمان تجارت جهانی (WTO) و پیشرفت در اجرای کارگروه اقدام مالی (فتف) که دولت ایران خود را متعهد به آن کند، حیاتی است. اتحادیه اروپا از تلاش ایران برای پیوستن به سازمان تجارت جهانی و کمک های فنی پیشنهاد شده تهران در جلسه فتف حمایت می کند.

چهارما فرصت برای تعامل با ایران در مذاکرات بر سر امنیت منطقه ای در خاورمیانه افزایش خواهد یافت. تفاوت های عمیقی بر سر سوریه وجود دارد: اگر چه اتحادیه اروپا به تازگی از استراتژی جدیدی برای گذار سیاسی در این کشور پرده برداری کرده است، ایران هنوز هم قاطعانه بر ادامه کار دولت «بشار اسد» متعهد است. اگر چه اتحادیه اروپا نمی تواند ایران را متقاعد به توقف حمایت از بشار اسد کند، دست کم شاید بتواند این حمایت را ملایم تر کند. گفتگو در مورد بحران های دیگر، مانند عراق، یمن، و افغانستان نیز آسان تر خواهد شد.

پنجما پیروزی روحانی در ترکیب با یک پارلمان نسبتا دوستانه باید انگیزه های جدید به اولویت های حقوق بشری بدهد. روحانی در طول مبارزات خود اهمیت ویژه ای به این موضوع داد. این مسئله می تواند همکاری ایران و اتحادیه اروپا را در بخش حقوق بشری توسعه بخشد.

در نهایت، اکنون زمان گشایش دفتر نمایندگی اتحادیه اروپا در تهران است. این موضوع از زمان امضای برجام در دستور کار بوده است اما هنوز به نتیجه نرسیده است. برخی از منتقدان این اقدام این گونه استدلال می کنند که چنین دفتری ممکن است برای جاسوسی مورد استفاده قرار گیرد. اما با توجه به اینکه 22 سفارتخانه اعضای اتحادیه اروپا اکنون در تهران است، نگرانی در مورد چنین «نفوذی» بی مورد است. دیگر مقامات ایرانی معتقدند که گشایش چنین دفتری گام بعدی منطقی در تعامل ایران – اتحادیه اروپا خواهد بود. با توجه به ضرورت مدیریت روابط به طور فزاینده شدید و پیچیده اتحادیه اروپا و ایران، نمایندگی اتحادیه اروپا اقدامی عملی، و نه ایدئولوژیک است. اکنون که انتخابات ریاست جمهوری در ایران پایان یافته، زمانی مناسب برای پیشبرد این پرونده است.

انتخاب دوباره حسن روحانی فرصتی برای دنبال کردن راه تعامل، دیپلماسی، و چندجانبه گرایی در یک چارچوب جهانی و منطقه ای به شدت بی ثبات و ناپایدار را  ارائه می دهد. بر اتحادیه اروپا و ایران واجب است که از این فرصت استفاده کنند.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.